10.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اختصاصی
❣️راه و رسم امیرالمومنین علیه السلام در انتخاب همسر
❣️فکرکردید همه میشن عباس(علیه السلام)
#رائفی_پور
#پس_از_ازدواج
@bachehaeyaseman
14.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥قهرمان ها تفاوت مارا نشان میدهند
🔹لحظه های جذاب و دیدنی از غیور مردان ایرانی
@bachehaeyaseman
#سلام_امام_زمانم 😍✋
#مولا_جانم
🍁حال من بی تو خراب است، کجایی آقا؟
نقش من بی تو برآب است، کجایی آقا؟
عمر بیهودهی من بی تو، چه ارزد تو بگو؟
زندگی بی تو سراب است کجایی آقا؟
#العجلمولایغریبم
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
"بحق فاطمه(س) "
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴آیا فرار کردن موقع وقوع سیل و زلزله از مرگ حتمی جلوگیری می کند؟
🌼حضرت سلیمان(علیه السلام) روزی در کنار ندیمی نشسته بود که ملکالموت به شکل جوانی آمد و مدام به آن ندیم مینگریست.
🍃 وقتی عزرائیل بیرون رفت ،ندیم از سلیمان پرسید این چه کسی بود که چنین به من نگاه میکرد؟
🌹 حضرت سلیمان (علیه السلام) گفت: ملکالموت بود.
✳️ندیم بسیار هراسان شد و از سلیمان خواست به باد فرمان دهد تا وی را به سرزمین هندوستان ببرد شاید از اجل گریخته باشد و اجلش به تأخیر افتد.
🌷سلیمان (علیه السلام) به باد فرمان داد تا ندیم را به هندوستان ببرد، ندیم به هندوستان برده شد.
💥سپس در همان ساعت ملکالموت برگشت.
سلیمان از وی پرسید که آن نگاه تیز تو به ندیم ما، برای چه بود؟
🌹عزرائیل گفت: بسیار متعجب بودم زیرا فرموده بودند تا جان ندیم را همین ساعت قبض کنم، اما در سرزمین هندوستان!
⁉️ولی متعجب بودم زیرا میان این مرد و هندوستان مسافت بسیار زیادی بود، تا آنکه الان دیدم که باد او را به آنجا برد و من اورا قبض روح کردم...
🔴از آنجایی که گاهی بلایای طبیعی مثل زلزله قابل پیش بینی نیست و یکدفعه رخ میدهد....
🌹پس بهترین راه حفظ خونسردی و پناه بردن به پناه تمام عالمیان،یعنی خدای متعال است تا ان شاءالله در سایه ی مهر و توکل به خداوند، از بلاها و مصائب سخت،در امان بمانیم.
💥دادن صدقه ی هر روز هم بسیار تاثیر گذار است.
📗با اقتباس و ویراست از کتاب حکایت پارسایان
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴نحوه قضاوت کردن امام زمان بعد از ظهور!
🌺در مورد امام زمان علیه السّلام در روایت آمده است که با حکم حضرت داود علیه السّلام حکم میکند.
🌿 حضرت داود علیه السّلام حکم غیبی صادر میکرد و به شواهد و نظر دیگران وابسته نبود.
🔸در زمان حضرت داود علیه السّلام شخص فقیری مدّتها از خداوند رزق حلالی میطلبید. روزی گاوی در خانهی او را شکست و داخل شد. او هم گاو را سر برید و خوردند.
♦️صاحب گاو که به دنبال گاوش میگشت، فهمید و او را نزد حضرت داود علیه السّلام برد.
📘فقیر به حضرت گفت: من هفت سال بود دعا میکردم خدا رزق حلالی مرحمت کند، وقتی گاو در را شکست و داخل شد، گفتم دعایم مستجاب شده است؛ لذا آن را سر بریدم و با خانوادهام خوردم.
🌹حضرت داود علیه السّلام به صاحب گاو فرمود: از شکایتت صرف نظر کن.
