زیبایی شناسی تاثیری کلام امیرالمومنن.pdf
558K
تأثیر سخن بر جان مخاطب و ایجاد تغییراتی مشخص در باطن او، چنانکه یکی از ساحتهای فایده سخن است، یکی از سنجههایی است که با آن، زیبایی کلام نیز سنجیده میشود. بلاغیان متقدم و متأخر، از معیار بودگی این سنجه برای زیباییسنجی کلام، به اشاره یا تصریح سخن گفتهاند. امیرالمؤمنین علیه السلام به اقرار دوست و دشمن یکی از سخنپردازان تاریخ است. کلمات ایشان افزون بر ساحت اندیشه، ساحتهای باطنی مخاطبان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. این تحقیق با روش کتابخانهای و با جستجو در منابع تاریخی، ادبی و حدیثی برای بررسی این مسأله که "کلام امیرالمؤمنین علیه السلام بویژه سخنانی که در نهجالبلاغه گرد آمده، چه تأثیر باطنی بر جان مخاطبان نهاده است"، سامان یافته و با تحلیل دادهها و دسته بندی مخاطبانی که تحت تأثیر کلام حضرت امیر علیه السلام قرار گرفتهاند، به این نتیجه رسیده است که از نظر زیبایی شناسیِ تأثیری، کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در اوج است چرا که باطن مخاطبان باواسطه و مخاطبان بیواسطه را حتی اگر در حالی بودهاند که آمادگی باطنی کافی نداشتهاند، به طرز شگفتآوری مورد تأثیر قرار داده است.
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
حذف احتباک در نامه 50 نهج البلاغة
امیرالمؤمنین علیه السلام، پس از اشاره به حقوقی که مرزبانان بر عهدهی او دارند، فرموده است: «فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ اَلنِّعْمَةُ وَ لِي عَلَيْكُمُ اَلطَّاعَة و ...».
🔸 ظاهر جمله، این است که وقتی حاکم به وظایف الاهی خودش در برابر رعیت عمل کند، دوحق بر عهده رعیت میآید: یک حق از ناحیه خداوند و یک حق از ناحیه حاکم، حقی که از سوی خداوند بر گردن آنها آمده با کلمهی «النعمة» معرفی شده اما حقی که از سوی حاکم بر گردن آنها آمده با کلمهی «الطاعة» معرفی شده است.
🔻مشکلی که در اینجا بروز میکند، این است که نعمت اصلاً از مقوله حق نیست تا فاعل برای «وجب» بشود و اصلا از جملهی «وجبت علیکم النعمة» معنای منسجمی به دست نمیآید.
⏹به نظر میرسد در اینجا حذف احتباک رخ داده و تقدیرِ جمله این است: «وجبت لله علیکم [الشّکر لمکان] النعمة و لی علیکم الطاعة [لمکان الولایة].»
↪️چنین نوعی از حذف در زبان قرآن و روایات کمکاربرد نیست. برای مثال در قرآن آمده است:
1️⃣«جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ [مظلما] لِتَسْكُنُوا فيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً [لتبتغوا فیه من فضله]» (یونس: 67)
2️⃣«وَ يُعَذِّب الْمُنافِقينَ إِنْ شاءَ [فلا یتوب علیهم] أَوْ يَتُوب عَلَيْهِمْ [فلا یعذّبهم]» (احزاب: 24)
3️⃣«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ [من الفروج] وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ [من الابصار]» (النور: 30)
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#بازیباییهای_نهج، شماره73
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
May 11
..
.
بزرگوارانی که پیام داده و درباره #حذف_احتباک پرسیدهاند، از طریق لینک زیر به فایل تصویری مراجعه کنند و از دقیقه ۱۴ به بعد را ملاحظه فرمایند. البته اگر فایل را از ابتدا ببینند، بهتر است.👇👇👇
بلاغت کاربردی (معانی) جلسه دوازدهم
https://www.aparat.com/v/e8860y3
🔝🔝🔝🔝🔝🔝🔝🔝🔝🔝
https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣اقتباس پنهان همراه با حذف احتباک در نامه 50 نهج البلاغة
امیرالمؤمنین علیه السلام، پس از اشاره به حقوقی که مرزبانان بر عهدهی او دارند، فرموده است: «فَإِذَا فَعَلْتُ ذَلِكَ وَجَبَتْ لِلَّهِ عَلَيْكُمُ اَلنِّعْمَةُ وَ لِي عَلَيْكُمُ اَلطَّاعَة و ...».
