eitaa logo
بلد طیّب/منان رئیسی
15.5هزار دنبال‌کننده
324 عکس
299 ویدیو
17 فایل
کانال دکتر منان رئیسی نماینده مردم شریف استان قم در مجلس شورای اسلامی عضو هیات علمی و دانشیار معماری دانشگاه قم مدیر پژوهشکده شهرسازی اسلامی عضو سابق شورای معاونین شهرداری تهران و رئیس سابق مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران ارتباط: m.raeesi@qom.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
ما ناسازگاریم نه آن‌ها !! 🔹واقعیت آن است که وقتی در شهر قدم می‌زنید، یا به مدرسه و دانشگاه می‌روید، یا در خانه استراحت می‌کنید، یا با تکنولوژی سر و کار دارید، یا ورزش می‌کنید، یا ساعات زیادی از روز را در محل کار سپری می‌کنید، خرید که می‌کنید و... همه و همه را در جهانی مدرن سیر کرده‌اید؛ نه منزل، نه محل کار و ساختار اداری، نه محیط‌های فراغت، نه شهر، نه مکان‌های آموزشی و نه فضای جدیدی که به صورت مجازی بخشی از زندگی را در چنبره خود گرفته، هیچ‌یک به شما شیوه‌ی زندگی مبتنی بر سنت، دین و بوم‌وبر خودتان را تقدیم نمی‌کنند. این‌ها همه، مملو از آموزه‌هایی است که زندگی را سرشار از دنیا و دنیاپرستی کرده‌اند. 🔹واقعیت آن است که هرکس، حجاب بر سر و تن دارد و هرآن‌کس که خداباور است، در حال مقاومت علیه وضع سکولارِ همه‌جایی شده است. بی‌حجابی و بی‌حیایی، بخش جدی این شهر و این ساختارهاست. و واقعیت آن است که بی‌حجاب‌ها و دنیاباوران بر مشی طبیعیِ ساختارها و وضع موجود و سبک زندگی هدیه شده به آن‌ها رفتار می‌کنند! آن‌ها، فقط همراهند! ساختارهای کلان نه تنها تمنایی برای اجرای حکم خدا ایجاد نکرده‌اند، بلکه با مداومت و کثرت در سبک زندگی، در تمنای انسان مدرن جایی برای خداباوری نیست... @azmanegasht پی‌نوشت: بی‌حجابی‌ها و بدپوششی‌های موجود در کلانشهرهای معاصر، محصول ساختارهایی است که این وضعیت فرهنگی، نتیجه طبیعی آن است: "قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِه: بگو هر كس بر حسب ساختار خود عمل مى‌كند" (اسرا/۸۴). اگر می‌خواهیم وضعیت فرهنگی فعلی را اصلاح کنیم بیش و پیش از آنکه به فکر بگیر و ببند بانوان بی‌حجاب باشیم (که البته در جای خودش برای ساختارشکنان لازم است) بایستی به فکر بگیر و ببند مسئولانی باشیم که در حال ترویج و تثبیت این ساختارهای کلان و سکولار در نظام مدیریتی کشور ما هستند. آنچه اصل و ریشه منکر است، اقامه منکر است و نه ارتکاب منکر و آنچه مسلّم است، مرتکبان منکر، قربانی سیاست‌های اقامه دهندگان منکر هستند. عجیب این است که غالبا این قربانیان را سرزنش می‌کنیم و آن قربانی کنندگان را رها و بلکه ارتقا ! @baladetayyeb
علم یا لاشه علم؟! 🔹بیشترین نرخ طلاق در میان روانپزشکان با حدود ۵۰ درصد است، یعنی همان کسانی که باید به ما کمک کنند تا به زندگی بازگردیم و از آسیبهایی همچون طلاق در امان بمانیم! بیشترین آثار کالبدی نامتجانس با فرهنگ ما نیز توسط معماران و شهرسازان طراحی شده است یعنی دقیقا توسط همان کسانی که باید به ما کمک کنند تا شهرهای باهویت‌تری داشته باشیم! در بسیاری از علوم دیگر نیز همین تناقض مشاهده می‌شود. مشکل کجاست؟ ایسم‌های میان تهی و وارداتی همچون سکولاریسم و لیبرالیسم و ... با نظام علمی و آموزشی ما چه کرده است که آن را اینقدر از درون تهی کرده است؟! علم منقطع از مبدا و مقصد، لاشه علمی است که حتی نمی‌تواند یاریگر عالمان همان علم نیز باشد تا چه رسد به سایر مردم. 🔹"قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا: بگو آيا شما را از زيانكارترين مردم آگاه گردانم؟ [آنان‌] كسانى‌اند كه كوشش‌شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى‌پندارند كه كار خوب انجام مى‌دهند" (کهف/ ۱۰۳ و ۱۰۴). حلقه مفقوده این نظام شِبه علمی برای ارتقاء لاشه علم‌ به علم‌، توجه به مبدا و مقصدی است که در علوم رایج تقریبا هیچ محلی از اِعراب ندارد: "هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چيزى داناست" (حدید/۳). @baladetayyeb
منزل یا مسکن؟! 🔹در ادبیات محاوره‌ای وقتی که می‌خواهیم از محل سکونت خود صحبت کنیم از واژه منزل استفاده می‌کنیم مثل این جملات: بفرمایید منزل خدمتتان باشیم، منزل خودتان است و ...؛ اما معنای لغوی منزل چیست؟ لغت‌نامه‌ها منزل را چنین تعریف کرده‌اند: "جای فرودآمدن لیکن اکثر به معنی جایی مستعمل است که مسافران به جهت خواب و آرام در آن فرود آیند". یعنی دقیقا شبیه به همین کارکردی که این روزها خانه‌های ما دارند؛ مکانی برای محل فرود موقت و خواب شبانه برای ما مسافرانِ معابر و خیابانهای شهرها و نه مکانی برای زندگی با تمام ابعاد و وجوه مختلف آن. 🔹این تقلیل کارکرد خانه از محل زندگی به مکان صرفا خواب، از نتایج مانیفست معماری و شهرسازی مدرن و تفکیک شهر به سه پهنه مجزا برای اقامت، کار و تفریح است؛ به نحوی که مسکنی که تا قبل از آن، هم محل اقامت بود و هم محل کار و تولید و هم محل تفریح، به منزلی برای صرفا اقامت و خواب شبانه فروکاهیده شد. و بدیهی است که مکانی که صرفا محل خواب است دیگر نه نیازی به حیاط دارد و نه احتیاجی به حوض و درخت؛ همین قوطی کبریتهای کپسولی که در کلانشهرها می‌سازیم به خوبی از عهده وظیفه خواب کردن ما برمی‌آیند. اما برخلاف منزل که مکان نزول موقت است، مسکن به معنای محل سکون و قرار است؛ چنانچه قرآن کریم نیز از واژه مسکن به عنوان خانه تراز تعبیر می‌فرماید: لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَة جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَال (سبا/۱۵) و در جای دیگر، صفت خانه مطلوب را سَکَن معرفی می‌فرماید: وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا (نحل/۸۰). 🔹فروکاهی مسکن به منزل، سبب تهی شدن خانه‌ معاصر از تمام کارکردهای سابقش شده است؛ تربیت کودکان را به مهدکودکها و کودکستانها و مهمانداری را به کافه‌ها و رستورانها و تفریح را به پارکها و شهربازی‌ها سپردیم؛ همانطور که مجالس عقد و عروسی را به تالارها و حتی پرستاری از بزرگتران را به خانه‌های سالمندان واگذار کردیم. این تهی شدن خانه از همه ابعاد و وجوه زندگی و تقلیل آن به پوسته‌ای کپسولی برای صرفا خواب از نتایج راهبریِ زغن (گنجشک سیاهِ) معماری و شهرسازی معاصر است که منازل ما را به مرزغن (گورستان) برای ما مردگانِ سبک زندگی معاصر تبدیل کرده است: هر که را راهبر زغن باشد منزل او به مرزغن باشد @baladetayyeb