💢صاحب گاو عصبانی شد و اعتراض کرد ،حضرت داود علیه السّلام به او فرمود: علاوه بر آن، نصف دارائیات را هم به او بده.
⚡صاحب گاو به شدّت بر آشفت. حضرت داود علیه السّلام فرمود: تمام دارائیات را به او بده.
☑️ در اثر این حکم در بین مردم سر و صدا بلند شد.
🔮حضرت داود علیه السّلام همراه با مردم بر سر قبر پدر کسی که گاو را کشته بود ، حاضر شد و او را زنده کرد و علّت مرگش را از او جویا شد.
🔰او گفت: پدر این صاحب گاو غلام من بود. او مرا کشت و تمام دارائیام را هم تصاحب کرد...
⭕در نتیجه روشن شد علاوه بر اینکه تمام دارائی صاحب گاو متعلّق به آن شخص فقیر است، خود صاحب گاو و فرزندانش هم بچّههای غلام پدر او هستند و متعلّق به او میباشند.
💐 امام زمان علیه السّلام هم اینگونه حکم میکند.
📙به نقل از مرحوم دولابی،مصباح الهدی - مهدی طیب
@bachehaeyaseman
☁️🌞☁️
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 19)
🔵قطعه آتش
☑️چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند.
⚡️ با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد.
🌹در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟
نیک جواب داد:
افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند.
🍃نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد....
❄️پس از شنیدن حرفهای نیک مقداری دلم آرام گرفت و سپس با نیک از آنجا دور شدیم.
رفتیم تا به شخصی رسیدیم که دستانش را جلو گرفته و با احتیاط قدمهای کوتاه برمیداشت..
🌼نیک به او اشاره کرد و گفت : این شخص از وقتی از غار بیرون آمده کور شده. آنگاه به یک جاده انحرافی اشاره کرد و گفت:این جاده دنیا پرستان است که او به زودی وارد آن میشود.
⁉️پرسیدم چرا؟ گفت چون دنیا را به آخرت و دنیا پرستان را به مومنین ترجیح میداده است.. این افراد بزرگترین ضرر و زیان را برای خود خریده اند ...
✅دوباره به راه افتادیم. راه مستقیم را به خوبی طی کردیم. گاهی از کسی جلو میزدیم و گاهی دیگران از ما سبقت میگرفتند.. در مسیر خود آدمهای گوناگونی میدیدیم.
🔥آدمهایی که دو زبان داشتند که از دهانشان بیرون زده بود و اتش از آنها زبانه میکشید و میسوزاندشان که به گفته ی نیک اینها دورو و منافق صفت بودند.
🔥همچنین افرادی که اعمال منافی عفت و لذتهای نامشروع را مرتکب شده بودند را در حالی مشاهده کردیم که لگامی از آتش بر دهان آنها زده شده بود و میسوختند.
☄اما از همه زجرآورتر جاده انحرافی زنان بود. این مسیر به بیابانی ختم میشد که زنان بسیاری در آن عذاب میشدند.
🍂عده ای به موهایشان آویزان شده بودند که نتیجه نشان دادن موها به نامحرم بود.
🍂گروهی دیگر از زنان زیر فشار ماموران مشغول خوردن گوشت بدن خود بودند چون اینها در دنیا خود را برای نامحرمان زینت کرده بودند و باعث از هم پاشیدن زندگی های بسیاری شده بودند.
🍂برخی نیز سرشان به شکل خوک و بدنشان به شکل الاغ بود چرا که در دنیا به سخن چینی عادت داشتند.
💥آنچه شگفتی مرا در تمام این صحنه ها بر انگیخته بود این بود که نیک های آنان همگی صدها متر دورتر بودند و از هدایت و کمک به صاحب خود عاجز بودند...
