eitaa logo
بچه های آسمان ۳۱۳
1.2هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
16.9هزار ویدیو
84 فایل
آنهایی که دلشان میخواست در کربلای حسین (ع) بودند,بدانند,امروز,هر لحظه یک کربلاست جنگ،جنگ نفس گنه آلودس وهوای هوس، واین طرف میدان مهدی فاطمه(س) غریب وتنها اشک می ریزد. مهدی یاوران #گناه نمیکنند!همین» خادم کانال @nafas_aseman_313 تبادل @i_11n8
مشاهده در ایتا
دانلود
☁️🌞☁️ ⚫️ ..(قسمت 1) ◾️ شام غریبان کربلا نخستین شب عزا خاندان پیامبر پس از شهادت سید الشهداء علیه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.. ▪دیشب چه سالاری داشتند؟دیشب چه کسی از خیمه ها محافظت می کرد؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روی زمین است! چه شبی بود آن شب و چه حالی داشت دختر امیر المؤمنین علیه السلام...   ▪️شب یازدهم شبی است که سر مطهر امام حسین علیه السلام در تنور منزل خولی بود در حالی که نورانیت آن سر فضا را روشن نموده بود. 🔴 عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگان خود نماز گذارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت فرمان داد تا دختران پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم رابر شتران بی جهاز سوار کردند . و امام سجاد علیه السلام را نیز با غل و زنحیر بر شتر سوار کردند. 🌅هنگامی که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسین علیه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به ندبه برداشتند... 🔥عمر سعد به کوفه آمد .ابن زیاد اذن عمومی داد تا مردم در مجلس حاضر شوند.  ♻️سپس سر مطهر امام حسین علیه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه می کرد و تبسم می نمود و با چوبی که در دست داشت جسارت می نمود. ⚫️عصر روز یازدهم اهل بیت علیهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. 💐لذا آن بزرگواران داغدیده را تا صبح پشت دروازه های کوفه نگه داشتند.  🔥هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد،و بسان فرمانده ای که از فتوحات خویش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد... 📙ارشاد شیخ مفید ،ج2 📗در کربلا چه گذشت،شیخ عباس قمی @bachehaeyaseman.
کشتی نجات_9.mp3
15.77M
#کشتی_نجات ۹ بقیه‌الله، تنها باقی مانده ی الله در زمین، و تنها ذخیره از أئمه ی حق است. اگر زندگی تو ؛ سهمی در یاری تنها باقیمانده خدا دارد؛ که برنده ی روزگار خودت هستی! اگر نه... هنوز هم دیر نشــده ‼️ @bachehaeyaseman
سلام غریبترین صاحب عزا، مهدی جان وقتی روضه هایمان دم میگیرد، وقتی سیلاب اشک برصورتمان جاری میگردد، وقتی شور سینه زنان درضجه های عزاداران گره می خورد، دستهایمان رابه آسمان میگشاییم : 🍃اللهم عجل لولیک الفرج.🍃 @bachehaeyaseman
❖شنیده ایم که بعدازعاشورا تاآخرعمر،عزادارحُسین(؏)بودید.. 『سلام برحضرت سجاده نشین امام زین العابدین(؏)』 🏴شهادت امام سجاد ع بر آقا امام زمان عج و تمام شیعیان ایشان تسلیت باد‌🏴 ☁️🌞☁️ @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ‍ ‍ 🏴حسین جان ... 🌤مهدی ام مهدی خسته ! دلم از بی وفایی ها شکسته ...💔 🏴حسین جان ... مانده ام تنهای تنها ! شده کرب و بلایم کوه و صحرا! 🏴حسین جان ... کاش من جای تو بودم ! چو یارانت بُدم گِرد وجودت ! شما گفتی ولی آنها نرفتند ...مرا یاران همه ، یک یک برفتند 🏴حسین جان... 🌤مهدی ام مهدی خسته! دلم از بی وفایی ها شکسته...💔 🏴حسین جان... سال ها در انتظارم هنوز حسرت به یاران تو دارم 🏴حسین جان... انتقام نگرفته ام من به جای امّتم شرمنده ام من 🏴حسین جان... قطعه قطعه جسم اکبر(ع) سر افتاده'ی علی اصغر(ع) دو کتف خونی و مشک ابالفضل(ع) کنارعلقمه اشک ابالفضل(ع) صدای ناله'ی جانسوز زهرا(س) فرار کودکان در دشت وصحرا همه منزل به منزل در اسارت چنان که شد به آل تو جسارت ! 🏴حسین جان... 🌤مهدی ام مهدی خسته! دلم از بی وفایی ها شکسته...