پیشنهادی برای شهرداری و شورای شهر تهران: شهردار پاریس روز ۱۴ مهر ۱۴۰۱ و در بحبوحه اغتشاشات ایران به صورت رسمی اعلام کرد که خیابانی را در پاریس به نام مهسا امینی نام‌گذاری می‌کند. روز ۱۹ مهر نیز شورای شهر پاریس به مهسا امینی عنوان شهروند افتخاری داد؛ حالا که روزگار چرخیده و شاهد خشونت بی‌حد و اندازه پلیس و نیروهای امنیتی فرانسه علیه معترضان در خیابانهای پاریس هستیم خدمت شهرداری و شورای شهر تهران پیشنهاد می‌شود به سبک خود فرانسویان، خیابانی را در تهران به نام "نائل" نامگذاری کنند و به ایشان عنوان شهروند افتخاری بدهند. ایشان، نوجوانی ۱۷ ساله و پیک غذا بود که سه شنبه هفته گذشته در جریان یک ایست و بازرسی هدف شلیک مستقیم گلوله افسران پلیس فرانسه قرار گرفت و قتل وحشیانه او اولا جرقه‌ای شد برای غرق شدن فرانسه در آشوب و اعتراض و ثانیا بهانه‌ای شد برای آنکه جناب مکرون و دار و دسته‌اش بفهمند که دنیا گرد است! @baladetayyeb
کاری به این دولت و اون دولت ندارم اما سوالم این است که مدیران وزارت راه و شهرسازی قراره اینطوری شعارهایشان درباره مسکن اسلامی ایرانی را محقّق کنند؟! برجهای ۲۰ طبقه در یک شهر کوچک چندهزار نفری؟! اگر معماری اسلامی این است پس "وَ عَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلام". ماشاالله به این اعتماد به سقف که اینطوری همه ما از عموم مردم گرفته تا شخص رئیس دولت را به بازی گرفته‌اید و صدای هیچ کس هم در نمیاد! @baladetayyeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جای بچه توی مسجد نیست؟! تاکنون به دو آیه زیر در کنار هم توجه کرده بودید؟ "الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا" (کهف/۴۶) "خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِد" (اعراف/۳۱). پس یادمان باشد که بچه‌ها زینت زندگی هستند و ما مامور هستیم که زینتهایمان را همراه خودمان به مساجد ببریم. @baladetayyeb
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اختلاف عملکرد ۱۰۰ برابری در دو نوع الگوی ساخت مسکن به لحاظ سرعت بهره‌برداری! حالا مسئولان وزارت راه و شهرسازی دوباره بر همان الگوهای اشتباه سابق اصرار کنند و نصایح کارشناسان را گوش نکنند تا در انتهای این دولت با آمار بسیار پایین در خصوص تحقق وعده ۴ میلیون مسکن، هم آبروی خودشان را ببرند و هم آبروی دولت را. @baladetayyeb
توییت اخیر جناب آخوندی و سه علامت تعجب !!! به تلاش جناب آخوندی برای وانمود کردن تقابل اسلام و ایران در توییت اخیرشان عنایت بفرمایید: ایده ایران و نه به اسلام ایدئولوژیک! این آقا حدود ۱۰ سال (یعنی تقریبا یک چهارم از کل عمر انقلاب) در این مملکت وزیر مسکن بوده و با همین تفکر، وضعیت مسکن و شهرسازی را ساماندهی (ناساماندهی) می‌کرده. سه علامت تعجب حقیر: ۱. عجیب اینکه ایشان در حکومتی بالاترین مقام مسکن و شهرسازی بوده که ایده اصلی انقلابش، ایدئولوژی اسلامی بوده. صدارت امثال ایشان بنده را دقیقا به یاد رمان قلعه حیوانات می‌اندازد؛ اگر این رمان را نخوانده‌اید حتما بخوانید. جالب آنکه اگر مثلا بخواهیم یک جوان بیچاره را در یک دانشگاه درجه سوم مملکت هیات علمی کنیم