eitaa logo
baghdad0120
1.2هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5هزار ویدیو
50 فایل
#بسم_الله_قاصم_الجبارین ـــ ـ ـ ـــ🍃 مجموعه سایبری فرهنگی #بغداد٠۱۲٠ تاسیس: جمعه، ۱۳ دی ۱۳۹۸ #قاسم_بن_الحسن را در همه پیام رسان ها دنبال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
baghdad0120
✨ #روز_شمار_دفاع_از_حرم 🕊 #شهید_حسین_سعادت_خواه سردار جاویدالاثر شهید حاج حسین سعادت خواه در روز
🕊 شهید حجت ‌الاسلام والمسلمین مجید محمدی، از اساتید داشگاه آزاد اسلامی واحد شوشتر و نخستین روحانی شهید مدافع حرم این شهرستان است که در سال 1346 دیده به جهان گشود. وی در دوران هشت سال دفاع مقدس در جبهه های حق علیه باطل حضور یافت و به افتخار جانبازی نائل شد. روحانی شهید مجید محمدی پس از حضور در کنار رزمندگان جبهه مقاومت در کشور سوریه در روز 19 بهمن ماه سال 1394 در دفاع از حرم حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید حجت الاسلام والمسلمین مجید محمدی، نخستین روحانی شهید مدافع حرم شوشتر و استاد حوزه و دانشگاه پس از انتقال به ایران همراه با شهید عباس کردانی (کردونی) و سردار شهید علی ‌محمد قربانی فاتح شهرهای نبل و الزهرا در اهواز تشییع و پس از آن به زادگاهش شوشتر انتقال یافت. 🌷 @baghdad0120
از کشته اش هم بترسید این مرد پایانی ندارد ملکی که او امروز دارد حتی سلیمان هم ندارد @baghdad0120
2.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یـادت را قـاب کـرده ام..... گـوشه‌ی دلــ🥀ــــم..... جانا 🍃 @baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم داستان( ) 🍃✨
آن قدر خاکی بود که صورت وموهایش زرد شده بود. یک راست چپاندمش توی حمام. منوچهر خیلی تمیز بود. توی این شش ماه چند بار بیشتر حمام نکرده بود. یک ساعت سرش را می شستم که خاک از لای موهایش پاک شود. یک ساعت و نیم بعد، از حمام آمد بیرون و نشستیم سر سفره. در کیفش را باز کرد و سوغاتی هایی که برایم آورده بود درآورد. یک عالم سنگ پیدا کرده بود به شکل های مختلف. با سوهان و سمباده صافشان کرده بود. رویشان شعر نوشته بود، یا اسم من و خودش را کنده بود. چند تا نامه که نفرستاده بود هنوز توی ساکش بود. گفت: «وقتی نیستم بخوان.»... حرف هایی را که روش نمی شد به خودم بگوید، برایم می نوشت، اما من همین که خودش را می دیدم بیشتر ذوق زده بودم.
صبح همه آمدند خانه ی ما. ناهار خانه ی پدر منوچهر بودیم. از آنجا ماشین بابا را برداشتیم و رفتیم ولی عصر برای خرید عید. به نظرم شلوار لی به منوچهر خیلی می آمد. سر تا پایش را ورانداز کردم و مبارک باشیدی گفتم. برایش عیدی شلوار لی خریده بودم، اما منوچهر معذب بود. می گفت:«فرشته باور کن نمی توانم تحملش کنم.»... چه فرق هایی داشتیم! منوچهر شلوار لی نمی پوشید؛ ادوکلن نمی زد. من یواشکی لباس های او را ادوکلنی می کردم. دست به ریشش نمی زد، همیشه کوتاه و آنکادر شده بود، اما حاضر نبود با تیغ بزند. انگشتر طلایی را که پدرم سر عقد هدیه داده بود. دستش نمی کرد. حتی حاضر نشد شب عروسی کراوات بزند، اما من این چیزها را دوست داشتم. مادرم میگفت: الهی بمیرم برای منوچهر که گیر تو افتاده؛ و دایی حرفش را تایید کرد. من از این که منوچهر این همه در دل مادر و بقیه فامیل جا باز کرده بود قند در دلم آب می شد. اما به ظاهر اخم کردم و به منوچهر چشم غره رفتم و گفتم: وقتی من را اذیت می کند که نیستید ببینید.... 🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات ⏪ادامه دارد.....✍ ☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف 💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠 @Baghdad0120
2.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زمستان خسته شد از بی بهاری جهان می لرزد از این بی قراری بیا آقا ...🍃 یا‌رَبیعَ‌ألأَنام @baghdad0120
┄┅┅┅┅❁💛❁┅┅┅┅┄  https://rubika.ir/joinc/BDFIHDHB0DXSBVHCNWNYSCLZPPMTWYHF
« خدایا امید آن دارم که سرخی خونم،سیاهی گناهانم را غسل دهد و پاک شدن از گناه موجب آن شود که در جمع شهدای اسلام سرافکنده نباشم» @baghdad0120
رایحه حجابت اگر چه دل از اهل خیابان نمی‌برد ... اما بدجور خدا را عاشق می‌کند.🦋 @baghdad0120