eitaa logo
کانال ‌متن روضه
79.1هزار دنبال‌کننده
781 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر وقت گفت أبتاه دل پیغمبر آرام شد. اما دو جا گفت: یا أبتاه !چه گذشت به پیغمبر نمیدونم‌. یه جا بین در و دیوار. یه جا هم تو‌ کوچه ها وقتی تازیانه خورد گفت: یا أبتاه! رقیه ام‌ هربار باباش رو صدا کرد دل بابا آروم شد..هر بار بابا رقیه رو‌دید گُل از گُل چهره اش شکفت اما چه گذشت تو‌خرابه ..سر رو بغل کرد یه نگاه به سر کرد. یه نگاه به خودش کرد شروع کرد با سر حرف زدن، زمزمه کردن ..بابا!...‌* سوختی سوختم شبیه همیم تو آغوش هم ضریح همیم با تَن بی تَن برای منی کمم که بیای بابای منی *بابا ببین دخترتو ..* چقدر پیر شدم تو روزای دل آزار نبودی سرم داد کشیدن تو بازار مگه دختر تو نداره کِس وکار پایِ زخمم به تو‌ نرسید کجا بودی زجر موهامو‌ کشید کار دنیاست دوتا دل تنگ به هم برسن تو‌کاخ یزید *بابا تو هر کجا فکر میکردم ببینمت الّا کاخ یزید..نمیتونستم باور کنم اون سری که اون وسط ملعبه دست اون بی حیا شده سر مقدس بابای منه. هی رو‌پنجه های پا بلند میشدم هی عمه ام جلو‌ چشمم رو‌ می گرفت. هی دستای کوچولومو اشاره کردم عمه اون سر آشناست بگو‌ نزنه اون لبارو‌ نرنه ..‌بابا هرچی از عمه ام سؤال کردم گفتم عمه اون سر، سر کیه ؟ جوابمو نداد حالا جوابم رو‌گرفتم...* از باب بغداد بری به سمت بیرون کربلا جاده ی حِلّه، یه مسجد مانندیه بالاش تابلو زده "هذا مَقام‌ٌ مُنسَلَخٍ الحُسینی"میدونی اینجا کجاست؟ اینجا همون‌ جایی که خولی سر بریده رو برد. چیکار کرد با سر؟وقتی سر و برد برا عبیدالله تا سر و‌ دید تعجب کرد گفت :چیکار کردید با سرِ حسین!؟ ابن زیاد تعجب کرد، عقب عقب رفت. ابن زیاد از سر ترسید جا خورد.حالا یه دختر سه ساله دید رگارو بریدن صورت سوخته، دندونا شکسته، جای سالم نداشت ..حسین ..... کاری نتونست بکنه زبونش بند اومد.کی من رو یتیم‌کرده؟کی رگاتو بریده؟ کی محاسنت رو‌خضاب کرده؟ فقط تونست یه کاری کنه سر رو‌آورد بالا لباش رو گذاشت رو لبهای بابا دیگه نفس نکشید .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•نوبت خواهرت رسیده.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ نوبت خواهرت رسیده تیرای آخَرت رسیده تو هنوزم که تنها نیستی از حرم لشکرت رسیده برادرم رَدِّشون نکن حرف خواهرت اومده وسط نمیتونن تو حرم باشن صحبت سرت اومده وسط سپاهِتَن رَدِّشون نکن حرف مادرت اومده وسط بیا و حالا که غرق غمم حساب کن رو هدیه های کمم میدونید که حسینه دنیام بی حسین دلخوشی نمیخوام تا خجالت زده نباشه از تو خیمه بیرون نمیام غمم اینه مصلحت نبود سر فدا کنم نذر اصغرش غمم اینه بیشتر از همین برنیومد از دست خواهرش غمم اینه تنهاتر شده می‌میرم بیاد تیغ رو حنجرش نه یاری مونده برات نه شکیب فدات میشم ای حسین غریب ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•از غریبی تو.... و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " چند فراز از زيارت ناحيه مقدسه بخونم، متبرك بشه مجلس، همه ي عالم رو بگردي هيچ كي مثل امام زمان به جدش سلام نميده؛ اصلا جنس سلام هاي امام زمان فرق داره "أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ التُّرْبَهِ الزّاکِیَهِ، أَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّهِ السّامِیَهِ، السَّلَامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْمَأْوَى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، السَّلَامُ عَلَى ابْنِ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا،  أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَهِ الْبارِزات..." امشب از بچه هاي بي بي زينب بخونيم، از زينبي كه هم دخترِ شهيدِ، هم خواهر شهيدِ، و هم كربلا مادرِ شهيد شد، اونم دوتا شهيد، دوتا دسته گُل"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور"... امام زمان عجل الله در اون تشرفاتشون تاكيد داشتن كه وقتي براي عمه ام زينب گريه مي كنيد، براي فرج و ظهور من هم دعا كنيد، توي گريه هاتون برا عمه ام زينب، برا منم دعا كنيد...* بهترین بنده ی خدا زینب هَل اَتی زینب، اِنّما زینب ریشه ی صبرِ انبیا زینب تا ابد در دلِ بلا زينب بانی روضه های غم زینب تا ابد مبتلای غم زینب *هر مصيبتي رو كه ورق مي زنيم، يه طرفش زينبِ، بي خود نيست ميگن: " اُمُّ المَصائب زينب " توي مدينه كنار مادر و دَرِ سوخته، كنار فرق شكافته، كنار جگر پاره پاره، توي كربلا هم زينبِ... و چه بچه هايي داشت زينب، يكي از بچه هاش قاري قرآن بود، صدايِ خوشي داشت، وقتي اومد تو ميدون، قرآن ميخوند دشمن رو نصيحت مي كرد، اينا هم نوه هاي اميرالمؤمنين بودن و هم نوه هاي جعفرِ طيار... از اين جا به بعد از زبانِ زينب كبري است:* گفت ای مصطفای عاشورا ای فدای تو زینب کبری *داداش!..* تو علی هستی و منم زهرا همه دار و ندارم از دنيا سر خواهر فدای این سر تو بچه هايم فدای اکبر تو *شهيدِ اولِ بني هاشم علي اكبرِ، بعد از علي اكبر بني هاشم رفتن، برادرهاي مسلم رفتن، برادرهاي اباالفضل رفتن، اين دو تا آقا زاده توي خيمه نشستن، يه بار به خودشون اجازه دادن برن پيشِ ابي عبدالله، تا اومد محمد اجازه ميدان بگيره، ابي عبدالله گفت: برگرد، برو توي خيمه پيش مادرت بشين، انگار يه جوري دلشون شكست، اومدن پيش مادر، گفتن: مادر! دايي اجازه نميده بريم ميدون، مادر نگاه كرد ديد تموم وجودشون سرشار از شوقِ شهادتِ، اومد محضرِ برادر، زبانِحال رو ببين، داداش!...* من هوای تو را به سر دارم به هوای تو بال و پر دارم از غریبیِ تو خبر دارم دو پسر نه، دو تا سپر دارم در دل خیمه خسته اند این دو دل به لطف تو بسته اند این دو *داداش! بذار پسرهاي من سپرِ بلايِ تو باشن، داداش! دوتا تير كمتر بخوري من دلم آروم ترِ، بذار برن...* ای فدایت تمامی سرها سر چه باشد به پای دلبرها از چه در اشتیاقِ خواهرها تو نظر می کنی به دیگرها آخرش یا اجازه می گیرم یا همین کنج خیمه می میرم علی اکبر لطیفیان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *اومد تو خيمه، گفت: بچه ها باشيد بريم، حسين آماده است، يادشون داد، چي بگيم؟ بعضي نقل ها نوشتن: ابي عبدالله كوهِ عاطفه است، تا اومدن دوتايي افتادن رو پاهاي حسين، دست و پاي دايي رو مي بوسن، هي ميگفتن: جانِ مادرت فاطمه بذار بريم؛ اجازه گرفتن، پَر پرواز گرفتن، اومدن شروع كردن با مادر وداع كردن، وداع رو ببين، لباس جنگي به تنشون نمي رفت، كلاه خود نداشتن، زره نداشتن، سپر نداشتن...