eitaa logo
باب الکرم(متن روضه ،سینه زنی و مولودی)
10.1هزار دنبال‌کننده
76 عکس
313 ویدیو
34 فایل
با سلام خدمت همه بزرگواران ارتباط با ادمین @shiairany در این امر مبلغ ما باشید https://eitaa.com/babolkaram
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Shia Irany
سینه زنی سنگین ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم کربلایی حمید علیمی ┅═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═┅ دوماه و نیمه گوشۀ خونه افتادی و بی حال و بی جونی هرشب نگاهت با علی میگه دلخوش نباشم تو نمیمونی هر شب نگاتُ با پر معجر از چشم من آرومُ میگیری انگارو بعد از رفتن بابات بدجوری از این شهر دلگیری زهرا ببین زینب چه بی تابه زانویِ حیدر داره میلرزه تنها نرو ای همسفر آخه دنیا بدونِ تو نمی ارزه یادم نمیره کوچه و در رو جوری زدن که ناگه اُفتادی تا اومدم از جمعیت رد شم بانویِ من پشتِ در اُفتادی « یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. » تو گوشمه فریاد اون روزت فضه که اومد خوب فهمیدم شش ماهه پرپر شد جلو چشمات مرگم رو با چشمِ خودم دیدم زهرا بیا و خوب شو بانو دیگه گذشته هرچی که بوده جونِ خودت داغِ فراقِ تو خیلی برای زینبت زوده رومو زمین نندازی ای خانم طاقت ندارم بی تو دنیارو تنها نذاری بینِ نامردا تنها ترین تنهایِ تنها رو « یا فاطمه ، مظلومۀ حیدر .. » •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ....................................... توراهم زد اما ،تو خوابم زد اما دقیقا مثل من ،ربابم زد اما سه ساله با زن فرق داره بدن با بدن فرق داره توراه تازه فهمیدم که زدن با زدن فرق داره منو بد زد بابا،با لَگد زد بابا به شدت زد بابا تو صورت زد بابا حالا دشوار میبینم بابا سرت رو تار‌میبینم بابا نشتم زد اما،دویدم زد اما شبیه زجر یزدم زد امام دیگ حرف بد فرق داره کتک با لَگد فرق داره خلاصه که این زجر خیلی با هرکی که زد فرق دارع میبردم زد بابا،تاخوردم زد بابا رو بازوم زد بابا،به پهلوم زد بابا حالا افتادی یادم بابا که من از پا افتادم بابا 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحتِ مقدسِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام با نوایِ گرم کربلایی سید مهدی حسینی ┅═❁•◉⊰↭⊱◉•❁═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═❁•◉⊰↭⊱◉•❁═┅ بانگِ باز این‌چه شورش استُ به گوشِ عالم میاد مادرِ قد خمیده ای هم با نوحه و دم میاد از مدینه رسولِ خاتم و سبط اکبر حسن از نجف هم یه کربلایت علیِ اعظم میاد وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... » ________________ میروی از برم شتابان به سویِ میدان حسین رخصتی مانده ای برادر وداعِ پایان حسین قبل والشِمرُ جالسٌ سینه ات برهنه نما تا ببوسم به جایِ مادر گلویت ای جان حسین وای ... مرثیه بخون شاهِ کم سپاه مرثیۀ سنگینِ قتلگاه میکشنت ای شاهِ پی پناه وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. اُخَیَّ .... آه .. إلَیَّ.... » ________________ شاهِ لب تشنگان فتاده به گودیِ قتلگاه بر سرِ بردنِ عمامه قیامتی شد به پا در تنش نیزه ها شکسته و شمرِ ملعون رسید مادرش ضجه میزد اما سرش برید از قفا وا ... مرثیه بخون خواهرِ حسین روضه ی سر و حنجرِ حسین زخمایِ رویِ پیکرِ حسین وای ... مرثیه بخون مادرِ حسین پایِ نفسِ آخرِ حسین روضۀ تنِ بی سرِ حسین .. « آه .. بُنَّی .... آه .. بُنَّی .... » •┄┅══◉✧◉══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
