eitaa logo
بلوطستان
1.2هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
66 فایل
نشریه فرهنگی-اجتماعی دارای مجوز رسمی از وزارت ارشاد مدیرمسئول و صاحب امتیاز: محمد بساطی پل ارتباطی: @Mohamad_besati
مشاهده در ایتا
دانلود
. به‌مناسبت روز پدر تضمین غزل معروف استاد شهریار(علی ای همای رحمت) سراینده: دکتر فرید آزادبخت به وفا اگر که داری، دل عاشقی نگارا چه سعادتیست با آن، که به سر بری وفا را نه قوام عشق َبي‌تُست، نه قبله‌اي صفا را «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را» به هوای حق‌پرستان، نفسی بیا و بنشین ادبی ز نیک‌بختی: صنمی سکینه بگزین به وفا گرای و مردی که رموز دین و آیین «دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم من به خدا قسم خدا را» نفسی غبار آهی، به رخ صفا نماند هله دردمند عشقش به تب دوا نماند همه شادمان وصل و دل کس رها نماند به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را تو چه فتنه ای زمانه، دل و دین بری به مسلخ نه ز حیرتت رهایی نه حواله‌ات به جز فخ چه کنم که دل نهادم به هلاک خویش آوخ «مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ به شرار قهر سوزد، همه جان ماسوا را» چه شراب لطف ساقی چه شرار قهر دشمن چه هوای صبح مستی چه خَمار شام ریمن همه واگذار و خوش باش، تو به مقتدای ذوالمن «برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را» چه عنایت است یارب که گُزیده‌ای دل من غم اشقیا نهادی به کرم مقابل من عجبا وظیفه داند به خدا فضائل من «بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا» نه چو غایبانِ خامش نه چو حاضرانِ غائب نه چو عدل او عدیلی، نه چو رنج او متاعب پدری ابوالمکارم پدری ابوالمصائب «بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب که علم کند به عالم شهدای کربلا را» به وفای حق‌شناسان و صفای دل‌نوازان چو خدا نظر نماید به گروه سرفرازان دل عاشقی ببخشد ز ازل به پیش‌تازان چو به دوست عهد بندد ز میان پاک بازان بجز از علی که می تواند که به سر برد وفا را گُل آرزو و امید به بهار عشق بشکفت ولی از حسود بایدکه شکوه دوست بنهفت سر و سِّرِ حق نهفتن نتوان که عشق دُر سفت «نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحیّرم چه نامم شه ملک لافتی را» نَفَس نسیم صبحی، خنکای زلف فطرت به ادب نظر بفرما به حریم اهل عترت نه رواست عاشقان را دل و دیده غرق حیرت به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت که ز کوی او غباری به من آر توتیا را دل و جان فدای چشمت سر و تن نثار رایت به نیاز ناز ورزان، بنواز آشنایت چه فشانمت به مقدم که سزد به التجایت به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را نه رواست ترک یاران به جفای خودپسندان نه سزاست قطع امیّد به خیال شهروندان به عنایتی نظر کن به نفیر دردمندان چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را چه سبب که زخمه کوبم به نوا و سوز این غم که نگفته نیک داند غم عاشقان عالم به لبم احد احد بود و به سینه اسم اعظم چه زنم چو نای هردم به نوای شوق او دم که لسان غیب خوش‌تر بنوازد این نوا را غم عاشقان تو داری که غریب را پناهی تو بزرگی و نگنجی به خیال ما الاهی هله ای فروغ هستی بنما به ما نگاهی «همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی به پیام آشنایی بنوازد آشنا را» به شهاب ثاقب خود نظری نما تو یارب دل حق‌پرست بخشش که رها ز کفر و مذهب طلبش همه تو باشد نه طلب نه قید مطلب ز نوای مرغ یاحق بشنو که در دل شب غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا ✍ «شهاب ثاقب» تخلص شاعر است. 🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87
. رویترز: پیش نویس توافق آتش بس غزه تحویل اسرائیل و حماس شد یدیعوت آحارونت: چارچوب توافق عملا مشخص شد جزئیات سه مرحله‌ی توافق / انتخاب 🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87
. برنامه خاموشی برق در شهرهای مختلف لرستان که در صورت ضرورت اعمال می‌شود ۱۴۰۳/۱۰/۲۵ 🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87
