🥀🦋😢
🦋
🏵 گفتار و کردار، ثامن الحجج علی ابن موسیالرضا
علیه آلاف التحیة والثنا، در اغاز ماه محرم الحرام؛
🌼از ریان بن شبیب، نقل شده است که در اول روز محرم به محضر امام رضا (علیه اسلام) شرفیاب شدم.
آن حضرت ، در حالیکه هاله ای از غم واندوه او فراگرفته بود واشک در چشمان مبارکش حلقه زده بود ، را فرمودند؛
«اى فرزند شبيب آيا روزه هستى؟»
عرض كردم: «روزه ندارم.»
🌸 امام رضا علیه السلام فرمودند:
«دراين روز، حضرت زكريا علیه السلام دعا كرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنايت كند.
خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر نمود تا هنگامى كه زكريا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند كه خداوند به او فرزندى خواهد داد، اينك هر كس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد،
مستجاب خواهد شد، چنانکه دعاى زكريا مستجاب شد.»
🌺 امام رضا علیهالسلام فرمودند:
«اى پسر شبیب! به راستى محرّم همان ماهى است كه اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر احترامش در آن حرام مى دانستند؛
امّا این امّت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیغمبرشان (صلّیالله علیه و آله ) را.
در این ماه ذریه او را كشتند!و زنانش را اسیر كردند! و اموالش را غارت كردند!
خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد.»
🌸«... اى پسر شبیب!
اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین علیهالسّلام گریه كن كه او را سر بریدند همانگونه که گوسفند را سر میبرند و هجده كس از خاندانش علیهمالسّلام با او كشته شدند كه روى زمین مانندى نداشتند»
🌺 «آسمانهاى هفتگانه و زمینها براى كشتهشدن او گریستند! و چهار هزار فرشته براى یاری اش به زمین آمدند و دیدند که ایشان كشته شدهاند. پس بر سر قبرش ژولیده و خاكآلود میباشند تا قائم علیهالسّلام قیام كنند و یاری اش كنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین علیهالسّلام» است.»
🌸«اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدّش علیهمالسّلام برایم باز گفت كه: چون جدّم حسین علیهالسّلام كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ بارید!»
🌺«اى پسر شبیب! اگر بر حسین علیهالسّلام گریه كنى تا اشکهایت بر گونه هایت روان شود، خداوند هر گناهى که كردى از کوچک و بزرگ و كم و زیاد می آمرزد!»
🌸«... اى پسر شبیب! اگر می خواهی وقتی که خدا را ملاقات کنی، شاد بشوی ،در حالی که گناهى نداری!
حسین (علیهالسّلام) را زیارت كن.»
🌺«اى پسر شبیب!
اگر شاد میشوی که در قصر های بهشتی با پیغمبر و آلش (علیهم السّلام )ساكن شوى،؛
بر قاتلان حسین علیهالسّلام لعنت بفرست.»
🌸«اى پسر شبیب!
اگر شاد میشوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین علیهالسّلام شهید شدند برای تو باشد، هر وقت به یادش افتادى بگو:
«یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»
«ای كاش با آنها بودم تا به فوز عظیمى مى رسیدم»
🌺«... اى پسر شبيب!
اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين و در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد كرد. »
📗 منابع :
۱_بحارالأنوار ج ۴۴، ص ۲۸۴
۲_عيون أخبارالرضا(ع) ج۱ص۲۸۴
🗓 ۱۳۹۸/۶/۱۰
🥀 @banavayeneynava
🦋🌹😭
🥀🦋
🦋
🌹🦋🥀«بسم ربّ الشَّهداء و الصّديقين»🥀🦋🌹
🥀😢🌷«بهار اشک»🌷😭🥀
🍀#شعر منثور (#نثر ادبی)
بمناسب فرارسیدن فصل برگریز باغ زهرا و ایّام سوگواری سیدالشهدا حضرت حسین ابن علی
ویاران با وفایش (علیهم افضل صلوات الله وسلامه)
⏪بخش اوّل؛
🍁برگ ريز باغ زهرا (سلام الله علیها) وشكوفه بيز شجرهٔ طوبيٰ، بهاراشك وبشكوه و فصل سنگين غربت و اندوه فرا رسيد و ديگربار خاطره جانسوز مصيبت عظمای فاجعه كربلا و ياد حماسه شگفت عاشورا و شور قيامت قيام حسيني(ع) در دلها زنده شد!
