پورعباس در پی حکم عجیب دیوان عدالت اداری برای بازگشت به تحصیل داوطلبان مشکوک به تقلب در کنکور از ریاست سازمان سنجش استعفا کرد.
۱. آقای پوعباس درود بر شرفت. اگر همه مدیران نظام روحیه شما را داشتند مملکت گلستان میشد. چه دلیلی دارد که میز و منصب خود را به هر قیمت ممکن حفظ کنیم؟!
۲. در صورت تکرار چنین احکامی از سوی دیوان عدالت اداری، پیشنهاد میشود نام این دیوان به دیوان ناعدالت اداری تغییر یابد. مملکت اسلامی و عدل علی(ع) چه ربطی به چنین احکام محیرالعقولی دارد؟!
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
معماری حرم و فلسفه زیارت احمد بن فارس میگوید: «زائر را از آن جهت زائر میگویند که وقتی به زیارت تو
معماری، دینِ بدنی شده یا بدنِ دینی شده؟!
🔹امروزه واقعیتی به نام «دین بدنی شده» به طرز فزایندهای در حال بازتولید و بازنمایی است و غفلت از آن، به دلیل غلبهی نوعی از «باطنگراییِ افراطی» در خوانش دینی، سبب انفعال جامعهی دینی در مقابل احکام شرعی شده است. این واقعیت، دین را در یک تکثر نامنظم، آشوبمحور و مملو از بیغایتی و لذتهای آنی که عمدتا «بدن» را محور این مفاهیم در نظر گرفته سوق میدهد. درنتیجهی چنین تصوری، شما دیندارید حتی با شلوارهای ۹۰سانتی! دیندارید و هرچقدر دوستدارید میتوانید نماز زیارت بخوانید حتی با ناخنهای کاشته! و شما دیندارید بدون پذیرفتن شریعت و احکام آن!
🔹در مقابل اما، سخن از بدنی که در ساحت فقه و شریعت دینی میشود و انواع تدبیر بدن را در مولفههای مختلف نظم توحیدی (از خوراک و پوشاک تا معماری و شهرسازی و ...) سامان میبخشد، توضیحی است از «بدن دینی شده» که مقوله «سلامت و سعادت» را توامان در نظر گرفته و تعلیق آن، روز به روز ضربات سنگینتری را به متن زندگی انسان ایرانی تحمیل میکند. این «بدن دینیشده»، بر خلاف آن تکثر بیغایت، کاملا غایتمند و در یک نسبت منظم امور، سبکی از زندگی را پیش رو قرار میداد که نه تنها هویت زن مسلمان، که هویت انسان مسلمان را متناسب با جغرافیا و فرهنگش نیز سامان میبخشد. اما دریغ آنکه با ورود مدرنیته به جامعه ایرانی، این مهم کمکم به تعلیق رفته و در مورد تبعات هویتی و دینی آن نیز غفلت جدی وجود دارد.
@azmanegasht
🔹پینوشت: «بدن دینیشده» را میتوان نتیجه صعود امر دانی به حقیقتی عالی و «دین بدنی شده» را میتوان نتیجه تقلیل و فروکاهی امر عالی به مولفههای دانی دانست. مصداق معمارانهی تقابل این دو را میتوان در نحوه آرایههای عبادتگاههای دو آیین اسلام و مسیحت مشاهده نمود. در کلیساها، سنت بر آن بوده است که غالبا از نقاشیها یا تمثالهای عینی و بدنی برای آرایهها استفاده میکردند نظیر استفاده از تصاویر و نقاشیهای زنان و فرشتگان و ... با جزییات اندامها و بدن آنها بر روی سقف یا بدنه کلیساها که این نوع آرایهپردازی، ترجمانی معمارانه بود برای دین بدنمند. اما در مساجد، همواره از اَشکال انتزاعی (نظیر انواع طرحهای اسلیمی و گرههای اسلامی و ...) استفاده میشد و هیچگاه از تمثال یا نقاشی بدن انسان و حتی بدن سایر موجودات، به عنوان آرایه استفاده نمیشد. جالب آنکه حتی در تزیینات حرمهای مطهر، همواره از آیینههای شکسته استفاده میشود تا زائر، تصویر کامل بدن خود را در آینه نبیند و بلکه اجزای شکسته و نامفهومی را در خرده آیینهها ببیند تا به این ترتیب، زائر از خود هیچ نبیند و همه را مزور ببیند. چنین رویکردی، ترجمانی معمارانه برای بدن دینی شده است، بدنی که هیچ مزاحمتی برای تجلی معنای واقعی زیارت (حضور زائر عند المزور) ایجاد نمیکند تا امر دانی به معنایی عالی بار یابد.
