eitaa logo
کانال ‌متن روضه
79.1هزار دنبال‌کننده
782 عکس
463 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•گرچه ارث از غربتِ... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ * شنیدید یه جوشانده ای حضرت امام عسکری علیه السلام طلب کرد. عقید غلام حضرت، آورد، جوشانده رو دست حضرت داد. این قَدَر بدن ضعف داره، این زهر چه کرد؟ این قَدَر دست می لرزید. این کاسه هی به دندان های مبارک حضرت میخورد، نتونست. فرمود: عقید برو تو این اتاق، پسرم مهدی رو می بینی، صداش کن. میگه اومدم دیدم یه آقازاده ای مَه پاره، سر به سجده گذاشته داره با خدا حرف میزنه. نمازش تموم شد گفتم آقاجان! پدرتون منو دنبال شما فرستادن. آقا رو آوردم. تا امام عسکری چشمش افتاد به عزیز دلش، امام عسکری داره اینطوری میگه: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي» دیگه وقتی برام نمونده باباجان! دیگه مهمان خدا دارم میشم. بیا کنار بسترم، میوه ی دلم! آقاجان...! * امشب ای تنهای عالم از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری ابرِ بغض آمد گلوی آسمانت را گرفت روزگارِ پیر بابای جوانت را گرفت از غریبی توام چشم تَرَش می سوزد و از تبِ زهر جفا هم پیکرش می سوزد و گرچه ارث از غربتِ نام حسن داری به جان اما بوده از زخم زبانِ همسر خود در امان * یه سندی هست که نوشتن حضرت نرجس خاتون عرضه داشت، آقاجان! من بعد از شما دیگه نمیخوام بمونم.به دعای امام عسکری، یه روایتی که میگن امروزی که گذشت روز وفات و رحلت حضرت نرجس خاتون بود. این یه امام حسنه. یه همسر با وفایی مثل نرجس خاتون داره. قربون آقام امام حسن مجتبی برم. با زبان روزه، با کام عطشان. تا یه مقدار از آب داخل کوزه خورد گفت: آه جیگرم...* با حضورت مرهمی آن سینه ی بی تاب را تشنه لب بود و رساندی بر لبانش آب را * گفت جیگرم میسوزه. چه کسی ساقیِ بابا شد عزیز دل نرجس خاتون. اومد خودش با دستای نازنینش آب بر لبای بابا رسوند. آخ بمیرم! این یه امام بود صدا میزد آه جیگرم! یه امامم داخل گودال، وقتی صدا میزد آه جیگرم! نانجیبا میومدن مشک های آب رو دور گودال رو زمین خالی میکردن. آه...* کاسه را دادی به دستانی که لرزان بود آه! کاسه ای که وقت برخوردش به دندان بود آه! در بهار زندگی یاد خزان افتاده ای حتم دارم یاد چوب خیرزان افتاده ای * آخ حسین... یابن الحسن! اگه امشب، فردا چشم های نازنین شما بر مصیبات پدرتون گریانه، اما همه ی عمرت برای این روضه گریه کردی. فرمودی: اگه اشک چشمم تموم شه خون گریه میکنم...* باز جای شُکر دارد پیکرش پامال نیست خواهر غمدیده اش دور و بر گودال نیست باز جای شُکر دارد که لبش عطشان نماند پیکرش در زیر پای اسب ها عریان نماند «صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم... حسین...» * حرف تشنگیه ها...* ای تشنه لب حسین ... بسکه لب تشنه بودی آسمونو دود می دیدی شنیدم که از عطش کبود شدش لبات «حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا امام‌حسن عسکری علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *تا زمان امام صادق این سکینه خانوم امام حسین زنده بود.ازدواجم نکرد چون هم شأنی نداشت. ابی عبدالله در مورد ایشون فرمود: ذوب شده در ذات خداست. مثل علی اکبر امام حسین. عجیبه شأن این خانوم چقدر تاریخ بهش جفا کرد..تو مجلس منزل امام صادق گاهی روضه خون روضه میخوند دیدن از پشت پرده یکی میگه.. ابتاه!با گریه حضرت همه گریه میکردن. تو گودال قتلگاهم عمه بدن بی سر باباشو بغل کرده بود اومد دست رو شونه عمه گذاشت عمه این بدن کیه؟ حضرت فرمود:این بدن باباته..اومد کنار بدن بی سر نشست. دیدن این انگشتا رو میکشید به رگهای گلوی بابا.. میکشید به موهای خودش..نوشتن لشگر عمرابن سعد نشست کنار گودال و گریه کرد..خب حالا با این صحنه تو ببینی یه بچه داره اینجوری عشق بازی میکنه با بابای خودش چیکار میکنی؟ یه جوری آرومش میکنی.. ولی نوشتن:*فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ* یه عده از این بی حیاهای عرب ریختن تو گودال‌ این بچه رو کشیدن رو زمین.. اینقده زدن این بچه غش کرد.. ابی عبدالله تو خواب بهش فرمود: دخترم "شیعتی مهما شربتم" برو به شیعیان بگو آب میبینن یاد ما کنن، صحبت غریب و شهید میشه یاد ما کنن..میدونین علی اصغر و سکینه با هم خواهر و برادرن که از یه مادر بودن مادرشون ربابه. ابی عبدالله گویا پدر دختری میخواست باهاش حرف بزنه صدا زد" لَيْتَكُم في يَوْمِ عاشورا جميعاَ تَنْظُروني "برو بگو: ای كاش، همگی در روز عاشورا بوديد و می ديديد. کاش میدیدن به بچه ما رحم نکردن..این هم پسر منه هم برادر توئه سکینه جان..نوشتن تا چشاشو وا کرد صدا زد.. ابتا! "انظر الی رُؤسنا المکشوفه" گفت: بابا چشاتو وا کن ببین دارن عمهٔ ما رو میزنن.. «هر جا هستی صدا بزن یا حسین» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ي افراشته اقبال، بسي بيشتر از سال، شب و روز زدي طاير جانش ز شعف بال، که کي جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال، که يک بار دگر نيمه شبي خواب ربودش، همه شد نور وجودش، ز عنايات خداوند ودودش، عجبا ديد که خورشيد زپهلوش درخشيد و فروغ ابديت به جهان يکسره بخشيد، به ناگه دُر پاکش ز صدف داد ندا، کاي صدف گوهر يکتاي خدا، مادر انوار هدي، خيز که هنگام فراقت به سر آمد، شب تنهايي و اندوه و غمت را سحر آمد، شب ميلاد گل گلشن هستي به نجات بشر آمد، چه مبارک سحري بود که ناگاه به هم درد فشردش شبي آرام در آن حجره ي خاموش نه ياري نه قراري، تک و تنها ز دم احمدي خويش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را دگر از درد گل انداخته رخسار نکويش، شده انوار خداوند فروزنده ز رويش، نگهش سوي سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ي اعجاز شد و با خبر از راز شد و ديد در آن درد و الم چارزن پاک، تو گويي که رسيدند ز افلاک و همانند ندارند به روي کره ي خاک، يکي حضرت حوا و دگر مريم عذرا و دگر هاجر و سارا، همه مبهوت جلالش، همه بر دور جمالش، همه ديدند مقامش، همه گفتند سلامش، بگرفتند در آغوش چو جانش، زهي از عزت و شأنش، نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش، که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشيد از دو طرف مريم عذرا که به يکباره به پا خواست صداي خوش تکبير ز کوه و شجر و دشت و دَرِ مکه، جهان غرق در انوارالهي شد و ديدند که مرآت جمال احد قادر سرمد، مدني مکي ابوالقاسم و محمود و محمد، نبي اُمّي خاتم، به روي دامن مريم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را بشنويد از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ي احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ي خاک محمد، ز رخش نور عيان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت، که با جلوه ي ماه رخ او ديدمي از دور قصور يمن و شام و به گوش آمدم از جانب معبود ندايي که الا آمنه زادي پسري را که بود از همه ي خلق سرآمد، که بود آينه ي طلعت ذات احد قادر سرمد، که بود کنيه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوب­تر از جان ورا شسته به ابريق بهشتي، پس از آن مريم عذرا به يکي حلّه ي زيباي بهشتيش بپوشاند و لب خويش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترين عبد خداوند نما را ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
