eitaa logo
با نهج البلاغه
2.6هزار دنبال‌کننده
186 عکس
45 ویدیو
18 فایل
رسیدن به نهج البلاغه هدف نیست، هنر آن است که از دروازه نهج البلاغه بگذریم و به صاحب نهج البلاغه برسیم. کانال با نهج البلاغه فرصتی است برای تامل در نهج البلاغه و آرزویی است برای رسیدن به او. ادمین تبادلات: @sardar_1313 ادمین کانال: @ashaiery
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله 🔵 ظرافت ادبی در خطبه 17 🔸رجلٌ... قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ بَكَّرَ فَاسْتَكْثَرَ مِنْ جَمْعٍ مَا قَلَّ مِنْهُ خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ مردی که اشباه الناس او را عالم می‌نامند ولی عالم نیست. با شتاب و عجله معلوماتی را انباشته کرده که قلیلش از کثیرش بهتر است. ✍️ در عبارت «جمع ما قل منه خیر مما کثر» برخی نسخ‌ کلمه «جمع» را با تنوین و برخی نسخ به صورت مضاف گزارش کرده‌اند. طبق نسخه‌‌‌ای که «جمع» اضافه شده است، کلمه «ما» مضاف‌الیه برای «جمع» است. تقدیر معنا چنین است: "جمع ما قلیله خیر من کثیره." جمله «قلّ منه خیرٌ» صله است برای ما. در این جمله باید تعبیر «قلّ منه» مبتدا (!) و کلمه «خیرٌ» خبر باشد. اشکال، این است که «قل منه» که فعل است، چگونه می‌تواند مبتدا باشد؟ ◀️به این مشکل دو جواب داده‌اند: الف) کلمه «ما» قبل از کلمه «قلّ» در تقدیر است یعنی «جمعِ ما [ما] قلّ منه خیر»، که به خاطر نامانوس شدن تکرار، «ما» از عبارت حذف شده است. ب) "قلّ" از فعل‌هایی است که با «أن» مقدر به تأویل به مصدر می‌روند مانند «تسمع بالمعیدی خیرٌ من أن تراه». البلاغه 55 https://eitaa.com/banahjolbalaghe‌
بسم الله 🔵روزی که امیرالمؤمنین علیه السلام برای همسنگرش حمزة دلتنگ شد. ابن‌ ابی‌الحدید نقل کرده است که پس از سقیفه وقتی که حضرت را با آزار و اکراه برای بیعت حاضر کردند، حضرت در حالیکه به قبر پیامبر اشاره میکرد این آیه را تلاوت کرد: « يا ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَ كادُوا يَقْتُلُونَنِي» و بعد فرمود: وا جعفراه و لا جعفر لي اليوم وا حمزتاه و لا حمزة لي اليوم. 📚شرح ‏نهج ‏البلاغة (ابن ‏أبي‏ الحديد)، ج 11، ص 111 55 شهادت سیدالشهداء https://eitaa.com/banahjolbalaghe‌
بسم الله بازیبابی های نهج... مدارا نکن با ...❗ 🔵 نامه ۳۱ نهج البلاغة اذَا کانَ الرِّفْقُ خُرْقاً، کانَ الْخُرْقُ رِفْقاً جایی که مدارا کردن (موجب) ناسازگاری و تندی بشود ، ناسازگاری و تندی مدارا کردن بحساب می آید. بنابراین در جایی که مدارا کردن سبب سوء استفاده میشود و نتیجه اش ناسازگاری خواهد بود ، دیگر مدارا نکن و درشتی کن. درشتی در چنین جایی همان فایده مدارا کردن را خواهد داشت. 🌹عنصر زیبایی شناختی : 1️⃣ این معنا می توانست با بیان دیگری مطرح شود که ساده تر و روان تر باشد اما بیان لُغز گونه و معماگونه امام علیه السلام سبب دیریاب شدن معنا شده و مخاطب را دچار چالش میکند و به فکر فرو می برد تا خودش به مقصود برسد. آنچه موجب دیریاب شدن معنا در تعبیر شده حمل دو کلمه متناقض بر یکدیگر است. 2️⃣ یکی از زیبایی هایی که در علم بدیع# تحت عنوان عکس# مطرح می شود این است که دو جمله گفته شود که در اولی کلمه ای مقدم شود که همین کلمه در دومی موخر است. همچنین در عبارت اول کلمه ای موخر شود که همین کلمه در دومی مقدم است مثل عادات السادات ، سادات العادات (مختصر المعانی ص۴۱۸) . در این کلام هم حضرت بشکل هنرمندانه با جابجا کردن کلمات مقصودشان را بیان کردند تا اثرگذاری در مخاطب بیشتر شود. 3️⃣ طباق# یا تضاد# عنصر دیگری است که بر زیبایی این کلام افزوده است.‌
