گفت:« من مانع درس خواندن
و کار کردن و فعالیت هایتان
نمی شوم به شرطی که شما هم مانع نشوید.»
گفتم: اول بگذارید من تاییدتان کنم، بعد شرط بگذارید.
تا گوش هاش قرمز شد چشمم افتاد به آیینه ی ماشین.
چشم هاش پر اشک بود.
طاقت نیاوردم.
گفتم: اگر جوابتان را بدهم،
نمی گویید چقدر این دختر چشم انتظار بود؟
از توی آیینه نگاه کرد.
گفتم: من خیلی وقت است منتظرم شما این حرف را بزنید.
باورش نمی شد.... .
قفل ماشین را باز کرد و من پیاده شدم.
سرش را آورد جلو و پرسید
«از کی؟»
گفتم: از بیست و یک بهمن تا حالا.
گل از گلش شکفت.
پایش را گذاشت روی گاز و رفت، حتی یادش رفت خداحافظی کند.
خنده ام گرفت و پیش خودم گفتم:
اصلا چرا این حرف را بهش گفتم؟
فقط می دانستم اگر پدرم بداند خیلی خوشحال می شود؛
شاید خوشحال تر از خودم
.
⚜بسمـ الله الرحمن الرحیم ⚜
#قسمت_ششم
شانزده سال بیشتر نداشتم،
چنین چیزی در خانواده نوبر بود.
مادرم بیست سالگی ازدواج کرده بود. هر وقت سر وکله ی خواستگار پیدا می شد.
می گفت: دخترهایم را زودتر از بیست و پنج سالگی شوهر
نمی دهم.
این جور وقتا می گفتم:
ما را شوهر نمی دهد برویم سر زندگیمان!
و می زدم روی شانه ی مادرم که اخم هایش بهم گره خورده بود؛
و می خنداندمش.
هر چند این حرف ها را به شوخی می زدم اما حالا که جدی شده بود ترس برم داشته بود.
زندگی مسئولیت داشت و من کاری بلد نبودم.
حتی غذا درست کردن بلد نبودم. اولین غذایی که بعد از عروسیمان درست کردم، استانبولی بود.
از مادرم تلفنی پرسیدم.
شد سوپ.
آبش زیاد شده بود؛
کاسه کاسه کردم گذاشتم سر سفره،
منوچهر می خورد و به به و چه چه می کرد.
خودم رغبت نکردم بخورم.
روز بعد، گوشت قلقلی درست کردم.
شده بود عین قلوه سنگ. تا من سفره را آماده کنم، منوچهر چیده بودشان روی میز و با آن ها تیله بازی می کرد.
قاه قاه می خندید،
می گفت:
«چشمم کور، دنده ام نرم. تا خانم آشپزی یاد بگیرد، هرچه درست کند می خوریم. حتی قلوه سنگ.»
و می خورد.
به من می گفت:
« دانه دانه بپز، یک کم دقت کن، یاد می گیری.»
روزی که آمدند خواستگاری،
پدرم گفت:
نمی دانی چه خبر است پدر و مادر منوچهر آمده اند خواستگاری تو.
خودش نیامد.
پدرم از پنجره نگاه کرده بود.
منوچهر گوشه اتاق نماز
می خواند.
مادرم یک هفته فرصت خواست
تا جواب بدهد.
من یک خواستگار پول دار تحصیل کرده داشتم،
ولی منوچهر تحصیلات نداشت،
تا دوم راهنمایی خوانده بود و رفته بود سر کار.
توی مغازه مکانیکی کار می کرد؛
خانواده متوسطی داشت،
حتی اجاره نشین بودند.
هرکس می شنید می گفت:
تو دیوانه ای، حتما می خواهی بروی توی یک اتاق هم زندگی کنی؛ کی این کار را می کند.!؟
خب من آنقدر منوچهر را دوست داشتم که این کار را می کردم.
یک هفته شد، یک ماه.
.ما هم را می دیدیم،
منوچهر نگران بود برای هر دویمان سخت شده بود این بلاتکلیفی. بعد از یک ماه صبرش تمام شد.
گفت:
« من می خواهم بروم کردستان، بروم پاوه، لااقل تکلیفم را بدانم. من چی کار کنم فرشته؟»...
منوچهر صبور بود بی قرار که
می شد منم بی طاقت می شدم.
با خانواده ام حرف زدم. دایی هام زیاد موافق نبودند.
گفتم: اگر مخالفید با پدرم
می رویم محضر عقد می کنیم.
خیالم از بابت او راحت بود.
آنها که کاری نمی توانستند بکنند. به پدرم گفتم:
نمی خواهم مهریه ام بیشتر از یک جلد قرآن و یک شاخه نبات باشد.
اما به اصرار پدر برای اینکه فامیل حرفی نزنند،
به صد و ده هزار تومان راضی شدم.
پدر منوچهر مهریه ام را کرد صد و پنجاه هزار تومان.
عید قربان عقد کردیم؛
عقد وارد شناسنامه ام نشد که بتوانم درس بخوانم.
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
#Baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید سلیمان : عظمت آن چیزی که انسان براش قربانی میشود،مهمتر از خود قربانی است. #امام_حسین عظیم است اما اعظم از امام حسین اون چیزی است که امام حسین برای اون قربانی شد.
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شب_جمعه_است_هوایت_نکنم_میمیرم
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جسم لاله گون تو
دارد روضه هایی...
حاج قاسم کجایی؟!!!!
بوقت حاج قاسم ۰۱:۲۰ 💔
#ساعت_عاشقی
#به_وقت_پرواز
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر آرزوی شهادت دارید اگر دوست دارید شهید شوید اول باید #شهیدانه زندگی کنید ، تا به آن مقام والای شهادت نائل شوید . مثالش مانند کسی است که اول باید علم بیاموزد ، بعد تلاش کند بعد عالم شود . پس شهادت تنها #آرزو نیست که هر وقت خواستی به آن دست پیدا کنید ، باید تلاش کنید ، برای آن بجنگید آن هم با شیطان نفس ات ، به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید تا به سر منزل مقصود برسید . بله درسته : پس اول برای شهید شدن باید اعمال و زندگیمان رو درست کنیم تا به آن مقام والای شهادت که عاقبت بخیری در دنیا و آخرت است برسیم.
#شب_آرزوها
#ساعت_عاشقی
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
#ساعت_عاشقی
امشب تو را چگونه آرزو کنم که برگردی💔
به مناسبت شب #لیلة_الرغائب
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
t.me/baghdaad0120
✨
#حدیث_روز
🌱 امام محمدباقر(علیهالسلام) :
مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهلِهِ زیدَ فیعُمُرهِ.
📚منبع : تحفالعقول، ص ٣٠٥
کسی که با اهل و خانوادهاش خوشرفتار باشد عمر طولانی خواهد داشت.
Imam Muhammad Baqir(pbuh) said:one who treats his family well will have a long life.
#حديث #اهلبیت #امام_زمان #حدیث_گرافی #shia #imamali #yaali #yahussain #imamzaman
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120