انواع مصاحبه‌های آنچنانی را برایش ترتیب می‌دهیم تا مطمئن شویم که مبادا فکر استاد فردای بچه‌هایمان مسموم باشد، اما نهادهای نظارتی، سم سکولاریسم را در بالاترین مقامات اجرایی کشور می‌بینند و عین خیالشان هم نیست! نمی‌دانم، شاید خود این نهادها هم بخشی از رمان قلعه حیوانات شده‌اند و ما خبر نداریم! ۲. عجیب‌تر آنکه ایشان با آن همه ترک فعلش در زمان صدارت، از مسبّبان اصلی وضعیت نابسامان امروز مسکن است و حالا به جای آنکه پاسخگوی کارنامه ضعیفش باشد، راست راست می‌چرخد و از عالم و آدم هم طلبکار است و هیچ کس هم کاری به کارش ندارد! ۳. عجیب‌ترین اینکه خط فکری سکولار ایشان هنوز در برخی از مهمترین گلوگاه‌های حاکمیت در حال جولان دادن است و دولت و مجلس انقلابی هم عین خیالشان نیست! @baladetayyeb
معماری سفارت ایران در عراق و چند سوال: از اصول مهم طراحی سفارت یک کشور در کشور دیگر، بهره‌گیری از مضامین و داشته‌های فرهنگی مشترک دو کشور است. به معماری سفارت ایران در بغداد توجه بفرمایید؛ سرستونها، تندیسهای نصب شده در مجاورت ورودی سفارت، تناسبات کالبدی ورودی، مصالح سنگی و سایر جزئیات معمارانه، همگی تداعی‌گر معماری هخامنشیان است. در اینکه معماری هخامنشیان بخشی از معماری مملکت ما بوده هیچ شکی نیست اما چند سوال: آیا ما و عراق به عنوان دو کشور برادر و مسلمان، هیچ فصل اشتراکی از دوره اسلامی نداشتیم که بخواهیم از آن در طراحی سفارتمان در عراق بهره بجوییم؟ مثلا آیا بهتر نبود از مضامین مشترک و فاخری همچون "حُبُّ الحسین یَجمَعُنا" برای ایده‌‌پردازی معماری این سفارت استفاده کنیم؟ و آیا استفاده از نمادهای معماری قبل از دوره اسلامی برای طراحی سفارت یک کشور مسلمان در کشور دیگر مسلمان نوعی بدسلیقگی در انتخاب سبک معماری نیست؟ و آیا این نوع طرحهای افتراقی و غیر اشتراکی می‌تواند بستر کالبدی مناسبی برای هم‌افزایی دو ملت برادر و مسلمان باشد؟ @baladetayyeb
سوء استفاده و برخورد سلیقه‌ای با فرمایشات رهبری ممنوع! 🔹دو نمونه از فرمایشات رهبری (یکی به تاریخ ۱۳۸۲ و دیگری ۱۳۸۴) که نشان می‌دهد شورای عالی شهرسازی در خصوص تهران و کلانشهرها، چطور با فرمایشات ایشان برخورد گزینشی و سلیقه‌ای داشته است. همان رهبری که بر جلوگیری از توسعه بی‌حد و حصر تهران تاکید داشته، همان رهبر بر هویت ایرانی و اسلامی هم تاکید داشته (بلکه موکدتر و در فرمایشات مکرر). اگر واقعا شورای عالی شهرسازی نگران منویات رهبری است چطور است که فقط در خصوص گسترس افقی نگران است ولی در خصوص افزایش دائم تراکم حتی در شهرهای کوچکتر و توسعه‌های عمودی که در تناقض با هویت ایرانی و اسلامی است این نگرانی دیده نمی‌شود؟! 🔹آیا تهرانیزه کردن کل کشور و آپارتمان‌سازی‌هایی که با مجوز این شورا و طبق طرحهای مصوب این شورا حتی در شهرهای کوچک و چندهزار نفری انجام شده است و به کلی با هویت ایرانی و اسلامی در تضاد است با منویات رهبری تطبیق داشته؟! این نوع مواجهه سلیقه‌ای با منویات رهبری، به نوعی یادآور "نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْض" نیست؟! آیا باور کنیم که شورا نگران منویات رهبری در عرصه شهرسازی بوده و هست؟ آیا هزینه کردن از رهبری و پنهان کردن اشتباهات خود با برخورد گزینشی و غیر منسجم با فرمایشات ایشان مصداق لطمه به جایگاه رهبری و ظلم در حق ایشان نیست؟! 🔹همانطور که حدس می‌زدم، دعوت حقیر از دبیر محترم شورای عالی شهرسازی برای مناظره با محوریت فرمایشات رهبری بی‌پاسخ ماند اما اینها را نوشتم تا انشاالله دیگر شاهد سوء استفاده از فرمایشات رهبری در عرصه شهرسازی نباشیم. @baladetayyeb