در آخرین شبِ جمعۀ فصل پاییز بشنویم روضۀ وداع حضرت سیدالشهدا علیه السلام را با نوایِ پر سوز و گدازِ مرحوم حاج کریم ابراهیمی اعلم که در دهۀ 50 و بیش از 45 سال پیش خوانده شده است . مرحوم حاج کریم ابراهیمی در تاریخ 10 شهریور سال 90 بعد از عمری نوکری سر به تیره تراب نهاد و با یک یاحسین راهیِ دیارِ باقی گشت . یادش گرامی باد ┅═❁•◉⊰↭⊱◉•❁═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═❁•◉⊰↭⊱◉•❁═┅ برادرا دلم از رفتنت قرار ندارد چرا که گردشِ ایام اعتبار ندارد چو مقابل شدی به لشکرِ دشمن بگو که خواهرِ من تابِ انتظار ندارد به خیمه منتظرِ تو نشسته عابدِ بیمار میانِ بسترِ تب غیر گریه کار ندارد گرفتم آنکه پس از تو رضا شود به اسیری توانِ آنکه به اُشتر شود سوار ندارد مبر به جانبِ میدان علیِ اصغر خود را که طفل تابِ پیکانِ آب دار ندارد سکینه را بنشان در کنارِ خویش زمانی که طفل تابِ دوری بابِ بزرگوار ندارد *یک وقت دید دیگه اسبش قدم برنمیداره .. وقتی نگاه کرد دید دخترِ کوچکش دستایِ ذوالجناحُ بغل گرفته .. بابا نمیگذاری به میدان روم ؟.. گفت بایستی از اسب پیاده شوی بابا .. ابی عبدالله از اسب پیاده شد .. گفت بابا دلم میخواد به رویِ زمین بنشینی بابا ... امام حسین نشست به رویِ زمین ، این دختر نشست بالایِ زانویِ باباش.. ای دختر دارا .. دختر به پدر خیلی علاقه منده .. این دختر نشست به رویِ زانویِ بابا گفت منزلِ زباله یادم نمیرود .. خبرِ شهادتِ مسلم رو به شما دادن ، شما دخترِ کوچکه مسلمُ صدا زدی .. به رویِ زانو نشاندی .. دستِ یتیمی به سر و صورتش کشیدی .. بابا دلم میخواد با همون دست ها به سر و صورتم من بکشی بابا .. بابا میدانم دیگه بعد از این یتیم شدم بابا .. دیگه کسی نیست از من دلجویی کنه .. این پدر گریه کرد ، دختر گریه کرد .. آمدن به هر نحوی که بود این دخترُ از بغلِ بابا جدا کردن .. اما دیگه این دختر باباشُ ندید .. (تا چه وقت؟!) تا اون وقتی که آمد کنارِ گودیِ قتلگاه .. وای دید عمه ش یه بدنِ پاره پاره ای رو در بغل گرفته .. داره گریه میکنه ، اشک میریزه ، ناله زنه .. صدا زد عمه بدنِ کیست داری گریه میکنی ؟! .. فرمود عزیزم حق داری نشناسی .. بدنِ بابایِ غریبت حسینِ .. ای مظلوم حسین ... ای غریب حسین ... خودشُ انداخت رو بدنِ بابا ، گفت بابا به خدا یتیمی ام زود بود بابا .. بابا بی پدری ام زود بود بابا .. گفت بابا : به فدایِ این تنِ بی سرت ، اَبا یا اَبا .. بشود سکینه ی دخترت ، اَبا یا اَبا .. اگر امشب من از تو جدا شوم به سیاهیِ شب به کجا روم اَبا یا اَبا ... اَبا یا اَبا ... یه دخترِ پدر از دست داده رو میان دلداری میدن ، تسلیت میگن .. نمیزارن گریه کنه .. اما آمدن با تازیانه بر بدنش زدن .. هی صدا میزد بابا ببین دارن منو کتک میزنن ..