💔 هر آنچه عمه ام زینب(س) کشیده بود هر صبح و شام در پیش دیده ز قلبم میزند بیرون شراره چه کاری سخت تر از انتظاره 🏴حسین جان... از شما شرمنده هستم گناه امّتم بسته دو دستم چه قدر دیگر بگویم من به امّت دعا باشد کلید قفل غیبت 🏴حسین جان... 🌤مهدی ام مهدی خسته! دلم از بی وفایی ها شکسته... 💔 التماس دعای فرج.😔🙏😔🙏 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ⚫️دروغ ها و تحریفات عاشورا ☑️حاجی نوری این عالم بزرگ می‏گويد: در همان گرما گرم روز عاشورا كه‏ می‏دانيد مجال نماز خواندن هم نبود،امام ناچارا نماز خوف خواند و با عجله‏ هم خواند. ✅حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند كه‏ امام بتواند اين دو ركعت نماز خوف را بخواند و تا امام اين دو ركعت‏ نماز را خواندند اين دو نفر در اثر تيرهای پياپی كه می‏آمد از پا در آمدند. حتی مجالی برای نماز خواندن به اينها نمی‏دادند. ⛔️ آن وقت راویان جعلی گفته‏ اند که: در همان وقت‏ امام فرمود: حجله عروسی را بيندازيد، من می‏خواهم عروسی قاسم با يكی از دخترهايم را در اينجا لااقل شبيه آن هم كه شده ببينم! من آرزو دارم، آرزو را كه نمی‏شود به گور برد ! ‼️شما را بخدا ببينيد حرفهائی را كه گاهی وقتها از يك افراد در سطح خيلی‏ پايين می‏شنويم كه مثلا می‏گويند: من آرزو دارم عروسی پسرم را ببينم ، آرزو دارم عروسی دخترم را ببينم... به فردی چون حسين بن علی نسبت می‏دهند!!! آن‏ هم در گرما گرم زدو خورد كه مجال نماز خواندن هم نيست ! (این حرف ها توهین به مقام و شخصیت اباعبدالله الحسین هست) ⚫️نمونه ديگر ، اربعين است . اربعين كه می‏رسد همه،اين روضه را می‏خوانند و مردم هم خيال می‏كنند اين طور است كه اسراء از شام به كربلا آمدند و در آنجا با جابر ملاقات كردند و امام زين العابدين هم با جابر ملاقات كرد!! ☑️در صورتی كه بجز در كتاب لهوف كه آن هم نويسنده‏ اش يعنی‏ سيد بن طاووس در كتابهای ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تاييد نكرده‏ است. در هيچ كتاب ديگری چنين چيزی نيست و هيچ دليل عقلی هم اين را تاييد نمی‏كند. ⁉️ولی مگر می‏شود اين قضايائی را كه هر سال گفته می‏شود از مردم گرفت؟! ✅جابر اولين زائر امام حسين عليه‏السلام بوده است و اربعين‏ هم جز موضوع زيارت قبر امام حسين عليه‏السلام هيچ چيز ديگری ندارد. موضوع‏ تجديد عزای اهل بيت نيست ، موضوع آمدن اهل بيت به كربلا نيست ، اصلا راه شام از كربلا نيست ، راه شام به مدينه از همان شام جدا می‏شود... 📚کتاب حماسه حسینی جلد یک نوشته شهید مرتضی مطهری @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ ⚫️ .. ( ) 🔴 السلام علی قاسم ابن الحسن 🌹قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام مادرش رمله مکنی بود، قاسم علیه السلام بیش از 13 سال از عمر مبارکش نگذشته بود جوانی بسیار رعنا و زیبا بود، 🍃چنانکه مورخین نوشته اند: کان وجهه شقه القمر: یعنی چهره اش مانند ماه پاره بود ✨و چون در دامن امام حسین علیه السلام رشد و نمو پیدا کرده بود در سنین کم دارای ایمانی راسخ و عزت نفس و عظمت روحی مانند اباعبدالله بود. 🌿در روز عاشورا که عمویش را تنها مشاهده کرد گفت: تا شمشیر در دست من است عمویم به شهادت نخواهد رسید! 🔴 قاسم اذن جهاد میطلبد 🌸اباعبدالله که دید قاسم آماده شهادت شده است دست در گردن او انداخت و هردو آنقدر گریستند تا بیحال شدند. ✨قاسم علیه الاسلام اذن جهاد طلبید.امام حسین علیه السلام امتناع نمود و فرمود:عموجان چگونه اجازه بدهم که تو یادگار برادرمی.. 🌷 قاسم آنقدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشمان گریان روانه میدان شد. ⚫️ شهادت قاسم علیه السلام 🔷حمید ابن مسلم(خبرنگار کربلا) میگوید: نوجوانی به سمت لشکر می آمد که چهره اش مانند ماه میدرخشید وپیراهن و شلوار پوشیده بود و گردنها را میزد و سرها را درو میکرد گویا مرگ در اختیار اوست و جان هرکه را بخواهد میگیرد. 💥 در این میان بند کفش قاسم برید که فراموش نمیکنم پای چپش بود،ایستاد تا بند کفشش را محکم کند. 🔥عمروبن سعد بن نفیل از فرصت استفاده کرد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد قاسم بر زمین افتاد و صدا زد: یا عمّاه! 