به نظر میرسد در اینجا حذف احتباک رخ داده و تقدیرِ جمله چنین است: «وجبت لله علیکم [الشّکر لمکان] النعمة و لی علیکم الطاعة [لمکان الولایة].
✅چنین نوعی از حذف در زبان قرآن و روایات کمکاربرد نیست. برای مثال در قرآن آمده است:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ [من الفروج] وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ [من الابصار]» (النور: 30)
⏺یافتن این حذف احتباک، زیبایی دیریاب دیگری را نیز در متن عیان میکند. این زیبایی دیگر، آرایهی اقتباس است. ظاهرا حضرت امیر علیه السلام کلیدواژهی «النعمة» و «الطاعه» را از این دو آیه اقتباس کردهاند:
«اَلْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي ...»
«إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُون» (مائدة: 55)
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#بازیباییهای_نهج، شماره74
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣ارزش انتقادات علی ع
انتقاد على عليه السلام از خلفا غير قابل انكار است و طرز انتقاد آن حضرت آموزنده است.
انتقادات على عليه السلام از خلفا «احساساتى و متعصبانه» نيست [بلکه] «تحليلى و منطقى» است و همين است كه به انتقادات آن حضرت ارزش فراوان مىدهد.
انتقاد اگر از روى احساسات و طغيان ناراحتيها باشد يك شكل دارد، و اگر منطقى و بر اساس قضاوت صحيح در واقعيات باشد شكلى ديگر. انتقادهاى احساساتى معمولًا در باره همه افراد يكنواخت است، زيرا يك سلسله ناسزاها و طعنههاست كه نثار مىشود. سبّ و لعن، ضابطهاى ندارد.
اما انتقادهاى منطقى مبتنى بر خصوصيات روحى و اخلاقى و متكى بر نقطههاى خاص تاريخى زندگى افراد مورد انتقاد مىباشد. چنين انتقادى طبعاً نمىتواند در مورد همه افراد يكسان و بخشنامهوار باشد. در همين جاست كه ارزش درجه واقع بينى انتقادكننده روشن مىگردد.
📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در نهج البلاغه)، ج16، ص: 470
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج البلاغه 290
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
اشتباه ملکیان در مقایسه نهجالبلاغه با آیین بودا و دائو
✍️رضا کریمی پژوهشگر قرآن و حدیث:
مصطفی ملکیان ذیل بحث معنویت در نهج البلاغه گفته: «در نهجالبلاغه فقط و فقط پدیدههای انسانی به انسان درس میآموزد نه پدیدههای غیرانسانی، ولی در بودا و دائو پدیدههای جمادی و نباتی هم علاوه بر پدیدههای انسانی، درس میآموزند»!
قید «فقط و فقط» اغراق و بیدقتی است چون اسامی متعدد حیوانات و پرندگان در نهجالبلاغه آمده است؛ باید از او پرسید خطبه توصیف طاووس کجا درسآموزی از انسان است؟ یا دقت در طبیعت ابر که ما را به فرصت غنیمت دانستن تشویق میکند، درسآموزی از طبیعت نیست؟
البته او ممکن است باز هم نقد را وارد نداند! کما اینکه گفته «تفاوت دیگری که بهطورکلی بین آیین بودا و دائو با نهجالبلاغه و قرآن و اسلام وجود دارد این است که درسهایی که در اسلام و آیین یهود و آیین مسیح میآموزیم، بیشتر این است که از پدیدههای این جهان ویژگیهای خداوند را میآموزیم. مثلا به قدرت، علم، خیرخواهی، حکمت و عدالت خدا پی میبریم. اما آنجا ویژگیهای یک خدای متشخص بیان نشده، بلکه کارهایی است که از طریق این درسآموزیها پیش پای من گذاشته میشود. مثلا بودا میگوید: آب نرم است و سختکار، به طوری که سنگ سخت را مقهور خودش میکند». با این قضاوت او درس توحید را از درسهای پیش پای انسان تفکیک کرده است. ریشه تفکیک توحید از انسانیت، تفکر انسانمحور در غرب مدرن است.