* مزنیدم ، مبریدم که در این دشت مرا کاری هست گرچه گل نیست ولی صحنه ی گلزاری هست ساربانا! مزنید این همه آواز رحیل آخه این قافله را قافله سالاری هست دریغُ درد که نگذاشتند ای جناب پدر کنار نازنین بدن یک شبی بمانم من دریغ و درد که نگذاشتند جان پدر تن مبارکت از آفتاب برادرم نداد شمر امان کز رخت نگاهی سیر برای توشه ی شام خراب برادرم شاعر : «با تشکر ازحاج سعیدرضا ابراهیمی اعلم بابت صوت» ________________ 🔸حسین نوکرِ خود را فراموش نمی کند 🔸 آنقدر عشقِ حسین ابن علی شیرین است در جوانی هوسِ پیر غلامی کردم مهمان کنیم پیرغلامان ، شعرا ، سینه زنها و همۀ حسینی هایی که دستشان از دنیا کوتاه و سر به تیرۀ تراب نهاده اند ، با ذکر و قرائتِ ای . •┄┅══◉✧◉══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
141e395e4f1fef911e12c97c8eb8b81d245864d9.mp3
حجم: 7.65M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
سینه زنی زمینه زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ حاج امیر عباسی ┅═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═❁•◉⊰♡⊱◉•❁═┅ « اُم ابیها ، یازهرا یازهرا یازهرا » دعایِ فاطمه ست حیدری ام من عاشقِ همین نوکری ام شورِ محرم از فاطمیه ست مثلِ امام حسن مادری ام .. ریشۀ روضۀ گودال تو کوچۀ بنی هاشمه ذکرَمه فاطمه فاطمه کاش میدونستم ، کجاست قبرِ مادرم کاش میتونستم ، براش بسازم یه حرم « اُم ابیها ، یازهرا یازهرا یازهرا » به رسم شیرینِ نوکری ، سلام مادر به رسم فرزند و مادری ، سلام مادر من اومدم ، که بی قرارِ دلبر باشم من اومدم ، که مبتلایِ حیدر باشم من اومدم ، که خاکِ پایِ مادر باشم تا مُردَنم ، تا محشرم همیشه سایه ت باشه رو سرم به رسم شیرینِ نوکری ، سلام مادر به رسم فرزند و مادری ، سلام مادر •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
9d90dc0a80a55814823d0d06ce03ac5054f1899c.mp3
حجم: 9.93M
🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam
هدایت شده از Shia Irany
روضه و توسل جانسوز ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ گرم حاج حنیف طاهری اجرا شده آذر 98 ┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅ 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam ┅═•┄◉⊰↭⊱◉•┄═┅ «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ اولادِهِ الْمَعصومین» چنان که دستِ گدایی شبانه میلرزد دلم برایِ تو ، ای بی نشانه میلرزد هنوز کوچه به کوچه،حکایت از مردی ست که دستِ بستۀ او عاشقانه میلرزد *علیِ مظلوم .. آخه : آنچه بیدادِ خزان با یاس کرد دردِ آن را باغبان احساس کرد تا قیامت نه پس از واقعۀ محشر هم نالۀ یا اَبَتایَت نرود از یادم .. الحمدالله همه اهلِ روضه اید این تذکرُ برا خودم میگم امام صادق علیه السلام فرمود کور باشه چشمی که برا مادرِ ما گریه نکنه .. نور از اون چشم بره که برا مادرِ ما اشک نریزه .. آخه مادرِ ما هجده سالش بوده .. مادرِ ما تو خونه بچه هایِ قد و نیم قد داشت .. آی مادر ..