eitaa logo
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
230 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
8 فایل
✨﷽✨ به محبینِ من بگو آن لحظه که احساسِ تنهایی می‌کنیدتنهاچیزی که شمارا آرام می کند من هستم🌱♥️ ارتباط با ادمین https://harfeto.timefriend.net/17035378046835 آدرس کانال↯ @banatoolmahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ✨تنها بہ امید دیدن روزگارٺ، ✨هر روز نفس میڪشم... ✨اے ڪہ نگاهم فرش راهٺ ✨و جانم فداے نگاهٺ... ✨روزے ڪہ ظهور ڪنی؛ ✨هیچ دلے نباشد، ✨مگر روشن از فروغ سیمایٺ... ✨و هیچ ویرانہ اے نماند، ✨مگر گلشن از بهار دیدارٺ.... ╰⇨ @banatoolmahdii313
🌱 چھ تڪلیف سنگینے است بلا تکلیفے وقتے کھ نمیدانم منتظــــرت ماندم یا فقط خودم را به انتظار زده ام آقـــا! ..💔.. اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ╰⇨ @banatoolmahdii313
🌿 نماز شب شانزدهم ماه رجب برای نجات از عذاب قبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: هر كس در شب شانزدهم ماه رجب سی رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره توحید را بخواند،ثواب ۷۰ شهید به او داده می‌شود و در روز قیامت در حالى که نورش به فاصله‌ى میان «مکه» و «مدینه» براى اهل جمع می‌درخشد، حاضر می‌گردد و خداوند، دورى از آتش جهنم و نیز دورى از نفاق و دورویى را به او عطا می‌کند و عذاب قبر از او برداشته می‌شود. 📚 اقبال ص ۶۵۵/وسائل الشیعه ج۵ص۲۲۸ 🌸 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فدا هدیه کنیم. ╰⇨ @banatoolmahdii313
تمام‌ آنچه‌ شنیده‌ایم، زینب به‌ چشم‌ دیده است💔 ╰⇨ @banatoolmahdii313
زمانی‌سخن‌بگویید؛که‌ سخنتان‌ازسکوتتان‌زیباترباشد..!(: _علامه‌طباطبایی ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🎑 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۱۰ دستپخت معرکه 👌🏼 🍲 🔹 علی چند لحظه مکث کرد ... زل زد توی چشم هام ...
🌠 شب ۱۱ " فرزند کوچک من " 🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد... ⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ... 🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ... 🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ... ✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه... هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ... 🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌 اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد... 🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ... 🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌 مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی نباید به زن رو داد ... اگر رو بدی سوارت میشه و... 🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ... منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️ 🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و... منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ... 🔸9 ماه گذشت ... ✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊 اما با شادی تموم نشد ... وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ... 🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤 و تلفن رو قطع کرد ... ⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ... و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ... ادامه دارد.... ╰⇨ @banatoolmahdii313
+میگفت.. ای‌خواهران!جهادِ شما‌حجاب‌شماست.. واثری‌که‌حجاب‌شما‌میتواند‌بررویِ‌ مردم‌بگذارد، خونِ‌مانمیتواند‌بگذارد!' شهید‌محمدرضاشیخی شبتون شهدایی💫💛 ╰⇨ @banatoolmahdii313
﹝بسمـ اللہ الرحمن الرحیمـ🌱﹞
🕊سلام بر تو ای پرچم افراشته! سلام ای چشمه لبریز علم!🌸 السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ ╰⇨ @banatoolmahdii313
یه خبر خوب بهتون بدم😉 قراره به مناسبت برگزار کنیم😍🥳 انشاءلله امروز بنر رو در کانال منتشر میکنیم🥰
از جا نمونی...🙃
🌱 رفیق‌‌اگرمیخوای‌ڪه‌پاڪ‌بمونۍ اول‌ازهمہ‌سعۍڪن‌ ازشرایط‌گناه‌فاصله‌بگیری‌ فلان‌ڪانال‌وگروه،فلان‌مهمونۍو.. سعۍڪنیم‌ترڪ‌ڪنیم‌ خلاصه‌ازهرچیزی‌یافردۍڪه گناه‌روبهت‌یادآوری‌میڪنه‌دورشو ╰⇨ @banatoolmahdii313
اندڪی‌چشم‌هایَت‌رابه‌من‌قرض‌می‌دهے؟ میخواهم‌ببینم‌دنیارا‌چگونه‌دید؎ ڪه‌از‌چشمـت‌افتاد . . . ((: دیدار با شهید گمنام در تاریخ 🥀۱۴۰۱/۱۱/۱۷ ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"برپایی مسابقه بزرگ عکاسی به مناسبت چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران" همه با هم برای ایران...🇮🇷✊ همزمان با دهه فرخنده فجر از خودتان در کنار پرچم ایران و یا تصویر شهدایی که جانشان را پای این پرچم پر افتخار فدا کردند عکس بگیرید و با هشتگ برای ما بفرستید📸💛 با ما در پیام‌رسان ایتا با شماره 09031313648 و یا با آیدی @Fatemme_javid در ارتباط باشید.🌿🌸 با تلفن همراه خود حماسه عظیم یوم الله ۲۲ بهمن را به تصویر بکشید و از دوستان خود برای پیوستن به پویش دعوت کنید. به بهترین عکس جایزه نفیس اعطا خواهد شد🎁 🟣مهلت ارسال آثار تا ۲۳بهمن ماه میباشد. ⭐انشاءلله برنده این در همین کانال اعلام می‌شود. ╰⇨ @banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
"برپایی مسابقه بزرگ عکاسی به مناسبت چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی ایران" همه با هم برای
دوستان یک نکته در رابطه با مسابقه بگم بهتون عکس هایی که میفرستید برای امسال باشه و در راهپیمایی روز ۲۲بهمن ماه امسال یعنی سال ۱۴۰۱ گرفته بشه و برای ما ارسال بشه 🌸
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اِشتیاقے‌ڪه‌بہ‌دیداࢪتوداࢪد‌دِݪ‌مَن دِݪ‌مَن‌دانَدومَن‌دانَم‌ودِݪ‌دانَدومَن💕:)! یا قائم آل محمد عج🌸💫! هیئت محبین اهل بیت (ع)شهرستان امیدیه🌿 ╰⇨ @banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز ۱۱ " فرزند کوچک من " 🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد... ⭕️ ل
🎇 شب 12 💮💖💮 "رحمت خدا" 🔸 مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ... بیشتر نگران علی و خانواده اش بود ... و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم ... 🔸 هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده! 👌🏼تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت... 🔹نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم ... خنده روی لبش خشک شد. 🔻با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد ... چقدر گذشت، نمی دونم ... 😓 مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین: - شرمنده ام علی آقا،دختره 😢 نگاه علی خیلی جدی شد. هیچ وقت، اون طوری ندیده بودمش! با همون حالت، رو کرد به مادرم: - حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید؟☺️ 🔹مادرم با ترس ،در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ... ❤️ اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه...😭 🔻 بدجور دلم سوخته بود ... - خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟!☺️ دختر رحمت خداست ، برکت زندگیه ... خدا به هر کی نگاه کنه بهش دختر میده... عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ... و من بلند و بلند تر گریه می کردم ... 🔹با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ... و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاقه و با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ... 😭 دخترم رو بغل کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار زد/ چند لحظه بهش خیره شد ... حتی پلک نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... 😊 دونه های اشک از کنار چشمش سرازیر شد ... - بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ؛ حق خودته که اسمش رو بزاری😊☺️ 🔸اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ... زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید...💞 خوش آمدی زینب خانم... خوش اومدی عزیز دل بابا...😌 و من هنوز گریه می کردم ... اما نه از غصه، ترس و نگرانی.... از سر شوق... ادامه دارد... ╰⇨ @banatoolmahdii313
-میگفت: خداونداماراحسینۍآفریدی ماراحسینی‌زنـده‌بدار.. ومارابه‌حق‌حسین(علیه السلام)به‌شهادت برسان...💚 شهیدمصطفی‌احمدی‌روشن شبتون شهدایی💫💛 ╰⇨ @banatoolmahdii313