وتوسل ویژهٔ ولادت اباالمهدی امام‌ حسن عسکری علیه السلام اجرا شده به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *امروز روز ولادته اما دل شیعه خونه کدوم دلی هست که این صحنه‌ها را ببینه واشکش جاری نشه. همه روضه‌هایی که این سال‌ها برای ما خونده بودند پا منبر شنیده بودیم الان داریم می‌بینیم. این صحنه رو دیدید؟ اون نوجوون برای برای داداش نوجوانش داشت شهادتین می‌خوند هی صداش می‌زد.. می‌گفت: شهادتین رو بگو. من یاد اطفال زینب افتادم. آن لحظه را دیدید که پدر بچه شیرخوارش را بلند کرد تو آغوشش، این بدن بی‌جان گردن نمی‌تونست بگیره، براش لالایی می‌خوند. اون لحظه رو حتماً دیدید توی فضای مجازی مادر خودش را می‌زد وقتی از بیمارستان اومده بود بیرون می‌گفت: تو دستای من جون دادند. همه این‌ها روضه است. اُف بر شرف کسی که این را ببینه و ساکت باشه... یه خرما مولا داد به ام سلمه، بچه‌اش شد محمد ابن ابوبکر. فرمود: این پسر منه شاید به حسب و شناسنامه اسم باباش روش باشه ولی پسر مکتب امیرالمومنینه ولایت مولا را داشت. تو جنگ‌ها با مولا شرکت می‌کرد. یه خرما، باورتون میشه. این روزا بعضیا یه چیزایی خوردن حرومی شدند.خدا نابودشون کنه چه جنایاتی را دارند بی‌پرده می‌کنند..* *روز ولادت شماست آقا. سفارش ما را به پسرتون بکنید خیلی خیلی مسلمین عالم به وجود پسر شما نیاز دارند. نور، راه حق، راه درست، راه ایمان همینه. غزه از میدون آزادی تا اول پل پردیسه اما جوری قلوب آزادگان عالم را واحد کرده انشاالله مقدمه ظهور باشه انشاءالله ما تو قدس نماز بخونیم. پرچم علی ولی الله را بر گنبد مسجد الاقصی نصب کنیم.* کسی که شیعه مولاست چطوری آروم بگیره وقتی که می‌بینه مظلوم توی چنگ ظلم اسیره کسی که شیعه مولاست مگه می‌تونه بشینه لحظه لحظه بی کسی و رنج مظلوم را ببینه «لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا» کسی که شیعه مولاست می‌شناسه شمر زمان را می‌شناسه غاصب حق بی پناهان جهان را می‌خونه آیه به آیه به حجارة من سجیل لعن الله یزید امروزه مرگ بر اسرائیل «لِلظّالِمِ خَصْما وَ لِلْمَظْلومِ عَوْنا» هیزم شده‌ای آتش عصیان را هم دست شدی کشتن طفلان را یک عمر شعار آدمیت دادی کر می‌کند این سکوتتان انسان را *بیعت کنید، به فرمانده اصلی عالم که مهدی فاطمه است اعلام آمادگی کن بگو ما پای کار هستیم آقا جان، از تو به یک اشاره از ما به سر دویدن..* «لبیک یا مهدی» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🚩 کتیبه و پرچم باب الحرم↶ https://eitaa.com/babolharam_katibe 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
و توسل به حضرت معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج حسن شالبافان •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *امام زمان منو ببخشه.. سادات حلالم کنید..* در ازدحام خیمه زینب ناتوان افتاد روبندهٔ زن‌ها به دست این و آن افتاد «ای وای ای وای ای وای» *هفده روز این فاطمه تو شهر ما بود. آنقدر احترامش کردند.. چند روز قبل یه اهل دلی می‌گفت نه اینکه بزرگ شهر گفته باشه اینقدر فهمیده بودند زن‌ها اومدن به شوهراشون گفتند ببینید این چند روزه نباید از اینجا عبور کنید. گفتن چرا؟ گفتن یه فاطمه تو این خونه است.. آخ برات بمیرم مادر.. که تا دید نامرد داره میاد اول روش رو برگردون.. این نامرد بی‌هوا زد تو صورتش. بعد از هفده روز هم که بی بی از دنیا رفت قمی ها چه تشییع جنازه‌ای کردن. اون قسمتی که الان خانم حرمش هست باغی بوده تو تاریخ به نام باغ بابِلان. این باغ را آماده کردند قبر آماده شد آخه دختر امامه احترام داره لذا میگن تابوت را که گذاشتن رو زمین هیچکس جرات نمی‌کرد به این بدن دست بزنه، همه رفتند. عقب خدایا چه کار کنیم؟خِبره‌های روضه فهمیدند کجا رفتیم یه وقت دیدن دو تا سوار دارن از سمت قبله میان.. ان شاالله هیچ موقع داغ نبینی اون‌هایی که داغ مادر دیدند می‌فهمند. رفقا! اگر بخواهند یه خانمی را دفن کنند اول از همه یکی میگه نامحرم‌ها برن کنار. باید دوتا محرم باشند. لذا میگن امام رضا آمد، جوادالائمه آمد، بدن را با احترام نماز خوندن و دفن کردند.. چرا میگن دو تا محرم. چون باید یکی بره تو قبر یکی دیگه اون بالا بدن رو بده دستش.. چی می‌خوای بگی اگه این روایت چهل وپنج روز شهادت بی بی را بخوام بگم مثل این شبا هی علی رفت تو قبر بیرون اومد هی نگاه به قبر می‌کرد یه نگاه به فاطمه می‌کرد، قهرمان خیبر به چه کنم چه کنم افتاد. یه وقتی دید دو تا دست شبیه دستای پیغمبر هی می‌گفت الیّ. این دوتا بدن.. یه جای دیگه هم برات بگم.. بنی اسد هی به این بدن‌ها نگاه کردند یه وقت دیدن یه سوار از سمت قبله آمد بنی اسد کنار برید من این بدن‌ها را خوب می‌شناسم برید یه قطعه بوریا بیاورید. ای بی کفن... @hasanshalbafan ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
|⇦•با غروب آفتاب طلعتت..‌ و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه اجرا شده به نفس حجت الاسلام علیرضا اشقری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای ز دست و سینه و بازوی تو حیدر خِجِل هم غلاف تیغ هم مسمار در هم در خجل فاطمه جان! با غروب آفتاب طلعت نورانی ات گشته ام سر تا قدم از روی پیغمبر خجل هم صدف بشکست هم دردانه ات از دست رفت سوختم بهر صدف گردیدم از گوهر خجل همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند مُردم از بس گشتم از آن نازنین دختر خجل گاه گاهی مرد خجلت می‌کشد از همسرش مثل من هرگز نگردد مردی از همسر خجل *بمیرم برا درد و دلات علی...* همسرم با چادر خاکی به خانه بازگشت از حسن گردیده ام تا دامن محشر خجل خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد مادر از دختر خجل هم دختر از مادر خجل باغ را آتش زدند مثل من هرگز نشد باغبان از غنچه و از لاله ی پرپر خجل *یه وقت حسنین آمدن وارد خانه شدن، دیدن مادرشون دراز کشیده، گفتن: اسما! این موقع موقع استراحت مادر ما نیست، اسما گفت: مادر شما نخوابیده، "ماتَت اُمُّکُم فاطمَه"مادر شما از دنیا رفته، روایت میگه امام حسن خودشو انداخت رو بدن مادر، صدا زد "یااُمّاه کَلِّمینی قبلَ اَن تُفارِقَ روحی بدنی" مادر با من حرف بزن قبل از اینکه روحم از بدنم جدا بشه. ابی عبدالله خودشو انداخت به پای مادر، "یااُمّاه أنا ابنُکَ الحُسَین" من حسینم "کَلِّمینی قبلَ اَن یَتَصَدَّعَ قَلبی" قبل از اینکه بمیرم مادر با من حرف بزن، دویدن اومدن سمت مسجد، امیرالمؤمنین رو خبر کنن، تا به آقا گفتن "ماتَت اُمُّنا فاطمه" روایت میگه امیرالمؤمنین فاتح خیبر، با صورت به زمین افتاد، فرمود: "لِمَنِ العزا یا بنتَ محمد" آمد بالا سر فاطمه هی صدا میزنه زهرا رو، ُفَلَمْ تُکَلِّمْهُ، فَنَادَاهَا: یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی! فَلَمْ تُکَلِّمْهُ، فَنَادَاهَا: یَا بِنْتَ مَنْ حَمَلَ الزَّکَاةَ فِی طَرَفِ رِدَائِهِ وَ بَذَلَهَا عَلَی الْفُقَرَاءِ! فَلَم تُکَلِّمهُ، فناداها یا بنَتَ مَن صَلّی بِالمَلائِکَةِ فِی السَّماءِ مَثنی مَثنی، فَلَم تُکَلِّمهُ" اینجا دیگه امیرالمؤمنین صدا زد "یا فاطمَه کَلِّمینی"* یکمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره *"فَاَنَا ابنُ عَمِّکَ علیُّ بنُ ابیطالب" تا گفت من علی ام، "قالَ فَفَتَحَت عَینَیها فی وَجهِه" چشمان نازنینش رو باز کرد، "وَ نَظَرَت اِلَیه" مولاش رو نگاه کرد، وَ بَکَت و بَکی، هر دو شروع کردن گریه کردن، تا دید علی داره گریه میکنه گفت....