اما این مقایسه کامل نیست. انسانمحوری به جای توحید و طبیعتبینی به جای خلقتبینی، علم انسان را ظاهری، قلیل و محدود میکند در حالی که ابدیت پیشروی انسان نیاز به تقویت توحید دارد. به عنوان نمونه قرآن هم (مانند مثالی که از بودا نقل شد) مثال آب و سنگ آورده است ولی در دل تفسیر توحیدی آن قابلیت درسآموزی کاربردی هم وجود دارد؛ آنجا که در سوره بقره مثال دل سختتر از سنگ آمده و میگوید گاه سنگ میشکافد و از آن نهرها جاری میشود و گاه آب از سنگ میجوشد ولی بعضی دلها به هیچ وجه از قساوت خارج نمیشوند: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکمْ ... فَهِی کالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً...سپس دلهاى شما سخت شد... همچون سنگ، یا سختتر!...». «وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما یتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ؛ چرا که پارهاى از سنگها منفجر میشود و از آن نهرها جارى مىشود». «وَ إنَّ مِنْها لَما یشَّقَّقُ فَیخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ؛ پارهاى از آنها شکاف برمىدارد، و آب از آن خارج مىشود».
مقایسه این دو مثال که هر دو به رابطه سنگ با آب اشاره دارد، علاوه بر اینکه دقیقتر است (چون به دو نوع سنگ و دو نوع جریان آب از آن اشاره دارد) نشان میدهد که توجه به طبیعت در یک بینش برای زندگی دنیوی است ولی بینش دیگر دنیا و آخرت را با هم مدنظر دارد چون قلب حاکم بر امورات بدنی، روانی و روحی انسان است و توجه به آن میتواند هم در امور توحیدی و هم در امور انسانی جامعیت بیاورد. در این مثال قرآنی، محور بحث میزان قساوت یا خشیت قلب است و اینگونه هم رنگ توحیدی به خود میگیرد و هم کاربرد آن برای دنیا نیز باقی میماند. مسئله عمیق و کاربردی قساوت قلب فقط کاربرد اخروی ندارد و برای پدیدههای انسانی هم مفید است. اتفاقا این مثال در موضوع تربیت در نهجالبلاغه که ملکیان مدعی است درسهایش فقط توحیدی است، آمده است؛ آنجا که در نامه۳۱ میخوانیم که فَبَادَرْتُكَ بِالْأَدَبِ قَبْلَ أَنْ يَقْسُوَ قَلْبُكَ... یعنی پيش از آنكه دلت سخت شود و مغزت گرفتار گردد، اقدام به ادب آموزى تو كردم. این درس تربیتی در اسلام و بودا کاربردی است و مانند قاعده زرین در همین نامه یک اصل جهانشمول و ابدی است؛ درسی که به تمثيل آب و سنگ در قرآن مرتبط است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج البلاغه 291
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣یادداشتهایی درباره #تقریب بین مذاهب در کانال با نهچ البلاغه
1. کلمه «فلان» در خطبه شقشقیه از کجا پیدا شده؟
2«وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّة ...»
3. راز استناد امیرالمؤمنین به شعر امرؤالقیس در خطبه 162
4. احترام علی علیه السلام به عایشه در نهج البلاغه
5. سازمان تحریف در صدر اسلام
6. چرا امیرالمؤمنین علیه السلام حضرت زهرا را «رهینة» نامیده است؟
7. رساله «عليّ (ع) فوق العبقريّات» چگونه نوشته شد؟ نگاه تقریبی تراز
8. مخالفان اصل #امامت، مسلمان هستند یا کافر؟
9. «معجزه رهبری علی ع» از دیدگاه متکلمان معتزلی
10. سبّ معاویه در سپاه علی ممنوع
11. تقیه امیرالمؤمنین در دوران خلافت
12. امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(3)
13. امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(2)
14. امیرالمؤمنین علیهالسلام برای #تقریب بین مسلمانان چه کرد؟(1)
15. حقوق اقلیتهای دینی در آموزههای اهل بیت علیهم السلام
16. ماجرای حذف مطاعن از بحارالانوار توسط آیت الله بروجردی
17. زیباترین هجو تاریخ ادب عربی
18. آیا خطبه شقشقیه یک سخنرانی عمومی بود؟
19. شقشقیه؛ خطبهای عمومی یا واگویهای خصوصی؟
20. وقتی علی علیه السلام، تفرقه در امت اسلامی را نمیپسندد
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
73.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
بسم الله
امیرالمؤمنین علیه السلام در نامه به ابوموسی اشعری، نوشتند:
« لَیْسَ رَجُلٌ فَاعْلَمْ أَحْرَصَ عَلَی جَمَاعَهِ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أُلْفَتِهَا مِنِّی؛ أَبْتَغِی بِذَلِکَ حُسْنَ الثَّوَابِ وَ کَرَمَ الْمَآبِ»
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
.