@baladetayyeb
لینک متن کامل صحبتهای ارائه شده توسط منان رئیسی در نشست جایگاه تمدنی قم:
https://qom.ac.ir/Notifications/Pages/6543.aspx
🔹آپارتمان میسازیم و به علما و طلاب میگوییم در این خانهها ساکن شوید؛ طلابی که خود باید مبلّغ فرهنگ عفاف و حجاب باشند وقتی ظرف زندگیشان ظرف حریمزدا هست چگونه میتوانند فرهنگ عفاف و حجاب را تبلیغ کنند؟! تأکید میکنم ابنیه و البسه دو بال تمدن اسلامی هستند.
🔹قبل از انقلاب بعضی از جامعهشناسان و بعضی از تحلیلگران اقتصادی تحلیل میکنند که یکی از دلایل وقوع انقلاب اسلامی، همین غفلت رژیم پهلوی از مسئله مسکن کلانشهرها بود و بهعنوان یکی از علاقهمندان و مریدان انقلاب اسلامی به متولیان امر هشدار میدهم که در مسئله توسعه مسکن و شهرسازی نباید مسیر اشتباه قبل را دوباره تکرار کرد و تداوم داد و باید مشکل مسکن مردم حل شود که در غیر این صورت تهدیدی جدی برای کشور به حساب خواهد آمد.
🔹چرا در شهر قم بهعنوان بستر انقلاب ما باید نسخههای منقضی شده هفتاد سال قبل غرب را اجرا کنیم و با شعار انقلابیگری، به عمودی سازی و بلندمرتبهسازی دامن زده شود که به شما وعده میدهم و در واقع انذارتان میکنم که باید آماده برداشت میوههای اخلاقی و فرهنگی این نوع شهرسازی باشیم، میوههایی که همین الان هم نتایجش هویدا شده است.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
طبق آموزه های سنتی، رنگ ها و نورها نیز مانند انسانها، طبایع مختلف دارند و لذا هر نوع فضایی با توجه ب
نمایی کمنظیر از رستورانی بسیار زیبا در تهران؛ پیشنهاد نمیکنم که در چنین جایی غذا میل کنید چون هیچوقت سیر نمیشوید، البته نه از غذا بلکه از دیدن معماری این فضا! به انتخاب هوشمندانه رنگها و متریال فضا دقت بفرمایید؛ رنگهای گرم نظیر قرمز و متریالهای گرم نظیر آجر که میتوانند سبب افزایش اشتها شوند و کاملا متناسب با کاربری رستوران هستند.
@baladetayyeb
هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئوی کوتاه را ببینیم و از خود بپرسیم که جایگاه فرهنگ بومی در متن زندگی ما چیست؟ تزیینی و حاشیهای یا جدی و در متن زندگی واقعی؟ چرا برخی از ما دیوان حافظ را فقط برای شب یلدا و قرآن را فقط برای شبهای قدر میخواهیم؟!
