#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۳ 🎬
ابواسحاق بیرون ازخانه رفت.وهمه ی ماحتی عماد ساکت شده بودیم انگار درفکر عاقبت این معرکه بودیم وباسکوتی که براتاق حاکم شده بود تازه متوجه سروصداهای بیرون از خانه شدیم ,صدای گریه وشیون زنان وکودکان بیگناه باصدای تیر وفشنگ جنگی قاطی شده بود انگار یک لشکربه محله ی ایزدیها حمله ورشده بود واخربرای چه؟به چه جرمی؟؟؟
چنددقیقه ای طول کشید که ابواسحاق باپنج شش داعشی که رویشان را بسته بودند وپرچم سیاهرنگی که رویش عبارت (لااله الاالله ومحمدارسول الله)نوشته شده بود به داخل اتاق امدند...
مو براندامم راست شدازترس به مرز سکته رسیده بودم ,یعنی این حرامیان چه چیزی درفکرشان بود که ابواسحاق گفت:میخواهی شروع کنیم ,الان شرایط برای قربانی فراهم است .
درهمین هنگام یکی از داعشیهایی که تازه امده بود گفت:دست نگهدارید...
ابواسحاق:چی شده برادر میخواهی شفاعت این کافران راکنی؟
داعشی:نه نه,میگم حیف این قالی که به خون این کافران الوده شود,کلی قیمتش است وخنده ای,شیطانی سرداد...
ابواسحاق:راست میگی ,ببرینشون ببرینشون بیرون.
ازبرخورد دستانشون بابازوم چندشم میشد وخودم دست عمادرابادستان بسته ام گرفتم ولیلا هم چادرمن راگرفت وباهم رفتیم روی حیاط
یک حوض اب بزرگ روی حیاط داشتیم,یک طرف بابا ومامان را نشاندند وطرف دیگر حوض ما سه تا بچه را دوتا داعشی بالای سرما ایستادند وبقیه بالای سرپدرمادرمان...
قلبم به شدت هرچه تمام تر میزد یعنی این شیاطین چه میخواستند انجام دهند
#ادامه_دارد...🌷
https://eitaa.com/bamehonar313
💠💠💠💠💠💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد
🔷️#کتابخانه_آل_یاسین_فریدونشهر با همکاری #اداره_فرهنگ_وارشاداسلامي،
#کانون_بسیج_هنرمندان
#انجمن_ادبی_حافظ و
#انجمن_ادبی_نسیم_کوهستان برگزار می کند:
▫️نقاشی
▫️خوشنویسی
▫️دلنوشته
▫️محفل شعر
با محوریت هفته دفاع مقدس و هفته وحدت
🛑مکان:پارک جنب کتابخانه آل یاسین فریدونشهر
🗓زمان:چهارشنبه ۴مهر۱۴۰۳
🕞ساعت:۱۵:۳۰ الی ۱۷
🌸منتظر حضور سبز شما خواهران و برادران ،کودکان و نوجوانان عزیزهستیم 🌸
فصل قطع درختان که میرسد؛ تنومندترین درختها
برای بریدن انتخاب میشوند
و کسی با درختان کوچک کاری ندارد.
محال است موفق باشی و دشمنی
نداشته باشی !
محال است در اندیشهی آسمان باشی
و در اندیشهی زمین زدنت نباشند !
که ارّه به دستها همیشه نگاهشان
به تنومندترین درختهاست.
باید آنقدر رشد کرده و قد کشیده
باشی که زیر سایهی اقتدارت بایستند
و با ولع، سودای به زیر کشیدنت را داشتهباشند.
اگر از کنارت عبور میکنند و کاری به کارت ندارند،
یعنی هنوز به اندازهی کافی رشد نکردهای…
#دڪتر_انوشه✍🏻
5.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ رهبر انقلاب: اگر رژیم صهیونی خبیث توانسته بود نیروهای مبارز را شکست دهد، احتیاج نداشت صورت خود را با کشتن زنان و کودکان، سیاه و کریه نشان دهد
.
♨️ حضور یک اسراییلی در جلسه رسمی رئیس جمهور ایران/ استاد اسراییلی: دعوت نامه رسمی با امضا رئیس جمهور ایران بود
🔹لیور استرنفلد، استاد اسراییلی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران دیدارکرد. اومی گوید دعوتنامه رسمی از سوی رییس جمهور ایران دریافت کرد .
🔹استرنفلد با اشاره به بخشی از محتوای جلسه گفت که معتقد است ایران اکنون با رهبری پزشکیان چهره جدیدی دارد. این استاد دانشگاه گفت: این ادامه رژیم رئیسی از نظر سیاست خارجی نیست. رئیس جمهور گفت وظیفه او تجدید گفتگو با غرب است.
🔹استرنفلد گفت که رئیس جمهور ایران می دانست که یک اسراییلی در اتاق حضور دارد. وی اظهار داشت: برای دوری از شک و تردید، به نمایندگی ایران در سازمان ملل اطلاع دادم که شهروند اسراییلی هستم تا از شرمندگی جلوگیری کنم و دعوت من برای جلسه را لغو نکرد. احساس عجیبی داشتم. جالب و سخت بود، اما شرافتمندانه. نمی خواهم خیلی ساده لوح باشم، اما امیدوارم بتوان به این جلسه به عنوان یک جلسه حسن نیت نگاه کرد. صداقت زیادی در اتاق وجود داشت.
✍مسئولین بررسی و نتیجه را به مردم اعلام کنند!
در صورت تایید غیر قابل گذشت میباشد.
مردم انقلابی مسخره نیستند سیاستمدار خائن به آرمانهای اسلام و انقلاب و رهبری را برنمیتابند
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
💎رعدوبرق زیبا بر فراز آرامگاه حکیم ابوعلی سینا، پزشک، فیلسوف، منجم، ریاضی دان، شیمی دان و نابغه ایرانی
✳️بسیاری از کتب او تا امروز در برترین دانشگاه های دنیا تدریس میشود.
#آرامگاه_بوعلی_سینا
#همدان
#ایران_بهشت_زیبا
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
شهیدان بزرگوار
چقدر در این وانفسا جایتان خالیست.
و اگر شما دعایمان کنید حتما مستجاب میشود.
این روزها بیشتر از هر چیزی به دعا نیاز داریم...
ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺯُﻗْﻨﻰ ﺷَﻔﺎﻋَﺔَﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻳَﻮْﻡَﺍﻟْﻮُﺭُﻭﺩِ
ألـلَّـھُمَ ؏َـجــِّلْ لِوَلــیِـڪْ ألفـرَج
التماس دعا
#پروانهایدردامعنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۴🎬
خدای من دوتا داعشی یکی بالای سرپدرم ویکی هم بالای سرمادرم باخنجرهای تیزشان ایستاده بودند وچندتا هم اطرافشان اسلحه هایشان راروبه اسمان گرفته بودند ودوتا داعشی بالای سرما,سرمن ولیلا را بالا گرفته بودند تا صحنه راببینیم ویکی دیگر ازداعشیها با گوشی اش داشت لحظه ها راشکار,میکرد انگار ما جنایتکاران زمینیم واینان فرشتگان مامور نجات زمین باافتخارفیلم میگرفت ,هردو داعشی باهم خنجرها رابرگلوی پدرومادرم نهادند وبقیه با شلیک تیرهوایی تکبیر میگفتند وهمه باهم فریادالله اکبر...لااله الاالله سرداده بودند دنیا پیش چشمام داشت سیاه میشد...عماد نباید میدید..
سریع با دستهای بسته ام عماد را طرف خودم کشاندم وبادست چشمانش راپوشاندم تا بچه بیچاره سربریدن پدر ومادرش رانبیند...اشک میریختم...ضجه میزدم...ناله میزدم 😭😭😭وان طرف پدر ومادرم دست وپا میزدند...قطره های خونشان برزمین واسمان میپاشید ,خرخر گلویشان ونفسهای اخرشان رابا دوچشمم دیدم وبا دوگوشم شنیدم وزار زدم,داعشیهای بالای سرمان اجازه نمیدادند که سرمان راپایین بیاندازیم ,انگار که حکم خداست که باید سربریدن عزیزانمان راببینیم...
غصه ی کشته شدن یابهتربگویم زجرکش شدن عزیزانم یک طرف وغصه ی اینکه این شیاطین بانام خدا سرمیبرند وبه اسم اسلام جنایت میکنند هم یک طرف,واقعا دراینجا من غریبم ,برادرم ,خواهرم پدرم مادرم,همسایه ها همه و همه غریبند ومظلوم, به خدا اینجا محمد ص هم غریب است به خدااینجا خدا هم غریب است....
خدایااااااااا......
#ادامه_دارد...
💠💠💠💠💠💠
کلبه ی شعر :
#پروانه_ای_دردام_عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
# قسمت۱۵ 🎬
نمیدونستم حرکت بعدیشون چیه وقراره کدوم یکی ازمارا جلوی چشم بقیه قربانی کنند ,دلم میخواست اول کارمن راتمام کنند چون اصلا طاقت کشته شدن برادروخواهرم رانداشتم...جسدغرق درخون پدرومادرم هریک به یه طرف افتاده بود وداعشیها همه رفتند بیرون ,فقط همون دوتایی که باراول اومده بودن داخل, موندن,ابواسحاق جیبهای پدرم راخالی کرد وهردو هجوم بردند داخل تا اگرپول وطلاواشیای گرانبهایی موجود بود به غارت ببرند
من ولیلا وعماد را بادستان بسته با جسد بیجان وبی سرپدرومادرم تنها گذاشتند,هرسه مان بس که ضجه زده بودیم ,گلویمان گرفته بود وسکوت بود وسکوت ,نگاه کردم به عماد دیدم خدای من خیره به چشمهای نیمه باز پدرم ,بود,دلم کباب شد برایش ,اخه تواین سن ,این غم ,این صحنه ها براش از صدبارمردن بدتربود,درسته ماایزدی بودیم اما همیشه مصیبتهایی راکه برسر امام حسین ع اورده بودند ازگوشه وکنار میشنیدیم وگاهی درسینه زنی وعزاداریهای شیعیان شرکت میکردیم,ا
لان هم هیچ کس نمیدونست اما من شیعه بودم...داغ خودم رامقایسه کردم با خانوم زینب س ومتوسل شدم به ایشان وگفتم:اگر سربریدن عزیزانت را دیدی منم ,سربریدن عزیزانم رادیدم اگر به اسارت رفتی,الان ماهم درچنگال شیطان گرفتاریم.
خانوم به جان داداش بزرگوارتان سوگند یک صبری به من وخواهروبرادرم دهید که بتوانیم این زجر راتحمل نماییم...خانوم ,جان حسینت به دادمان برس...خانوم, جان حسینت نجاتمان بده...
همینجور که در دل واگویه میکردم ناگاه دوتا داعشی بیرون امدند ,گویا,سرچیزی بحثشان شده بود...
#ادامه_دارد...🌷
https://eitaa.com/bamehonar313
💠💠💠💠💠💠