بسم الله
🟣 #نسخه_بدل و تحریف در جمله «لنرد المعالم من دینک»
در خطبه 131 نهج البلاغه آمده است: «...اللّهمّ إنّكَ تعلم أنّه لم يكن الذي كان منّا منافسةً في سلطان و لا التماس شيء من فُضُول الحُطام، و لكن لِنَرد المعالم من دينكَ...: خداوندا خود میدانی که آنچه از ما سرزد، نه از روی شیفتگی به قدرت بود و نه برای به دست آوردن ثروت دنیا لکن برای این بود که ....»
جمله «لنرد المعالم من دینک» در نسخه کتابخانه آیتالله مرعشی به این صورت نوشته شده است: «لکن لنَرُدَّ الفائتَ من دینک». این نسخه بدین معنا است که "بخشی از دین خدا در ایام خلافت خفا از بین رفته و امیرالمؤمنین علیه السلام در صدد برگرداندن آن بخش فوت شدهی دین است". («الفائت»= فوت شده، «نَرُدّ»= بازگرداندن آنچه که از بین رفته)
🔸اولین اتفاقی که برای متن افتاده، این بود که کلمهی «الفائت» در نسخههای دیگر به «المعالم» تبدیل شده است. با اینحال باز هم اگر کلمهی «لنرُدّ» (با دال مشدد و راء مضموم) باقی میماند، هنوز میتوانست با وضوح کمتری همان معنا را برساند چرا که کلمهی «نرُدّ» نیز به معنای بازگرداندن است و از این رو بیاشاره به "از بین رفتنِ معالم دین" نیست.
اتفاق دوم این بود که در #نسخه صبحی صالح، تشدید را از روی دال و ضمه را از روی راء برداشتند و کلمهی «لنرُدّ» را تبدیل کردند به کلمهی «لنرِدَ» تا معنای بازگرداندن نیز که میتوانست اشارهای به منظور امیرالمؤمنین داشته باشد، از بین برود (ن ک: مقدمه قیس عطار بر کتاب نهج البلاغه).
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#اختلاف_نسخه
#با_معارف_نهج البلاغه 292
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a
بسم الله
🟣عزت و مقاومت در برابر زورگویان
«لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيلُ: آدم ذلیل نمیتواند جلوی ظلم را بگیرد». خطبه 29
در برخی مصادر (غیر از نهج البلاغة) بعد از این جمله آمده است:
«هيهات هيهات لا يدفع الضّيم الذّليل و لا يُدرَك الحقّ إلّا بالجدّ و العزم و استشعار الصّبر: آدم ذلیل نمیتواند جلوی ظلم را بگیرد. اصلا حق، فقط با جدیت و عزم راسخ و بردباری فراوان به دست میآید.»
✅برای ذلیل نشدن، سه کلیدواژهی طلایی لازم است: «جدّ، عزم و استشعار الصبر»
🔻آیتالله العظمی مکارم شیرازی در شرح این سخن نوشته است:
«سزاوار است كه اين دو جمله را با آب طلا بنويسند و هر روز و هر شب براى مردم ستمديده جهان تكرار كنند تا جزء فرهنگ آنها شود و در اعماق روح و خون آنها نفوذ كند... نبايد فراموش كرد كه با زورمندان و ستمگران جز با زبان زور نمىتوان سخن گفت.»
📚پيام امام، ج 2، ص: 214
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
#با_معارف_نهج البلاغه 293
https://eitaa.com/banahjolbalaghe
🆔https://eitaa.com/joinchat/494927872Ca763d6564a