* هنوز کوچه به کوچه،حکایت از مردی ست که دستِ بستۀ او عاشقانه میلرزد چه رفته است به دیوار و در که تا امروز به نام تو ، در و دیوارِ خانه میلرزد .. *قربونِ زبون گرفتنتون .. عوضِ اون نامرد مردمی که درِ این خونه رو نزدن ، یه بار عیادت نیامدن حالِ دخترِ پیغمبرُ بپرسن .. کسی از آشنایان هم به دیدارش نمی آید یه زمانی یه مادری از دنیا میره حالا سن و سالی داره بچه هاش بزرگ شدن خیلی راحت ترِ .. داغِ مادر همیشه سخته ها ولی این راحت ترِ ، مادر بچه هاشُ از آب و گل دراومدن . وقتی از دنیا میره ، عروس ها دامادا هستن ، میان خلاصه بچه ها کارُ جمع میکنن اما خدا نکنه مادر وقتی از دنیا بره بچه ها از آب و گل درنیومده باشن .. اصلاً اگه تو بسترم میوفته خدا کنه دخترش سن و سالی داشته باشه .. هی میومد میگفت فضه یعنی یه نفر نیست بیاد درِ این خونه رو بزنه .. ما چقدر غریبیم ..* چه رفته است به دیوار و در که تا امروز به نام تو ، در و دیوارِ خانه میلرزد .. چه دیده در که پیاپی به سینه میکوبد چه کرده شعله که با هر زبانه میلرزد دگر نشانِ مزارِ تو را نخواهم جست که در جواب ، زمین و زمانه میلرزد *دیگه معطلتون نکنم .. بی بی جانم .. فرمودن برا مادرِ ما آه بکشید .. وقتی گریه میکنید دنبالۀ گریه تون آه بکشید .. آهُ معمولاً برا جوون میکشن ... آی مادرِ جوان .. چه خبره این روزا خونۀ علی ؟.. بچه ها این روزا هر کدوم یه گوشه زانو بغل میکنن .. روزایِ آخر فرمود فضه دیگه پرستاریِ فاطمه با خودمه .. خودش دورِ خانومش میگشت .. سرِ فاطمه رو به زانو میگرفت ..* نمازِ نافله خواندی ولی قیام نداشت *میدونه اهلِ مدینه کسی سراغِ این خونه نمیاد .. این روزایِ آخر تا درِ خونه رو میزدن میگفت فضه بیا کمکم کن .. میخوام خودم درُ رو علی باز کنم .. منو ببینه غم هاش یادش میره ..( این صحنه ها رو دیده که اینجور حرف میزنه ..)* نمازِ نافله خواندی ولی قیام نداشت چرا به حرمتِ من این همه قیام کنی؟ * قربونِ نفس زدن هاتون .. این نشونۀ عشقِ .. قیامت میگی من برا حُسینت گلومو زخم کردم .. بی بی جان انقده ازم بر میومد .. حالا بگم صدا ناله ت بلند شه :* تو مثلِ اهلِ مدینه زمن نگردان رو .. که فارغم زدو عالم به یک کلام کنی ای کتابِ عشقِ من بسته نشو مثلِ مردم از علی خسته نشو رفتنت خانه خرابم میکند ماندنت چون شمع آبم میکند ای که با من بسته ای لب از کلام پلک بر هم میزنی جایِ سلام لبانش می خورد بر هم صدا اما نمی آید پر شکسته این چنین پرپر نزن تازیانه بر دلِ حیدر نزن صحبتی کن ای همه داراییم رحم کن زهرا بر این تنهایی ام جانِ زهرا روزِ من را شب نکن چادرت را بر سرِ زینب نکن *امام صادق فرمود هی مادرِ ما از هوش میرفتُ روزایِ آخر به هوش می آمد پرستارم که خودِ علیِ .. سر و رو زانو گرفته ..* فاطمه چشمانِ خود را باز کرد با زبانِ دل سخن آغاز کرد کی همیشه همنشینِ فاطمه ای امیرالمومنینِ فاطمه ای که غم ها را عسل کردی علی گو چرا زانو بغل کردی علی؟ ای که بر عرض و سما هستی امیر جانِ زهرایت سرت بالا بگیر این دلِ غم دیده را هم زنده کن جانِ من یک بارِ دیگر خنده کن آنکه باید دل غمین باشد منم دل غمین و شرمگین باشد منم خواستم یاری کنم اما نشد ریسمان از دست هایت وا نشد •┄┅══○◉↭◉○══┅┄• 🔴متن‌ روضه‌‌‌،سینه‌زنی‌ و‌ مولودی‌ https://eitaa.com/babolharam