عزیزی (از فلاسفه و شاگردان مشهور مکتب هایدگر) چند وقت قبل سفری به قم داشت و بعد از مشاهده حجم انبوه فست فود و پیتزا فروشیهای این شهر گفته بود که باورش برایم سخت است که در شهری که مهد فلسفه صدرایی است این حجم از پیتزافروشی وجود داشته باشد. غرب اگر در تمدن سازی موفق شد، به دلیل امتداد فلسفهاش در اجزای مختلف سبک زندگی بود. امتداد فلسفه در کنشهای عملی است که تمدنساز است وگرنه آن تمدن، صورت عینی نمییابد و صرفا در حوزه نظر باقی میماند و مناسک و نشانههایش نهایتا نقشی تزیینی و حاشیهای مییابد.
مدت زمان: ۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
مساجد تفریحی _تفنّنی! برخلاف شهرهای سنتی که شهر/عبودیت بودند و همه اجزای شهر حتی اجزای تجاری و بازا
ذکر و فکر
🔹به هندسه مساجد دقت کردهاید؟ در اغلب آنها مطابق با سنت ما از هندسههای چهارگوش استفاده شده است. انتخاب مربع یا مستطیل برای هندسه شبستان سبب تطبیق هندسه با کاربری اصلی مسجد بوده است زیرا این نوع هندسهها، به دلیل فرم ایستا، متوازن و متقارنی که داشتهاند سبب القاء حس سکون میشدند که متناسب با تفکر بوده است، بر خلاف هندسههای پویا (نظیر فرمهای مدوّر و سیال و ...) که مناسب تحرک است و نه تفکر. علاوه بر هندسه شبستان، در آرایهها و تزیینات مسجد نیز از هندسههای انتزاعی (نظیر اسلیمیها و گرههای اسلامی و ...) و همچنین رنگهای سرد و آرامشبخش (نظیر آبی فیروزهای و ...) استفاده میشده است که این نوع تزیینات و رنگها، به دلیل تناسب با مفهوم سکون، بسترساز تفکر است.
🔹این نوع معماریِ سکونآفرین و تفکربرانگیز مساجد، به نمازگزار کمک میکند تا ذکر خود را با فکر همراه کند؛ فکر و ذکری که به تعبیر برخی علما، توامان شدن این دو با هم از ویژگیهای أُولِیالْأَلْبَاب (آل عمران/۱۹۰) است؛ همانهایی که قرآن کریم آنها را چنین توصیف میفرماید: "الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض"(آل عمران/۱۹۱). اما برخلاف این نوع معماریِ مساجد سنتی، در برخی مساجد معاصر نه در هندسه و نه در جزییات کالبدی آنها، به تطبیق معماریِ مسجد با دوگانهی ذکر و فکر توجهی نمیشود و بالتبع، معماری چنین مساجدی تناسب چندانی با تربیت خردورزان و أُولِیالْأَلْبَاب نیز ندارد.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
مهم/ آیتالله میرباقری: اگر مالهای بزرگ درست کردید میوه اخلاقیاش را هم میچینید؛ وقتی به جای شهر ا
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به نظرتان آنکسی که منکر را مرتکب میشود بیشتر سزاوار مجازات است و یا آن مسئولی که با ریلگذاری اشتباه و ترویج این نوع سبک زندگی اشتباه، زمینهساز ترویج انواع منکرات شده است؟! این ویدئو را مشاهده بفرمایید.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
شهر سکولار 🔹 اخیرا در مسابقات کشتی آلمان سه مسلمان مهاجر به دلیل امتناع از دست دادن با داوران زن، ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی انسان، تسلیم ساختارهای شهر سکولار نمیشود
صدای دلنشین اذان این پیرمرد رفتگر در میدان ولیعصر تهران نشان دهنده آن است که انسانها در هر شرایطی میتوانند اصالتهای دینی و بنمایههای معنوی خود را حفظ کنند و اراده خود را بر محیط سکولار پیرامونشان تحمیل نمایند. فارغ از هر نوع شعر و شعار، حاضرم دهها مقاله پژوهشی و چندین کتاب تالیفیام در زمینه معماری و شهرسازی اسلامی را بدهم و به جایش ثواب اذان خالصانهی این پیرمرد رفتگر را بگیرم...