توفان سهمگين خون و خاك دشت سرخ ماريه وزيدن گرفته ودرياي بيكران دلهای خونين شيداييان عاشق را متلاطم كرده ونواي دلربای ني نواي حسيني نيستان دلهاي كربلايي را به آتش كشيده! وآتش داغ لاله های خونين صحراي عشقبازان از پس خاكستر سنگين اعصار و قرون در مجمر سينه شورشيان شيعه گل كرد وخرمن هستي شيفتگان سيد الشهداء را شعله ور ساخته!
عطر بنفشه زاران سوگوار در دشت و صحرا پيچيده و عَلَم لالههای داغدار در كوهساران برافراشته شد و شميم خوش گلهای بهشتي از كربلای معلای حسينی(ع) وزيدن گرفت.
🌷ايُّها العشاق!
پنجره ها را باز كنيد!
وبنگريد فوج ملائكه اللّه را ، كه دسته دسته در ليله القدر تاريخ بر آستان آسمان ساي سردار بی سر فرود می آيند و بر قبر مقدس و شش گوشه غريبترين و مظلومترين مرد تاريخ و زيباترين روح حماسه وپرستش بوسه میزنند!
🌹پنجره ها را باز كنيد!
ببينيد كه چگونه كروبيان دریچه هاي عرش را گشوده اند!
و هنوز انگشت به لب شاهد شگفت ترين تابلوی آفرينش هستند!
بشنويد!
مويه حورياني را كه با موی پريش بر تربت پاك حسين(ع) گرد آمده اند وغبار تربتش را سرمه چشم مي سازند وبا گلاب اشك و عطر بهشت به جاروی مژگان خاك آستانه حرمش را مي روبند و به سوغات به آن سوی سماوات مي برند!
🥀 پنجره ها را بازكنيد!
كه رايحه غربت روح خدا و عطر گل سرخ زهرا (س) پروانگان پريشان را به گرد خويش فرا ميخواند و شعله طور وادي ايمن موسويان آواره را به هماوردي با فرعونيان برمی انگيزاند و منصوران «انا الحق زن» را بردار سربلندی مي كشاند!
🌺 گوش كنيد!
بانگ جرس كاروان كربلا را كه قرار و آرام از دل حسينيان ربوده و شميم خون خدا را كه هوش از سر بهشتيان برده و گلبانگ «هَل مَن ناصرٍ يَنصُرنی» اباعبداللّه (ع) را كه در زير گنبد گيتي پيچيده!
و اينك هنوز از وراي دیوار قرون متواليه طنين «هيهات منّا الذِّله اش» گوش تاريخ را می نوازد!
پنجره ها را باز كنيد!
🌷بشنوید!
اين شيهه غريب اسب كدام شهيدی است که ؛
« ...بوي مهيب هزار زلزله دارد؟!»
اين براق سرخ يال افشان و بي سوار كدام سرداری است!؟ كه اينگونه بيتاب و سوگوار در كنار خيام گر گرفته سردار بی سرش ، سم مي كوبد و خبر از حادثه عظمايی مي دهد كه زمينيان از ديدنش بيم دارند و آسمانيان از شنيدنش شرمسارند!
خاكمان بر سر! اين بيمار بي رمق وداغدار كيست!؟
كه هنوز در بستر تاب و تب مي گدازد و بر سجاده خون و آتش نماز عشق ميگزارد! و از كربلا تا شام با حال نزار بر اشتر بيجهاز خطبه مظلوميت مي خواند!
🥀پنجره ها را باز كنيد!
آیا غيرتمندي نيست كه ببيند بر سر حرم رسول اللّه ( ص) چه آورده اند و چگونه مزد رسالت سنگينش را ادا كردند؟!
آیا نمي بينيد!؟
آن دختر بي پناه را كه گلشن دامانش هنوز شعله ور است!
راستي اين غزال زخمي به كجا ميگريزد!؟ و اين آهوي رميده به كدام سوي مي دود!
آه! ضامن آهويي نيست كه خدا را به اين خسته پناه دهد!؟
و آتش دامانش را به آب ديده خاموش سازد!؟
وای مان باد!