🔵گذرگاه مرصاد
♦️براحتی مسافت زیادی را پیمودیم تا به یک گردنه رسیدیم. در پشت تپه سرو صداهای زیادی می آمد . وقتی به بالای تپه رسیدیم از آنچه دیدم بسیار متعجب شدم و ترس و اضطراب وجودم را فرا گرفت.
✅جاده و بیابانهای اطراف آن پر بود از ماموران الهی و اشخاصی که گیر افتاده بودند.
هرکس قصد عبور از جاده را داشت شدیدا کنترل میشد.
♻️آهسته به نیک گفتم : اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا گذرگاه مرصاد است.
گفتم: گذرگاه مرصاد چیست؟
گفت: محل رسیدگی به حق الناس...اینجا اگر کوچکترین حقی از مردم بر گردنت باشد ازکشتن انسان گرفته تا سیلی و بدهکاری،همه ی اینها باعث گرفتاری تو می شود...
❎بار دیگر بیابان را زیر نظر گرفتم.گروهی در حالیکه زانوی غم بغل گرفته بودند روی زمین نشسته بودند و به واسطه ی سنگینی زنجیری که بر گردن آنها بود قدرت حرکت نداشتند.
عده ای هم پایشان زنجیر شده بود و قدرت حرکت نداشتند.
🌀عده ای نیز بلاتکلیف در بیابان میچرخیدند و حق عبور از جاده را نداشتند.
🔆هراز گاهی صدای ماموران بلند میشد: فلان کس آزاد شد، میتواند برود. آن شخص از شنیدن نامش بسیار خوشحال میشد و بعد از مدتها گرفتاری عبور میکرد.
🌷نیک صورتش را سمت من چرخاند و گفت برویم.
با ترس و دلهره گفتم نمیشود از راه دیگری برویم؟
نیک گفت : هیچ راه فراری نیست همه جا توسط ماموران به دقت کنترل میشود زیرا حق مردم قابل بخشش نیست و خداوند از حق مردم نمیگذرد...
✍ادامه دارد..
@bachehaeyaseman
🌺امام صادق(علیه السلام):
🌼خداوندي كه غير از او خدائي وجود ندارد با صدقه دادن:
غرق شدن، آتش سوزي، ويراني خانه و ديوانگي را از صدقه دهنده دور مي سازد.
@bachehaeyaseman
🔸گاهی هم با سکوتتون با خدا معامله کنید،به جای اوقات تلخی با بقیه...
@bachehaeyaseman
۶۳ شهیدی که در اغتشاشات اخیر با جانشان امنیت آفریدند!
🗣
🛑۶۳ نفر شهید مظلوم رو ضد انقلاب و فراخواناشون کشته...
▪️اون وقت قاتلان این شهدای مظلوم رو جمهوری اسلامی میخواد اعدام کنه،
اپوزیسیون و سلبریتی های دوزاری فاز اشک و زاری و گریه میگیرن!!!
@bachehaeyaseman
بعضیا میگن که عده ای دارن از این حرف حصرت آقا سوء استفاده میکنن و میگن رهبری ترسیده و در برابر حجاب کوتاه اومده!!
مثلا انگار حجاب رو آقا واجب کرده که الان بخواد حلال و مستحب اعلام کنه !!😐
آقا گفت #حجاب #واجبه_شرعیه و #باید باشه اما
اون خانم بی حجاب رو نگید بهش بی دین و ضد انقلاب!چون اینا به هرحال دخترای خودمونن و دلشون متعلق به این نظام و جامعه هست..
🛑 این حرف آقا باعث واکنش های زیادی از طرف خانم های #ضعیف_الحجاب شد و خیلی ها به رهبر ابراز ارادت و علاقه کردن که حرف دلشونو زده..
🔥در حقیقت ضد انقلاب ازین حرف و حرکت خیلی سوخت،از سوزدلش اومد القا کنه که:
با فشارجمهوری اسلامی رو ترسوندیم و در مورد حجاب عقب نشینی کردن!!
همین قدر ساده لوح😄
@bachehaeyaseman