@baladetayyeb
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات مهم منان رئیسی (مدیر پژوهشکده معماری و شهرسازی اسلامی) درباره آمارهای مربوط به مسکن و ریشه وضعیت موجود. اینکه چه زمانی مدیران مربوطه از خواب بیدار میشوند را الله اعلم.
@baladetayyeb
بلد طیّب/منان رئیسی
شهرسازی ما و رنگ آفتابه! زمان لازم برای مطالعه: ۲ دقیقه به این جملات مرحوم آیت الله حائری شیرازی عن
جهاد کبیر یا تسلیم کبیر؟!
🔹طبق آموزههای اسلامی، علاوه بر جهاد اکبر (جهاد با نفس) و جهاد اصغر(جهاد نظامی با دشمن)، جهاد دیگری تحت عنوان جهاد بزرگ یا جهاد کبیر نیز داریم: "فَلا تُطِعِ الکافِرینَ وَ جاهِدهُم بِه جِهادًا کَبیرًا: از کافران تبعیت نکن و با تبعیت نکردنت، با آنان جهادی کبیر کن"(فرقان/۵۲). به تفسیر رهبر معظم انقلاب از این آیه عنایت بفرمایید: "جهاد کبیر یعنی چه؟ یعنی اطاعت نکردن از دشمن، از کافر، از خصمی که در میدان مبارزه با تو قرار گرفته اطاعت نکن. اطاعت یعنی چه؟ یعنی تبعیّت؛ تبعیّت نکن. تبعیّت نکردن در کجا؟ در میدانهای مختلف؛ تبعیّت در میدان سیاست، در میدان اقتصاد، در میدان فرهنگ، در میدان هنر. در میدانهای مختلف از دشمن تبعیّت نکن؛ این شد جهاد کبیر" (بیانات در دانشگاه افسرى، ۱۳۹۵/۰۳/۰۳).
🔹 آیا طبق این تفسیر، چنین استنتاج نمیشود که تبعیت و ترویج الگوهای بیگانه، مصداق تسلیم کبیر (در مقابل جهاد کبیر) است؟! آن دسته از مدیران محترمی که در شوراهای شهر و شهرداریها و ... با شعارهای اسلامی و انقلابی بر مسند کار نشستهاند ولی در مقام عمل در حال ترویج بلندمرتبهسازیها و متراکمسازیهایی هستند که مبدا و مبدع آن غرب بوده است آیا راضی به این نوع تسلیم کبیر هستند؟! البته زشتی چنین تسلیمی مضاعف است زیرا خود غرب نیز اکنون به مضرّات این نوع شهرسازی اشتباه پی برده و از چنین الگوهایی عدول کرده است و لذا چنین تسلیمی، به مثابه تسلیم در برابر سایه غرب یا کاریکاتور غرب است و نه خود غرب! و چه بسا مصداق این فرمایش آیتالله وحید خراسانی درباره شدت بیگانهپرستی برخی از افراد است که به تعبیر ایشان، در حال نشخوار کردن قی کرده دیگران هستند!
@baladetayyeb
چوپانتر از چوپان!
🔹این تصویری است از لوکوربوزیه (معمار مشهور فرانسوی و پدر معماری مدرن) که مشهور است که حدود یک قرن قبل، از او جملهای با این مضمون نقل شده است که معمار، چوپان جامعه است. به این معنا که معمار با معماریاش میتواند به جامعه جهت بدهد. اما تصور میکنم که حالا که سالها از درگذشت او سپری شده است خود او هم گمان نمیکرد که چوپانیِ معمار و سیاستهای معماری، میتواند چنان به جامعه ما جهت بدهد که هم باورها و سبک زندگی ما را دگرگون کند، هم فرهنگ عفاف و حجاب ما را سست کند، هم در تضعیف روابط و تعاملات همسایگی ما موثر واقع شود، و هم حتی بر هوای شهرهایمان چنین موثر واقع شود، آن هم نه در اروپا که در امالقرای جهان اسلام!