شهر و نبرد کیفیت‌ها و کمّیت‌ها: 🔹تاکنون به تقابل کیفیت‌ها و کمّیت‌ها در شهرهای سنتی و معاصر دقت کرده‌اید؟ قربانی شدن کیفیتها به پای کمّیت‌ها را می‌توان در فروکاهی اجزای مختلف شهر معاصر مشاهده نمود: فروکاهی میدان که فضای حضور انسانها بود به فلکه که جولانگاه ماشین‌ها است؛ فروکاهی کیفیتهای مسکن همچون حیاط و حوض و درخت به کمّیت‌های منزل همچون متراژ و زیربنا و تعداد اتاق. فروکاهی حیاط به عنوان بستر زندگی به پارکینگ به عنوان محل پارک ماشین؛ فروکاهی همسایه به همجوار؛ فروکاهی آرامش به آسایش و حتی فروکاهی اسامی مناطق و خیابانها از عناوین کیفی به عناوین کمّی و عددهای بی‌هویت و جالب آنکه در همین رابطه، امام باقر (ع) از پدرانشان چنین نقل می‌فرمایند که رسول خدا (ص) اسامی زشت مردان و شهرها را تغییر می‌داد (وسائل الشیعه جلد ۱۵). 🔹ذبح کیفیت‌ها در قربانگاه کمّیت‌ها از نتایج کالایی شدن فضای شهری و غلبه نگاه سرمایه‌محور به شهر و فضای شهری است. نگاهی که با محوریت راسیونالیسم و عقل ابزاری، همه چیز را بر مدار کمّیات و مادیات می‌سنجد تا جایی که حتی به لحاظ لغوی، ریشه این نوع عقل‌ ابزاری (rationalism) را بایستی در حساب و کتاب‌های عددی و سود مادی (rate) جستجو نمود! شعبده فروکاهی rational به rate و ذبح کیفیت‌ها به پای کمّیت‌ها، چیزی است که فقط از عهده نظام سرمایه‌مدار شهرهای معاصر برمی‌آید؛ نظامی که نتیجه‌ طبیعی‌اش چیرگی ماده بر معنا در اشتباه دستگاه محاسباتی آن است: يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (روم/۷). @baladetayyeb
زیرآب‌زنی و جایگاه معماری در ادبیات محاوره‌ای: معماری نه تنها ظرف زندگی و بستر کالبدی برای شکل گیری سبک زندگی ما است بلکه حتی در ادبیات محاوره‌ای نیز می‌توان رد پای معماری را دید. مثلا عباراتی نظیر "هر که بامش بیش برفش بیشتر" و یا "از این ستون به آن ستون فرج است" ریشه در ادبیات معماری دارند. اما یکی دیگر از عبارات محاوره‌ای که اغلب از رابطه آن با معماری مطلع نیستند عبارت زیرآب‌زنی است! زيرآب، یکی از اجزای معماری خانه هاي سنتی بود که لوله کشی آب تصفيه شده در آنها وجود نداشت. زيرآب در انتهای مخزن آب خانه‌ها بود که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. اين زيرآب به چاهی راه داشت و راه باز کردن زيرآب اين بود که کسی درون حوض می‌رفت و زيرآب را باز می‌کرد تا لجن ته حوض از زيرآب به چاه برود و آب پاکيزه شود. وقتی با کسی دشمنی داشتند، برای اين که به او ضربه بزنند زيرآب حوض خانه‌اش را باز می‌کردند تا همه آب تميزی را که در حوض دارد از دست بدهد!‌ صاحبخانه هم وقتی خبردار می‌شد خيلی ناراحت می‌شد؛ چون بی‌آب می‌ماند و در چنین شرایطی به دوستانش می‌گفت زيرآبم را زده‌اند! @baladetayyeb