🌸حسین علیه السلام با عجله خود را به میدان رسانید و چون شیر خشمناک بر سعد حمله کرد که دست نانجیب قطع شد و همرزمانش اورا نجات دادند. ✳️وقتی گردوغبار میدان فرونشست دیدند حسین علیه السلام در کنار قاسم علیه السلام نشسته و قاسم در حال جان دادن از شدت درد پاها را بر زمین میساید.. 🌺حسین علیه السلام فرمود: مرگ بر آن مردمی که تورا کشتند. رسول خدا در قیامت دشمنشان باد. ☑️سخت است بر عمویت اورا بخوانی و نتواند تورا اجابت کند و نفعی به تو برساند. 🌹سپس نعش قاسم را در بغل گرفت تا به خیمه شهدا برساند اما پاهای قاسم بر زمین میکشید تا اورا در خیمه کنار نعش علی اکبر قرار داد. 💥نکته: آیا حضرت قاسم در میان دشمن می ایستد بند کفش ببندد فقط بخاطر اینکه دشمن نگوید پابرهنه بود ؟؟ یا نه،چون روحیه پدرش امام حسن در او اشکار شد که به دشمن اهمیتی نمیداد و برای بی اهمیت شمردن دشمن بند کفشش را بست... ✍ ... 📗ابصارالعین ص 36 📕مقاتل الطالبین ص 88 📘نفس المهموم ص 321 📒بحار 34/45 🍃🌸اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌸🍃 @bachehaeyaseman
☁️🌞☁️ 💢چرا شمرِ ملعون سر امام حسین(ع) را از برید؟ ✅در این درباره چند وجود دارد: افراد دیگری -غیر از شمر- که می‌خواستند نزدیک امام حسین(ع) شوند و او را به برسانند، همین که امام به آنها نظری می‌افکند، تنشان می‌لرزید و شمشیر از می‌افتاد؛  «اولین شخصی که با کشیده به سوی امام پیش تاخت، شبث بن ربعى بود. امام حسین(ع) به جانب او نظرى افکند. شبث را گرفت و لرزید و شمشیر از دستش افتاد و ‏گفت: «معاذ اللّه که من خداى را کنم و ذمه من مشغول به خون حسین باشد». 📚قندوزی ج 3، ص 82، سنان بن أنس با و با عصبانیت رو به شبث کرد و گفت: «مادر بر تو بگرید و قوم تو تباه گردد! چرا از او دست بازداشتى و روى برداشتی؟» شبث گفت: «چون بگشود و مرا نظاره کرد، چشم‌هاى رسول خدا را دیدم. نیروى من برفت و اندامم بلرزید». سنان گفت: «این شمشیر مرا ده که من از براى قتل او از تو هستم» اما او هم با نگاه اباعبدالله شد. شمر او را سرزنش کرد و گفت: «چرا بگریختى؟» سنان گفت: «چون چشم به سوى من بگشود، پدر او یادم آمد. پس گریختم». خولى بن یزید اصبحى، تصمیم گرفت که سر مبارک امام(ع) را از تن دور کند. وى نیز چند قدمى برداشت و رعدتى او را گرفت و فرار کرد. شمر گفت: «چه مردم هستید! هیچ‌کس سزاوارتر از من نیست در قتل او». سپس شمشیر گرفت و بر سینه حسین(ع) نشست... 📚ینابیع ج3 ص 82 – 83. ✅شاید با توجه به این جریانات، برای این‌که شمر ملعون به این افراد دچار نشود، سر امام حسین(ع) را از پشت برید تا چشم او به امام حسین(ع) نیفتد. ✅علامه مجلسی می‌نویسد: در بعضى از کتاب‌های معتبر از طبری و او از طاوس یمانى نقل کرده است: «...پیامبر اسلام(ص) پیشانی و امام حسین(ع) را زیاد می‌بوسید» 📚بحار الانوار، ج 44، ص 187 – 188، این مطلب در کتاب «معدن البکاء فی مقتل سید الشهداء» نیز آمده است. به هر حال، با فرض پذیرش این نقل؛ چون گلوی امام حسین(ع) مکان بوسه پیامبر اسلام(ص) بوده، شمر سر امام حسین(ع) را از پشت برید. 📚ج 21، ص 220 – 221، @bachehaeyaseman
🌷اسامی شهدای کربلا🌷 🔥و قاتلین آنها...🔥 @bachehaeyaseman
🍁 این جمله مرحوم علامه خیلی ها را گریاند 🌷 کسی چه میداند ، شاید سوره یاسین ، همان یاحسین است که بی سر شده... @bachehaeyaseman
🌺 ‌آیت الله مرعشی نجفی (ره) : ☘ و سفارش می‌کنم به دستمالی که اشک‌های زیادی در رثای جدم حسین مظلوم و اهل‌بیت مکرم او ریخته و صورت خود را با آن پاک می‌کردم، بر روی سینه در کفنم بگذارند. @bachehaeyaseman
کشتی نجات_10.mp3
20.89M
#کشتی_نجات ۱۰ خدایی که تو می‌شناسی؛ خدایی مجازی و پلاستیکی است اگر؛ در سایه ی ارتباط با کاملترین مظهر خدا، او را نشناخته باشی ! عاشورا ، تقابلِ این دو جبهه بود ؛ آنان که در سایه ولایت، به شهود الله رسیدند، و آنان که تا آنجا با الله بودند که، از لذّتهای دنیایشان، کم نمیشد. @ostad_shojae