🔹به گمانم اگر او زنده بود حالا از مشاهده تحقّق عمق اعتقادش حیرت میکرد، چرا که چوپان هرچه کند دیگر نمیتواند جلوی تهویه طبیعی و هوای پاک را بگیرد اما سیاستهای اشتباه معماری و شهرسازی با شهرهای ما چنان کرده است که حتی بر هوای شهرهایمان هم موثر واقع شده و کریدورهای تنفسی شهرهایمان را هم مسدود کرده است، تا جایی که طبق آمار رسمی، در سال گذشته تعداد روزهای پاک تهران به عنوان امالقرای جهان اسلام، فقط و فقط ۳ روز بوده است! و عجیبتر آنکه این نوع معماری و شرّسازی فشرده و متراکم چنان به مذاق بعضی خوش آمده است که حالا در صدد بسط الگوی تهران به شهرهایی همچون مشهد و قم و تهرانیزه کردن و چه بسا چوپانیزه کردن این شهرها برآمدهاند!
@baladetayyeb
زن و شهر؛ سودجویی و لذتجویی
زمان لازم برای مطالعه: ۲ تا ۳ دقیقه
🔹رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با بانوان، دو مولفه اصلی رویکرد غربی به زن را سودجویی و لذتجویی تبیین فرمودند. بعد از شنیدن فرمایشات ایشان به این میاندیشیدم که امتداد و ترجمان این دو مولفه در معماری و شهرسازی معاصر چه بوده است؟ شهرسازی معاصر غرب با محوریت نظام سرمایهداری، برای سودجوییِ هرچه بیشتر چارهای نداشت جز آنکه هزینههای تولید را پایین بیاورد که شرط اساسی برای این موضوع، کاهش دستمزد منابع انسانی بود؛ و برای دستیابی به چنین هدفی چه گروهی مناسبتر از زنان؟! پروپاگاندای شدید تمدن معاصر غرب، با معکوس کردن نظام ارزشی زنان به آنها چنین القا کرد که حضور در کارخانه ارزش است و حضور در خانه ضد ارزش؛ و آنچنان در این پروپاگاند موفق عمل کرد که بانوان به هر قیمت ممکن حتی با نصف دستمزد مردان، حضور در کارخانه را به بودن در خانه ترجیح دهند تا انگی همچون خانهداری را تحمل ننمایند! نتیجه؟ چرخیدن چرخ نظام سرمایهداری با هزینه هرچه کمتر و سودجوییِ هرچه بیشتر اما به قیمت له شدن خانه و خانواده!
🔹نظام اقتصادی سرمایهداری، با انباشت سرمایه در کلانشهرها و به هم خوردن تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار مسکن کلانشهرها (که نتیجهی هجوم مردم از روستاها و شهرها به سمت کلانشهرها به امید کار و اشتغال در کارخانهها و صنایع بود) چنان کرد که طی چند دهه، به علت افزایش چند برابری جمعیت کلانشهرها، مسکن که تا قبل از آن با اندکی تلاش دستیافتی بود، به کالایی بسیار ارزشمند و بلکه کالایی سرمایهای بدل شد که نتیجهی این فرایند، کاسته شدنِ مستمرِ متراژ آن و جایگزینیِ تدریجی قوطی کبریتهای آپارتمانی به جای خانههای فراخ سنتی بود. در چنین شرایطی، حتی اگر زنی هم قلبا حضور در خانه را بر بیگاری در کارخانه ترجیح میداد، عملا چارهای نداشت که حضور در کارخانه را به بودن در چنین خانهها و بلکه لانههای ضیقی ترجیح دهد تا به این ترتیب، همه چیز بر وفق مراد اتاقهای فکر نظام سرمایهداری و سودجوییِ هرچه بیشتر آنها پیش برود.