بسم الله 🔵ده ویژگی جامعه کوفه از منظر امیرالمؤمنین علیه السلام 1. در شداید ملی تکیه‌گاهی برای رهبرشان نبودند (وَ مَا أَنْتُمْ بِرُكْنٍ یمَالُ بِكُم) 2. مورد اعتماد رهبرشان نبودند(مَا أَنْتُمْ لِي بِثِقَةٍ سَجِيسَ اللَّيَالِي) 3. ندای رهبرشان را لبیک نمی‌گفتند (يُرْتَجُ عَلَيْكُمْ حَوَارِي) 4. به جای عزت ذلت را برگزیده بودند (ا رضیتم... بالذُّل من العِزّ خَلَفا) 5. آماده جهاد نبودند (إذَا دَعَوْتُكُمْ إِلَى جِهَادِ عَدُوِّكُمْ دَارَتْ أَعْيُنُكُم) 6. در برابر نقشه دشمن هیچ نقشه‌ای نداشتند (تُکادون و لاتکیدون) 7. دشمنشان بیدار بود و خودشان خفته (لَا يُنَامُ عَنْكُمْ وَ أَنْتُمْ فِي غَفْلَةٍ سَاهُون) 8. پشت یکدیگر را در هنگام نیاز خالی می‌کردند (غُلِبَ وَ اللَّهِ الْمُتَخَاذِلُون) 9. به جای آخرت دنیا را برگزیده بودند (ارضیتم بالحیاة الدنیا من الاخرة عوضا) 10. در برابر تجاوز دشمن به منافع سرزمینی یا فراسرزمینی‌شان خشمگین نمی‌شدند (تُنْتَقَصُ أَطْرَافُكُمْ فَلَا تَمْتَعِضُونَ) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره 165 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله انتخاباتی شماره 1 🔵دولتمرد مطلوب امیرالمؤمنین علیه السلام کندرو است یا تندرو؟ دولتمرد مطلوب علی علیه السلام تندرو است درجایی که تندروی حزم‌اندیشانه باشد (لایخاف... بُطْؤُهُ عَمَّا الْإِسْرَاعُ إِلَيْهِ أَحْزَمُ) و کندرو است در جایی که کندروی پسندیده باشد (وَ لَا إِسْرَاعُهُ إِلَى مَا الْبُطْءُ عَنْهُ أَمْثَلُ). 🔻کلمه «احزم» در هنگام تندروی کلمه بسیار دقیقی است. تندروی حزم‌اندیشانه تندروی بدی نیست. کسی که قبل از اقدام به تندروی، عاقبت تندروی خود را مورد تأمل قرار داده باشد، به فواید تندروی‌اش اندیشیده باشد، هزینه‌های آن را برآورد کرده باشد. بعد هزینه‌های تندروی را با فایده‌های آن مقایسه کرده باشد. تندروی‌اش به ضرر دولت و مردم نخواهد بود. در اندیشه سیاسی علی علیه السلام تندروی به دو نوع تندروی حزم‌اندیشانه (ممدوح) و تندروی بدون حزم‌اندیشی (مذموم) تقسیم می‌شود. 🔻کلمه «امثل» نیز برای کندروی کلمه دقیقی است. کندروی باید پسندیده باشد. کلمه «امثل» را به معنای «افضل و نزدیکتر به خیر و درست‌تر و ...» دانسته‌اند (نهایة ابن اثیر 4/297) این تعبیر نشان می‌دهد که کندروی همیشه خوب نیست. کندروی نیز دو نوع است: یکی «کندروی پسندیده‌ای که در آن اهم و مهم شده باشد» (ممدوح) و دیگری «کندروی از روی ترس و عادت و محافظه‌کاری» (مذموم). ↩️پ ن: نه کندروی همیشه خوب است نه تندروی همیشه بد است. ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره 166 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله انتخاباتی2 🔵افراط و تفریط در منازعات مَنْ بَالَغَ فِي الْخُصُومَةِ أَثِمَ وَ مَنْ قَصَّرَ فِيهَا ظُلِمَ وَ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَتَّقِيَ اللَّهَ مَنْ خَاصَم. از منظر امیرالمؤمنین علیه السلام کسی که در منازعه و مخاصمه کوتاهی کند، مظلوم واقع خواهد شد و کسی که در این راه افراط کند در دام گناه گرفتار خواهد شد. و کسی که در مناظرات به دام گناه بیفتند هرچند با استفاده از همان گناهش ظاهرا پیروز شود ولی دو نکته درباره او باید مورد توجه قرار بگیرد: یکی آنکه بر خصمش غالب شده اما خودش مغلوب گناه شده و دیگر آنکه چنین کسی هرچند ظاهرا برنده باشد ولی واقعا بازنده است (مَا ظَفِرَ مَنْ ظَفِرَ الْإِثْمُ بِهِ وَ الْغَالِبُ بِالشَّرِّ مَغْلُوب‏) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره 167 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله انتخاباتی3 🔵چرا در ادبیات سیاسی اسلام شهروندان، «رعیة» نامیده شده‌اند؟ جامعه‌ی اسلامی ... تشکیل شده ... از قسمتهای کوچک و بزرگ... یکی از این بخشها... آن قسمتی است که مدیر جامعه آن را تشکیل میدهد. او ...متصدی این کار است. متصدی این کار هیچگونه امتیازی را طلب و توقع نمیکند و عملاً هیچگونه امتیازی به او تعلق هم نمیگیرد؛ ... از آن طرف مردم در تعبیر نهج‌البلاغه رعیت‌اند، یعنی آن کسانی، آن جمعی، که رعایت آنان و مراقبت آنان و حفاظت و حراست آنان بر دوش ولی امر است. 📎 البته مراقبت و حفاظت یک وقت نسبت به یک موجود بیجان است این یک مفهوم پیدا میکند، یک وقت مربوط به حیوانات است این یک معنی [دیگر] پیدا میکند. اما حراست و حفاظت یک وقت مربوط به انسانهاست، یعنی [والی]، انسان را با همه‌ی ابعاد شخصیتش، با آزادیخواهی‌اش، با افزایش‌طلبی معنویش، با امکان تعالی و اوج روحی‌اش، با آرمانها و اهداف والا و شریفش، اینها را به عنوان یک مجموعه در نظر بگیرید. این انسان باید با همه‌ی این مجموعه مورد رعایت قرار بگیرد. ◀️ این همان چیزی است که در فرهنگ آل محمد در طول زمان مورد ملاحظه بوده و اسدی [در توصیف حکمرانی اهل بیت علیهم السلام] می‌گوید: «ساسة لا كمن يرى رعية الناس سواء و رعيته الانعام»، [اهل بیت] سیاستمدار [هستند اما نه مانند آن] سیاستمدارانی که مراعات انسانها را مانند مراعات حیوانها نظر میگیرند. .... بیانات آیت الله در اولین کنگره بین‌المللی نهج‌‌البلاغه 29/3/1360 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره 168 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
با نهج البلاغه
بسم الله 🔵 ظرافت ادبی در خطبه 17 🔸رجلٌ... قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ
بسم الله استاد علیرضا بابایی درباره خطبه 17 برایمان نوشته اند:👇 ✍️احتمال سوم: «ما» مبتدا و «خیر» خبر بوده و جمله اسمیه در جایگاه مفرد حکایت شده و واژه «جمع» بدان اضافه شده است. معنا: انباشتن «قلیلش از کثیرش بهتر است». چنانچه در فارسی گوییم: از باب «کاچی به از هیچیه». احتمال چهارم: جمع به «شیء» محذوف اضافه شده است. در این صورت «ما» مبتدا و «خیر» خبر بوده و جمله اسمیه بعد نعت آن است . ظاهرا این دو احتمال همسو بوده و اولی بر اساس نحو مفهومی (معنا گرایانه) و دومی بر اساس نحو دستوری باشد. https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵کلمه کهل در نهج البلاغة در زبان عربی به معنای میانسالی است. برخی از لغویان در تبیین معنای این کلمه به مقطع سی تا چهل سالگی، برخی به عبور از چهل سالگی و برخی دیگر به مقطع پنجاه‌سالگی اشاره کرده‌اند اما هیچ کس آن را به معنای پیری ندانسته است. با این حال در زبان فارسی کلمه کهولت به معنای پیری به کار می‌‌رود. 