سخنش باتو ...!
...دنیا بدون شهدا و لگد کردن خون شهدا از مردن برای من سخت تر بود وقتی برادر به برادر رحم نمی کند،حجاب ها به بهانه آزادی رعایت نمی شوند.شکم ها از حرام پر می شود وهمه وهمه مهدی (عج) فاطمه را تنها گذاشته اند دیگر نمی توانم دنیا را تحمل کنم.
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad012
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج قاسم:
همت قبرش در شهرضاست
اما امروز در همه دیدگان
با معرفتی که او را
می شناسنـد یا نمی شناسند
او دفنه و حضور داره
در همه ی قلوب
#حاج_همت
#شهید_همت
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
🍃✨
#صبر بسیار بباید #پدر پیر فلک را
تا دگر #مادر گیتی چو تو #فرزند بزاید
#قاسم_بن_الحسن
#عزیز_ملت
#hero
@baghdad0120
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار
✨سلام علیکم✨
هرشب با رمان های
عاشقانه های شهدایی🌷
در خدمتتون هستیم
#قسمت_سی_ویک
داستان( #مجـیـــر )
🍃✨
💎بسم الله الرحمن الرحیم💎
📝 #قسمت_سی_ویک
#مجـیـــر
کناره گیر شده بود و کم حرف تر.
کارهای سفر را کرده بودیم،
بلیت رزرو شده بود.
منتظر ویزا بودیم.
دلش می خواست قبل رفتن دوستانش را ببیند و خداحافظی کند...
گفتم : معلوم نیست کی می رویم.
گفت:«فکر نمی کنم ماه شعبان به آخر برسد.
هر چه هست توی همین ماه است.»...
بچه های لجستیک و ذوالفقار و نیروی زمینی را دعوت کردیم.
زیارت عاشورا خواندند و نوحه خوانی کردند.
بعد از دعا، همه دور منوچهر جمع شدند. منوچهر هی می بوسیدشان.
نمی توانستند خداحافظی کنند.
می رفتند، دوباره برمی گشتند، دورش را می گرفتند.
گفت:«با عجله کفش نپوشید.»
صندلی آوردم.
همین که خواست بنشیند، حاج آقا محرابیان سرش را گرفت و چند بار بوسید.
بچه ها برگشتند.
گفتند: بالاخره سر خانم مدق هوو آمد.
گفتم: خدا وکیلی منوچهر، من را بیش تر دوست داری یا حاج آقا محرابیان و دوستانت را؟
گفت:«همه تان را به یک اندازه دوست دارم.»
سه بار پرسیدم و همین را گفت.
نسبت به بچه های جنگ این طور بود.
هیچ وقت نمی دیدم از ته دل بخندد،
مگر وقتی آن ها را می دید.
با تمام وجود بوشان می کرد و
می بوسیدشان.
تا وقتی از در رفتند بیرون، توی راهرو ماند که ببیندشان.
روزهای آخر منوچهر بیش تر حرف می زد و من گوش می دادم.
می گفت:«همه ی زندگیم مثل پرده ی سینما جلوی چشمم آمده.»
گوشه ی آشپزخانه تک مبلی گذاشته بودم.
می نشست آن جا.
من کار می کردم و او حرف می زد.
خاطراتش را از چهل سالگی تعریف
می کرد......
منوچهر هوس کرده بود با لثه هاش بجود.
سال ها غذایش پوره بود،
حتی قورمه سبزی را که دوست داشت برایش آسیاب می کردم. تا بخورد.
اما آن روز حاضر نبود پوره بخورد.
جگرها را دانه دانه سرخ می کردم
و می گذاشتم دهانش.
لپش را می کشیدم و قربان صدقه ی
هم می رفتیم.
دایی آمده بود بمان سر بزند.
نشست کنار منوچهر
گفت:این ها را ببین عین دو تا مرغ عشق می مانند.
از یک چیز خوشحالم و تاسف
نمی خورم؛
که منوچهر را دوست داشتم و بهش می گفتم...
از کسی هم خجالت نمی کشیدم
منوچهر به دایی
گفت:«یک حسی دارم، اما بلد نیستم بگویم. دوست دارم به فرشته بگویم از تو به کجا رسیده ام، اما نمی توانم.»
دایی شاعر است.
به دایی گفت:
«من به شما می گویم. شما شعر کنید، سه چها روز دیگر که من نیستم، برای فرشته از زبان من بخوانید.»
دایی قبول کرد، گفت: می آورم خودت برای فرشته بخوان.
منوچهر خندید و چیزی نگفت.
بعد از آن نه من حرف رفتن می زدم،
نه منوچهر.
اما صبح که بیدار می شدم به قدری فشارم می آمد پایین که می رفتم زیر سرم.
من که خوب می شدم،
منوچهر فشارش می آمد پایین.
ظاهرا حالش خوب بود حتی سرفه
نمی کرد.
فقط عضلات گردنش می گرفت و غذا بالا می آورد.
من دلهره و اضطراب داشتم.
انگار از دلم چیزی کنده می شد،
اما به فکر رفتن منوچهر نبودم.....
🌸 شادی روح حضرت زهرا (س) صلوات
⏪ادامه دارد.....
☑️ زندگی واقعی یک شهید در ساعات مختلف
💠اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً💠
@Baghdad0120
#یاران_گمنام_شهید_سلیمانی
#رمان_جذاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طاقتم طاق شد و از تو نيامد خبری
جگرم آب شد و از تو نيامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت ميگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نيامد خبری
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
✨
#امام_على عليه السلام:
إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ فَرَضَ في أموالِ الأَغنِياءِ أقواتَ الفُقَراءِ، فَما جاعَ فَقيرٌ إلاّ بِما مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَاللّهُ تَعالى سائِلُهُم عَن ذلِكَ
ــــــ
همانا #خداى_سبحان روزى فقيران را در اموال توانگران واجب فرموده؛ و هيچ فقيرى #گرسنه نمى ماند، مگر آن كه توانگرى از وى بهره برده است. و خداى تعالى توانگران را از اين، بازخواست خواهد كرد
#نهج_البلاغه حکمت328
#حدیث_روز
#قاسم_بن_الحسن
@baghdad0120
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غرور، تکبر، نخوت
آفت هرگونه
اثرتربیتی واخلاقی
وهرگونه مسئولیتی ست
#سردار_سلیمانی
#قاسم_ابن_الحسن
@baghdad0120
baghdad0120
🍃همراهان بزرگوار ✨سلام علیکم✨ هرشب با رمان های عاشقانه های شهدایی🌷 در خدمتتون هستیم #
🍃همراهان بزرگوار
✨سلام علیکم✨
هرشب با رمان های
عاشقانه های شهدایی🌷
در خدمتتون هستیم
#قسمت_سی_ودو
داستان( #مجـیـــر )
🍃✨