امروز یه خانمه وقتی از مدرسه برمیگشتم اومد باهام حرف زد
تازه اومده بود محلمون چقد دلش پر بود بنده خدا
یه جوری سفره دلشو باز کرد حس کردم دخترشم
نزدیک ۴۵ دقیقه باکسی که نمیشناختمش حرف زدم زن مهربونی بود :))
امروز بغلش کردم و از ته دل بهش گفتم دوسش دارم(: و خودشم میدونه چقد وجودش ارزشمنده برام !💜
داوش فندک داری؟
امروز | 4 دی | شنبه - بچههای کلاس نوتی - بغلکردنش(: - فیلم - خواب - درست کردن شام - رفیقام - نرگس
امروز. | 7 دی | سهشنبه
- رفتن به کلاسِ نوتی
- اومدن به کلاس از پنجره
- زنگ هنر
- بغلکردنش (:💜
- عکسا و فیلمایی که گرفتیم
- پیتزا - کرانچی تند - چیپس
- فیلم ترسناک دیدن
- درس خوندن
- خواب