🔻در نهج البلاغة درباره بعثت پیامبر آمده است: «حَتَّى بَعَثَ اللَّهُ مُحَمَّداً (صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله) شَهِيداً وَ بَشِيراً وَ نَذِيراً خَيْرَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا وَ أَنْجَبَهَا كَهْلًا» در فِقره آخر آمده است که پیامبر در دوران طفولیت بهترینِ موجودات (خیر البریة طفلا) و در دوران کهولت و میانسالی نیز نجیب‌ترینِ موجودات (انجبها کهلا) بودند. عجیب آنکه، برخی از مترجمان نهج البلاغه کلمه‌ی «کهلاً» را در این جمله به معنای «پیری» برگردانده‌اند! ،‌ شماره 61 https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵 هجدهم 1️⃣فضای صدور این خطبه در مقام مذمت قضاتی انشاء شده که به رأی خویش، در یک مسأله واحد، احکام ضد و نقیضی صادر می‌نمایند و رسواتر آنکه حاکم جامعه که آنان را به منصب قضاوت نشانده، رأی همه را تأیید می‌نماید. برخی معتقدند که این خطبه، بخشی از خطبه سابق است (پیام امام، ج1، ص608) 2️⃣اهمیت خطبه 1. بیان پاره ای از پیامدهای شوم جدایی قرآن از اهل بیت علیهم السلام. 2. ابطال قول به تصویب با ادله پنجگانه (ر.ک: ابن ابی الحدید، ج1، ص288) 3⃣مضامین خطبه 1. گاهی چند قاضی، در یک مسأله واحد، احکامی متناقض با یکدیگر صادر می نمایند و حاکم جامعه که آنان را بر منصب قضا نشانده است همه آن آراء ضد و نقیض را تأیید می نماید! 2. نه خداوند امر به چنین اختلاف در قضاوت نموده و نه دین او ناقص است تا لازم باشد هر کس بر اساس رأی خود حکمی صادر نماید و نه صاحبان این آراء، شرکاء خداوند متعال هستند تا بخواهند طبق نظر شخصی خود حکمی صادر کرده و خداوند ناگزیر از پذیرش آنها باشد. 3. دین خداوند کامل است و نیازی به صدور احکام قضائی بر اساس نظرات شخصی نیست. 4. میان آیات قرآن کریم اختلاف و تنافی وجود ندارد تا کسی مدعی شود که اختلاف نظر قضات، مستند به آیات مختلف قرآن است. 5. ظاهر قرآن زيبا و عجیب و باطنش ژرف و عميق است، نكات شگفت‏آورش هرگز تمام نمى‏شود، اسرار نهفته‏اش پايان نمى‏گيرد و ظلمات (جهل و گمراهى) جز در پرتو انوارش بر طرف نخواهد شد. 4⃣مصادر خطبه مطالب السؤول طلحه شافعی، ج1، ص141/ الاحتجاج طبرسی، ص139/ دعائم الاسلام قاضی نعمان، ج1، ص93 ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ✍️استاد علی رحیمی ؛ حوزه علمیه شیراز https://eitaa.com/banahjolbalaghe
بسم الله 🔵عمل کردن به قرآن کافی نیست؟! امیرالمومنین علیه السلام در یکی از آخرین سخنرانی‌هایش با یادکرد یاران نزدیکش، فرموده است: أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِيَ الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ ... ای دریغا از برادرانم که قرآن را مى‏خواندند و خوب به كار مى‌بستند... در این فراز از خطبه معنای لطیفی دارد. برای درک این معنای لطیف، دونکته باید مورد دقت قرار بگیرد: نخستین نکته این است که شهر به مثابه‌ی یک دارالقرآن بزرگ، پر از قرآن بود! حضرت در چنین فضایی به یاد سرداران بزرگی مانند عمار و مالک و ... افتاده بود و به هم میزد که آنچه مهم است "اِحکام القرآن" است نه . دومین نکته‌ نیز این است حضرت نمی‌فرمود برادران من به قرآن عمل می‌کردند بلکه می‌فرمود: قرآن را تلاوت می‌کردند و آن را «إحکام» می‌کردند (تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ). إحکام مصدر باب افعال به معنای کاری را متقن و درست و کما هو حقه انجام دادن است.( أَحْكَمَ الأَمر: أَتقنه). قرآن را درست و کما هو حقه به کار گرفتن به چه معنایی است؟ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ،شماره169 https://eitaa.com/banahjolbalaghe