🔹اما این نوع سودجویی، همهی ماجرا نیست و روی دیگر سکهی تمدن غرب، لذتجویی است. تمدن معاصر غرب علاوه بر سودجویی، درصدد لذتجوییِ هرچه بیشتر از زن نیز بود و برای دستیابی به چنین هدف شومی، چارهای نداشت جز آنکه شان والای زن را تا حد یک ابژه جنسی تنزل دهد که لازمهی چنین قصدی، بسترسازی برای ایجاد تحولات اساسی در معماری و شهرسازی معاصر بود. مهمترین شرط لذتجویی، این بود که فراغت، لذت و تفریح را که پیش از این، عمدتا در فضاهای خصوصی و حریممند انجام میشد به فضاهای عمومی بکشانند تا ابژههای جنسی به وفور در معرض دید همگان قرار گیرند؛ و چنین شد که در نظام شهرسازی معاصر، فضاهای تفریحی و تفنّنیِ عمومی نظیر پارکها، مراکز تفریحی و حتی مراکز مربوط به روابط نامتعارف جنسی، جایگزین فضاهای فراغتیِ خصوصی نظیر باغچهها و باغهای خصوصی و حیاطهای مفرّحِ خانههای فراخ سنتی و حتی فضاهای خصوصی چنین خانههایی شد. به علاوه، جایگزینی آپارتمانهای قوطی کبریتی و لانههای عریان و بدون حریم با خانههای فراخ و حریممند، سبب شد زن حتی در خصوصیترین فضاهای خانهاش نیز از معرض تلذّذ و تمتّع بصری دیگران در امان نباشد؛ و عجیب آنکه تمدن معاصر غرب، حتی به فضاهای درونی خانه نیز رحم نکرد و با برداشتن مرز میان فضاهای خصوصیتر و عمومیتر خانه، چنان کرد که هیچ حد و مرزی برای بروز و ظهور ابژگیِ زن باقی نماند؛ و چنین شد که پدیدارهای نوظهوری همچون آشپزخانههای اُپن، حتی حریم خصوصیترین فضاهای خانه را نیز در هم شکستند تا شهر معاصر، هم در کلیات نظیر فضاهای شهری، و هم در جزییات نظیر ریزفضاهای مسکونی، شهری به غایت عریان و حریمزدا شد تا چنین شهری به بستری کالبدی برای لذتجوییِ هرچه بیشتر بدل گردد!
🔹و اما سخن پایانی خطاب به مدیران و سیاستگذاران نظام جمهوری اسلامی! این چند سطر را نوشتم تا بدانید که این نوع کلانشهرهای سرمایهمحور و عریانی که اسمش را شهر گذاشتهاید شرّی است که محصول تمدن غرب است؛ تمدنی که دو رکن اصلیاش سودجویی و لذتجویی با مختصات فوقالذکر است که هیچ ربطی به سبک زندگی اسلامی ایرانی ندارد. پس تا بیش از این دیر نشده، دست از تقلید از ظرف زندگی غربی بردارید و معماری و شهرسازی ما را چنان تدبیر کنید که متناسب با مظروفِ سبک زندگی اسلامی ایرانی باشد. در غیر این صورت، چنانچه تحول اساسی ایجاد نکنید و همین ریلگذاری اشتباه فعلی را تداوم دهید باید آماده برداشت میوههای اخلاقی و فرهنگی این نوع ظرفِ وارداتی و نامتناسب با فرهنگ بومی ما باشید؛ میوههایی که برخی آثار آن همچون وضعیت عفاف و حجاب و افزایش مستمر نرخ طلاق و انواع آسیبهای اجتماعی و فرهنگی و ... از همین الان نیز هویدا شده است.
@baladetayyeb