eitaa logo
کانال ‌متن روضه
81.6هزار دنبال‌کننده
790 عکس
462 ویدیو
62 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•چه‌جوری زدنت... به حضرت زهرا سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام رضا می فرمودند: مادرم فاطمه، شب اول ماه که‌ میشد، می اومدن بیرون خانه، زیر سقف آسمان ماه رو ببینند. مادر ما تا می اومد بیرون مردم ماه آسمان رو‌ نمی دیدند، نور فاطمه، غلبه ی بر نور ماه داشت. مادرم‌ که ماه رو‌ می دیدند وقتی وارد حجره می شدن تازه مردم ماه رو‌ تو‌ آسمون‌ می دیدند... فاطمه چراغ خانه ی علی بود، فاطمه نور خانه ی علی بود... ما توی دنیا بعد مادرمون فاطمه دیگه روز خوش ندیدیم، دنیا دیگه بعد فاطمه دنیا نیست... مگه مولا نفرمود: فاطمه دیگه بعد تو‌ دنیا، دنیا نمیشه. خدا کنه عُمر علی بعد تو زیاد نباشه "نفسي علی زَفَراتها محبوسةً" دیگه بعد فاطمه دنیا تاریکه، فقط امیدمون اینه پسرش مهدی بیاد، با پسرش بریم‌ مدینه قاتلینش رو‌ از خاک بیرون بکشیم... «نیه وِردیز» نانجیبلر نه ضُلمین اوستونه وردین،نه گناهینه وردون،منم ننم سیزَ نی المیشدی وردین، سیلی وردیز نیه بله بس؟مولا غسلو ورنده بیر باخدو سَسلندی... فاطمه!...* من صف اول هر غزه به میدان رفتم ولی اندازه ی تو زخم‌ ندارم زهرا چه‌جوری زدنت مادرم‌..مادرم..!؟ ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•ای درود وصلوات... به حضرت زهرا سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای درود و صلوات از احدِ دادگرت ای امامان و نبیّین و خدا مفتخرت خازِن باغ جنان، خادمِ کوی کرمت حامل وحی خدا، طوطی شاخِ شجرت میکند ناز ببوی خوشِ فردوس، نسیم گر به همراه غباری بَرَد از خاکِ درت دختران در همه جا دستِ پدر می‌بوسند تو که هستی که زند بوسه به دستت، پدرت تو که هستی که به فرمانِ خداوندِ مجید قد به تعظیم برافراشته خیرُالبَشرَت *وحی شد بر پیغمبر! فرمان داده خداوند، یا رسول الله! هر وقت فاطمه آمد جلو پاش تمام‌ قد می ایستی، جای خودت رو به او‌ میدی، دست فاطمه رو‌ می بوسی، خم میشی دستش رو‌می بوسی...* زهرا! تونجات بخش ابراهیمی پس مادر، بر آتش در چرا نگفتی خاموش؟ تو‌که سر تا به قدم احمد مرسل بودی زِچه‌ خم‌ گشت در ایّام‌ جوانی کمرت تو که‌ مِرآت خدایی به چه جرم‌ و گُنهی نیلگون گشت زسیلی رخ همچون قمرت به نگاهِ علی و‌ ناله ی زینب سوگند پسرت دید در آن‌ کوچه چه آمد به سرت خانه ات نه که همه هستی عالم‌ می سوخت گر نمی ریخت بر آن شعله سرشتِ بَصرت *همچین‌که بین در و یوار قرار گرفت ناله اش بلند شد: فضه بیا به خدا محسنم رو‌ کشتن..* کشته شد محسن و آنان که تماشا کردند سندِ تیر به اصغر زدن‌ امضا کردند *مدینه هیچکس نگفت: چرا محسن رو کشتن؟ یه داد برا این بی حرمتی نزدن، که نتیجه اش این شد کربلا تیر به حلقوم‌ علی اصغر نشست. عوض اینکه حسین‌ رو سر سلامتی بِدن شروع کردن هلهله کردن ...حسین.....* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•من در پی آب وتو بی تابی... به حضرت علی اصغرعلیه السلام اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من در پی آب و تو بیتابی نه اشکی مونده و نه گلم آبی لالا لالا چرا نمیخوابی؟ بخواب عزیزم.. دیگه برام نمونده شیر مادر لبِت شده مثِ کویر مادر لالا لالا آروم بگیر، مادر بخواب عزیزم .. تا وقتی راه علقمه وا بود مشک عمو مثِ یه دریا بود همه امید ما به سقا بود بخواب عزیزم... رو دستِ من نخوابیدی مادر از وقتی بابات و‌ دیدی مادر گلوت و هی نشون‌ میدی مادر برات بمیرم.. من غرقِ دردم و تو‌ دلسردی از تشنگی دوباره تب کردی بری می دونم‌ بر نمی گردی برات بمیرم.. فدای این دستای تب دارت برو‌ علی، دستِ علی یارت ای کودکم خدا نگه دارت برات بمیرم.. *حالا ابی عبدالله اومده تو‌میدون بچه رو، رو‌ی دست گرفته، حرفش تموم نشده تیر به گلو‌ی علی اصغر زدن ...* روی من‌ و زمین زدن بابا به روی این دستای من بابا اینجوری دست وپا نزن بابا وای از غریبی.. دارم برات لالایی میخونم ولی سرت افتاده رو شونم چه جوری برگردم نمیدونم وای از غریبی.. بمیری حرمله پیرم کردی با خنده هات زمین‌ گیرم کردی از اشک‌ و آه سرازیرم‌ کردی وای از غریبی... *اینقدر داغ علی اصغر سخت بود، اینقدر بزرگ‌بود، کوچکترین فدایی بود ولی داغش از همه بزرگتر بود... برا هیچ شهیدی کربلا پیغام‌ِ تسلیت، مستقیم‌ از طرف خداوند نیومد، اما دیدن ابی عبدالله این دستا رو‌ میبره زیر گلوی علی اصغر، خونها رو به آسمان میپاشه. ندا اومد:"دَعهُ يا حُسَين" علی رو به ما بسپار. به مادرش هم‌ بگو‌ اینقدر بی تابی نکنه، ما یک دایه ای در بهشت قرار دادیم علی رو سیراب کنه، ای حسین ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•کجایی من از تو‌ ندارم .. به حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ کجایی من از تو ندارم یک نشانه خبر از من نداری دلم گیرد بهانه بیا تا بخوانیم به جسمِ کودکانه غزل های غمت را به خطِ تازیانه من و این مصیبت به حیرت مانده ام من شگفتا عزیزم پس از تو زنده ام من نبودی ببینی عدو سوی ما حمله ور شود سرِ تو به نیزه همه خیمه ها شعله ور شد همه طفلان به تاب و تب همه ذکرِ عمو بر لب به گِردِ عمه زینب ای بابا بیا، امشب کن دعا بیایم بَرت، گر بینی مرا دیوارم عصا، شدم مادرت به خود گفتم بیایی تا نِشینی در کنارم ولی دیر آمدی و می نشینی بر مزارم دیدم شَیب خضیبت در خون خَدِّ تَریبت ای باب نازنینم عمو جان کجایی؟در آغوشت بگیرم تو رفتی و پس از تو زِ جانم سیرِ سیرم عمو جان کجایی در آغوشم بگیری به دستت لخته ی خون تو از گوشم بگیری تو رفتی ندیدی گذشت از حد جسارت نگهبان نبود و عدو مشغولِ غارت عمو جان نظر کن به این طفلِ قامت هلالی عمو جان خجالت زِتو میکشم با چه حالی دو دستم بِشکند یارب که آوردم به تاب و تب برایت مشک خالی آمد جان به لب، ماندم نیمه شب، من از قافله پیشِ من نِشین پایم را ببین پر از آبله عدو برده به یغما گاهواره گوشواره بر این رخ مانده برجا، جای سیلی گوشِ پاره گر بودی تا به این حد دشمن ما را نمیزد ای عمو جان ..ای عمو‌جان .. در زیر تازیانه عمویم مرا ندید انگار دستِ غیبِ خدا چشم او، گرفت لَختی کنارِ من بِنشین درد دل کنم آن گوشواره یادگار تو را هم عدو گرفت ای پدر کاش به جای سرِ تو میبردن سرِ دخترِ تو کی به پیشانی تو سنگ زده؟ کی زِخون روی تو را رنگ زده؟ ابتاه یا ابتاه ... گاهی تقاص خصم‌ زِما بهر ناله بود اما گاهی تقاص از لبِ خاموش میگرفت ما هیچی نمیگفتیم ما رو میزدن شتر ها آروم میرفتن مارو میزدن عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•بی تابم‌ و شعله ور... به حضرت رقیه سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بی تابم و شعله ورم ، اصلاً خبر داری؟ از دوری ات در به درم، اصلاً خبر داری؟ محبوب من! تو شمعی و من در وصالِ تو پروانه نه! خاکسترم، اصلاً خبر داری؟ از زخم های صورتت بابا خبر دارم از دردهای پیکرم اصلاً خبر داری ؟ *عمه بله بیلیر من گورمورم، دُزدو او‌ نانجیبین تیرینن سورا گوزلَریم گورموربابا، دُزدو یول یِریَندَه المی یاپیشلار گِدرم بابا،بابامنم گوزوم گورمَسَ سنی اوزاخدان تشخیص وِرَّم بابا..بابا گوردون نه ایلدیله؟ ..* من هم شبیه تو به زیر دست و پا ماندم زخمی شده بال و پرم، اصلاً خبر داری؟ بابا بگو از جانب من به عمو عباس از روسری و معجرم، اصلاً خبر داری؟ انگشترت را من به دستِ ساربان دیدم از گوشوار و و زیورم اصلاً خبر داری؟ سنگی به چشمت خورد و پیش پای من، افتاد خون شد دو چشمان ترم، اصلاً خبر داری؟ افتاد جای آن گَلوبندم که غارت شد زنجیر دور گردنم، اصلاً خبر داری؟ :علی سپهری ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•دلِ همیشه غریبم ... به امام رضا علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دلِ همیشه غریبم، هوایتان کرده است هوای گریه ی پایین پایتان کرده است خداش خیر دهد آن کسی که بالِ مرا کبوتر حرمِ باصفایتان کرده است چگونه از تو نگیرم نجات فردا را خدا برای همین ها سَوایتان کرده است : علی اکبر لطیفیان *گفت: آقاجانم! چرا اسمش رضاست؟فرمود: مظهر رضای الهی است... میدونید یعنی چی؟ یعنی این که تو‌ی این عالم همه ی رضاها به امام رضا وصل شدن، فرمود: پدری از پسرش راضی نمیشه الا به رضای امام رضا، مادری از بچه اش راضی نمیشه الا به رضای امام رضا، مؤمنی از مؤمنی راضی نمیشه الا به رضای امام رضا، بقیةُ الله امام زمان از ما راضی نمیشه الا به رضای امام رضا، خدا از ما راضی نمیشه الا به رضای امام رضا... اومدم‌ دلت رو به دست بیارم ..* دوس دارم تو‌حرمش روضه ی زهرا بخونم  یه یادی از غریبی علیِ مرتضی کنم شنیدم تو مدینه به زخم‌ِ دل نمک زدن شنیدم‌ تو‌ کوچه‌ها مادرت و کتک زدن *وورانین الری دوشسو نَه نَه امین گوزلری دولدو جوان نه نه ...جوان‌ نه نه ...بیلمیرم کوچده حسن نه گوروب، گجه هامی یاتاندان سورا گورورم بیر گوشَده هی دیری، قهرمان نه نه ام‌ لای لای.....یولونو‌ کوچده ایتیرمیشدی، گوزونه قان‌دولان نه نه ام لای لای.. * ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
rasouli-roze_4.mp3
1.57M
|⇦•دلِ همیشه غریبم ... به امام رضا علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رمضان ماه تمرین است ... تمرین عشق... تمرین اراده... تمرین گذشتن از خویش برای رسیدن به معشوق.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
rasouli-roze_4.mp3
1.57M
