با سلام و احترام
خدمت بانوان نویسنده عزیز🌹
پایگاه اطلاع رسانی مجمع بنا در پیام رسان ویراستی برقرار شد. به نشانی
https://virasty.com/r/LWJC
📌فراخوان رحیل. *تمدید شد*
🔻خاطره نگاری زنانه از اولین سفر اربعین
🔹با هدف سندسازی این تجربه زیسته و حرکت تمدنی بزرگ که زمینه ساز ظهور امامزمان عج و زندگی در جامعه مهدوی است.
🔹ویژگی های خاطره:
*محدودیت: ۱۰۰۰ کلمه.
🔹محورهای فراخوان:
*زوایای خاص این سفر برای زن ایرانی. مجرد، متاهل و دارای فرزند
*خاطرهای خاص از تجربه متفاوت و نقطه عطفی که در زندگی راوی پیش آمده
*خاطرهای از سبک زندگی زنان موکب دار عراقی
*خاطره از زنانی با ملیت های خاص و متفاوت اسلامی و سبک زندگی و نگاه آنها به این سفر و نفهوم زیارت.
*خاطرهای از زنان قومیت های مختلف ایران و سبک زندگی و نگاه آنها به این سفر و مفهوم زیارت
*خاطرات مادرانه در تاثیرات و نکات تربیتی این سفر
🔹مهلت ارسال آثار:
تا ۱۵ شهریور مصادف با ۲۰ صفر
🔹به آدرس:
https://www.digisurvey.net/u/test/0ali9
🔹همراه با جوایز ارزنده و انتشار آثار برگزیده در قالب کتاب
@bana_ir
http://eitaa.com/bana_ir
خواهری که از برادر شهیدش نوشت...(اخبار ادبی و هنری)
https://kayhan.ir/fa/news/271735/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%B1%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AF%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%B4-%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C
http://eitaa.com/bana_ir
کتاب «عطر پیراهن تو❤️» خاطرات همسر شهید روحانی مدافع حرم سیدعلی زنجانی است که در مجموعه کتابهای مربوط به همسران، به نویسندگی مریم عرفانیان، در انتشارات خط مقدم منتشر شده است. این کتاب نهمین کتاب از این مجموعه است.
عطر پیراهن تو، زندگی شهید زنجانی را از نگاه همسر شهید نقل میکند و بخشی از خاطرات مربوط به لبنان و حزبالله است. شهید حجتالاسلام سیدعلی زنجانی از شهدای مدافع حرم دو تابعیتی ایرانی، لبنانی، سال ۱۳۶۷ در زینبیه(دمشق) سوریه به دنیا آمد و پس از چندین سال جهاد در منطقه سراقب(ادلب) سوریه در سال ۱۳۹۸ به فیض شهادت نائل آمدند. از شهید زنجانی ۲ فرزند به یادگار مانده است. «عطر پیراهن تو» در ۲۳۲ صفحه و با قیمت ۹۵ هزار تومان منتشر شده است.
http://eitaa.com/bana_ir
عبادتگاه-رادیو اینترنتی.mp3
950.5K
#الهی
" عبادتگاه "
شکوفههای سپید از آغوش درخت، دل میکنند و بافهبافه، چادر میشوند روی سر دشت.
سنگها میغلتند و ذکر میخوانند.
از افق، نور در باد میرقصد و از ستارهها تسبیح میسازد.
آب موج برمیدارد.
خورشید اذان میگوید.
فلک به سجده میافتد.
از حنجرهی نرم ابرها، ندای "سبحانالله" در آذان خلقت میپیچد.
وقت عاشقی است.
عمیقتر بشنو!
جهان، عبادتگاه شده است...!
نویسنده: فاطمه فروغی فرد
گوینده :نفیسه صدر
ادیتور :بتول عباسی
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجموعه آموزشی سوادیاران به سفارش نهضت سواد آموزی در 30 قسمت نمایشی نویسنده مرضیه شهلایی بزودی از شبکه آموزش پخش می شود.
@mbana_ir
http://eitaa.com/bana_ir
مثل تو .. اربعین -قرایی_.mp3
481.3K
#اربعین
" مثل تو "
مرد پتو را محکم دور تنش پیچانده بود. انعکاس خورشید گنبد عباس(ع) میان سیاهی شب در اشکهای مرد میدرخشید. کسی باشتاب از کنار او رد شد. مرد، تنه خورد و پتو از دور تنش باز شد.
دو آستین خالی پیراهنش در باد میرقصید!
نویسنده :فاطمه فروغی فرد
گوینده :اقای قرایی
ادیتور: عباسی
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir
دستان پر- سامی.mp3
251.6K
#اربعین
بسم الله النور
داستانک: دست پر
.
دستانشان را به هم دادند.
و هر کدام با زبان خود گفتند: لبیک یا حسین...
ستاره ۶ پر آبی رنگ، حالا دیگر پرپر شده بود...
نویسنده خانم شایان پویا
گوینده اقای سامی
ادیتور عباسی.
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir
خواهد بخشید -اربعین- کمالی.mp3
1.15M
#اربعین
دلنوشته ی زائر اربعین
یا حسین جان
امسال کبوتر دلم پر زده سمت حرمت ، اربعینی شده وبی قرار دیدن شش گوشه ی شماست..
اولین بار است این سفر راتجربه خواهم کرد.
هر ضربان قلبم یاحسین می گوید.
هر نفسم یا زهرا می گوید.
تا چند وقت پیش رمقی در جانم نبود.
ولی اکنون . مانند کودکی پر از انرژی هستم.
ای کاش بتوانم با چشمان دلم شما را احساس کنم.
چشمان آلوده ی من لیاقت دیدن شما را ندارد.
قلبم زنگار گناه گرفته،
ولی عاشق شماست.
ودلخوش به همین محبت می آید.
از خداوند کریم بخواه مرا ببخشد.
. چرا که عزیز درگاهش هستیدونه تنها من که اگر شما بخواهید تمام انسانهای این کره ی خاکی را به خاطر شما خواهد بخشید..
نویسنده :معصومه نخعی
گوینده :نرگس کمالی
ادیتور :عباسی
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir
داستانک منتظر-جاودان-پویا.mp3
1.14M
#اربعین
بسم الله النور
داستانک: منتظر
.
اشک هایش را پاک کرد و سرش را بالا گرفت. قبرستان خلوت بود و کنار مزار مادر، خلوت تر.
نشسته، حال و احوالی کرد و لبخندی زد. حرف هایش که تمام شد، بلند شد و خاک عبایش را تکاند.
بعد رفت سراغ مزار عمو. آنجا همخیلی خلوت بود. آخر، کمتر پیدا می شد کسی که برود آن قسمت قبرستان .
خوب می دانست سنگ چندم است. بعد هم پدر بزرگ و جد و ...
با همه خداحافظی کرد و از همه شان خواست تا دعایش کنند.
وقتش بود که راهی شود به سمت کربلا.
امسال هم مثل هر سال زائر پیاده اربعین حسین بود.
یک لحظه اما صدای مادرش را شنید که می گفت: سفر به سلامت پسرم.
سلام تمام مشتاقان جا مانده را برسان...
برگشت.
مادر، هنوز پهلویش را گرفته بود.
.
آجرک الله یا بقیه الله
یا فاطمه الزهرا
نویسنده :خانم فاطمه شایان پویا
گوینده :خانم حاتمه جاودان
ادیتور :خانم بتول عباسی
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir
التماس-اربعین-شایان پویا-سامی.mp3
1.39M
#اربعین
بسم الله النور
التماس
.
دست نحیف دخترکش را در دست گرفت و به چشمان بسته اش خیره شد.
بعد آرام برخاست و در حالیکه اشک چشمانش را با پشت دست پاک می کرد، خم شد و صورت زردش را بوسید.
کوله کهنه اش روی دوشش انداخت و زمزمه کنان از بیمارستان مرکزی صنعا خارج شد. جای ترکش بمباران اخیر صعودی، هنوز پایش را آزار میداد؛ اما باید میرفت.
در تمام مسیر، با پای پیاده، ستون به ستون، زمزمه کنان، همراه تمام پرچم ها و آدم های رنگ رنگ هم مسیر، به سال ها ظلم و بی عدالتی و فساد و جهل جهان فکر می کرد.
وقتی گنبد طلایی ارباب را از میان آنهمه شلوغی و های و هوی و غبار و شور و شوق تشخیص داد، باز هم همان زمزمه را داشت.
مصمم تر، با جمعیت میلیونی این مغناطیس عظیم حسینی جلو رفت.
همان وقت ها بود که گوشیش زنگ خورد و خبر فوت دخترک نفسش را برید...
حالا، او بود و
مشبک های طلایی ضریح ارباب و عطر حرم و زمزمه ای که بالاخره در میان بند بند زیارت اربعین،
زیر قبه آسمانی حرم،
از زبان پر بغض تمام زائران
فریاد شد:
اللهمعجل لولیک الفرج...
نویسنده :خانم فاطمه شایان پویا
گوینده اقای هادی سامی
ادیتور خانم عباسی
تهیه شده در رادیو اینترنتی فرهنگ رضوی
http://eitaa.com/bana_ir