آیا نمی شنوید؛
آه و استغاثهٔ مظلومانهٔ كودكان عطشان و معصومي را ، كه از هر سوي اين صحراي آتش سوز بلند است! و عرش خدا از آن لرزان؟!
🌷پنجره ها را باز كنيد!
اين ضجّه جانسوز و فرياد مهلاً مهلاي زني تنها است!
كه در معبر گرد باد سهمگين زمان ، هنوز از تل زينبيه مي آيد! و در توفاني از غبار و اندوه و رنگين كماني از اشك و خون، شاهد شگفت منظرهاي است كه هيچكس را جز او تاب ديدارش نباشد، كه طور وجود موساييان در تجلاي پرتو جلالش مندك ومتلاشي مي گردد.
يك طرف با دستهاي قلم كرده ابالفضل(ع) حاشيه علقمه قلمكاري شده و يك سوي مشكي مشبّک ، كه تا قيام قيامت تشنگان زلال اسلام ناب محمّدي(ص) را سيراب مي سازد.
وديگر سوي در گودال قتلگاه و از ميان تلي از شمشيرهای شكسته، خورشيدي بر معراج نيزه گل كرده كه هيچگاه غروب نخواهد كرد و از لبخند بهخون خشكيده اش آيات نور ميتراود كه؛
«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا
- آيا گمان بردند، داستان اصحاب كهف - كه از مصاف ستم گريختند و در غار آرميدند- شگفت آور است يا حماسهٔ ما- كه در نبرد با ظلم، سر بر دار كرديم و بر معراج نيزه سرود رهايي سر داديم؟!
...ادامه⏪
❤️ ابوالفضل فيروزي(نی نوا)
🗓 ۱۳۷۷
🥀 @banavayeneynava
🦋🥀
🥀🦋
🦋
🥀😭🌹«﷼بهار اشک»🌹😢🥀
(#برگریز باغ زهرا ( سلام الله علیها)
...⏪ بخش دوم؛
🌷...پنجره ها را باز كنيد!
دربها را بگشاييد!
آماده حركت باشيد!
گوش كنيد! آهنگ چاووشيان قافله عشق را!
و سرود سينه سرخاني سینه سرخی كه از كوچه باغهای سرخ شهادت بگوش مي رسد!
🌹هان! اي خون خواهان ثاراللّه!
و اي وارثان روح اللّه!
و اي منتظران بقيه اللّه!
بشنويد!
اين همان صداي سرخ«هَل مِن ناصر» سيد الشهداء است كه از حنجرهٔ آسماني سيد سبز خامنه اي عزيز برمي خيزد.
كيست كه او را ياری كند؟!
آيا نمي شنويد!؟ صداي سينه زنان سينه سرخی كه از كوچه باغهاي سرخ شهادت بگوش ميرسد!
كيست كه او را ياري كند؟!
آيا نميشنويد!؟ صداي سينه زنان سينه چاك را و زخمه زنجره هاي زنجيرزنی را كه تار دلها را مي لرزاند!
یا لثارات الحسین!
برخيزيد!
اين غريو طبلها وصداي سنجهاي حيدريان ، شورشي است كه میآيد!
و اين خروش حيدر! حيدر! شورشيان شيعی است كه از هر سو بلند است!
و اين زمزمه زمزم اشكهاي سوزاني است كه بر كوير دلها جاري میشود و دريا دريا! غدير میسازد وفرعونيان را در آن غرق مي گرداند!
بشتابيد! اي پروانگان عاشق!
بشتابيد!
و خود را به شعله آواز بلبلان بيدل بزنيد و راز سبز ماندن را از نسيم حنجرهٔ سبز سينه سرخان شوريده بياموزيد و با كاروان اشك، قافله عشق را تا معراج شهادت بدرقه كنيد!
بشتابيد! اي تشنگان ولايت! و اي سوگواران سرزمين توحيد! كه اشك بي ولايت، آتش فتنهها را خاموش نسازد و التهاب درون را نكاهد!