‍ . پارسیلون آموزش و پرورش ایران ✍ علی گودرزیان ع پایدار تا چند سال پیش همواره به بهانه‌ی هفته‌ی معلم در ایران، آغاز سال تحصیلی و روز جهانی معلم، چیزی می‌نوشتم و در «یادداشت سیمره» چاپ می‌شد ، سال‌هاست که دیگر، به این بهانه‌ها چیزی نمی‌ نویسم، نه این که این بهانه‌ها و مناسبت‌های گران‌سنگ از مد افتاده‌اند! نه این‌که معلمان به حق و حقوق شخصی و اجتماعی خود رسیده‌اند و آموزش و پرورش ایران، محور توسعه‌ی متوازن قرار گرفته است! نه این که تک‌تک مردم ایران، از نیازهای مازلویی گذشته‌اند و صاحبِ نان و مسکن شده‌اند و حالا به فکر نیازهای ثانویه مثل آموزش و هنر و حقوق افتاده‌اند و دیگر نیازی به یادآوری ندارند! نه! دوستان! ننوشتن من به هیچ‌کدام از این‌ها ربطی ندارد ، من چیزی ننوشتم، چون آن‌هایی که باید بخوانند، نمی‌خوانند و آن‌هایی که می‌خوانند خود همه چیز را می‌دانند و من از انجام کار بیهوده بی‌زارم؛ اما دکتر رستمی تماس گرفتند که: فلانی! برای این مناسبت چیزی بنویسید، چیزی ننوشتم چون داستان آموزش و پرورش و نوشتن ما، داستان آن کسی است که بر سر قبری گریه می‌کرد، به او گفتند: می‌دانیم که داغ‌دیده‌ای؛ اما بر سر قبری گریه می‌کنی که مرده‌ای در آن نیست! بگذارید تلخ اعتراف کنیم که جز پوسته‌ای آذین شده از «آ و پ» رسمی ایران چیزی باقی نمانده‌است. می‌گویم رسمی، تا حساب آموزش و پرورش غیر رسمی را جدا کنم که با تحولات زمان و حضور رسانه‌ها در عرصه‌ی زندگی مردم، بر حسب اتفاق بسیار بسیار هم موفق بوده است. امروز تمام اجزای دستگاه آپ، به نوعی کارآمدی خود را از دست داده ، تمام عناصر از معلم و مدیر و مدرسه و میز و تخته و گچ و کتاب و آزمایشگاه و کارگاه و کتاب‌خانه گرفته تا مفاهیم یادگیری و ارزشیابی و…نیازمند بازتعریف و جایگزینی شده‌اند و با این بیان دستگاه آموزشی کشور در حال ورشکستگی است. یک مثال روشن بومی دارم. کارخانه‌ی «پارسیلون خرم‌آباد» که زمانی در خاورمیانه حرف نخست را می‌زد، حالا خاموش است و کارگران اخراج و بازخرید و بازنشست و دستگاه‌ها زنگ زده و پوسیده و از کارافتاده، شده‌اند به قول خیام در «آن قصر، روبه بچه کرد و گربه آرام گرفت» اما موسم انتخابات که می‌شود نامزدهای مجلس، احیای این «مرده‌ی مصور» را در تیتر شعارهای انتخاباتی خود قرار می‌دهند، از مردم رای می‌گیرند ، وقتی به مجلس می‌روند می‌بینند ای داد و بیداد! کار از بیخ عیب پیدا کرده است. این تکنولوژی دیگر کارآمد نیست! کارخانه‌های ریسندگی دنیا، دیجیتال شده‌اند و دیگر «کارگرمحور» نیستند و «کاربر محورند» و نیروی مکانیکی کمتری نیاز دارند ، می‌فهمند که این کارخانه، مستعمل و کهنه و هزینه‌بر شده‌ و برون‌داد آن به درد نمی‌خورد. «ایلان ماسک» هم بیاید نمی‌تواند این کارخانه را با این ساختار، به مرز سوددهی برساند! مگر این که از نو کارخانه‌ای با تکنولوژی نوین احداث کند. قصه‌ی آپ ما شبیه همین قصه‌ی پارسیلون خرم‌آباد است. این ساختار آموزشی، ساختاری کهنه و برای سازوکار همان کارخانه‌های قدیمی است. ساختار آ پ مربوط به «دنیای صنعتی» است ، دنیایی که مدرسه، همان کارخانه بود. مدیر مدرسه، مثل مدیر کارخانه بود. عوامل اجرایی مدرسه، مانند کارگران و دانش‌ آموزان، مثل موادخام بودند، تجهیزات مدرسه هم عین تجهیزات کارخانه بود و تولیدات مدرسه، همان نیروی کارِ کارخانه‌ها بود که جذب کارخانه‌ها می‌شدند ، امروز اما دنیا عوض شده‌است. تولیدات این «مدارس کارخانه‌ای» به درد کارخانه‌ها نمی‌خورد و اصلن کارخانه‌های این‌چنینی از کار افتاده‌اند. چون «دنیای فراصنعتی دیجیتال» معادلات را به هم ریخته است. کالاهای جدیدی به بازار آمده‌ است و مشتری‌ها ذائقه‌ی جدیدی دارند ، توجه به آ و پ رسمی که باعث تثبیت ارزش‌ها و هنجارها و تقویت هویت ملی و توسعه‌ی متوازن می‌شود، در اولویت نیست. چون اراده‌ای برای احیا و ترمیم ساختار کهنه‌ی این دستگاه وجود ندارد. چون می‌دانیم سهم این نهاد آموزشی از کل بودجه‌ی کشور سهم بسیار ناچیزی است. سهم آ و پ ایران از تولید ناخالص ملی در سال جاری به کمتر از ۲ درصد رسیده درحالی که در برنامه‌ی توسعه‌ی ششم ۳ درصد بود و قرار بود که به میانگین جهانی ۵ درصد برسد و این فاجعه است! سرانه‌ی دانش‌آموزی، یعنی کل بودجه وزارت آ و پ کشور، تقسیم بر تعداد دانش‌ آموزان، این سرانه در ایران، به ازای هر دانش‌آموز در بودجه‌ي ۱۴۰۲حدود ۳۳۸ دلار است، در کشور ژاپن ۱۶۳۲۸، در کره جنوبی ۷۰۰۰، در آمریکا ۱۲۰۰۰ و حتا در ترکیه۱۸۰۰ دلار است. میانگین جهانی این سرانه ۹۳۱۳ دلار یعنی ۳۰ برابر سرانه‌ي دانش‌آموزی ایران است! با این نگاه انقباضی و سهم ناچیز اعتبارات اختصاصی به آ و پ در کشور آیا جای بحثی برای ما می‌ماند که چیزی در منقبت معلمان و آموزش و پرورش بنویسم!؟ 🅱 eitaa.com/joinchat/135528452C8840727e87