* ببر ای دست سالم دست مجروح مرا بالا که برگیرم سِرِشک غم ز روی گونه ی مولا آنکه باید اینچنین باشد منم دل غمین و شرمگین باشد منم خواستم یاری کنم اما نشد ریسمان از دست‌هایت وا نشد *امیرالمؤمنین اشک میریزه، گفت: زهرای من.. * ماندنت چون شمع آبم می‌کند رفتنت خانه خرابم می‌کند ای کتاب عشق من بسته مشو مثل مردم از علی خسته مشو *فاطمه جان! کسی جواب منو نمیده، اگه تو بری من مظلوم و غریب میشم، فاطمه شروع کرد وصیت کردن. فرمود: "ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی" برا من گریه کن، هم برا این بچه یتیمام گریه کن، تا اون جمله که فرمود: "وَلَاتَنْسَ قَتِیلَ الْعِدَی بِطَفِّ الْعِرَاق" تو این بچه یتیمام حسینو بیشتر از همه سفارش میکنم، هرجا نشستی ناله بزن یازهرا ...* در لحظه ی خلوت دل و وقت دعا آن دم که شدی ز خویش آزاد و رها گر خلوت عارفانه ای می‌خواهی نجوا کن و آهسته بگو یا زهرا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژه ایام فاطمیه اجرا شده به نفس حاج احمد سلطانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فکرِ اینکه میروی خانه خرابم میکند یادِ ایام وصال،غرقِ هجرانم مکن *خبر رسوندن به امیرالمومنین، مسجد بود آقا. دید داره برمیگرده از مسجد گفت: آقا اگه میخوای فاطمه اتو ببینی عجله کن دیگه نفسای آخرا رو میزد فاطمه.. بسترش و بین اتاقش پهن کرد.هیچوقت این موقع روز فاطمه نمی‌خوابید. اسماء، من می‌خوابم بعد از دقایقی صدام کن اگه صدامو نشنیدی زودتر آقامو خبر کن. اسماء میگه اومدم هر چه صدا زدم:یا فاطمه! یا قرة العین الرســـول!دیدم صدایی نمیاد از این خانوم.زودتر حسنین رو خبردار کردم برید باباتون رو صدا بزنید.. ای وای ای وای قربون دلت برم یا علی.. امیرالمومنین تا خبر و شنید با صورت از منبر به زمین افتادتمام دار و ندارش داره از دستش میره..به کی بگم زهرامو کشتن، به کی بگم شبها پهلوش درد میکرد..به هر شکلی بود رسید تا خونه ..این به هر شکلی که من میگم دارم مخففش میکنما آنقدر بین راه، زمین خورده و بلند شد. تا رسید خانه اش دید صدیقه اش افتاده روی زمین.. علی اینطور نبیندت زهرا جــان..بلند شو ای همهٔ لشکر علی. شروع کرد با فاطمه اش حرف زدن صداش کرد.. فاطمه جان! دید صدایی نمیاد..عزیزدلم زهرای علی! دید صدایی نمیاد..یه وقت صدا زد کلّمینی، من علی ام فاطمه با من حرف بزن. یه وقت دیدچشمای فاطمه اش باز شد مگه میشه برا دل علی چشمای فاطمه باز نشه ؟؟؟ بغضش تو سینه ش حبس شده، چیزی نمونده بود جان از بدن مفارقت کنه.تا چشماش باز شد،تا نگاهش خورد به اشکای علی، اشکهای زهرا هم جاری شدهر دو گریه کردن با هم آنقدر با هم گریه کردن و حرف زدن.. عزیز دلم داری میری..حالات و حرفاشون رو من که نمیتونم تو این لحنم بیارم که..خودت بدون چه جوری با هم حرف زدن زن و شوهری عزیزم؛ ببخش منو زندگی خوبی نداشتم..یا زندگیمون خیلی خوب بود خرابش کردن چشممون زدن زهرا ..اینجا وقتی علی فاطمه شو صدا زد صدیقه طاهره چشماشو باز کرد با علی حرف زد وصیت هاشو گفت.امّا "لایوم ک یومک یا اباعبدالله.." کجا می‌خوام برم؟ اونجایی که رباب از گوشه خیمه صدا میزد حســــیـــــن..اما اینجا پیکر درهمه.. تمام بدن مقطعُ الاعضا شده بمیرم برات ..صدا بزن حسیــــن... لطفی که کرده ای تو بمن، مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حســیــن ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ فرداش رفت کنار داداشش گفت: اومدم برات علمداری کنم بذار برم میدون. در همون لحظه صدای العطش بلند شددختر بچه مشک و بیرون آورد. عمو علی‌اصغر داره جون میده، عمو رقیه داره جون میده، ابی عبدالله نگاه کرد گفت: عباسم! داری میری میدون.. اول برو مشک رو آب کن این بچه ها تشنه اند سمعاّ و طاعتا رفت. دید یه صدایی میاد صدا آشناست.. اما نوع کلام نه! "اخا ادرک اخا" تا حالا حسین نشنیده بود عباس این جور صداش کن..داره میره سمت علقمه..* قیامتی شده کنار علقمه فاطمه اومده برید کنار همه *چند تا روضه است باید بلند گریه کنی.. اول روضه ی مادرمونه چون مادرمون رو زدن بهش می‌خندید. روضه بعدی روضه ی علی اکبر همه اربابمون رو دوره کرده بودند یا کف میزدند یا هلهله میکردند. روضه بعدی روضه ی عباسه میگن تا ابی عبدالله رسید کنار این بدن دست گذاشت به کمر داد زد " الان انکسر ظهری" یعنی الان کمرم شکست همه شروع کردند کف زدن...* قیامتی شده کنار علقمه فاطمه اومده برید کنار همه الهی عباست بمیره مادر نیزه به پهلوها ت نگیره مادر عمریم سید و سرور خواندی چه شد این بار که برادر خواندی مادرت فاطمه آمد به برم یاریم کرد و صدا زد پسرم *حالا داره به فاطمه میگه..* شرمنده‌ام و از شرم خونی شده اشکم مادر حلالم کن که پاره شده مشکم *مرحوم‌ مازندارانی مینویسه: هر کاری کردن. دست راست قطع کردن، دست چپ، تیر زدن به چشما، براش مهم نبود مشک رو‌ به دندان گرفت..میگفت یه طوری میرسونم علی اصغر تشنه اشه..اما لحظه ای که تیر به مشکش زدن..مرحوم‌ مازندارانی مینویسه: "فوقف عباس متحیّرا" یه لحظه با تحیّر ایستاد اسب رو هی کرد سمت علقمه یعنی دیگه برو آبرو برام نمونده... * کشته من و، خجالت از شیر خواره فکر طناب و زینبِ آواره.. *اما مادر یه سوال دارم حالا که اومدی بذار آبرمو‌ جلو‌ همه بخری حالا که اومدی مادر قد کمون حسین داره میاد یه کم دیگه بمون.. باید ببینه من سرم رو پاته بازم یکی از پسرات همراته *عباس داره میگه اما دیگه علقمه نیستیم* حالا که روضه شد روضه ی مو به مو دست رو شونه ام بذار یه یا علی بگو رو‌ گونه جای دست اون بی دین بود بشکنه دستش چقدر سنگین بود وای مادرم ...مادرم ..مادرم.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بارها شد که با خودم گفتم ای که داری به کار نان دستی کاش هرگز ز خاطرت نرود وامدار چه خانه ای هستی خانه ی آسمانیِ خورشید خانه ی روشن ستاره و ماه خانه ی وحی، خانه ی قرآن خانه ی اِنَّما یُریدُالله از همین خانه تا ابد جاری ست چشمه ی فیض چشمه ی احسان سایِبان معطر اینجاست سوره ی هل اَتی علیَ الانسان آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده ام به سايه ی نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیه ی نور یاسِ یاسین که با دعای پدر آیه ی نور بود تن پوشَش داشت دستی به دسته ی دَستاس دست دیگر گُلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو میکنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده ست شرمسارم از اینکه میبینم دست زهرا جریحه دار شده ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی اما صبح از کوچه ی بنی هاشم شد بلند آتش هیاهویی تا بدانم چه اتفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بود درست دل به دریا زدم به خود گفتم چشم ها را دوباره باید شست دیدم آن روز صبح منظره ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله ها را به چَشم خود دیدم از همان آستانه ای که عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان میریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه میکردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچکس نمی‌داند که چه آمد به روز یاسِ کبود با همان دست عافیت پرور که پرستاریِ پدر میکرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در میکرد هیزم آوردن آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبرِ ناشنیده بسیار است اما خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتفاق افتاد سنگم، اما ز غصه آبم کرد * شبای آخر مادر ساداته، اینکه فرمودن:" قَد ذابَ لَحمَها"، فرمودن: دیگه گوشتهای بدنش آب شد، یه وجهش همینه، عزادار دیگه نمیدونه غذا چیه آب چیه، از فرط گریه و عزاداری آدم لاغر میشه، اما یه علت اصلیش مال قصه ی بین در و دیواره، وقتی عرب یه دونه انگور رو بین دو تا انگشت میفِشُره، گوشت و آب از بین اين دانه ی انگور میزنه بیرون، پوست به پوست میچسبه میگن اَثَّرَه، اَثیر عِنَب یا همون آبِ انگور، عین عبارتو برات بگم، اِنَّ فُلان، اسمشو نمیبرم، اِنَّ فُلان اَثَّرَ فاطمَه بینَ حاطِبَ الباب، اَثرَةً شَدیدَه، بین در و دیوار چنان زهرا رو فشار داد..* نمی‌خواهم برنجانم دلت را بی سبب اما چگونه مرگ یک مادر چهل تن متهم دارد *اعراب جمع شدن اومدن خدمت پیغمبر، هدایایی به رسول خدا بدن، مزد و اجر رسالت شماست. پیغمبر فرمود: "قُل لا اَسئَلُکُم علَیهِ اَجرا"، من اجر رسالتی نمیخوام "اِلّا المَوَدَةَ فِی القُربی"، فقط به فاطمه ام احترام کنید، معصوم میفرماید: اگر پیغمبر میفرمود دشمنی کنید از این جنایت بالاتر نمیکردن..* فاطمه اصلا مال دنیا نبود میون شعله جای دریا نبود بذارید از زبون زینب بگم کوچه که جای مادر ما نبود دیدم وسط کوچه پرپر شدنت را پامالِ لگدهای مکرّر شدنت را بین در و دیوار گلاب از تو گرفتن همه دیدند معطر شدنت را با کشتن یک سوم سادات گرفتند از چهره ی تو لذت مادر شدنت را زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی زهرا مرو مرو ای نخل بریده ثمر ای مادرِ کشته پسر زهرا مرو مرو «به نیت فرج ناله بزن یازهرا...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
|⇦ ای بزرگ آیتِ خلاقِ ودود .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ویژه ایام فاطمیه به نفس حاج حسن خلج ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای مادرم .. مثل مادر از دست داده ها باید گریه کنیا .. مثلِ آن لحظه ای که با سیلی سر مادر به سمتِ من چرخید .. چشم در چشم هم شدیم چقدر مادر از دیدنم خجالت کشید لحظه ای که سه ماه بعد از آن چشم در چشم هم دگر نشدیم لحظه ای که گذشت و بعد از آن ما دگر مادر و پسر نشدیم دست با دست فرق دارد پس ضربه با ضربه هم به همین منوال آن چنان زد که گوشواره شکست .. یه مدتی گذشته بود از شهادت بی‌بی ، خانم زینب دید همه رو می‌تونه آرام کنه اما حسن آرام نمیشه .. یه روز بی تاب شد رفت بغل دستش نشست ، صدا زد داداش جان چرا آنقدر داری بی تابی می‌کنی اگر بی مادر شدی منم شدم ، اگه مادرتُ کشتن مادر منم کشتن .. چرا آنقدر بی تابی می‌کنی ، چرا هی میای کز می‌کنی یه گوشه .. سرشُ بلند کرد گفت زینب دست از سرم بردار .. گفت اون روزی که میخواست بره فدک رو بگیره، به من گفت حسن ، مادر تو با من بیا، یه مرد با من همراه باشه .. مادرم رو من حساب کرده بود .. صید دام درد هستم دانه را گم کرده‌ام طایر بشکسته بالم لانه را گم کرده‌ام ﺑﺮ ﺭُﺥِ ﺯﺭﺩﻡ ﺩﺭﻭﻥ ﮐﻮﭼﻪ ﺛﺎﻧﯽ ﺍﺯ ستم ﺯﺩﭼﻨﺎﻥ ﺳﯿﻠﯽ ﮐﻪ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ زینب ، رفتم جلو .. هرچه کردم به کناری بروند و برویم راهی در کوچه فراهم بشود ، حیف نشد زینب جان ، هر چی من رفتم جلو اونم اومد جلو .. زینب جان من قامتم کوتاه بود .. زینب جان دستش رو باند کرد .. اجازه بدید برم کربلا .. حسن جان یه ضربه سیلی دیدی هی یه گوشه کز میکردی اما .. لایوم کیومک یا اباعبدالله .. الهی به سوز دل زهرا .. الهی به غربت زینب ده مرتبه یا الله .. غريبه گان مُرُوَت حيا نمي كردند ز هيچ گونه جنايت اِبا نمي كردند غبار و گرد و اسيری نشست روی سرم ز تند باد حوادث شكست بال و پرم ستاره گان حرم را به ريسمان بستند بگو ز جور ، زمين را به آسمان بستند ميان آن همه لشگر چو بی كسم ديدند به اشك بی كسب ام ناكسانه خنديدند شاعر : حاج علي انساني اللهم عجل لولیک الفرج .. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🚩 کتیبه و پرچم باب الحرم↶ https://eitaa.com/babolharam_katibe 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
خلج 2.mp3
29.83M
|⇦ای بزرگ آیتِ خلاقِ .. / و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ویژه ایام فاطمیه به نفس حاج حسن خلج ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ انتقاد از خویشتن‌ را‌ جز‌ برنامه‌‌های‌ اصلی‌ خود‌ قرار‌ دهید. «شهید بهشتی‌» 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الا ای آیه خون را دمت تفسیر یا زینب الا ای شیر حق را در شجاعت شیر یا زینب زبانت فتحِ اهلُ البیت را شمشیر یا زینب کلامت سینه تنگ عدو را تیر یا زینب تو از خون جبین، وجه خدا را شست و شو دادی تو تا صبح قیامت بر شهیدان آبرو دادی که برده یک تنه کوه بلا بر شانه غیر از تو که دارد نوک نی هفتاد و دو ریحانه غیر از تو که کرده صبر را از صبر خود دیوانه غیر از تو که گفته پای جسم غرق خون شکرانه غیر از تو تو از گودال خون تا تشت زر کردی شکیبایی ندیدی در چهل منزل اسارت غیرِ زیبایی *طعنه زد اون ملعون گفت دیدی خدا با شما چه کرد؟ فرمود: "ما رایت الا جمیلا" من غیر از زیبایی چیزی ندیدم* نماز شب به اشک چشم و جسم خسته‌ات نازد شرف، آزادگی بر دست‌های بسته‌ات نازد حسین از نیزه بر پیشانی بشکسته‌ات نازد خدا بر ذکر یا رب یا رب پیوسته ات نازد ثنایت بارور کرده است نخل سبز میثم را عجب نبوَد که از این نخل بخشد میر عالم را :استاد سازگار صل علی محمد، زینب کبری آمد اللهم صل علی محمد و آل محمد ای آنکه خدا جلوه دهد یادت را تالی نبود صبر خدا دادت را باشد که در آستانهٔ قدس حسین بر پای کنی جشن میلادت را «صل علی محمد، زینب کبری آمد» امروز کند فخر به ایّام دگر آورده فلک اختر زیبای دگر این زینب کبری است به دامان علی یا ختم رسل گرفته زهرای دگر؟ «صل علی محمد، زینب کبری آمد» در برج ولایت است کوکب زینب علامهٔ نارفته به مکتب زینب گفتم به خرد یگانه دوران کیست بی پرده دو بار گفت: زینب، زینب *نثار قدم‌های نازنینش صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای که با صبر عظیمت صبر را دیوانه کردی کوفه را بر فرق طاغوت زمان ویرانه کردی خویش را گرد سر خون خدا پروانه کردی محمل از خون جبین خویشتن گلخانه کردی ای دل زهرات محمل ، ای ز اشکت ناقه در گل بر لبت منزل به منزل ، آتش جان پاره ی دل ریخته پای سر محبوب خود خون جبین را ای که صد مریم به دامان ولایت چنگ می زد از چه دشمن پای اشک دیدگانت چنگ می زد خطبه هایت بر جبین خصم، داغ ننگ میزد با کدامین جرم، دست کوفه بر تو سنگ میزد ؟ ای رخت شمس هدایت، وی جلالت بی نهایت کرد ای در خون روایت، دین بود حفظ ولایت نازم آن مکتب که دارد از تو درسی این چنین را *کیستی تو خانوم جان؟! تو خیمه ی نیم سوخته دیدی تو بچه ی بی بابا و زخمی دیدی یکاری کن بی بی جان تو مصیبت ها این مادر فلسطینی یک‌ جمله ای گفت من پسر فدا کردم خون بچه ی من که از خون نوه های پیغمبر که رنگین تر نیست همشون فدای حسن و حسین عالم فدای حسن و حسین..