«آب كم جو تشنگي آور به دست تا به جوشد آبت از بالا و پست»
باشد كه تشنگي را از زلال غدير ولايت حق مرتفع سازيم، گرچه آب دريا را نتوان كشيد ، اما باشد كه هر شب بقدر تشنگي ، قطره ای از مشك مشبّك سقاي عشق نوشيده و اندكي از التهاب درون را كاسته و زخم دل را التيام بخشيم!
«هر كه دارد هوس كرب وبلا، بسم اللّه!
دوست دارد سر همراهي ما، بسم اللّه۱»
🍀التماس دعا
❤️ ابوالفضل فيروزی (نی نوا)
🗓۱۳۷۷
🥀 @banavayeneynava
🦋🥀
🥀🦋
🦋
🍃🏵🦋«یا کاشف الکرب عن المکروبین»🦋🏵🍃
🏵 السَّلامُ عَلَى وَلِيِّ اللَّهِ وَ حَبِيبِه!
🍃 سلام بر ولىّ خدا و حبیبش!
🌺ِ السَّلامُ عَلَى خَلِيلِ اللَّهِ وَ نَجِيبِهِ!
🍃 سلام بر دوست خدا و نجیبش!
🌸 السَّلامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِيِّه!
🍃 سلام بر بنده برگزیده خدا! و فرزند برگزیدهاش!
🥀 السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ!
🍃 سلام بر حسین مظلوم شهید!
🌹السَّلامُ عَلَى أَسِيرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِيلِ الْعَبَرَاتِ!
🍃 سلام بر آن دچار گرفتاریهاواندوها و کشته اشکها!
👆فرازی از #زیارت اربعین امام حسین(سلام الله علیه)
🍀 باسلام وتسلیت به مناسبت فرارسیدن فصل حزن
🏵 #محمّد و آل محمّد وشیعیان آل اللّه
💐 علیهم افضل صلوات اللّه
👇#مثنوی ذیل راکه مشتمل بر ده بند است، در هر شب ده اوّل محرم، یک بند آنرا به شما محبّان سوگوار سید الشهدا واولاد پاک واصحاب با وفایش تقدیم مینمایم؛
تا که قبول افتد وکه در نظر آید!
😢 التماس دعا
❤️ #ابوالفضل فیروزی (نی نوا)
🗓 اوّل #محرم الحرام ۱۴۴۱
🌹🦋🥀#مثنوی«#سلامنامهٔ عشق»🥀🦋🌹
🔻#بند (۱) «#ماه عشق»
🌷سلام ما به ماه غم محرم
به ماه آه و اشک وشور و ماتم!
🌹سلام ما به ماه روضه و نور
به ماه سرخ محفلهای پر شور!
🥀 سلام ما به ماه انقلابی
به شبهای منیر وآفتابی!
🌷سلام ما به هرکس در محرم
به دل زد پرچم اندوه و ماتم!
🌹سلام ما بر آل کربلایی
به اول روضه خوانان خدایی!
🥀 نخستش شمع جمع آفرینش
رسول عشق ، آن خورشید بینش
🌷رسول سرمدی ، محمود احمد
سفیر مهر ، بوالقاسم محمّد
🌹دویم شیر خدا ، یعسوب ایمان
امیر مؤمنان ، تالی قرآن
🥀علی مرتضی ، مظلوم عالم
وصیّ الحق ، ولی اللّه اعظم
🌷سیم بر بانوی آئینه و آب
همان زهرا وخورشید جهان تاب
🌹همان اُمَّ ابیها دخت طاها
که میآید هنوزش واحسینا!
🥀سلام اللّه بر آن سردار تنها
همان مسموم و مجروح مصلیٰ
🌷سلام ما به سالار شهیدان
همان احیاگر اسلام و قرآن
🌹سپس بر زینت عبّاد سجّاد
امیر اشک و آه و سوز و فریاد
🥀 سلام اللّه به آل پاک اطهار
که مسمومند و یا مقتول وبر دار
🌷خصوصا بر امام حیّ ناطق
ولی اللّه اعظم ، صبح صادق
🌹گل نرگس ، گلاب یاس یاسین
همان موعود امتهای پیشین
🥀 امام الانس والجن ، کاشف الهمّ
امید و آخرین منجی عالم
🌷همان که صبح و شب بی یار و همدم
بگرید اشک خون از شدّت غم
🌹همان قرآن حق در لیلة القدر
سلام اللّه بر او تا مطلع فجر!
