نزدیک شب یلدا که میشیم با یه دوراهی سخت مواجه میشم :
۱- برم خونه مامانِ بابام
۲- برم خونه مامانِ مامانم
لانتی هردوطرف به شکل غیرقابل باوری خوش میگذره.
اگه یه روز زنده باشم خوراکیهایی که قایم کردم تا دست ابجیم بهش نرسه رو میخورم.
داوش فندک داری؟
تاتو خونه تنها میشید پارتی میگیرید؟:/ اونوقت من به رفیقام میگم تنهام بیایید پیشم همشون یه گورستونی ق
وقتی به مامانم میگم رفیقم میاد خونمون :
مامانم دو دقیقه یه بار زنگ میزنه میگه تموم کردی درستو؟
اونوقت ماهنو شروع نکردیم:/!