eitaa logo
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
208 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
10 فایل
✨﷽✨ به محبینِ من بگو آن لحظه که احساسِ تنهایی می‌کنیدتنهاچیزی که شمارا آرام می کند من هستم🌱♥️ ارتباط با ادمین و تبادل👇🏻 @Fatemme_javid آدرس کانال↯ @banatoolmahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
﹝بسمـ اللہ الرحمن الرحیمـ🌱﹞
بِنَفْسِي‌أنتَ♥؛ إِلَى‌‌مَتَى‌‌أَحَارُفِيكَ‌‌یامَوْلاىَ...! جانم‌فدايت؛‌تاچه‌زمانى‌نسبت‌به‌تو، سرگردان‌باشم‌آقای‌من؟! فقط‌بدان‌که‌من‌هم،حیرانم:)! صبحت بخیر آقای من🌿💚 ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخرین‌دست‌نوشته‌ شهیدحجت‌الله‌رحیمی: شیعه‌چه‌بدباغیبتِ‌مولایش‌خوگرفته...!! ╰⇨ @banatoolmahdii313
هر امتحانی کہ باشد، تمام حواسِ من بہ کتاب جغرافیاست کہ بدانم تو کجایی؟💛 -اللهم عجل لولیڪ الفرج✨-
‌یا رَبِّ ‏ﻣَﻦ ﻟِﻰ ﻏَﻴﺮُﻙَ؟‏! ﺃَﺳﺄَﻟُﻪُ ﻛَﺸﻒَ ﺿُﺮِّﻯ ‏ﻭَ ﺍﻟﻨَّﻈَﺮَ ﻓِﻰ ﺍَﻣﺮِی خدای‌ من ‏غیرِ تو‌ کی‌ رو‌ دارم؟! ‏که ازش‌ بخوام‌ به دادم‌ برسه ‏و به حٰالم‌ نگاه‌ کنه ؛) 🦋 ╰⇨ @banatoolmahdii313
اونجایۍ‌کہ‌محمد‌حسین‌پویانفر‌میگہ: عشق‌ینۍتَبِ‌جنون! حرم‌باشی‌دم‌دمایِ‌اذون یہ‌گنبدرو‌‌ببینۍتو‌بارون، چشـات...دریا!(: ╰⇨ @banatoolmahdii313
3.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
* ‏سبک‌تر از آن بودند که بمانند. سنگین‌‌تر از آن بودیم که دنبالشان برویم. ╰⇨ @banatoolmahdii313
[بَناتُ المَهدے³¹³🍃]
#رمان #بدون_تو_هرگز 5 "می خوام درس بخونم!" 🔹 اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم!😭 بی حال افتاده بودم
6 داماد طلبه! 🔷 .... پدرم با شنیدن این جمله مات و مبهوت شد! می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود.😢 اون شب وقتی به حال اومدم ،تمام شب خوابم نبرد. هم درد، هم فکرهای مختلف 😞 روی همه چیز فکر کردم... 🔹یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم... 🔺 اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم...😭 بالاخره خوابم برد اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم... ✅ به چهره نجیب علی نمی خورد اهل زدن باشه! 🔹از طرفی این جمله اش درست بود، من هیچ وقت بدون فکر تصمیمی نمی گرفتم . 🔹حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود 😒 💢 با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره! 🔹اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ چند روز تمام روش فکر کردم تا تنها راه این موضوع رو پیدا کردم ... ☎️ یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوستا، همسایه ها و اقوام زنگ زدم... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ... - وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟ 😳 ما اون شب شیرینی خوردیم ... بله، داماد طلبه هست! خیلی پسر خوبیه...😌 🔹کمتراز دو ساعت بعد سر و کله پدرم پیدا شد. وقتی مادرم برگشت من بیهوش کف خونه افتاده بودم! خلاصه اوضاع روزگار گذشت و خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد... 💢البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد فکر کنم نزدیک دو ماه بعد... ادامه دارد ... ╰⇨ @banatoolmahdii313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• پایانِ جاده‌ۍ رفاقت اینجاست ؛ رفیق ـــ ـ اونیه که تو رو به کربلا برسونه .🌱 شبتون شهدایی💛💫 ╰⇨ @banatoolmahdii313
﹝بسمـ اللہ الرحمن الرحیمـ🌱﹞