ای حسین چند روز دیگه عزای مادرت شروع میشه* کیستی تو ای دو صد خورشید را نور از نقابت وی گرفته با ادب ماه بنی هاشم رکابت بر فراز نیزه ها تابیده قرص آفتابت زنگ اشترها فتادند از صدا با یک خطابت ای عبادت سر فرازت، وی سحر محو نمازت محفل راز و نیازت، عاشق سوز و گدازت آتشی زن بار دیگر این درون آتشین را تو تمام ملک هستی را «حسین آباد» کردی *رفقا آقا امام زمان که تشریف میارن تکیه به دیوار کعبه میزنن تو جملاتی که خودشون و معرفی میکنن میفرماین: من پسر حسینم.دلیلی نداره کسی خودش و معرفی کنه به اسمی که مردم نمیشناسن یعنی چی؟ یعنی: زمانی امام زمان تشریف میارن که تمام عالم حسین رو بشناسن * تو تمام ملک هستی را «حسین آباد» کردی در اسارت بودی و توحید را آزاد کردی در قنوت شب حسین بن علی را یاد کردی آن دل شب روح مادر را به جنت شاد کردی کبریا را مظهری تو، عشق را پیغمبری تو اعتبار حیدری تو، افتخار مادری تو زنده کردی طاعت صدیقه و حبل المتین را تو به مقتل از یمِ خون تا خدا پرواز کردی در مقام صبر مانند علی اعجاز کردی دست زیر آن بدن بردی و با حق راز کردی با زبان شکر، حرف دل به حق ابراز کردی خصم، نومید از شکستت، آسمان مبهوت و مستت محو قلب حق پرستت، مصحف زهرا به دستت حفظ کردی در مقام صبر، زین العابدین  را ای بنای صبر تا صبح قیامت محکم از تو وی زده آزادگی از صبح آزادی دم از تو باغ دل ها چون بهشت جاودانی خرم از تو سبز همچون نخله ی طوباست نخل "میثم" از تو خوار و بی مقدار و پستم ، معصیت داده شکستم مانده خالی هر دو دستم ، لیک مداح تو هستم از تو دارم یادگار این بیت بیت دلنشین را :استاد غلامرضا سازگار ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🚩 کتیبه و پرچم باب الحرم↶ https://eitaa.com/babolharam_katibe 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج محمدرضا طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است *نه فقط سپاه فاطمیون. اون ها جای خود دارن. همه کسایی که تو این عالم برا حضرت زهرا گریه کردن قیامت ندا می کنن. کجان فاطمیون؟ یکی یکی بلند میشن. کجان اونایی که برا حضرت زهرا گریه میکردن؟ یکی یکی خودی نشون میدن...* او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است * با دلت کار دارم این چند لحظه آخر...* جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه *بذا قبل از اینکه اینو برات بخونم دلتو ببرم زائر کنم. هر جا که نشستی بگو.. "صلی الله علیک یا سیدنا الغریب یا اباعبدالله. صلی الله علیک یا سیدنا المظلوم یا اباعبدالله"* زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه ی شمشیر و خنجر است *میدونم وقتش نیست. میدونم شبش نیست. اما زینب از همین لحظه برا حسین گریه کرد...* آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت سر را برید و روبروی خواهرش گرفت «حسین....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop 🚩 کتیبه و پرچم باب الحرم↶ https://eitaa.com/babolharam_katibe 🎞 سیمای حرم↶ http://eitaa.com/simaye_haram
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج سید محمد قاضوی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *نمی‌دونم وضع چه جور شد، علی عبایش را روی فاطمه انداخت کسی ناموس خدا را نبینه مادر ما باردار بود، مادر ما پشت دیوار بو.د درسته حتماً نمی‌دونستند.. اما کربلا را چی بگم.. دیدن حسین یه بچه رو دستش گرفته..صدا زد حرمله! چرا جواب حسینو نمی‌دی؟ گفت: امیر پدر را بزنم یا پسرو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی بچه رو نمی‌بینی؟ برای اینکه دلت بیشتر آماده بشه مختار میگه حرمله بگو ببینم کجا دلت برا حسین سوخت؟ گفت مختار من با حسین تو یه محله زندگی می‌کردیم تو کوفه، هر موقع از در بیرون می‌اومد ابهت حسین جوری بود نمی‌تونستیم بنشینیم جلوی پای حسین بلند می‌شدیم اصلاً معروف بود حسین جلال و جبروت داره.. اما مختار وقتی تیر به گلوی پسرش زدم دیدم حسین به هم ریخته، دیگه هیچ کاری نمی‌تونست بکنه، هی به آسمان نگاه می‌کرد هی به بچه نگاه می‌کرد ..* لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا... اما نه به زیر خاک.. *انقدر این روضه، این مصیبت سخته. ندایی اومد حسین ناراحت نباش الان یه مرضعه قرار دادیم بچه‌ات را داره شیرش میده. عجیبه، تنها جایی که نوشتند ندا اومد اینجا بود. اما اینجا حسین را آرومش کردند. می‌خوام بگم خدا !حسین آروم شد می‌خوام بگم اما یه مادری تو خیمه‌ها منتظره.. دم در خیمه دید حسین داره میاد..* پدر در پشت خیمه دم گرفته سرش را با تنش با هم گرفته علی عادت به انگشت عمو داشت به جایش تیر را محکم گرفته لالایی گلِ مریم می‌بری ز دل‌ها غم قد که می‌کشی کم‌کم اما نه به زیرِ خاک من خود به دل خاک نمودم بدنش را یادم نرود گریه و ناخن زدنش را آن تیر که زد حرمله خیر ندیده نگذاشت ببینم به سخن آمدنش را «صلی الله علیک یا اباعبدالله» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•در پای علی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *بذار روضه رو از زبون فاطمه ی زهرا سلام الله علیها شروع کنم، روضه خون فاطمه باشه جلسه یه رنگ و بوی دیگه پیدا میکنه، بذار فاطمه براتون حرف بزنه..* من رفتم از این خاک که دریا باشد مولای همه همیشه مولا باشد در پای علی موی سپیدم دادم تا باشد از این پیر شدن ها باشد *گفت: علی جان! این غصه داره منو میکشه..* تو را بی یار میبینم، علی جان! تو را غمبار میبینم، علی جان! خدا داند ز تو پنهان نباشد رُخَت را تار میبینم، علی جان! من آن شاخه گل افسرده بودم که در نشکفتگی پژمرده بودم نمودم روی خود پنهان ز طفلان برای آنکه سیلی خورده بودم *لذا لحظه ی غسل دادن علی متوجه شد، چشمش افتاد به صورت، چشمش افتاد به بازو، ناله ی آقا بلند شد..* کمی از غسل زیر پیروهن ماند کمی از خون خشکت بر بدن ماند کفن را در بغل بگرفت و بو کرد همان طفلی که آخر بی کفن ماند *از یه جایی شروع کنم روضه رو بریم کربلا، داره میره سمت خونه بخت، یه وقت زن ها دور فاطمه رو گرفتن، فقیره اومد خودشو به فاطمه نزدیک کرد، گفت خانم برهنه ام لباس ندارم، سریع خانم گفت: زن ها دورم حلقه بزنید، پیراهنِ نو عروسی رو در آورد داد به فقیره و خودش لباس کهنه به تن کرد. وقتی پیغمبر از قصه با خبر شد سؤال کرد فاطمه جان! چرا پیراهن کهنه رو ندادی؟ عرضه داشت از شما یاد گرفتم "اَنفِقوا مِمّا تُحِبّون" پیراهن نو رو دادم، پیغمبر گریه کرد. برا فاطمه دعا کرد... چی میخوام عرض کنم؟ خانمی که خودش پیراهن رو هدیه میده، این از خانم، اون هم از آقا، تو نماز انگشتر رو میده به فقیر.. این خونواده اینجورن، عرضم اینه.. کربلا اگه فرصت میدادن حسین خودش پیراهنو میداد، لازم نبود پیراهن رو از تن حسین دربیارید. ارباب ما بی کفن رو زمین گرم کربلا، عریان رو زمین گرم کربلا.. نانجیب اگه گفته بودی حسین خودش انگشترو داده بود، برا یه انگشتر انگشت ولیّ خدا رو از بدن جدا کرد. به این هم بسنده نکردن. نفس های آخر رو داره میکشه ابی عبدالله، دید نانجیب ها هجوم بردن سمت خیمه ها، فرمود: اگه دین ندارید آزاده باشید. شما رو با زن و بچه ی من چه کار؟ گفتن اول برید کار حسین رو تمام کنید، بعد به خیمه ها بیاین. وقتی حمله ور شدن سمت خیمه ها، نانجیب چشمش افتاد به گوشواره ی یکی از بچه‌ها، زبانم لال، دنبال این بچه که دوید بچه ترسید، هی داره تو این بیابونا میدوه، این نانجیب هم دنبال این بچه داره میدوه، حالا این دامن عربی هم آتش گرفته، میگه آتش دامن رو که دیدم دلم سوخت، از خیر گوشواره گذشتم گفتم بذار آتش دامن این بچه رو خاموش کنم، تا رسیدم به بچه دیدم بچه کز کرده زیر چار دست و پای این مرکب نشسته، مثل بید داره میلرزه، اول چیزی که توجهم رو جلب کرد لبای خشکش بود، گفتم تشنه اته؟ گفت آره، گفتم آب بدم بهت؟ گفت آره، ظرف آب رو پر کردم، آورد کنار دهانش، تا به این ظرف آب نگاه کرد گفت علقمه کدوم طرفه؟ قتلگاه کدوم طرفه؟ قتلگاه رو میخوای برای چی؟ علقمه رو برا چی میخوای؟ گفت آخه وقتی عموم رفت تشنه بود، بابام رفت تشنه بود، برا بابام آب ببرم، برا عموم آب ببرم...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ محمد رضا بذری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *علی بود خشم همه ی وجود امیرالمونین رو‌ گرفت.همه ی فاطمیات لرزیدند وحشت کردند فاطمه هم وحشت کرد..عین نقل تاریخه.. یکم خلوت شد صدا زد.. یا بضعة الرسول الحمدلله سالمید؟خدا رو شکر پسر عموتون نگران شما بود. یه جمله ای فاطمه زهرا داره گفت:یا علی پسرعمو کسی که تو پشتش باشی تو همراهش باشی دیگه غم و غصه ای نداره علی جان..دیگه کار به جایی رسید مثل این روزا علی خونه نمی موند میرفت بیرون گریه میکرد. میگفت روز روشن زهرامو زدند.. میگفت کاش علی مُرده بود و نمی دید اینگونه کبود شده سرو صورت و تن وپشت زهرا...* بی گناه بوده بی پناه بوده مادر سادات پا به ماه بوده یکی نبود بگه نمی کنن گلی که برگ وریشه داره رو یکی نبود بگه نمی زنن زنی که بار شیشه داره رو یکی نبودبگه نمی شکنن غرور مرد و پیش همسرش یکی نبود بگه نمی زنن زن رو جلوچشای شوهرش وای حوریه ی علی تو آتیش سوخت وای مسمار در، درو به زهرا دوخت بی خدا بود و از جفا می زد مادر ما رو بی هوا می زد یکی دو تا که نه، چهل نفر همگی می زدن یه مادرو یکی نبود بگیره چشمای بچه های کوچیک حیدرو یکی نبود که تازیونه رو بگیره از غلام بد دهن یکی نبود بگه بسه دیگه غلافتو به بازوهاش نزن وای چهل تا ظالم و یه مظلومه وای چهل تا قاتل و یه معصومه *یارسول الله زهرا به من نگفت ولی به شما میگه چی رو نگفت؟ همه جمع شدند زهرا رو لِه کردند..* عالمو بدبخت کردی خیالتو تخت کردی غسلش رو واسه پدرم سخت کردی کمی فکر خودت باش کارِ خانه نکن بیا و خستگی فضّه را بهانه نکن خیال کن که در اصلاً به صورت تو نخورد توجهی به کبودی تازیانه نکن فاطمهٔ من، تو شانه دست گرفتی و شانه کردن مو برای دست شکسته بد است برای من کمی از ماجرای کوچه بگو فقط به فضّه نگو روضه رو زنانه نکن نمی تونم از کوچه امون رد بشم چیکارکرده این کوچه با روحِ من یه عمره ازت شرمسارم گلم منو بسته بودند تو رو می زدند بشین خونه رو آب و جارو نکن بذار زخم پهلوت بهتر بشه خودم از پس غربتم برمیام نمیخوام‌ چشات واسه من تر بشه هنوز درد داری میدونم‌ عزیز با این دردا باید مدارا کنی درِ خونمون رو عوض می کنم به شرطی نیایی در و وا کنی گل در آتش اگر که جمع شود دیگر آن را نمی توان وا کرد زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من با پیکر یک طفل برابر شدنت را *فردا صبح می خواست آرد جداکنه بیشتر جدا کرد. اسما صدا زد بی بی! معمولت اندازه مصرف روزانه آرد جدا می کردی برای نان پختن امروز بیشترجدا کردی فرمود: اسما من امروز روز آخر عمرمه منکه ازدنیا برم این بچه هاچند روز مشغول عزاداری اند دوست ندارم گرسنه بمونند.اما نمی دونم همین نون ها از گلو کسی پایین رفت یا نه... گفتم نان دلم یه جایی رفت..* ز خانه ها همه بوی طعام می آمد ولی به جانِ تو بابا گرسنه خوابیدم نَفَسم می مونه تو گلو منو می کِشه از سر مو منو می کِشه میگه نگا این داداش علیه بزنم میری سمت کدوم نمی گفتی مگه کو عمو بزنم مثلا چی میشه بسه گریه و زاری تموم بشکنه دستت که معجر برنداری مطمئنم تو یکی دختر نداری آروم آروم از طبق بیا کنارم سر رو سرت بذارم حرفا برا تو دارم چند شبه بابا یه ذره نون نخوردم اسمت رو که می بردم همه اش کتک میخوردم عمه! بکشم سرمه چشام ناز میشه مگه نه؟ عمه! باباییم بیاد دلم باز میشه مگه نه؟ دوباره زندگیم آغاز میشه مگه نه؟ نامرتب نیستم، من فقط النگوهام دستم نیست تو ندیدی بابا زیر معجر گلسر بستم نیست بابا! دندونم که افتاده در میاد مگه نه؟ بابا! تو عروسیم داداش اکبر میاد مگه نه؟ «به آبروی رقیه بنت الحسین اللهم عجل لولیک الفرج» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی سلحشور •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یه ندایی بلند شد علی جان بچه ها رو از رو سینه جدا کن. ملائکه منتظر فاطمه اند یه وجه دیگه اش اینه، این سینه آسیب دیده ، موقع جان دادن و احتضار نباید فشار رو این سینه بیاد بچه ها رو بلند کن بذار فاطمه راحت جان بده. اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسین هی فریاد می‌زد حسین‌....اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسینه..هی فریاد می‌زد حسین‌....* (به والله، دیر یا زود انقده حسرت می خوریم میگیم یعنی دیگه نمیتونم برا فاطمه گریه کنم؟! انقده شبای شهادت خانم بیاد ما زیر خاک باشیم نتونیم گریه کنیم) فرمود: محبت مادر ما فاطمه، صد جا به کارتون میاد. راحت ترینش موقع جون دادنه..خانم خودت کمکمون کن، خودت دستمونو بگیر، ما به محبت مادرانت نیاز داریم خانم... بریم کربلا .. آه الشّام! تو همین جمله خلاصه شد دردام روضه ی بازه منِ نگاه از بام دم دروازه رسیدیم حسین جرعه جرعه غم چشیدیم حسین ما که خانواده ی عصمتیم حرفای بدی شنیدیم حسین ورودی شهر شامات، حسین افتادیم توی مکافات، حسین دورمون غلام و رقاصه بود دم دروازه ی ساعات، حسین ای کشته ی گندم ری من کجا و مجلس می قلبم داره کنده میشه آرومم کن از روی نی.... آه الشّام! غیرتُ الله نبند چشماتو تنهام نگران سر تو از این سنگام چی بگم من از محله ی یهود جای دخترات که اینجا نبود سیلی کاری کرده با صورتا که همه یا سرخن یا کبود بی تو من راهی بازار شدم بین نامردا گرفتار شدم وسط شلوغی و ازدحام خیلی دلتنگ علمدار شدم از زندگی سیرم کردن پای نیزه پیرم کردن حرف از کنیزی که اومد از غصه دلگیرم کردن «ای قاری قرآن من..» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد میر باقری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روی قبر را پوشانید، قبر را مخفی کرد،" فلما نقض یده من تراب القبر هاج به الحزن"  وقتی ماموریت را انجام داد قبر رو پنهان کرد خیالش راحت شد بدن را تحویل رسول خدا داد امانت را برگرداند دستش رو از خاک قبر فاطمه تکان داد. غصه به امیرالمومنین هجوم آورد هرچه کرد آرام نشد دیدن خم شد، صورت رو قبر فاطمه‌اش گذاشت "نفسي علی زَفَراتها محبوسةٌ یا لـیتها خـرجـت مـع الزَّفَـراتِ" امروز عاشورای فاطمه ی زهراست. همه روضه‌ها باید روضه‌های حضرت زهرا باشد ولی یه جمله عرض کنم. "صلی الله علیک یا اباعبدالله" دخترشم چند تا وداع داشت یکی اون وقتی که همه رو با محبت فرستاد تو خیمه پرده خیمه را انداخت گفتن خودش از در دیگر خیمه بیرون دوید هی می‌دود "مهلاً مهلا یابن الزهرا" خداحافظی کرد زمام مرکب را رها کرد امام حسین رفت. دیگه امام حسین رو ندید وداع دوم آن وقتی بود که اومد بالای بلندی رسید بالای تل زینبیه دید از همه طرف محاصره‌اش کردند دیگه توان دفاع از خودش رو به حسب ظاهر ندارد خون از زخم‌هاش جاری حضرت دستور داد برگرد. عقب عقب رفت.