سرداران شهید باکری
🌷 #شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
🍃ولادت : ۶۵/۱۰/۲۱ - کرمان
🍂شهادت : ۹۶/۱۱/۵ - بوکمال سوریه
🍁آرامگاه : گلزار شهدای کرمان
🌸به #نماز_اول_وقت اهمیت می داد و اگر کسی #غیبت می کرد با یک نکته طنز و #شوخ_طبعی که داشت حرف رو عوض می کرد.
🌺بخشی از #حقوق خود را به افراد #نیازمند اختصاص داده بود
🌼در آخرين مكالمه بيسيمی اش بعد از #مجروح شدنش گفت سلام من رو به آقا برسونيد که بعد از گفتن این جمله به وی #تیر_خلاص شلیک شد.
سرداران شهید باکری
#راوی_خواهرگرامی
#شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
غلامرضا زمان تولد پسرش سوریه بود. بعد از به دنیا آمدن پسرش به همسرش پیغام داد عکس فرزندم را برایم نفرست، میترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابستهاش شوم.
شهیدی که از دختر شیرینزبان شش ساله و نوزاد هشت ماههاش دل کند تا به گفته خودش کار حضرت زینب (س) بر زمین نماند و به «هل من ناصر ینصرنی» اختالحسین لبیک گفته باشد.
#روحمان_بایادش_شاد
#سالروز_شهادت
سرداران شهید باکری
با خنده گفتمش :
بہ سلامت ، سفر بخیر
وقتی ڪہ رفت ، از تو چہ پنهان
دلم گرفت . . .
🌷تاریخ ولادت : ۱۳۶۵/۱۰/۲۱
🌷محل ولادت : کرمان
🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۱۱/۵
🌷محل شهادت : صالحیه_سوریه
#فرمانده بسیجی گردان ضدزره
#پاسـدار_مدافع_حـرم_شهـید_غلامرضا_لنگریزاده
#سالـروز_شهـادت
سرداران شهید باکری
💠مادر بزرگوار شهید احمد شمسی پور :
🍃🌸پسرم در وصیتنامه اش نوشته بود؛
اگر شهید شدم من را در کنار پدرم در شهریار دفن کنید و به علی بگویید اسلحه من را زمین نگذارد و امام را تنها نگذارید،
لباس بسیجی ام را نیز به خواهرم بدهید.
همرزمانش گفتند با اصابت تیر به #پهلو به شهادت رسید.
گمنام ماند و در ایام فاطمیه تشییع شد.!!
🍃🌸 خدا را شاکر هستم که باشکوه دفن شد و یک قبر هم به عنوان یادبود در شهریار کنار مزار پدرش ساختیم اما مزار پسرم را در قزوین دست نمیزنیم چون دوره گمنامی خود را طی کرده است و مهم این است که روح او را پیش خود داریم، شاید به این کار راضی نباشد.
در این 33 سال محکم شده ام و همیشه شبها گریه میکنم اما نمیگذارم کسی متوجه شود.
امسال که با کاروانهای راهیان نور به مناطق عملیاتی رفتم هنگام دعا کردن در دوکوهه به پسر #شهیدم گفتم : امسال دیگر آمده ام ببرمت، چند بار من آمدهام و تو نیامدی و باید تو را پیدا کنم."
به یاد دارم زمان جنگ و موشک باران به پشت بام رفته بودم و میگفتم که اشکال ندارد جنگ طولانی شود ولی دعا میکردم برای امام خمینی(ره) اتفاقی نیفتد.
🍃🌸یک زمانی میگفتم چرا از بچه من هیچ نشانی نیست و وقتی به یاد #حضرت_زهرا(س) میافتادم، آرام میشدم. هر زمان که شهید میآوردند میرفتم و همیشه دنبال پسرم می گشتم.
همیشه می گفتم خدایا انقدر صبر بده که پیروز باشم.