* نه به اندازۀ علی اکبر ولی آن قدرها جگر داریم تو به روی خودت نیاوردی ما که از قلب تو خبر داریم به همین ذکرِ یا علی، مادر! که نوشتیم روی پیشانی همۀ آرزوی مان بوده است بر تن ما کفن بپوشانی تو به خیمه بمان مراقب باش داییِ ما غم تو را نخورد آن قدر غُصه خورده، حداقل غُصۀ ماتم تو را نخورد دو برادر کنار هم بهتر می توانند یاورش باشند می توانند در مقابل سنگ روی نی حامیِ سرش باشند آن قدر تیر و نیزه می بارد خم به اَبرویمان نیاوردیم مادرم! تو دعا کن آخر کار لا اقل تکه تکه برگردیم محسن ناصحي *تمام مقاتل نوشتن اين دوتا برادر با هم رفتن ميدان، دو تا برادر ديگه اي هم با هم رفتن، ابي عبدالله و اباالفضل هم با هم رفتن ميدان، اين يه معني داره، وقتي دو تا برادر خيلي به هم وابسته باشن، از هم جدا نميشن، محمد و عون هم با هم رفتن ميدان، گفت: تو با قرآن خوندنت اين لشكر رو نصيحت كن، من ميجنگم، پشت به پشتِ هم، دو تايي دارن با هم ميجنگن، اول قاريِ قرآن عون رويِ زمين افتاد، داشت نصيحت مي كرد، اينقدر با سنگ زدنش، بچه زخمي افتاد روي زمين، عون افتاد، محمد ايستاده، كارش سخت شد، دوتا كار داره، كارِ اولش اينه با دشمن بجنگه، كارِ دومش اينه مواظبِ بدنِ برادرش باشه، چرا مواظبِ بدن؟ مبادا بيان به بدنش جسارت كنن، مبادا بيان بدنِ برادرش رو غارت كنن، خدارو شكر محمد بود، تا زخمي شد و ايستاد، ابي عبدلله داره ميبينه، به سرعت خودش رو رسوند، اين دو تا آقازاده رو بغل كرد به سينه چسبوند، برگردوند به خيمه، يه جمله بگم ناله بزنيد؛ خدارو شكر يه برادر زنده بود از بدنِ برادر مراقبت كنه، اما كاش تو گودال قتلگاه يه نفر كنارِ بدنِ ابي عبدالله مي موند، حسين!.... نگاه كردن ديدن، نه عباسي هست، نه علي اكبري هست، نه زينبي... اما مادرش فاطمه بود، نشست كنارِ قتلگاه، هي ميگفت: " بُنَیَّ قَتَلُوکَ وَ مِن شُربِ الماءِ مَنَعُوکَ"...*   اگر كشتن چرا آبت ندادن چرا زان دُرِّ نا يابت ندادن اگر كشتن چرا خاكت نكردن كفن بر جسمِ صد چاكت نكردن *ابي عبدالله جنازه ي بچه هارو آوُرد سمت خيمه ها، اما مادرشون زينب از خيمه ها بيرون نيومد، همه منتظرن زينب هم بياد، آخه هر شهيدي رو ابي عبدالله آوُرد، زينب رفت به استقبال، اما اينجا ورق برگشت، ديدن اين مادرِ شهيد نيومد بيرون، هي بهش گفتن: پاشو، بچه هات رو آوُردن، اما نيومد بيرون، هيچ جايي هم ننوشتن چرا بيرون نيومد، اما دل ميگه: شايد حسين خجالت بكشه، اينجا زينب نيومد، سراغ بچه هاش رو نگرفت، اربعين كربلا اومد كنارِ قبر حسين، گفت: داداش! يادته، سراغ بچه هام رو نگرفتم، الان هم تو سراغِ دخترت رو نگير، سراغ رقيه رو از من نگير، بيار دستت رو بالا، به نيت فرج بگو: ياحسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
گودال سرخ 6.pdf
1.48M
|⇦♦️•کتاب گودال سرخ(٦) 🆕 ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده توسط در سال١٤٠٢ 👌نشر این کتاب صدقه جاریه است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•امامُنا حسین.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ اِمامُنا حسین سلامُنا حسین حیاتُنا حسین مماتُنا حسین ما نباشیم بقیه هستن کار تو لنگ نمی‌مونه همه کربلاتو می‌بینن هیشکی دلتنگ نمی‌مونه دور و برت شلوغه همیشه، ماشاءالله دور و برِ تو خلوت نمیشه، ماشاءالله ماشاءالله اباعبدالله راه اباعبدالله ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•پرچم سبز افتخار.... #روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " *شبِ آقازاده ي امامِ مجتبي است، شبِ پنجم و شيشم از دو تا نازدانه ي يتيم ميخونن، به يادِ اون دستي كه عبدالله در راهِ امامش فدا كرد، دوتا دستامون رو به سر بذاريم، آقامون رو صدا بزنيم: يا صاحبِ الزمان! الغوث و الامان...* پرچم سبزِ افتخارِ حسن نور در نور یادگارِ حسن روحِ بی باک ذوالفقارِ حسن مردِ رزمِ جَمَلْ شکارِ حسن چون پدر از سقیفه بی زار است یازده ساله مردِ پیکار است *امشب يكي از سخت ترين روضه هاست، چون روضه روضه ي گودالِ، آخرين شهيدِ قبل از اباعبدالله است، آخرين شهيد با چه خصوصيتي؟ دو تا شهيد تو آغوشِ حسين جان دادن، توي آغوشِ حسين بودن كه تير اصابت كرد، خيلي از شهدا رو ابي عبدالله بغل كرد و جان دادن، اما دو تا از شهدا تو بغلش بودن كه دست و پا زدن، يكيش عبدالله بن الحسن بود، يكيش هم يه شيش ماهه ي شيرخواره، امشب خيلي بايد برا عبدالله يتيم نوازي كنيم...* عزتِ مجتبی ست عبدلله روحِ قالو بلاست عبدلله سپرِ نیزه هاست عبدلله غرقِ خونِ خداست عبدلله از لبش یا حسین می بارد دست از این عشق بر نمی دارد *هر شهيدي، هر دلاوري ميزد به دلِ لشكر، بالاخره يه وسيله دفاعي داشت، يه ابزارِ جنگي داشت، اما اين آقازاده هيچي نداشت رفت ميدان، يه بدن داشت يه تن داشت، همين رو سپر كرد برا امامش، الله اكبر، از ابتدا ابي عبدالله سفارشش رو كرد، ده سال تو بغل حسين بزرگ شده بود، يه ساله بود باباش حسن رو از دست داد، يازده ساله اومد كربلا، ابي عبدالله خوب ميشناخت اون رو، خودش بزرگش كرده بود، يه عبارتي هست تو مقاتل، به خواهرش زينب فرمود:"اِحبِسیه یا اُختي" نگهش دار، توي خيمه حبسش كن، اين از خيمه بيرون بياد منو ببينه مياد سمتِ من، اين آقازاده رو توي خيمه نگه داشته بودن، با اينكه زينب از اول صبح هي ميرفت همراهِ برادر بيرون خيمه، اما حواسش به اين آقازاده بود، مبادا اين آقازاده دستش رو از دستِ عمه رها كنه، آخه اين آقازاده هم امانت حسنِ، هم امانت حسينِ، خيلي برا زينب مهم بود تا حواسش باشه، اما حواس عبدالله به ميدانِ، آخرين شهيد يعني شهادت همه رو ديده، دو سه جا خونش به جوش اومد ميخواست از خيمه بيرون بزنه اما عمه نذاشت، اولين باري كه از جا بلند شد وقتي بود كه بدن علي اكبر رو آوُردن، ديد خيمه ها ريخت بهم، عمه دستش رو گرفت، دومين جايي كه خونش به جوش اومد آسمون رو سرش خراب شد، مي دونيد كي بود؟ پرده ي خيمه رو كنار زد، ديد عموش با قد خم داره مياد، فهميد ديگه عموش عباس رفته، ديگه بي عمو شده، ديگه خيمه ها علمدار نداره، سومين جايي كه ديگه نگه داشتنش سخت شد، ديد علي اكبر رفت، قاسم رفت، عون و محمد رفتن، ديد عمو عباسش رفت، ديگه كسي نمونده، يهو متوجه شد شيرخواره هم رفت، علي اصغر هم رفت، پس من چي؟ هي توي خيمه به خودش نهيب زد: خجالت نميكِشي، عموت تنها تويِ ميدونه؟ دست تويِ دستِ عمه است، يهو ديد عمه از خيمه زد بيرون، يه دستِ عمه آزاده، عمه با يه دست، دستِ عبدالله رو گرفته، زمين كربلا داره ميلرزه، عمه رفت رويِ بلندي، ديد يه دستي كه آزاده رفت رو سَرِ عمه، خودم ديدم زبالاي بلندي، عزيزِ مصطفي را سر بريدن، ديد عموش رو دارن ميكُشن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ناگهان دید کربلا لرزید عمو افتاد خیمه ها لرزید دست عمه که بی هوا لرزید تن فرزند مجتبی لرزید عمو از صدر زین غریب افتاد دست یک عده نا نجیب افتاد : حسن كردي عمه ببین عمو چه بی حال شده عمه عمو وارد گودال شده عمه ببین جلو چشِ مادرش به زیر دست و پا لگدمال شده *دستش رو كشيد، زد به دلِ لشكر، هر شهيد رَجَز داشت، هر شهيدي خودش رو معرفي مي كرد، اين يازده ساله يه رجز خونده تا دنيا دنياست باقيه، از لابلاي اسبا فرار مي كرد به طرفِ گودال، داد ميزد:" وَالله لا اُفارِقُ عَمّی" بخدا عموم رو رها نمي كنم... اومد رسيد ديد گرد و خاكِ، خوب گرد و خاك كه نشست، يهو چشمش باز شد، ديد موهاي سَرِ عمو دستِ قاتلِ، شمشير بالا رفته...*  ببین قیامتي شده دور و برش  نشسته یه حرومی روی پرش بذار سپر كنم خودم رو براش مگر نه دق ميكنه باز مادرش *شمشير بالا رفت، دست عبدالله بالا رفت، شمشير پايين اومد بازو قطع شد، دست قطع شد، اي حسين.... افتاد تو بغلِ ابي عبدالله، عينِ عبارت رو بخونم"فَضَرَبَهُ بِالسَّيفِ، فَاتَّقاهَا الغُلامُ بِيَدِه"صداي شكستن استخوان اومد" فَأَطَنَّها إلَى الجِلدِ، فَإِذا هِيَ مُعَلَّقَة" دست به پوست آويزان شد، افتاد تو بغلِ حسين، يهو يه ناله زد: "فَنَادَى يَا أُمَّاهْ"  گفت: واي مادرم!... هنوز ابي عبدالله يه ذره رمق داشت"فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ" دو دستي حسين، عبدالله رو بغل گرفت، گذاشت رويِ سينه... اينجا حرمله اومد، ديگه بچه ي يازده ساله ي دست بريده تير سه شعبه نميخواد، چرا حرمله؟ دستت بشكنه... حرمله يه بار يكي از تيرهاش رو خرج كرده بود، اونم سهمِ گلوي علي اصغر شده بود، حرمله تيري كه به علي اصغر زده از دور زده، امام حسين علي اصغر رو روي دست گرفت، بچه پيدا شد، حرمله كمين كرده بود، امام داشت حرف ميزد يهو ديد بچه داره دست و پا ميزنه، حرمله اولين تير رو از دور زد، بي هوا زد، چون هدف معلوم بود، از دور شليك كرد، تير دوم برايِ عبدالله بود، از دور نزد، اومد بالاي گودال، از نزديك، خودمونيشو بگم؟ تيرِ خلاص زد، يه جوري زد، گلو تو بغل حسين پاره شد،حسين....  افتاد تو بغل حسين، آخرين شهيد توي گودالِ، تو بغلِ حسينِ، نه حسين ميتونست برش داره، نه حسين مي تونست جداش كنه، اين بچه روي بدن حسين موند، ده نفر اسب هاشون رو آوُردن، رو بدن با اين اسبا رفتن، اين بدن با حسين يكي شد...* زينب گرفته دست به سر ميكند نگاه درهم شده حسين و حسن بينِ قتلگاه *به نيت فرج سه مرتبه بگو: ياحسين!...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•پا بر زمین نکوب.. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ پا بر زمین نکوب عمو در کنار توست این سرو قد خمیده که دار و ندار توست ای ماه سیزده شبه ی دشت کربلا ماه شب چهاردهم بی قرار توست دل بردن از امام و سراپا عسل شدن این کار، کار بی هنران نیست کار توست ای جان فدای نغمه ی اِن تَنکُرونی ات هر کس شهید عشق شود از تبار توست حتی به بند کفش تو باید دخیل بست این بندِ بازمانده گره یادگار توست دارد زره به قامت تو گریه می‌کند حتی کلاهخودِ تو هم داغدار توست قاسم شدی که روی زمین قِسمَتَت کنند این تکّه های تن، سند افتخار توست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•با رُخ غرق خون.. و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اِشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " *شب ششم ماه محرم، شبِ آقازاده امام حسن، شب سيزده ساله ي كربلا...* اي شهادت تو را شهد شيرين به كام به جلالت درود به جمالت سلام بر مه عارضت بوسه ي چهار امام نسل صبر و سكوت، مرد خون و قيام با رُخ غرقِ خون، ماهِ هر انجم سيدي سيدي، قاسم بن الحسن يوسف فاطمه سبط خير البشر هم برايت عمو، هم برايت پدر او به جاي پدر، تو به جاي پسر تو از او سرفراز، تو به او مفتخر او تو را جانِ پاك، تو بر او عضوِ تن سيدي سيدي، قاسم بن الحسن سيزده ساله اي در دلِ كارزار *ياد همه ي سيزده چهارده ساله هاي جنگ بخير...* سيزده ساله اي در دلِ كارزار زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار * توي فتنه هاي اخير، اين چند تا شهيد كه همه ي شما ميشناسيد، آرمان علي وِردي و روح الله عجميان، بارها همه ي شما فيلم هارو ديديد، چند نفر به يه نفر اين شهدارو ميزدند، هفده نفر در قتل روح الله عجميان دست داشتن، مدينه هم همينجوري بوده، چند نفر به يه نفر زهرارو مي زدن، چند نفر به يه نفر كربلا ابي عبدالله رو توي قتلگاه مي زدند، قاسم رو هم همينجوري زدن، هم با شمشير ميزدن و هم با اسباشون از روي بدنش رد ميشدن، خيلي روضه ي امشب روضه ي سختي است، ابي عبدالله كنار بدن قاسم يه جمله اي گفته، كنار هيچ بدني نگفت، گفت: سخته برا عمو تورو جلوش ببينه دست و پا ميزني...* سيزده ساله اي در دلِ كارزار زخم ها بي حساب، قاتلان بي شمار *قاسم نه كلاه خود داشت، نه زره داشت، نه سپر داشت...* تن چو گُل برگ برگ، دل پُر از نيشِ خار استخوانها شكست، با هزاران سوار خونِ سر آبِ غسل، خاكِ صحرا كفن سيدي سيدي، قاسم بن الحسن *وقتي رفت ميدان، لباس مناسبِ رزم نداشت، رجز خوند، رجزي كه خوند خيلي دشمن رو تحريك كرد، تا اون موقع نميشناختنش، تا گفت:" اَنَا بن الحسن" يهو همه به خودشون اومدن، خيلي ها توي لشكر دشمن عثماني مذهب بودن، از اميرالمؤمنين كينه داشتن، فكر ميكردن اميرالمؤمنين در قتل عثمان دخيل بوده، خيلي هاشون هم از جنگ جمل از امام مجتبي كينه داشتن، وقتي امام حسن توي جنگ جمل اون نيزه رو زد، اون شتر رو زد زمين، اون كينه توي دلِ اينا موند، تا فهميدن نوه ي اميرالمؤمنينِ، تا فهميدن پسرِ امام حسنِ، اول كاري كه كردن سنگ بارونش كردن...* عضو عضوش همه گشته از هم جدا بارها زيرِ تيغ كرده جان را فدا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *قاسم بعد از علي اكبر رفت ميدان، يعني ابي عبدالله يه داغِ سنگيني رو ديده، علي اكبري رو از دست داده كه شيخ جعفر شوشتري ميگه: نگيد روضه ي علي اكبر، بگيد روضه ي جون دادنِ حسين... ابي عبدالله يه بار داغ ديده، نميخواد يه داغ ديگه ببينه، لذا تا از وسط ميدان يه ناله ي ضعيف بلند شد: "یَا عَمَّاهْ!" عمو! به دادم برس... نوشتن: ابي عبدالله مثل بازِ شكاري، يعني خيلي سريع رفت ميدان، لا إله إلّا اللّه، اما اين ميدان رفتن با ميداني كه برا علي اكبر رفت خيلي فرق داشت، وقتي رسيد بالا سَرِ علي اكبر، از بالاي ذوالجناح بدن قطعه قطعه رو ديد، ميدان رو ديد، از بالاي اسب افتاد، اما بالاي سر قاسم ديد صداش مياد اما خودش رو پيدا نكرد، ديد يكي بين غبار اسب ها هي ميگه: عمو! استخونام شكست... عمو به دادم برس... اي حسين!...* ميپيچه تو گوشم صدايي نمي دونم اما كجايي صدات غرقِ درده، خدايي نكرده ببينم زيرِ دست و پايي برام سخته دردِ جدايي بلند شو دلم رو نسوزون دوباره صدام كن عمو جون   *آخه رسيد بالا سَرِ علي اكبر، دلش ميخواست يه بار ديگه علي اكبر بگه: بابا! اما هرچي منتظر شد يه بار ديگه نگفت، اما قاسم تلافي كرد، هي مي گفت: عمو جان! عموجان!... چيكار كرد ابي عبدالله؟ يه نگاه كرد، تا گرد و خاك خوابيد، ديد قاسم رو زمينه، " وَهُوَ یَفْحَصُ بِرِجْلَیْه " ديد اين بچه داره پاهش رو از درد به زمين ميكِشه، هي از درد به خودش ميپيچه... من اينجوري روضه بخونم امشب، اين شهادت همه ي روضه هارو برا ابي عبدالله تكرار كرد، شباهت روضه اش اينجوريه، هم به جدش پيغمبر، همه به جدش اميرالمؤمنين، همه به مادرش فاطمه، همه به باباش امام حسن، همه به ابي عبدالله، بگم برات با هم ضجه بزنيم، شباهتش به پيغمبر، هر دو رو سنگ باران كردن، هر دو بر اثر سنگ باران زخمي شدن، پيشاني شكست، پيغمبر هم توي اُحد زخمي شد هم توي طائف، تاريخ ميگه: قاسم رو هم سنگ باران كردن...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ شباهتش با مادرش زهرا، فقط همين رو بگم: وقتي ابي عبدالله سينه ي قاسم رو چسبوند به سينه اش، گودال بوي مدينه گرفت، همون كاري كه نعل اسب ها با سينه ي قاسم كرد، اون لگد و مسمار بين در و ديوار با سينه ي زهرا كرد، سينه شكست، الان بگو: يازهرا!... قاسم با باباش امام حسن هم شباهت داشت، هر دو رو تيربارون كردن، جنازه ي باباش رو تيربارون كردن، اما قاسم زنده بود، هنوز جون داشت تيربارون شد... اما شباهت آخر، يا اباعبدالله، اجازه ميديد من روضه بخونم؟ اونم شبِ شيشم، شباهت اول اين بود، قاسم رو از روي اسب رو زمين انداختن، بعضي ها نوشتن نيزه زدن به پهلوش، ابي عبدالله هم خودش نيوفتاد، مرحومِ شيخ مفيد ميگه: تيربه پيشانيِ ابي عبدالله زدن، وقتي پيراهنش رو بالا زد تا خون صورت رو پاك كنه تير به قلبش زدن، نتونست خودش رو نگه داره، نيزه به پهلوش زدن، از بالاي ذوالجناح رو زمين افتاد، ببرمت جلوتر، معلوم نيست ما عاشورا باشيم، فقط يه جمله بگم، اين حرف مالِ ظهر عاشوراست، اين شباهت آخر يه اما داره، تنها بدني كه زنده بود زيرِ سُم اسب ها رفت بدن قاسم بود، اين بلاي عظيمش بود، آخه ابي عبدالله شب عاشورا بهش گفت به بلاي عظيمي دچار ميشي، اما توي زيارت ناحيه امام زمان ميگه:" فَهَوَيْتَ إِلَى الْأَرْضِ جَريحاً" اون ساعتي كه حسين از اسب مجروح روي زمين افتاد" وأثْخَنُوكَ بِالجِّرَاح، فَأحْدَقُوا بِكَ مِنْ كِلِّ الجِّهَاتِ،تَطَأُكَ الخُيولُ بِحَوَافِرِهَا" حسين وقتي زمين افتاد، زنده بود مثل قاسم، لشكر با اسب ها از روش رد شدن، حسين مجروح بود، اي حسين... اما تفاوت شهادت ابي عبدالله و قاسم، برا قاسم حسين تونست بدن رو برگردونه، تونست بدن رو برداره، اما وقتي خودش افتاد كسي نبود بدن حسين رو برداره، كسي نبود بدن حسين رو برگردونه، شمر اومد، سنان اومد، خولي اومد، لشكر اومد، همه حسين رو غارت كردن، بلند همه بگن: حسين!... اللهم عجل لوليك الفرج... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•مگه من مادر... و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مگه من مادرِ چند تا پسرم که کشتنت تازه دندون درآوردی اصغرم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب می‌بینم شیر میخوری هنوزم نمیشینه تو باورم که کشتنت الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه الهی هیچ مادری اینقدِه ناامید نشه هر کی خواست از من بخونه توی روضه یا کتاب اولش آه بکشه بعد بگه بیچاره رباب حرمله غذای من یه ساله خونِ جگره من نمی‌گذرم ازت خدا هم از تو نگذره «علی لای لای علی لای لای» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•آب که نخوردی.. #روضه و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آب كه نخوردي تشنته مي دونم چند روزيه گرسنته مي دونم اينقده دست و پا زدي رو سينه ام خسته شدي يه مدته مي دونم *ابي عبدالله داره با بچه اش صحبت ميكنه...* نگاه نكن لشكرِ روبرو تو تا نبينن سفيدي گلوتو انگاري تير داره مياد به سمتت شبيه اون تيري كه كُشت عموتو صداي هلهله داره مياد، نمونده فاصله سه شعبه واسه چي؟ الهي خير نبينه حرمله اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم *خيلي اين روضه روضه ي سختيه، اين روضه با همه ي روضه ها فرق داشت، اگه عليِ اكبرش رو از دست داد، اَشبه الناس رو از دست داد، علي اكبر رفت سمت ميدان كه بجنگه، با لباس جنگ رفت، نزديك به دويست نفر رو مقتل ميگه ميكُشه، خودش جنگ نماياني كرد، قاسم همينطور، همه برا جنگيدن رفتن، اما ابي عبدالله اين بچه رو روي دست گرفت، گفت:" إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْل" اگه فكر مي كنيد آب بر من حرامِ، اگه به من رحم نمي كنيد، خودتون اين بچه رو بگيريد سيرابش كنيد... اما روضه ي من روضه ي تير سه شعبه نيست، حرف گلو نيست، اين خانواده كوچيك و  بزرگ ندارن"أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَة" اصلاً اين شيرخواره اومده بود مُهر بزنه بر طومار كربلا، اما اوني كه مارو ميكُشه اينه، شيرخواره، سه شعبه،"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" يه طرف، حرف من اينه: اينا با سيدالشهدا چه كردن، اينا نذاشتن حرفِ حسين تمام بشه، امامِ باقر ميگه: جدم داشت حرف ميزد، خون گلوي علي اصغر پاشيد تو صورتش...* اينجوري كه گرفتمت رو سينه ام  غريب ترين باباي رو زمينم تير شعبه اي كه به گلوت خورد نذاشت يه سالگيت رو من ببينم سرتو افتاده به روي دوشم صداي عمه ها مياد به گوشم زير عبا گرفتمت عزيزم با مادرت چه جوري روبرو شم *اي واي رباب... تنها شهيدي كه پيام تسليت از جانب خداوند اومد فقط همين شهيد بود، روضه ي علي اصغر منحصر به فرده، اصلا اين روضه هيچ مشابهي تو روضه هاي كربلا نداره، تنها شهيدي كه"مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن" با يه تير گلوش بريده شد علي اصغر بوده، تنها شهيدي كه ابي عبدالله خونش رو به آسمان پاشيد، امام باقر فرمود:"  فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْض" يه قطره از خون علي اصغر به زمين برنگشت، كه اگر بر ميگشت عذاب نازل ميشد، بعضي ها ميگن:" بِدَمِ المَظلُوم" همين خونه... تنها شهيدي كه يه نفري تشييع جنازه كردن همين شهيده، اميرالمؤمنين رو چهار نفري تشييع كردن، حضرت زهرا سلام الله عليها رو هفت نفري تشييع جنازه كردن، ابي عبدالله خودش يه نفري بچه رو زير عبا گذاشت، اي حسين... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اصغر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تنها شهيدي كه ابي عبدالله خودش تشييع كرد، علي اصغر بود، تنها شهيدي كه خودش نماز خوند، نماز صبر خوند، خودش دفن كرد، بعضي ها ميگن: امام سجاد اين قنداقه رو از زير خاك بيرون آوُرد، رو سينه ي بابا دفن كرد، اما باز هم معلوم نيست، خدا كنه همين باشه، خدا كنه دفنش كرده باشه، اگه دفن نشده باشه، زير سُم اسب ها رفته يا نه؟ رو نيزه ها رفته يا نه؟ اي حسين... اي خدا بحق علي اصغر باب الحوائج، خيلي ها حاجت دارن، خيلي ها گرفتارن، دكتر جواب كرده داريم، خدايا! بحق علي اصغر، كسي رو نا اميد و دست خالي بر مگردان، خدايا به تَحَيُّر ابي عبدالله، اونجايي كه هي مي رفت به سمت خيمه ها، هي بر ميگشت، اين تَحَيُّر يادت باشه، من دو تا تَحَيُّر ديگه سراغ دارم، يه تَحَيُّر ديگه برا پس فردا شبه، حسين كنارِ علي اصغر مُتَحَيِّر شد، يه جا هم عباس مُتَحَيِّر شد، اوناجيي كه تير به مشك آب زدن، عباس ديگه نمي دونست چيكار بايد بكنه " فَوَقَفَ العباس مُتَحیّرا "...* سقاي دشت كربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل *يه تَحَيُّر علي اصغر زيرِ عبا، يه تَحَيُّر عباس با دست بريده و مشك پاره، اينا مالِ كربلاست، تَحَيُّر زياده، اما من ميخوام ببرمت مدينه، يه تَحَيُّر اون ساعتي بود كه علي ميخواست فاطمه اش رو دفن كنه، هي مي رفت داخلِ قبر، خدايا! چه كنه علي؟ چاره سازِ عالم زهرا رو به كي بده؟ زهرا رو از كي بگيره، اينجا پيغمبر به دادِ علي رسيد، گفت: فاطمه رو بده من.... كنارِ اباالفضل دو دست از بدن جدا شده بود، مشك رو زدن عباس افتاد رو زمين، حسين اومد بالا سرش كمكش كرد، اما كنارِ علي اصغر كسي نبود حسين رو كمك كنه، خودش رفت پشت خيمه ها، نشست، قبر رو كند، با دست خودش، يه وقت ديد رباب داره مياد، به نيت فرج سه مرتبه بگو: يا حسين... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•جوانان عالم فدایت... و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً؛ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن..." كه هستي حسيني تو يا حيدري علي يا همان شخصِ پيغمبري جوانان عالم فدايت شوند كه تا صبح محشر جوان پروري *چه جواني داشت ابي عبدالله،  نگاه به علي اكبر مي كرد كِيف مي كرد، هر پدري به جوانش نگاه كنه كِيف ميكنه...* جمالت تمامِ كتابِ خداست به كوثر قسم مي خورم كوثري نبي نيستي و نبي خلقتي خدا نيستي و خدا منظري علي خوانمت يا نبي گويمت ندانم كه هستي علي اكبري بلند اختران خاكِ راهِ تواند شهيدان شهيدِ نگاهِ تواند *شهيدان ما علي اكبري رفتند، علي اكبري اومدن توي ميدون، وقتي علي اكبر از بابا پرسيد: آيا ما برحقيم؟ آيا حق با ماست؟ وقتي به شهادت مي رسيم دينمون سالمِ"أَفَلَسْنا عَلَى الْحَقِ" ابي عبدالله فرمود: آره پسرم، ما بر حقيم...* فروغ خدا در تجلّاي تو سلام پيمبر به سيماي تو حَسَن خويش را ديد در حُسن تو حسين محو تماشاي تو * ابي عبدالله چه جوري نگاه مي كرد علي اكبر رو؟ وقتي گفت:" أَفَلَسْنا عَلَى الْحَق" ابي عبدالله نگاه شُكر كرد به علي اكبر، وقتي ميخواست اولين بار بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله دست به محاسنش گرفت، توعرب رسمِ، ميگن: وقتي عرب مستأصل ميشه، نگران ميشه، دست به محاسنش ميگيره و راه ميره، اولين باري كه علي اكبر ميخواست بره ميدون، نوشتن ابي عبدالله" فَنَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ حَسْرَةً" با حسرت نگاهش كرد، علي اكبر رفت ميدان و برگشت، بار دوم نگاهش سخت تر شد" ثُمَ‏ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْه" یک نگاه از سر نا امیدی و دل کندن  به علی اکبر انداخت، همه ي اينها يه طرف، يه نگاه ديگه هم كرد منتظر باش...* به چشم علمدارِ كربلا قيامت كند قد رعناي تو مزار تو پايينِ پايِ حسين دلِ داغدارِ پدر جاي تو به زخم جبينِ تو اعجاز شد كه قرآن ز فرق سرت باز شد *خيلي شبيه بود شهادتش به ابي عبدالله، خيلي زياد، هم تو كلمه هاي مقتل، هم تو وا‍ژه هاي روضه، علي اكبر كسي جرات نكرد تن به تن بياد مقابلش، همون كاري كه با حسين كردن، دست جمعي حمله كردن، حريف نمي شدن... خود ابي عبدالله مُعرفيش كرد: خدايا! كسي رو دارم مي فرستم كه شبیه ترین فرد خَلقاً و خُلقاً و مَنطقاً به رسول خدا بود، تا دشمن فهميد علي داره مياد، گفتن: پسرِ بزرگِ حسينِ، گفتن: همين جا كارِ حسين رو تموم كنيم، لذا حمله كردن... يه وقت علي اكبر نگاه كرد ديد فقط اونه كه داره شمشير ميزنه و ميكُشه، مرحوم شوشتري ميگه: علي اكبر برگشت، ديد باباش رو بلند وايستاده، فهميد هنوز بابا از بچه اش دل نكنده، علي اكبر برگشت، مي دونه آب نيست، اما برگشت باباش رو بغل كنه، سير باباش رو ببينه،"هات لِسانَک" چند جا ابي عبدالله شرمنده شده، يكي از اون جاهايي كه شرمنده شد كنار قنداقه ي علي اصغر بود كه بچه رو زيرِ عبا گذاشت، ان شاءالله هيچ مردي شرمنده زن و بچه اش نشه، يكي ديگه از جاهايي كه حسين شرمنده شد اون جايي بود كه علي اكبر گفت: بابا! تشنگي امانم رو بريده"يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي" ابي عبدلله گفت: بابا بيا بغلم، يادته يه روزي توي مسجد رو دامنم نشسته بودي، يادته هوس انگور كردي؟ شاخه ي انگور رو دادم دستت، يادته گفتم: ان شاءالله هيچ روزي نياد از من چيزي بخواي نتونم فراهم كنم؟ اما امروز حسين شرمنده شد، زبان به زبان علي گذاشت، هر دو گريه كردن، بابا تو كه از من تشنه تري بابا...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بار دوم رفت ميدان، ميداني رفت ديدني، اين روضه خوندنش خيلي سخته، اما اين اشكاي شما باعث ميشه راحت آدم حرفش رو بزنه، وقتي شمشير زد مُرَّة بْن مُنْقِذ به فرق علي اكبر، بارها شنيديد، خودش رو انداخت رو گردن اسب، اسب تعليم ديده است، آموزش ديده است، بايد سوارش رو از ميدان جنگ دور كنه، لذا وقتي علي اكبر خودش رو انداخت رو گردن اسب، نوشتن خونِ سرش چشماي اسب رو گرفت، اسب به جاي اينكه بياد عقب، رفت وسطِ لشكر دشمن، ابي عبدالله ديد اون وسط گرد و خاك بلند شده، رفت روي بلندي، جلو دَرِ خيمه قرار نداشت، خانوم سكينه از كنار باباش تكون نخورد، ميگه: دستم تو دستِ بابام بود، يه لحظه ديدم وسط ميدان گرد و خاك شد، يه صدايي اومد" اَبَتاه!..." بابا! بيا... خانوم سكينه ميگه: "قَد أشرَفَ عَلَی المَوت" چشماي بابام رو نگاه كردم سفيدي چشماش پيدا شد، هنوز علي اكبري نديده، اِرباً اِربا نديده، لخته خون نديده، بدن پاشيده نديده، يه صدا شنيد: بابا! بيا، دست و پا گم كرد، ركاب رو گم كرد، يه جوري خودش رو رسوند، روضه ي علي اكبر از اينجا به بعد شروع ميشه، رسيد بالاسَرِ علي اكبر، ابي عبدالله از بالاي ذوالجناح، ننوشتن پايين اومد، نوشتن:" سَقَطَ عَنِ الفَرَس " از ذوالجناح افتاد زمين، تصور كن يه آقايي رو دوتا زانوهاش داره راه ميره، اولين بار بود صداي گريه ابي عبدالله اينجور بلند شد" صاحَ الإِمام سَبعَ مَرّات: وَلَدي!..." يعني داد ميزد:پسرم! تا صدايِ حسين بلند شد، عُمرسعد گفت: اين صدايِ حسينِ، الان لشكر بهم ميريزه، چيكار كنيم؟ همه رو جمع كردن دورِ حسين، شروع كردن كف زدن، هلهله كردن، واي.... داشتن ميخنديدن به اربابِ ما، حسين....* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا * "اِرباً اِربا" فقط برا علي اكبر اومده، "اِرباً اِربا" تفسير داره، يعني نانجيبا عجله داشتن، وقت نداشتن، يه جوري زدن بدن پاشيد، اما برا حسين وقت داشتن، سه ساعت توي گودال، اي حسين...* پاشو عصايِ دستِ بابا پاشو عليِ اِرباً اِربا تنت چه درهمه واويلا *صاحب روضه ي امشب خودِ حضرت زهراست، ميگن: كربلا رفتيد چند كارو انجام نديد، تو حرمِ اباالفضل روضه ي آب نخونيد، ميگن: شب جمعه كربلا روضه ي علي اكبر نخونيد، آخه مادرش زهرا كربلاست، ميگن: تو حرم ابي عبدالله بچه شير نديد...* پاشو يه فكري كن برا من رسيده عمه بينِ دشمن به گريه هام دارن ميخندن *نشست ابي عبدالله، سَرِ علي اكبر رو بلند كرد آروم بشه نشد، بدن متلاشي شده، خدا رحمت كنه مرحوم سيد مهدي قوام رو، ميخواست روضه ي علي اكبر بخونه، ميگن: تسبيح در آوُرد از جيبش، گفت: اين تسبيح اگه نخش سالم باشه، هر جاي اين مجلس بيوفته پيدا ميشه، اما اگه پاره بشه، هر تيكه اش يه جا بيوفته، ديگه سخته جمع كردنش، قربونت برم حسين جان! يه نگاه كرد ديد همه ي خاك پُرِ علي اكبر شده، ابي عبدالله ديد نميتونه بدن رو جمع كنه، صورت رو صورت علي گذاشت، ديگه سر بلند نكرد، همه گفتن ديگه كارِ حسين تموم شده، يه دفعه ديدن خواهر داره مياد، زينب به سر زنان، خودش رو رسوند، حسين صورت رو صورتِ، حسين رو بلند كرد، دست حسين رو گرفت، مقتل ميگه: زينب خودش رو كامل انداخت رو بدنِ علي اكبر، اينجا يه جا بود خودش رو انداخت رو بدن، يه جايي هم گودال قتلگاه، خودش رو انداخت رو بدن حسين... اي حسين... اما يه فرقي داشت، فرقش رو بگم با هم ناله بزنيم، اگه اومد بالا سَرِ علي اكبر، خودش رو انداخت رو بدنِ علي اكبر، حسين بلند شد، گفت: جوانان بني هاشم بيان، كمك كنن، همه ي مَحرم ها زنده بودن، زينب رو كمك كردن، حسين رو كمك كردن، اما تو گودال قتلگاه هيچ مَحرمي نبود، شمر اومد، سنان اومد، با تازيانه زينب رو جدا كردن، اي حسين...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•زنم دم‌ ز علمدار... و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداما د•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زنم دم ز علمدار رشیدِ حرمِ عشق شهِ با کرمِ عشق، مَهِ محترمِ عشق صفای قدمِ عشق چکد از لب او بر لب پیمانه نمِ عشق همان شاه که باشد سرِ دوشش عَلَمِ عشق نگار دلِ زارم، صفا بخشِ مزارم به جز عشقِ جمالش به دلِ خویش ندارم قرارم بهارم شعارم همه دار و ندارم که باشد به شب اول قبرم به کنارم دلم عاشق رویَش، شدم بنده ی کویَش دلم بسته به مویَش، قدح نوش صبویَش شتابان دلِ زارم همه شب جانبِ کویَش چُنان برگ خزانی ست روان در دل جویَش ندارم به خدا جز هوسِ دیدن رویَش مرا کشته به والله علی واریِ خویَش «اباالفضل امیرم امیرِ بی‌نظیرم» علمدار ابالفضل جهاندار ابالفضل جهانگیر و جهاندار بُوَد دلبر و دلدار مرا یار و مددکار تپش های دل حیدر کرار شده در حرم فاطمه پرگار زنم جار، بُوَد عشق شرر بار بگوید سرِ دیوانه سرِ دار سَرَم پُر ز هوایش، دلم جای وِلایش غلامم به سرایَش همه هستی و دینم به فدایَش ربوده ز سر روح الامین عقل صدایش بُوَد محور عرشِ ازلی دست جدایَش حسین بن علی سوره ی توحید بخواند ز برایش کسی نیست به پایَش به قربان نوایَش، به قربان دعایَش دلم گشته خریدار بلایَش به قربان گره بندِ عبایَش لقب باب حوائج، نسب باب حوائج خداوند نجابت و ادب بابَ الحوائج ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روزامو با هرکی... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روزامو با هر کی غیر از تو سر کردم ضرر کردم چشمامو هرجایی جز روضه تر کردم ضرر کردم ضرر کردم به غیر از کربلا هر جا سفر کردم ضرر کردم به غیر از روضه هر جا گذر کردم نذار که بشم سرگردون حسین منو به خودت برگردون حسین جز اسم تو هر اسمی رو از بَر کردم ضرر کردم جز عشق تو هر عشقی رو باور کردم ضرر کردم ضرر کردم چه شب هایی که بی تو به سر کردم کلافه شدم از دنیا حسین بیا بغلم کن آقا حسین ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•گریه کردم .. و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْن" "اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا قَمَرَ الْعَشیْرَهْ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ يا حامِلَ لِواء الحُسَين، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ساقی العَطاشا، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا کَفِیلَ زَینَبِ الحُوراء"  گريه كردم مُطَهّرم كردند پاكْ مانند ساغرم كردند اسم تو آمد و دلم پَر زد به گمانم كبوترم كردند با نگاهي  ز چشم شهلايت خاكْ بودم ولي زرم كردند پدر و مادرم همان اول نذرِ اولاد حيدرم كردند تا كه گفتم مُحبِّ عباسم دلِ آلوده را حرم كردند شخص بي آبرو چنان من را پيشِ مردم چه محترم كردند شك ندارم كه اين محبت را به دعاهاي مادرم كردند سالياني است آبرو دارم ساليانيست نوكرم كردند يَابْنَ امُّ البنين دعايم كن امشب از علقمه صدايم كن دست بر سينه رو به كرب و بلا السلام عليكَ يا سقا قمر خانواده ي خورشيد صدقه دارد اين قد و بالا پسر چهارمِ امير حُنين دست بر سينة بني الزهرا چشم و ابروي تو سپاه حسين كاشف الكربِ سيد الشهدا سيزده ساله فاتح صفين سومين بچهْ شير، شيرِ خدا ارمني ها مُريد نام تواند شاهدم سفره هاي تاسوعا تو كه هستي، حسين هم آخر شد پناهنده بر تو عاشورا سايبانِ مُخَدّراتِ حرم پشتْ گرميِّ زينبِ كُبري إعطِني يا كريم، اَنَا سائل مُستَجيرٌ بِكَ ابوفاضل * اذن ميدان گرفت اباالفضل بواسطه ي عطش بچه ها، ابي عبدالله چند جا تو قصه ي اباالفضل گريه كرده، يه جا وقتي ميخواست بره ميدان، مرحوم علامه قزويني ميگه: ابي عبدالله داشت رو به لشكر نگاه مي كرد، رو به كشته ها، همه شهيد شدن، يه حسين مونده و يه اباالفضل، يه مشت زن و بچه ي تنها، حسين داره نگاه ميكنه، اباالفضل آروم اومد پشتِ سَرِ ابي عبدالله، آروم كنار ابي عبدالله فرمود:"هَل مِن رُخصَة؟" داداش اجازه ميدي من برم؟ تا فهميد ميخواد بره ميگن: ابي عبدالله صيحه زد، اينجا گريه كرد، يعني تو هم ميخواي بري؟ بيا يه بار بغلت كنم... ابي عبدالله فرمود: عباس! تو بري من لشكري ديگه ندارم، اگه ميخواي بري باشه اما با هم ميريم، منو تنها نذاري اينجا، من دق ميكنم از غصه ي تو....* واي از لحظه اي كه بلوا شد رفتي و در خيام غوغا شد سايه ات بين نخلها گم شد پسر فاطمه چه تنها شد تا رسيدي كنارِ نهر فرات علقمه در مقابلت پا شد تا قيامت خجل ز لبهايت خنكي هاي آب دريا شد *عباس رسيد كنار نهر علقمه، تشنه بود، سقا بود، آب رو آوُرد بالا، شنيد صدا مياد:" العطش..." دستي كه به آب خورد، گفت: ديگه اين دست رو نميخوام، دست من خورد به آبي كه نصيبِ تو نشد، آب رو ريخت روي آب، چنان آب رو محكم روي آب زد، انگار ميخواست يه سيلي به آب بزنه، گفت: اي آب! زشيرخواره برايت پيام آوردم، پيام داده كه اي آب غيرتِ تو كجاست؟... آب رو ريخت روي آب، مشك رو پر از آب كرد، مشك رو رويِ دوشش انداخت، بعضي ها ميگن: چهارتا مشك، بعضي ها ميگن: يه مشك، مشك رو گرفت به بغل، سوار بر اسبش شد، عباس يه هدف داره، فقط و فقط رسيدن به خيمه ي اطفالِ، دشمن هم يه هدف داشت، چهار هزار نفر تيرانداز آماده شدن، روي كُنده ي زانو نشستن، هدف عباسِ، گفتن بايد مشك رو بزنيم، عباس آب نداشته باشه به سمت خيمه ها نميره، همه ي اميدش آبِ...* جانب خيمه راه افتادي فكر و ذكرت لبان آقا شد در كمينت چهار هزار نفر تيرها در كمان مهيّا شد قدُّ و بالات كار دستت داد چند صد تير در تنت جا شد *يهو به خودش اومد...* بي هوا دستِ راستت افتاد دست چپ هم شكارِ اعدا شد : قاسم نعمتي ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت عباس علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *دستاش رو زدن، دستات رو بيار بالا: سقاي دشتِ كربلا اباالفضل،اباالفضل، دستش شده از تن جدا اباالفضل،اباالفضل... يهو به خودش اومد ديد مشك تو بغلشِ، مشك سالمِ، خدارو شكر كرد مشك سالم باشه دست ميخوام چيكار كنم؛ آب رو بايد ببرم به خيمه، يكي از القاب اباالفضل پدرِ مشكِ " اَبَا القِربَه "چرا؟ چون مشك رو مثل پدري كه مشك رو به بغل گرفته در آغوشش گرفت، خودش رو انداخت رو مشك، مبادا مشك تير بخوره، اما تيراندازا شروع به تيراندازي كردن، اباالفضل هي به مشك التماس مي كرد، تو وفاداري كن، علي اصغر منتظرِ، رباب منتظرِ، يهو ديدن عباس ايستاد" "فَوَقَفَ العباس مُتَحیِّرا" يه نگاه كرد ديد آب از مشك داره ميره، مشكِ آب رو زدن، ديگه ايستاد، اميدش نا اميد شد، نه ميتونست جلو بره، آبي نداشت، نه مي تونست بگرده، مشكي نداشت، دستي نداشت، چيكار كنه؟ مُتحير شد، آدم متحير ديدي تا حالا؟ آدم متحير حواسش پرت ميشه، ذهنش ميره جاي ديگه، با خودش ميگفت: چيكار كنم؟ جواب سكينه رو چي بدم؟ جوابِ حسين رو چي بدم؟ مشك نيست، آب نيست، هي تيرها مي اومد، دسته دسته مي اومدن عباس رو بزنن، اما عباس با چشماش اونا رو دور مي كرد، عباس"نافِذَ البَصيرَة" است، يه چشمايي داشت، نگاه مي كرد دشمن زهرِ ترك ميشد، با نگاهش خيلي ها فرار كردن، يه مرتبه ديدن دست نداره، شمشير نداره، نيزه نداره، آب نداره، هيچ سلاحي نداره، امادشمن فرار ميكنه، گفتن: چه خبره؟ گفتن: با دوتا چشماش داره لشكر رو بيچاره ميكنه، يه مرتبه يه نانجيبي صدا زد: حرمله كجاست؟ بگيد: حرمله بياد، الان يه كاري ميكنم ديگه چشماش نبينه، يهو به خودش اومد، ديد تير تا پر تو چشمش فرو رفته، يه خار تو چشمِ ما بره، چه جوري در مي آريم، با دست در مي آريم، اما عباس دست نداشت، هي اين سر رو تكون داد، سر رو خم كرد، كلاه خود از سرش افتاد، زانو رو آوُرد بالا، يه نانجيبي ديد سَرِ عباس برهنه است، الان وقتشه، اومد دو دستي از پشت سر عمود آهنين به فرق عباس زد، يه جوري زد.... حسين... من يه سئوال ازت ميكنم: كسي كه تير تو چشمش باشه، از پشت سر هم عمود آهن بخوره، با صورت هم بيوفته، تير چي ميشه؟ يه جوري زدن "فانقلب عن فرسه"  از اسب رو زمين افتاد، يه  مرتبه حسين شنيد يه صدايي داره مياد: " یا اَخا اَدرک اَخاک" ابي عبدالله اومد، رفتا ابي عبدالله با اباالفضل فرق داشت، برا هر شهيدي به سرعت مي اومد، برا علي اكبر به سرعت اومد، برا قاسم به سرعت اومد، اما نوشتن برا عباس آروم آروم اومد، ميديدن هي مياد، هي خيمه رو نگاه ميكنه، نگرانِ زينبِ، زينب محرم نداره، زن و بچه ام چي ميشن؟ نشست بالا سَرِ عباس، نوشتن: ابي عبدالله كنارِ بدنِ اباالفضل، "صَرَخَ الحسين" حسين داد ميزد، هي ميگفت: داداش پاشو... بلند بگو: حسين! ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
هدایت شده از کانال ‌متن روضه
گودال سرخ 6.pdf
1.48M
|⇦♦️•کتاب گودال سرخ(٦) 🆕 ✓ متن روضه های دهۀ اول ماه محرم ✓ برای اجرای مادحین اهلبیت(ع) ✓ شامل:متونِ روضۀ اجرا شده توسط در سال١٤٠٢ 👌نشر این کتاب صدقه جاریه است 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•عاشق شدن فقط.. و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيم "يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِين" "يا رب الحُسين، بحق الحُسين، اِشف صدر الحُسين، بظهور الحُجُّة ، يا رب الحُجُّة، بحق الحُجُّة، اشف صدر الحُجُّة، بظهور الحُجُّة " ديگه از امشب بايد از اين عبارت و مقدمه شروع كنيم"سَلامٌ عَلى قَلبِ زَينَبَ الصَّبور و لِسانِ الشَکور "... ديگه از امشب امان از دلِ زينب، شام غريبانِ، ساعتي قبل عمه ي امام زمان دست رو سرش گذاشت، الان من و تو هم دست رو سرمون بذاريم، آدمِ مصيبت ديده دست رو سر ميذاره"يا صاحب الزمان! اَلغوث اَلاَمان..." امام زمان بارها سفارش كردند: توي جلساتي كه برا عمه ام زينب گريه مي كنيد برا فرج من هم دعا كنيد...* دست خدا، دو دست علمدارِ زینب است قلب سلیم، یکسره بیمارِ زینب است شیعه تمام عمر گرفتارِ زینب است عاشق شدن فقط و فقط کارِ زینب است هر کس حسیني است، بدهکارِ زینب است زینب نبود، مُحرِم هیئت نمی‌شدیم گمراه می‌شدیم، هدایت نمی‌شدیم در کوی یار صاحبِ ‌قیمت نمی‌شدیم این زن نبود، مرد طریقت نمی‌شدیم اسلام تکیه داده به دیوارِ زینب است *كيه اين خانوم؟ امام سجاد خطاب به عمه جانش زينب فرمود:" أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَة‏"... همون زينبي كه ديشب ابي عبدالله بهش گفت: منو توي  نماز شبت دعا كن... امشب چه شبي است براي اين خانوم؟ ديشب عباس داشت، حسين داشت...* بعد از حسین روح دمید انقلاب را بر دوش خود نشاند غم بی‌حساب را زنده نمود نهضت ختمي مآب را محكم نمود عفتِ این زن حجاب را خورشید سربرهنه، عزادارِ زینب است *اين حجابي كه روي سر خواهران و مادران ماست، اين سرمايه يادگار كيه؟... زينب عفيفه اي است كه در راه عفتش/عباس مي دهد نخ معجر نمي دهد* سکان‌به‌دستِ کشتیِ در خون طپیده اوست آثار داغ‌عشق به پیکر رسيده اوست صبر از غمش مدام گریبان دریده اوست منظومه ي نگاه به رأس بريده اوست پر خون شده‌ست سینه اگر، زارِ زینب است *اين روضه اي كه امام زمان فرمودند:"  لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما" اگه اشك هاي چشمم خشك بشه خون گريه ميكنم... همين روضه است، اين روضه خيلي سخته، ايني كه امام سجاد هي زد روي پاش گريه كرد، گفت: امان از اسارت... روضه روضه ي ناموسه، روضه روضه ي مُخدّراته، روضه ي اون خانومي است كه يحييِ مازني چهل سال همسايه ي ديوارِ به ديوارِ زينب كبري است تو مدينه، ميگه چهل سال همسايه ي زينب بودم، يه بار سايه اش رو نديدم، حتي صداش رو هم نشنيدم... روضه روضه ي اين خانومِ كه ميخواست بره سر قبر پيغمبر كوچه هارو تاريك ميكردن كسي نبينه ناموسه علي رو...* قامت کمان نمود که یارش بایستد تا که حسین دار و ندارش بایستد پرچم بلند کرد، شعارش بایستد حقش نبود شمر کنارش بایستد آیا اسیر لفظِ سزاوارِ زینب است؟! امیر عظیمی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من زینب صبور تو بودم ولی حسین هنگام قتلِ صبر تو صبرم تمام شد *مگه چي ديد زينب؟ همين امروز...* دیدم که جای آب، لبت نیزه میخُورَد ازآن به بعد آب به لب ها حرام شد ای احترامِ واجبِ زینب، دَمِ غروب عریان شدی و جسم تو بی احترام شد بعد از عبورِ چکمه ی شمر از تنت حسین صحبت ز نعل های سواره نظام شد *يه كاري با بدنِ حسينش كردن، رسيد توي گودال قتلگاه، زينب از مدينه تا كربلا اين همه بلا ديده بود، مادر از دست داد، همه مراقب زينب بودن، باباش اميرالمومنين كه شمشير خورد به فرقش، زير بغل هاش رو گرفته بودن، تا رسيدن جلو در خانه، فرمود: حسنم! حسينم! من رو رها كنيد، ميخوام زينب من رو روي پاي خودم ببينه، دخترم من رو توي اين حال نبينه، باز هم مراعات زينب رو كردن، توي تشييع جنازه ي امام مجتبي نبردنش، عرب رسم نداشت زنها ببرن تشييع جنازه، زينب نبود ببينه جنازه ي برادرش تير باران شد، اما هر چي مدينه نديد، هر چي تو كوفه نديد، امروز اومد بالاي تَلِ زينبيه، اين نيزه ها رو كنار زد، اين شمشيرها رو كنار زد، چه كردن با اين بدن؟ با تعجب صدا زد: آيا تو حسينِ مني؟ يه كاري كرد هيچكي نكرده بود، يه كاري كرد هم دوست هم دشمن گريه كردن "فَاَبکت کلِّ عَدُوٍ و صَدِیق" بدنِ حسين رو جمع كرد، "فَنکَبَّت علیه" خودش رو انداخت رو بدن حسين، لبهاش رو گذاشت روي رگها، اي حسين!... خدايا! به زينبِ كبري، به سخت ترين شبِ عُمرش، فرج امام زمان برسان، قلب نازنينش از ما و مجلس ما راضي كن، ياصاحب الزمان! ببخش برا جدتون كم گذاشتيم، ببخش نمرديم تو روضه، اي كاش حسين جان! تو روضه هات مي مرديم، تو روضه ي عاشورات مي مرديم، امشب آخرِ شب آب آزاد شد، زينب همه رو جمع كرد زيرِ خيمه ي نيم سوخته، ديد خيلي ها نيستن، دخترا نيستن، خواهرا نيستن، به زحمت هر كدوم رو پيدا كرد، بعضي ها جون داد بودن، بعضي ها زخمي بودن، همه رو كه جمع كرد، از سكينه پرسيد رباب كجاست؟ گفت: عمه جان! رباب نشسته كنارِ آبِ فرات، داره با آب حرف ميزنه، بي بي زينب اومد كنارش نشست، گفت: رباب! تو بايد كمك من باشي، تو بايد همراه من باشي، ميبيني بچه ها زخمي شدن، مي بيني بچه ها تشنه هستند، گرسنه اند، صدا زد: زينب جان! دست رو دلم نذار، آب آزاد شده اما علي اصغرم نيست، كاش الان بغلش مي كردم... اي خدا به شيرخواره ي اباعبدالله، به اون خوني كه پاشيده شد به آسمان و يه قطره اش هم برنگشت، فرج امام زمانِ مارو برسان... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ملک وجود غرق.... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، بِمُوالاتِكُمْ عَلّمنا اللّهُ مَعالِمُ دينِنا و أصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا" مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربت زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه از این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشته اند انبیاء همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا بهوش که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غَصب خلافت شدند جمع یاللعجب وصی پیمبر علی کجاست؟ کجاست مولا؟ دارالولا محاصره زهراست پشت در دود و شراره بر فلک ازبیت کبریا آتش زدند به خانه ی ریحانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفی *فرمود:هیچ پیغمبری مثل من اذیت نشد. بیست وسه سال هر جوری خواستن اذیتش کردن ،هر تهمتی خواستن بهش زدن، مگه نمی گن کسی برات کاری میکنه هنوز عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدی ..مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن، کاری کردن مادر ما بین در ودیوار صداش بلند شد..* "قُل لا أَسأَلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِلَّا المَوَدَّةَ فِي القُربىٰ ۗ" ذَوِی‌الْقُربیٰ کیان ؟مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه ذَوِی‌الْقُربیٰ بودن..یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می کرد چقدر حسین رو، رو دوشش سوار می کرد؟ یادتون رفت چقدر نوه هاشو می بوسید؟پیغمبر می بوسید گریه می کرد امام مجتبی رو بغل می کرد لبهاشو می بوسید هر وقت ابی عبدالله رو بغل می کرد زیر گلوش رو می بوسید آقا چرا؟ می فرمود: این لبها یه روز از زهر کبود میشه..* آقا جان شما یه غریبی امام رضا هم یه غریبه..اینقدر این شبها تو حرمش شلوغه عربی وارد حرم امام رضا شد اول یه نگا به در ودیوار کرد یه نگاه به ازدحام جمعیت وزائرا ، این همه چراغ..برگشت عقب گفت آقاجان اگه غریب میخوای بیا مدینه بیا ببین چهارتا سنگ‌گذاشتن ... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram