بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره23
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_اعتراض_شماره 3
📢و لَا اعْتَرَضَتْهُ فِي حِفْظِ مَا ابْتَدَعَ مِنْ خَلْقِهِ عَارِضَة #خطبه_91
یعنی هیچ مانعی نمیتواند در حفظ مخلوقاتی که آفریده مانع او بشود.
فیروزآبادی در قاموس📗 اصل معنای کلمه اعتراض را "مانع شدن از چیزی" دانسته است. به چوبی که در عرض نهر میایستاد و راه آب را میبست، عربها میگفتند: معترض.
در این جمله نهج البلاغه نیز این کلمه به کار رفته و برخی مترجمان آن را خوب ترجمه کردهاند اما متاسفانه برخی دیگر کلمه «اعترض» را به معناهایی مانند «دچارعارضه شدن, نگران شدن، گرفتار کلفت شدن، احساس خستگی کردن و ...» ترجمه کردهاند😯؛
مثلا این ترجمه ها را نگاه کنید⏬:
✍️و در نگهدارى آفريدگانش دچار عارضهاى نشده. 😯
✍️ براى نگهدارى اين همه از مخلوقات رنگارنگ كه پديد آورده دچار نگرانى نمىشود، 😯
✍️نگاهدارى آن برايش كلفتى بوجود نياورد😯
✍️نه براى حفظ آنچه را كه خلق كرده است احساس خستگى مىكند، 😯
@banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 20
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
حضرت امیر(ع) در ابتدای #نامه_31 نهج البلاغه چهارده صفت برای مخاطب خود آوردهاند؛ یکی از آن صفات این است که مخاطبشان را «رَهِينَةِ الْأَيَّامِ» (در گرو روزگار) خواندهاند.
🔹عنصر زیباشناختی: استعاره در کلمه «رهینه» و استعاره در کلمه «ایام»
🕊توضیح:
مخاطبِ نامه به وثیقهای که بدهکار در نزد طلبکار میگذارد تشبیه شده است (استعاره تصریحیّه)
روزگار به طلبکاری که وثیقه اخذ کرده تشبیه شده است(استعاره مکنیّه)
تلفیق این دو استعاره نشان میدهد که مخاطب نامه مانند وثیقهای در نزد روزگار به ودیعت نهاده شده است. حال وجه شبه در این دو استعاره چیست؟
🍃وجه شبه میان انسان و رهینه(وثیقه):
همانگونه که وثیقه تحت سلطه و اختیار طلبکار است، انسان نیز زیر سلطه روزگار است؛ از این روی در هر بهار که طبیعت جامهای نو از نشاط و طراوت میپوشد، انسان که در گرو زمان است نیز جامهای نو از فرسودگی بر تن میکند و این فرسودگی، گام به گام او را به مرگ نزدیکتر میکند.
🍃وجه شبه میان روزگار و طلبکار (ایام):
روزگار طلبکار است اما طلبکاری که طلبش، خودِ بدهکار است و این بار دیگر از طلبکار چیزی را به عنوان گرو اخذ نکرده بلکه خود او را به گرو گرفته و این خود او است که با هر نفسی که میکشد، بخشی از بدهیاش را به روزگار باز پس میدهد تا وقت رسیدن اجل، تمام بدهیاش (همه عمرش) را پرداخته باشد.
✍️ کاش در این سال جدید پیش از آنکه ایام، طلبش را به طور کامل از ما بازپس بگیرد سری هم به خود بزنیم و نگذاریم حسرت این دیدار در قیامت و تا ابد بر دلمان بماند.
👈دیرگاهی است که افتاده ام از خویش به دور شاید این عید به دیدار خودم هم بروم.
#دنیا
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 29
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵#محیط_زیست و #طبیعت
📢اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ #خطبه_167
از خدا درباره بندگانش و سرزمینهایش بترسید؛ چرا که شما [درباره همه چیز] حتی درباره زمینها و حیوانات مورد سوال قرار میگیرید.
🍃در این خطبه، پس از آنکه حرمت مسلمان بیان شده، درباره بندگان خدا و زمینهای خداوند نیز توصیه به رعایت تقوا شده است.
لغویان «بلد» را به مطلق زمین معنا کردهاند ولی راغب اصفهانی بلد را به زمینی که دارای ساکنانی باشد، معنا کرده است.
🔹 البته اگر نظر راغب را بر دیگر لغویان مقدم بکنیم، سخن امام علی علیه السلام به محیط زیست ربط خواهد یافت اما اگر بلد را به معنای مطلق زمین بدانیم همه طبیعت را شامل خواهد شد.
🔸با این حال در ادامه عبارت، کلمه «بقاع» به کار رفته که بر هر نوع زمینی دلالت میکند و موجب میشود که معنای مراد امام علیه السلام را همان معنای گسترده زمین بدانیم تا شامل محیط زیست و هر گونه طبیعتی بشود.
دو نکته مهم:
1️⃣یکم) کلمه بلاد به ضمیر خداوند #اضافه شده است (بِلادِه) و نشانه این است که این زمین و طبیعت و محیط زیست، چون ملک خداوند است محترم است و انسان مومن از باب رعایت تقوای الاهی باید حرمت طبیعت را نگهدارد.
2️⃣دوم) پیشتر در همین خطبه تصریح شده است که بالاترین حرمت، حرمت مؤمن است، در این جمله نیزکلمه «بلاده» به کلمه «عباده» #عطف شده است (عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ). این امر نشانه آن است که حرمت بلاد و بهائم نیز بسیار فراوان است.
به هر حال این عبارت نهج البلاغه مورد توجه شارحان قرار نگرفته و به اندازه لازم به آن توجه نشده است.
#کلمه_بلد
@banahjolbalaghe
آنقدر که از شمشیر علی (علیه السلام) سخن گفته ایم از منطق بهت آور و سخن شگفت آورش نگفته ایم. @banahjolbalaghe
بسم الله
#بازیباییهای_نهج، شماره 21
🌾🍃🌻🌴🍃🌻🌴
« كَيْفَ يَكُونُ حَالُ مَنْ يَفْنَى بِبَقَائِهِ وَ يَسْقَمُ بِصِحَّتِهِ وَ يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِهِ» #حکمت_115 (قسمت سوم)
فردی از حال حضرت پرسید. ایشان در پاسخ فرمودند: چگونه باشد حال كسى كه با هستى خود، در حال فنا است و با تندرستىاش بيمار مىشود و از پناهگاهش [به اسارت] گرفته میشود.
🔷عنصر زیباشناختی:
باریک بینی شگرف در ایجاد رابطه میان اضداد و ارجاع امری به ضد خویش😯
✍️توضیح عبارتِ «يُؤْتَى مِنْ مَأْمَنِه»
تعبیر «یؤتی» به معنای همان کلمه «أخذ» است که در #خطبه_132 نیز به کار رفته در آنجا آمده است: «نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ ... وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» اخذ در اینجا به معنای اسیر کردن و دستگیر کردن است. (الأخیذ به معنای اسیر است) مأمن نیز به معنای پناهگاه است یعنی درست در همان جایی دستگیر میشود که گمان میکرد در آنجا از دست دشمنش ایمن میماند.
انسان در جستجوی امنیت به اسباب و اموری دل خوش میکند و میپندارد که با همین امور میتواند امنیت خود را تامین کند؛ حضرت میفرمایند دقیقا همان چیزهایی که برای امنیت خودش دست و پا میکند همان چیزها برای او سببب ناامنی (دستگیر شدن و اسیر شدن) میشود.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_مترجمان_نهج، شماره24
🌾🌺💐🌺🍃
🔵#کلمه_أخذ
📢كيْفَ نَزَلَ بِهِ الْمَوْتُ فَأَزْعَجَهُ عَنْ وَطَنِهِ وَ أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه #خطبه_132
چگونه مرگ به سراغش آمده و او را از وطنش آواره کرد و در پناهگاهش دستگیرش کرد.
🔷أخْذ یعنی حيازت كردن و به دست آوردن چیزی. اين واژه گاهى به معنى دستگير كردن و گرفتن اسیر نیز به کار میرود. در برخی از عبارات نهج البلاغه هیچ ابهامی وجود ندارد که کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن و اسیر کردن به کار رفته است.
برای مثال در #نامه_27 آمده است: «وَ أَنْتُمْ طُرَدَاءُ الْمَوْتِ إِنْ أَقَمْتُمْ لَهُ أَخَذَكُمْ وَ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنْهُ أَدْرَكَكُم» (شما [چون شکارهایی] تحت تعقیب مرگ هستید؛ اگر بایستید دستگیرتان میکند و اگر فرار کنید به شما میرسد) (چه تشبیه زیبایی!)
در خطبه 132 در جمله « أَخَذَهُ مِنْ مَأْمَنِه» کلمه اخذ به معنای دستگیر کردن به کار رفته و معنای جمله این است که مرگ انسان را در مأمنش (جایی که باید در آنجا احساس امنیت میکرد) دستگیر میکند و از آنجا بیرون میکشد (کاربرد کلمه من جاره از باب #تضمین است)
🍃 لطافت معنایی:
این جمله از طریق #تضاد دلنشینی که بین «دستگیر شدن» و «مأمن» ایجاد کرده میخواهد نشان بدهد که ابزارهای دنیوی (که مأمن یکی از آنها است) در برابر مرگ چقدر بیفایده و ناچیز هستند!
◀️از بین مترجمان، #فیض_الاسلام (و چند مترجم دیگر) کلمه «اخذ» را به «ربودن» برگرداندهاند و تا حدودی معنای آن را رساندهاند اما اغلب مترجمان این کلمه را به معانی نامربوطی (مانند «برکندن»، «دور کردن» و ...) ترجمه کرده و لطافت حدیث را بر باد دادهاند.
@banahjolbalaghe
بسم الله
#با_معارف_نهج، شماره 30
🌾🌴🍃🌻☘️🌛
🔵محبتهای ویژهی حاکم اسلامی، کارگزاران را مغرور نکند
صعصعة بن صوحان از نزدیکترین یاران امام علی ع بود. به قول امام صادق علیه السلام، از بین کسانی که در اطراف علی علیه السلام بودند، فقط صعصعه و یارانش حق ایشان را میدانستند (ما كان مع أمير المؤمنين من يعرف حقّه الّا صعصعة و أصحابه).
🔸روزی صعصعه در بستر بیماری بود. امیر المؤمنین علیه السلام به عیادت صعصعه رفتند اما به او فرمودند: «ای #صعصعه عیادت من را موجب تکبر بر قبیلهات قرار نده» (یا صَعْصَعَةُ، لَا تَجْعَلَنَّ عِيَادَتِي إِلَيْكَ أُبَّهَةً عَلَى قَوْمِك)
🔹صعصعه که در کنار فضیلتهای دیگرش، سخنوری کمنظیر نیز بود عرض کرد: «نه یا امیرالمومنین، اما عیادت شما نعمتی است که باید شاکرش باشم» (لَا وَ اللَّهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَكِنْ نِعْمَةً وَ شُكْرا) (الغارات؛ 2:359)
#محبت_حاکم_اسلامی
#غرور_کارگزاران
@banahjolbalaghe
دکتر سهیل اسعد؛ که در یک همایش فلسفی در یکی از کشورهای آمریکای لاتین، فیلسوفی را با یک حدیث نهج البلاغه آشنا کرد و موجب شیعه شدن او شد.
@banahjolbalaghe