بافتار
چشمانش را میبوسد و دوباره نگاهش میکند، تن بیجانش را به سینهاش میفشارد، انگار که باورش نمیشود که دیگر صدای آن خندهها و صدای «بابابزرگ! بابابزرگ» گفتنها را نخواهد شنید. با دستان پینهبستهاش چشمانش را دوباره به زور باز میکند، شاید اُمیدی در مردمکهای عسلیاش بتواند پیدا کند؛ اما نه! گویا او همبازیشدن با فرشتگان را به ماندن در این دنیا ترجیح داده. آدم مگر میشود از روحش جدا شود؟ شبیه ماهیای که از دریا جدایش کنند، نوهاش را میگذارد روی تخت آمبولانس و از او خداحافظی میکند. همه اینها در عرض چند دقیقه رخ میدهد؛ اما آتشی میشود و دلهای بسیاری را میسوزاند. این تنها یک «آن» از لحظات دردناک و دلسوز جنگ غزه است. آنی که هنرمندان زیادی را متأثر کرده و از این واقعه الهام گرفته و به خلق اثر پرداختهاند. حالا این دو نفر تبدیل به نمادی شدهاند برای مظلومیت کودکان غزه و خونخواری رژیم صهیونیستی. کافی است «روحالروح» لقبی که پدربزرگ، نوهاش را با آن صدا میکرده در اینترنت جستجو کنید، آنگاه خواهید فهمید که دیگر حتی خود این کلمه هویت جدیدی یافته و تبدیل به نمادی شده است. از این نمادها در غزه پر است. لحظاتی که هرکدام نماد رشادت، حماسه، غم، مظلومیت، ایستادگی و ایمان مردم غزه شدهاند.
پیشتر نیز در فرستهای که برخی از آثار «حامد مغروری و همسرش؛ زینب ربانیخواه» را مرور کردیم به این سبک اشاره کردیم. سبکی که تمرکزش بر الهام از تصاویر واقعی است با این تفاوت که در بازسازی هنری، شاهد جزئیات بیشتری هستیم یا تفاسیر شاعرانه و هنرمندانه از آن بهطوریکه گاهی بخشیهایی را در پوستر میبینیم که در تصویر اصلی نبوده و طراح با خیالپردازی آن لحظه، بخشهایی را به آن اضافه کرده است.
در این فرسته یکی از آن لحظات الهامبخش جنگ غزه در یک سال اخیر و پوسترهای متأثر از آن را میبینیم.
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35
این است روایت جنگ
۷ نکته درباره سبک مستندسازی آوینی
🔺رسانه بافتار
🆔https://eitaa.com/joinchat/4285857982C557b3c5b35