رو به قتلگاه پشت به خیمه‌ها... وداع سوم آن وقتی بود که آمد توی گودی قتلگاه.. شنیده‌اید روضه خوان غوغا کرد اشک ریخت از همه اشک گرفت ولی وقتی می‌خواست خداحافظی کنه هجوم آوردن به گودی گودال قتلگاه گویا دلش آرام نگرفت دیدن خم شد صورت به رگ‌های برادر گذاشت. رفت پی ماموریت خودش به کوفه و شام.. یه جمله دیگه عرض کنم آخرین وداعش، وقتی ماموریت را انجام داد با خیال راحت برگشت کربلا.. نوشتن سه روز کربلا موندن کار به جایی کشید امام سجاد دید اگر بمانن کسی از کربلا زنده بیرون نمی‌رود. لذا فرمود: عمه جان بگین آماده حرکت بشن این آخرین وداع دختر امیرالمومنینه.. غوغا کرده تو این خداحافظی.. "صلی الله علیک یا اباعبدالله و رحمة الله و برکاته" ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•غسل تمام شد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ غسل تمام شد بچه ها معلومه یه طرف دیگه ایی بودن غسل مادر ندیدند.صدا زد علی.. حسن ،حسین،بیاین برای آخرین بار مادرتان رو ببینید.. فقط آروم کسی بلند گریه نکنه میخواد بند آخر کفن را ببنده حسن و حسین اومدند خودشون رو انداختن رو بدن نیمه جان مادر، امیرالمؤمنین قسم میخوره میگه به خدا قسم دیدم بندهای پایینی کفن باز شد معلومه مادرمان خوب شد دو تا دستاشو از تو کفن بیرون آورد. خودش به تنهایی دستاشو بیرون آورد. یکی گردن حسن یکی گردن حسین سه ماه اینجوری حسین و بغل نگرفته بود.. سه ماه اینجوری حسن و بغل نگرفته بود.. یکی گردن حسن یکی گردن حسین شاید چند ثانیه ای چند دقیقه ای نمیدونم..این صحنه طول کشیده باشه سریع از آسمون ندا اومد یا علی بچه ها را از بدن فاطمه( سلام الله علیها) جدا کن ملائکه طاقت دیدن ندارن.. قربونت برم حسینم بسه دیگه...حسنم بسه دیگه.. دورتون بگردم بسه دیگه ببینید زینبم داره نگاه میکنه بلند شین شما مَردای این خونه ایید بلند شین زینب داره نگاه میکنه الان جون میده ها..بچه ها را با نوازش از رو بدن مادر جدا کرد، یا ابا عبدالله.. کار تمام شد. صدا زد حسن! جونم بابا.. بدو برو سلمان را خبر کن ،دیگه من طاقت ندارم دیگه پاهام نمیکشه بگو حداقل سلمان بیاد کمک کنه..حسن بدو بدو رفت در سلمان را زد سلمان بدو خودتو برسون..چه خبره شبیه چی شده؟ سلمان! مادرم و بابام شسته میخوایم ببریم..شبیه تو این دل شب تو این تاریکی چرا به ما نگفتی؟ مادرم سفارش کرده کسی نباشه کسی نشنوه، کسی نبینه، سلمان بدو بدو اومد تو خونهٔ مولا وای چه خبره تو خونه؟! وسط حیاط خونه یه تابوت گذاشته.بدنم یه طرفه.. علی یه طرف زانوهاشو بغل گرفته حسینم یه طرف زینبم یه طرف... دیدی اونایی که غم دیدن میفهمن اونایی که داغ مادر دیدن..یهو مثلاً رفیقت را می‌بینی داغت دوباره تازه میشه.. همچنین که سلمان اومد تو خونه علی چشمش به سلمان افتاد..گفت آه سلمان! سلمان رو بغل گرفت دوتایی با هم گریه کردنند.. سلمان دیدی چی شد؟ سلمان دیدی مردم شهر با علی چی کار کردند؟ آقا من چی کار کنم چه کاری از دستم بر میاد. سلمان کمک علی باش تو از مائی ،کمک من کن من دیگه دستام بازوهام، پاهام طاقت نداره.. این علیه میگه پاهام طاقت نداره امیرالمؤمنین فرمود: سلمان تو کمک من باش. من جلو تابوت را می‌گیرم تو عقب‌تر تابوت و بلند کردند... یهو دیدن بچه ها.. بچه ها شما هم میخواین بیاین؟ بله بابا.. مگه میشه نیایم قول باید بدینا همین الان باید قول بدین تو کوچه داد نزنید حرف نزنید گریه نکنید..باشه بابا فقط به ما اجازه بده بیایم تشییع جنازه..آروم آروم تابوت را بلند کردن... به عزت و شرف لا اله الا الله تو کوچه امیرالمؤمنین جلوی تابوت داره میره بچه ها هم عقب تابوت دارن میان یهو یه نقطه از کوچه که رسیدن دیدن حسن رو زمین نشست... تابوت را زمین گذاشتن زیر بغلای حسن رو گرفتن چی شده چرا اینجوری گریه میکنی؟ مگه قول ندادی داد نزنی؟ صدا زد.. سلمان دستبه دل حسن نگذار.. این چیزی که من اینجا دیدم نه حسین دیده، نه بابا علی دیده، یه رازی بین منو مادر بوده.. تو این دلم مونده بذار الآن بگم همه بفهمن چرا من اینجوری دارم گریه میکنم.. سلمان! همینجا با مادر میرفتیم دست تو دست مادر، مادر با من حرف می‌زد،مادر دست منو گرفته بود، منو می‌کشوند به سمت خونه.. اما یه مرتبه دیدم روبرومون چند نفر جلومون رو گرفتن کجا؟ من اومدم جلو فهمیدم اینا برا چی اومدن یه مرتبه دیدم دستشو بالا آورد.. نه یه دست دو دستشو بالا آورد......یا زهرا ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•امُّ المُقاومه مَولاتی فاطمه.. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده حسینیه امام خمینی (ره) ۱۴۰۲ به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حتی اگر که حق حتی اگر که نور چشمی نبیدنش محروم می شود حتی اگر امام، حتی اگر علی امت جفا کند مظلوم می شود علی آری علی حتی علی تنهاست بی مردم ولی در خوابِ گمراهی بمانَد بی علی مردم ای نهضتِ بیداری، یا فاطمةُ الزهرا در بطن زمان جاری، یا فاطمةُ الزهرا هرچند به تنهایی یا فاطمةُ الزهرا تو امت مولایی یا فاطمةُ الزهرا «یا فاطمةُ الزهرا...» میزان اگر علی ست تحت ولایتش دنیا و آخرت آباد می شود مولا اگر که اوست هرکس که با علی ست از بند هر چه هست آزاد می شود اگر دستان مردم بود نمی شد دست او بسته اگر پهلو اگر بازو ولی زهرا نشد خسته ای قله ی حق خواهی، یا فاطمةُ الزهرا تو دست یداللهی، یا فاطمةُ الزهرا ای خطبه طوفانی، یا فاطمةُ الزهرا حق هستی و می مانی، یا فاطمةُ الزهرا «یا زهرا یا زهرا ... امُّ المُقاومه مَولاتی فاطمه» تو خطبه ای تو چشمه ای تو مثل رودی از دامن خورشید ما تهمت زدودی یعنی که گفتند ابتر است اما چنین نیست انگشتر پیغمبر ما بی نگین نیست اکنون خداروشکر بی کوثر نماندیم این انقلاب ماست ما ابتر نماندیم امروز در بیروت روح تازه داریم در غزه از روح حماس آوازه داریم اینک برای فتح و پیروزی شتاب است این بانگِ نسل سوم این انقلاب است گر صد حرامی صد خطر در پیش داریم حکمِ جلو دار است، سر در پیش داریم «امُّ المُقاومه مَولاتی فاطمه» عمری ست رهین منت زهراییم مشهور شده به عزّت زهراییم مُردیم اگر، به قبر ما بنویسید ما پیر غلام حضرت زهراییم ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•با ورود فاطمه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج حسن کاشانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر کسی بچه ی بد را زده مادر نزده شک ندارم که قیامت هم از او شرمنده هستم با ورود فاطمه محشر خجالت می کشد بیشتر غمهای مادر را به دختر می دهند گر بیفتد مادری دختر خجالت می کشد *اما وقتی اومد رو تل، همه ی غصه ی عمه ی سادات، ناچار دست رو سر گذاشت عقیله ی بنی هاشم مضطر شد آخه دیده مادرش امامشو از زیر تیغ تو مسجد نجات داد با اون وضعيت، دید شمشیر رو سر امیرالمومنین گرفتن، علی جانش رو از زیر شمشیر نجات داد.اینجا اول جان امامش در خطره، از این ورم اون حرامی پنجه انداخته تو موها تا حالا کسی قد و قامتشو ندیده..