هدایت شده از مهارت رسانه
⬅️ جوانِ مردم نشسته از سر بیکاری داره در حال بازی کردن با یه بازی توی گوشیش، به بدبختیها و بیپولیهاش فکر میکنه و چیزایی که توی اینستاگرامِ اسراییلی علیه نظام، دین و مردمش دیده رو توی ذهنش مرور میکنه که یهو! یه متن نمایش داده میشه روی گوشیش!:
«نیاز به کارمند اطلاعاتی است
به کاندیدای مناسب پیشنهاد شغلی با مزایای عالی و حقوق بینهایت بالا را میدهیم.»
🔺با خودش فکر میکنه حالا که از بیکاری زیر بار این همه مشکل هستم! و همهش هم که تقصیر نظام و دینه!!! خب این کار رو هم امتحان کنم که با حقوق بینهایت بالاش، زندگیمو زیرورو میکنه!…
🔺پیام میده و باهاش ارتباط میگیرن و یهو! میبینه داره از #مهسا_امینی خونخواهی میکنه و شهر و قرآن و پرچم کشورشو آتیش میزنه و… بازداشت میشه و چند روز بعد میشینه جلو دوربین و میگه گول خوردم و پشیمونم و قِصَّ علی هذا!
1️⃣ اینکه چرا این همه دستگاه اطلاعاتی و امنیتیِ کشور در تمام مراحل «پختوپز مغزی تا جذب»، ملت رو بیپناه توی فضای مجازیِ ول، رها کردن و این که متوجه این نیستند که «علت همچنان معلولساز است»! واقعاً جای سؤال داره…
2️⃣ سؤال بعدی هم اینه که اگه گوگل برای تبلیغات فارسی در جغرافیای ایران از وزارت ارشاد مجوز کانون آگهی و تبلیغات نگرفته و مالیات و عوارض نمیده، چرا تبلیغات هوشمندش بسته نمیشه؟
🔺آیا کانون تبلیغاتی و امکانات ایرانی برای تبلیغات کم داریم؟ یا مافیای ثروتمند و گویا قدرتمندی پشت گوگل است که نمیگذارد یکی از رگهای حیاتیاش در ایران قطع شود؟!
روحالله #مومن_نسب ✍️
کامران قاسمپور نماینده وزن 92 کیلوگرم کشورمان در فینال مسابقات برابر جیدن کاکس از آمریکا با نتیجه 2 بر 0 به پیروزی رسید و قهرمان شد👏👏👏👏
@insta_enghelabi
6.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 عاقبت زندگی بعضیا ذهن آدم رو به هم میریزه!!!
شایدم خوبه که بدونیم
خوبه که به دیگران هم بگیم تا بدونن
نمیدونم دنیا با خودش چند چنده😱
من با خودم دارم چه کار میکنم😳
اصلا فکر میکنم یا نه🧐
🔴#منشور
@saheleroman
گشت ارشادو خاتمی اولین بار اورد از همان روز نقشه اینروزو کشیده بود
سرش شکست اما سر شکسته نشد!
سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۲ ب.ظ
سرش باند پیچی شده بود. پس گردنش جای خراش های ممتد، خودنمایی میکرد. کبودی دستها از پیراهن آستین کوتاهش نمایان بود.
چند نفر ریخته بودند روی سرش. با سنگ و چوب او را می زدند. زمین می افتاد و بلند می شد. آخرین سنگ را دختری بیست و چند ساله به سرش کوبید که دیگر نقش خاک شد و اگر دوستانش نمی جنبیدند معلوم نبود چه فاجعه ای انتظارش را می کشید.
اینها را تعریف می کرد با لبخند ملیحی که روی صورتش نقش بسته بود.
دوباره آمده بود وسط بچه ها؛ درست یک شب بعد از کتک سنگینی که خورده بود. دلش نیامد بچه ها را تنها بگذارد. همان شب یکی از اوباشی که ناجوانمردانه به او حمله کرده بود دستگیر شد. گفت می روم رضایت می دهم؛ جوان بود و فریب خورد و غلطی کرد. کاش بفهمد که اعتراض با اغتشاش و تخریب اموال مردم و حرف شنوی از دستگاه دشمن تفاوت دارد.
شغلش را پرسیدم. کارگری ساده و موقت بود. گفت فکر نکنید اوضاع به کام من است که به میدان آمده ام. نیروی هیچ نهاد و ارگانی نیستم. بسیجی ام. درد کشیده ام و به خیلی از کاستی ها و بی عدالتی ها اعتراض دارم؛ اما خون شهدا و آبروی نظام و اسلام خط قرمز من است. ما مجیز گوی مسئولین نیستیم. هدف ما دفاع از آرمانهای امام و آقا و شهداست که در هیاهوی غفلت مردم و مسئولان در حال فراموشی است. این انقلاب را ساده به دست نیاورده ایم که راحت از دست بدهیم.
ashkeatash.blog.ir
هدایت شده از جمعیت مطالبه گری شهرستان بابل
http://akhr.ir/9294339
رجزخوانی زیبای یک جوان در تجمع دیروز میدان انقلاب
سلام بر مسول امر به معروف شهرمان سبزار اقای شبیری گرامی
این دستور را در مدارس اماکن اداری ارسال کردن ما چادری ها بر این امر که شال وروسری را چراغ سبز کردن تا کسانی که با مقنعه توان فکول گذاشتن ندارند و قشنگ وتمیز در نمیاد حالا راحت کردن روسری و شال را قرار دادن رسمی کردن که حسابی در خود نمایی بد حجابهای عزیز راحتر بتوانند ابراز عقیده عملی ن به حجاب را ب نمایش بگذارند بانوان باید یک اعتراض تنظیم و ب مسولین بدهند اقای شبیری ما به دفتر شما وامام جمعه محترم می رویم اعتراض مکتوب می دهیم تا فقط کلمه مقنعه نوشته شود ن شال وروسری ابزاری شود محیطهای اداری را ب گند بکشند