سردار بدر مهدي باكري
گفتم: كجا؟ گفتا: به خون
گفتم كه كي؟ گفتا: كنون
گفتم: چرا؟ گفتا: جنون
گفتم: مرو ... خنديد و رفت ...
تولد و كودكي
به سال 1333 . ه ش در شهرستان مياندوآب در يك خانواده مـذهبي و باايمـان متولـد شـد . در دوران كـودكي،
مادرش را – كه بانويي باايمان بود – از دست داد . تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در اروميه به پايان رسانيد و
در دوره دبيرستان (همزمان با شهادت برادرش علي باكري به دست دژخيمان سـاواك ) وارد جريانـات سياسـي
. شد
#ادامه_دارد.......
@bakeri_channel
🌸باران #شدیدی ...
در تهـران باریده بود ؛
خیابان ۱۷ شهریور را آب گرفته بود
🌸چند #پیرمرد میخواستند به سمت دیگر
خیابان بروند مانده بودند چه کنند !
🌸همان موقع #ابراهـیم از راه رسید،
پاچهی شلوار را بالا زد
با کول ڪردن پیرمردهــا،
آنها را به طرف دیگر خیابان برد!
🌸ابراهـیم ...
از این کارها #زیاد انجام میداد !
هدفی هم جز #شڪستن_نفسِ خودش
نداشت! مخصوصا زمانی که خیلـی
بینِ بچه هـا #مطرح بود
سرداران شهید باکری
فعاليتهاي سياسي – مذهبي
پس از اخذ ديپلم با وجود آنكه از شهادت برادرش بسيار متاثر و متالم بـود، بـه دانشـگاه راه يافـت و در رشـته
مهندسي مكانيك مشغول تحصيل شد . از ابتداي ورود به دانشگاه تبريز يكي از افراد مبارز اين دانشگاه بـود او .
برادرش حميد را نيز به همراه خود به اين شهر آورد .
شهيد باكري در طول فعاليتهاي سياسي خود (طبق اسـناد محرمانـه بدسـت آمـده ) از طـرف سـازمان امنيـت
آذربايجان شرقي (ساواك) تحت كنترل و مراقبت بود .
پس از مدتي حميد را براي برقراري ارتباط با ساير مبارزان، به خارج از كشور فرستاد تا در ارسـال سـلاح گـر م
براي مبارزين داخل كشور فعال شود .
شهيد مهدي باكري در دوره سربازي با تبعيت از اعلاميه حضرت امام خمينـي ) ره( – در حـالي كـه در تهـران
افسر وظيفه بود – از پادگان فرار و به صورت مخفيانه زندگي كرد و فعاليتهاي گوناگوني را در جهـت پيـروزي
انقلاب اسلامي نيز انجام داد .
پس از پيروزي انقلاب اسلامي
بعد از پيروزي انقلاب و به دنبال تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بـه عضـويت ايـن نهـاد در آمـد و در
سازماندهي و استحكام سپاه اروميه نقش فعالي را ايفا كرد . پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگـاه انقـلاب
اروميه شد . همزمان با خدمت در سپ اه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار اروميه نيز خدمات ارزنده اي را از خود به
يادگار گذاشت .
ازدواج شهيد مهدي باكري مصادف با شروع جنگ تحميلي بود . مهريه همسرش اسـلحه كلـت او بـود . دو روز
بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مس ئوليت جهـاد سـازندگي
استان، خدمات ارزندهاي براي مردم انجام داد .
شهيد باكري در مدت مسئوليتش به عنوان فرمانده عمليات سپاه اروميه تلاشـهاي گسـترده اي را در برقـراري
امنيت و پاكسازي منطقه از لوث وجود وابسـتگاه و مـزدوران شـرق و غـرب انجـام داد و بـه رغـم فعاليتهـاي
شبانهروزي در مسئوليتهاي مختلف، پس از شروع جنگ تحميلي، تكليف خويش را در جهـاد بـا كفـار بعثـي و
متجاوزين به ميهن اسلامي ديد و راهي جبهه ها شد
#ادامه دارد.................
@bakeri_channel
🌹🌹🌹
امنیّت، در شمار نعمت های درجه ی اوّل پروردگار است. اگر امنیّت در کشوری وجود داشت، امکان پیشرفت علمی، پیشرفت عملی، پیشرفت اخلاقی و پیشرفت انسانی در آن کشور وجود خواهد داشت؛ امّا اگر امنیّت نبود، هیچ کدام از اینها امکان پذیر نیست یا بسیار دشوار است.🌹
🌷مقام معظم رهبری🌷
🔰شهید معز غلامی در جریان #فتنه ۸۸ مجروح شد و بعد از حضور در #عراق و #سوریه در وصیت نامه اش به ما تذکر می دهد:
📝 در شرایط بد اجتماعی و اقتصادی نیز #رهبر عزیزمان را تنها نگذارید.
🌷 #شهید_حسین_معز_غلامی
در آرزوی شهادت
بهار سال 1361 عمليات بيت المقدس (فتح خرمشهر) ؛در شب حمله حالت فوق العادهاي داشت .غسل شهادت نيز انجام داده بود.در اولين مرحله عمليات از سوسنگرد حركت كرديم به طرف محور عملياتي پادگان حميد، چون ساعت شروع عمليات نزديكي هاي صبح بود، در محلي دستور استراحت دادند. بعد از استراحت دوباره حرکت کردیم و مدتي بعد توقف نموديم. من بي سيم چي فرمانده گردان (شهيد غروبي) بودم. در توقف بعدي پرسيدم آقا رحيم پس كي مي رسيم به خط. عمليات كي شروع مي شود. با صراحت كلام گفتند بعد از 20 دقيقه معلوم مي شود كي سر سفره خدا خواهد نشست. هنوز خورشيد طلوع نكرده بود كه آقا رحيم نشست سر سفره اي كه فقط خودش مي دانست در آن سفره چه ها چيده اند.
#سردار_شهید_رحیم_غروبی
@bakeri_channel