* آی شمر امام است احترامش کن چقدر پشت و رویش میکنی تمامش کن زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید آی نامسلمونا اول بکشید بعد غارتش کنید «حسین.....» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *پیراهن و از سر پوشوندن دست رد شد اما به دست دیگه که رسیدن هر چقدر کشیدن پیراهن رد نشد.دوباره معجر رو بست و محکم‌ گره زد صدا زد اسما جای من و بکش وسط اتاق.دیوار کاهگلی رو دیدین دست بهش بندازدید جای دست میمونه مخصوصا اگه یکی با زحمت بخواد بلند شه..گوشه ی حجره بستر خانم‌ رو پهن کرده بودن..هم بتونه بایسته هم اینکه موقع بلند شدن دست به دیوار بگیره جای دستان و انگشتان مبارک خانم روی دیوار مونده بود. آخه مولا از فردا میومد میدید بچه ها جای دستان مادر و‌ میبوسن.زینب لبهاش رو‌ میگذاشت جای دست مادر میگفت موهای من و شونه کن* حسین! من بی وضو موی تو را شانه نکردم حالا به دنبال سرت باید بگردم *بستر و آوردن وسط اتاق ..خانم پاهارو آرام دراز کرد رو به قبله صدا زد اسما برید بیرون درم ببندید. بعد ساعتی من و صدا کنید اگه جواب دادم که هیچ. اگه‌ جواب ندادم بفرستید دنبال پسرعموم بیاد.اسما میگه پشت در منتطر بودیم. ساعتی گذشت آرام در زدم جواب نیومد.اسما میگه شروع کردم صدا زدم خانم ! جواب نیومد. گفت بذار اینجور بگم به این اسم حساسه صدا زدم مادر حسین جواب نیومد.دیدم اسم‌ حسین اومد جواب نیومد گفتم کار تموم شده .در و باز کردم دیدم صورت کبودش رو‌گذاشته رو زمین جان از بدن خارج شده..گریه میکردم دیدم در باز شد حسن و حسین اومدن اشک‌ چشمم و پاک کردم. اسما میگه دیدم از آستانه در سر میکشن داخل و نگاه میکنن .دیدن مادر تو‌ جاش نیست. صدا زدن اسما مادرمون کجاست؟گفتم آقا زاده هامادرتون‌خوابیده..همین‌گفتم‌خوابیده دیدم حسین رفت جلو گفت اسما مادرمون این ساعت نمیخوابید. دیدم حسن میخواد بره داخل گفتم وایستا بیاین بغلم مادرتون از دنیا رفت. این وگفتم دیدم حسن دوید اون چند روزه بعد کوچه مادر نذاشته بود صورتش رو ببینه. دوید اول معجر و زد کنار گفت بشنکه دستش..ابی عبدالله یه کم ایستاد قربون ادبش تا امام‌ مجتبی صورت و دید اول دستش رو‌گذاشت رو سینه اش یا أخا!تسلیت عرض میکنم ..دید امام‌ مجتبی صورت به صورت مادر گذاشته ادب کرد رو‌ دو زانو‌ نشست عبا رو‌ کنار زد صورت کف پاهای مادر گذاشت.یومّا کلمینی..با من‌ حرف بزن.قدمها تو‌ میبوسم کربلا زود بیای..اسما میگه با زحمت بچه ها رو از مادر جدا کردم.گفتم‌ حسن‌ جان دست حسین رو بگیر برید بگید باباتون بیاد. دست حسین و گرفت امام‌ حسین سر گذاشته رو شونه ی امام‌ حسن میرن مسجد.اینو‌ من میگم رفتن رفتن یه دفعه دید امام‌ حسن نشست رو زمین.حسنت بمیره..امام حسین دست انداخت گردن امام‌حسن چی شده؟ دید امام‌حسن مشت به زمین میزنه..الهی بشکنه دست مغیره. از رو زمین بلند شد خودشون رو رسوندن مسجد صدای گریه اشون بلند شد مردم‌ تو‌و مسجد اومدن بیرون..یکی دید حسن گریه میکنه حسین‌گریه میکنه بچه ها چی شده ؟ یاد پیغمبر افتادین چرا گریه می کنید؟ چشمشون افتاد به امیر المومنین گفتن بابا..مولا فهمید چه خبره..دوید دیدن میدوه هی زمین میخوره.خونه خراب شدم.هی میگفت حالا کیه که حال منو بپرسه دوان دوان اومد تو‌ حجره* این اولین باره میلرزه دست و پام این اولین باره که مرگمو میخوام این اولین باره که بغضه تو صدام *رسید کنار بستر خانم سرش رو بغل گرفت صدا زد فاطمه!خانم! جوابی نیومد. گفت تا حالا نشده بود صدات کنم جوابمو ندی.من علیم* این آخرین باره میبینی حسنو این آخرین باره یه حرفی بزنو باور بکنم یا نکنم عزم سفر کردی باور بکنم یا نکنم محاله برگردی باور بکنی یا نکنی من بی تو میمیرم باور بکنی یا نکنی همینه تقدیرم صنوبریِ خمیده خدانگهدارت خوشی ز عمر ندیده خدانگهدارت اما زهرا! قرار بعدی ما کربلا زمان غروب کنار رأس بریده خدانگهدارت ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای وای گویا که فلک زحرکت افتاد مولای سخن به لکنت افتاد بگذار بگویمت به فریاد چون طفل، علی به گریه افتاد که ای دختر خاتم رسولان ای رسول را جان ای مادر زینبن برگرد بی تو چه کند حسین برگرد *یه دفعه دیگه با من حرف بزن،حرف نزنی میمیرم زهرا..عیبی نداره بیرون کسی جواب سلاممو نمیدن تو‌ هم‌ باهام‌حرف نزن.صدازد.."کَلِّمینی یا فاطِمَة فَأنَا اِبنُ عَمِّکِ علی ابن ابیطالب" تا گفت من علیم.. گریه کردن..سرشو‌ گرفته بغلش..* تو که نصفه جونم کردی عزیزم مُردم و زنده شدم عزیزم تو نمیگی علی به جز تو کسی رونداره چرا هرچی صدات می زنم جدابمونمیدی چشاتو واکن ببین شکستم ببین خُرد شدم، دستارو بالا آورد با دستای لرزونش داره دست می کشه رو چشای علی ..* چقدر گریه کردم برای غمات چقدر گریه کردی، بمیرم برات نمی خوام علی جان چشات تربشه می ترسم یه لحظه بگیره صدات *پسرعموکمکم کن، چکارمی کنی فاطمه؟ میخوام بلندشم، نکن جان علی بخواب، نه باید بلندشم..پسرعمو!* یه قطره بباری یه دریا میشم بالا قبرمم حتی گریه نکن نگو اینقده پیش من پانشو تو قبرم باشم تو بیای پا میشم گفت: علی! شکسته شدم تاشکسته نشی نمیخوام دلِ تو بشکنه سرتوسلامت باشه حاضرم هزاردفعه دیگه سرم بشکنه *لحظه های آخره سر بی بی تو بغل مولاست..گفت: علی!..* تو نُه سالی که تو خونه ات بودم تو نُه سالی که دل به عشقت دادم نشد چیزی رو از تو پنهون کنم بجز اینکه تو کوچه گیر افتادم تو کوچه سر من به دیوار خورد تو کوچه حسن بی هوا پیر شد راه خونه اتو زهرا گم کرده بود ببخشید یه خورده اگه دیر شد «آغلامادا منه گلسین قادان آغلامادا درد و بلات به من بیاد گریه نکن» باور بکنم یا نکنم عزم سفرکردی باور بکنم یا نکنم محاله برگردی ببین میتوانی بمانی؟حرفاشون و باهم زدن یه دفعه دید فاطمه (س)فرمود: پسرعمو!جان! دلم صدای قرآن خوندنتو‌ میخواد..به روی چشم‌ خانم جان‌..فرمود: پسرعمو یاسین بخون..علی شروع کرد به خوندن..* بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ "يسٓ وَٱلۡقُرۡءَانِ ٱلۡحَكِيمِ إِنَّكَ لَمِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ" *دستش تو‌ دست علیه ..امیرالمومنین قرآن‌ میخونه ..به قلب علی اینگونه وحی شد عمر فاطمه به اندازه یه یاسین مونده. میخوند تا نیمه سوره می رسید دوباره بر میگشت .."یاسین والقران الحکیم"نرو خونه خراب شدم ..به زینب نگران رحم‌ کن نرو..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روز آخر مادر ما.. وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج عباس واعظی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *هر جوری که میتونی ناله بزنی خودت میدونی و شب آخر عمر بی بی..* روز آخر مادر ما بسترش را جمع کرد گاه می خنده گاه گریه ها چون شمع کرد روز آخر بود با تمام ناتوانی کارهای خانه کرد اشک ریزان دست لرزان موی ما را شانه کرد! گرد های خانه را وقتی به جارو می گرفت گاهگاهی هر دو دستش را به پهلو می گرفت! *یا زهرا یا زهرا داری میباری پس بشنو چجوری جارو میزنن سر پا جارو میزنن* خانه را جارو می زد لیک لب را می گزید یه لب می گزيد میخواست نالش بلند نشه خانه را جارو می زد لیک لب را می گزید *رو ی پا نه خویش را روی زمین ها می کشید* بابای من مردم مدینه بدن مادرمو بین کوچه ها زدن بابای من در کوچه ها چون می دوید بابای من از سینه اش خون می چکید ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop