دیدین بعضی وقتا تو به جمعی بسیار خوب میدرخشین یا محبوب یک جمعی هستین؟؟
تو اون لحظهای که در اوج محبوبیت و دیده شدن هستین، فک کردین که اینارو از کی دارین؟؟؟
این فکر کردن هستش که شمارو از بقیه متمایز میکنه...
خیلیها ممکنه تو موقعیت های خوب قرار بگیرن اما اینکه این موقعیت رو از خودت ببینی یا از خدا ، تو رو متمایز میکنه، تو رو به بندگی نزدیک میکنه...
یک نفر امکان داره با نعمت های خدا روز به روز به پروردگار نزدیک تر بشه و یک نفر ممکنه با همین نعمتها به قعر جهنم بره!
اگر بیای فک کنی و بگی این محبوبیت و بزرگ شدن حق منه و من لایقش هستم و خودم بدستش آوردم که خب خدا هم تو رو به خودت واگذار میکنه
اما اگه بیای تفکر کنی و بگی من که لیاقت این همه خوبی خدا رو ندارم و همه اینا از لطف و بزرگی پروردگاره که من رو محبوب خلق کرده، پس خدا هم امورات تو رو به دست میگیره و خودش برات تدبیر میکنه و چه تدبیری زیباتر از تدبیر خداست...؟
با این تفکر هستش که یکی از بردگی میرسه به عزیز مصر و یکی هم میشه زلیخای رسوا که تمام مقام و مکنتش رو از دست میده...
اما من قربون این خدا برم که حتی اگه زلیخای رسوای گمراه هم باشی ولی بیای رو ریل خدای یکتا، خودش امورات تو رو به دست میگیره و برای تو کافی میشه...
چون زلیخا نشست و فکر کرد و دید همه چیز دست خداست و همه از لطف و عنایت پروردگاره...
رفقا بیاین جوری تفکر کنیم که به این برسیم که همه چیز از لطف و عنایت پروردگاره...
اگر عزیز میشیم، اگر بزرگ میشیم، اگر سرشار از نعمت میشیم، اگر حکیم میشیم، اگر مقبول مردم میشیم، اگر عالم میشیم، اگر محبوب خلق میشم و هزاران اگر دیگه...
همه از لطف و عنایت پروردگاره...
و در برابر تمام تعریف و تمجیدهای مردم این جملهای که چند شب پیش گفتیم رو بگیم:«هذا من فضل ربی...»
حتی اگه ته دلمون به این جمله باور نداریم، آنقدر به زبون بیاریمش تا ان شاء الله به باور قلبی برسیم...