|⇦•دلِ همیشه غریبم ... به امام رضا علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ رمضان ماه تمرین است ... تمرین عشق... تمرین اراده... تمرین گذشتن از خویش برای رسیدن به معشوق.. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•از زیر پلکهای پُرِ خون... به عبدالله بن حسن علیه السلام اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ میگن‌: وقتی همه تو‌خیمه ناله میزدن، عبدالله اومد تو‌خیمه دید داداش قاسمش نشسته، گفت: داداش! خوش به حالت، گفت: عبدالله! چرا گریه میکنی؟ گفت داداش دیدی عمو‌ بهت چی گفت، چی گفت داداش؟دیدی بهت گفت: تو‌ هم فردا شهید میشی... داداش! اگه فردا من شهید نشم‌ چیکار کنم؟ اینقده این آقازاده اضطراب داشت. ابی عبدالله بیشتر از بچه‌های خودش به این بچه ها محبت می کرد. اون روز آخری که قاسم رفت، همه رفتن. علی اصغر هم رفت، ابی عبدالله داشت می رفت میدان یه‌ نگاه کرد گفت: زینب! این بچه یه کاری دست خودش میده، دستش رو‌ رها نکنیا، لذا دستش تو‌ دست عمه زینبشش بود. بی بی هرچند دفعه اومد از خیمه بالا تل زینبیه برگشت این بچه هم با عمه میومد بالای تل برمیگشت. تو‌ همین رفتن‌ وذاومدنا یه دفعه زینب دوید، یهو یه نگاهی کرد...* نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت *ابی عبدالله با صورت زمین‌خورد همین که ابی عبدالله افتاد یه لشگر هجوم آوردن، هرچی نگاه کرد دید ریختن سر عمو‌. عمه! رهام‌ کن عمه!، عمه! دستم رو‌ ول کن، یهو‌ دستش رو کشید دوید‌. زینب هم پشت سرش شروع کرد دویدن، دویدن طرف میدان ... از زیرِ پلکهای پُرِ خون دیدم‌ دویدی، تو میدون گفتم که زینب ای خواهر امانتیم رو‌ برگردون بَرش گردون، باباش رو به رومه بَرش گردون، کارِ من تمومه ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•روایت است که چون به حضرت سیدالشهدا سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روايت است كه چون تنگ شد بر او ميدان فتاد از حركت ذوالجناح و زِ جولان نه سيد الشهدا بر جدال طاقت داشت نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت هوا زِجورِ مخالف چو قيرگون گرديد عزيز فاطمه از اسب سرنگون گرديد بلند مرتبــــه شاهــي زصـــدر زين افــــتاد اگــر غلط نكـــنم، عــرش بر زميــن افتاد ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop
|⇦•معصومه اگر بر سرم‌ آید.. به حضرت موسی بن جعفر سلام الله علیه اجراشده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ معصومه اگر بر سرم‌ آید‌ نشناسد از جانِ بر لب آمده، بر جان‌ گله دارد *طبق وصیت موسی بن جعفر که فرمود: من و با همین غل و زنجیرها دفن کنید قیامت با همین غل و زنجیرها محشور بشم. ولی شیعیان اینقدر گل روی این بدن ریخته بودن، ادب کردن به بدن موسی بن جعفر... ولی این بدن کجا و اون بدنی که عمه سادات اومد تو‌ی گودال، نگاه کرد دید‌ گودال پره نیزه و شمشیره، هرکاری کرد حسین رو‌ پیدا نکرد. دست آخر از گلوی بریده صدا بلند شد..أُخیَّ اِلَیَّ..... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در و هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://sapp.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net 🛒 فروشگاه فرهنگی↶ https://eitaa.com/babolharam_shop