🥀 سپس بر عمهاش اُمُّ المصائب
همان زینب که ثابت بود وصائب
🌷سلام ما به عباس علمدار
همان سقّای عطشان وفادار!
🌹سلام ما به آن شه زاده اکبر
به خَلق و خُلق اشبه بر پیمبر!
🥀 سلام ما بر آن مه پاره قاسم
که مرگش جابران را بود قاصم!
🌷سلام ما بر آن شش ماهه اصغر
که بر دست پدر گردید پرپر!
🌹سلام ما بر آن اطفال عطشان
زنان داغدار و مو پریشان!
🥀 سلام حق به یاران حسینی
ز صدر دین ، تا عصر خمینی!
🌷سلام ما به زنجیر و به سینه
به اشک و سوز پنهان سکینه!
🌹سلام ما به طفل مرده در شام
که از داغش برآمد؛ وای اسلام!
🥀 سلام ما به نوکرهای ارباب
زچایی ریز تا مدّاح و مضراب!
🌷سلام ما به طبل وسنج وزنجیر
که دلها را برآشوبد به شبگیر!
🌹سلام ما به نقّاشان رویش
به سقّا وبه نقّالان کویش!
🥀سلام ما به مداح رثایش
سلام ما به طباخ عزایش!
🌷سلام ما به هرکس با بیانها
به نور معرفت افروخت جانها!
🌹سلام حق به هرکس قدر طاقت
به جان و مال و دل کردش حمایت!
🥀 سلام حق بر آن چشمی که ترشد
برآن قلبی که از غم شعله ورشد!
🌷سلام ما برآن دلهای مهموم
که ازعشق حسینی گشت مغموم!
🌹سلام اللّهَ به شعر کربلایی
به شاعرهای خوب نی نوایی!
🥀 خدا بر شاعر مؤمن بنازد
که با تیغ زبان بر کفر تازد
🌷به هر بیتش دهد بیتی به جنّت
اگرشعرش بود بر قصد قربت!
🌹سلام حق بر آن آهی که برشد
گریبانش ز آب دیده تر شد!
🥀 سلام ما به هرجا روضه بر پاست
صدای یاحسین و آه (نام) زهراست!
🌷سلام اللَّه به هرکس در نظر شد
ز شور «نی نوا»زیر و زبر شد!...
⏪ ... ادامه دارد
🥀 @banavayeneynava
🦋🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀مثنوی سلامنامه عشق
بند(۱)
سلام مابه ماه غم محرم
به ماه آه واشک وشوروماتم
سلام مابه ماه روضه ونور
به ماه سرخ محفلهای پرشور
سلام مابه ماه انقلابی
به شبهای منیروآفتابی
سلام مابه هرکس درمحرم
به دل زد پرچم اندوه وماتم
سلام مابه بانوی خدایی
به اول روضه خوان کربلایی
همان ام ابیهادخت طاها
که میآیدهنوزش واحسینا
سپس بردخترش ام المصائب
همان زینب که ثابت بودوصائب
سپس برزینت عُبًادسجاد
امیر اشک وآه وسوزوفریاد
سلام مابه زنجیروبه سینه
به اشک وسوزپنهان سکینه
سلام مابه نوکرهای ارباب
زچایی ریزتامداح ومضراب
سلام مابه طبل وسنج وزنجیر
که دلهارابرآشوبدبه شبگیر
سلام مابه نقاشان رویش
به سقاوبه نقالان کویش
سلاممابه مداح رثایش
سلام مابه طباخ عزایش
سلام مابه هرکس بابیانها
بنورمعرفت افروخت جانها
سلام حق به هرکس قدرطاقت
بجان ومال ودل کردش حمایت
سلام مابرآن چشمی که ترشد
برآن قلبی که ازغم شعله ورشد
سلام حق برآن دلهای مهموم
که ازعشق حسینی گشت مغموم
سلام اللهَ به شعرکربلایی
به شاعرهای خوب نینوایی
خدا برشاعرمومن بنازد
که باتیغ زبان برکفرتازد
به هربیتش دهدبیتی بهجنت
اگرشعرش بودبرقصدقربت
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
@banavayeneynava
🍀ابیاتی ازمثنوی«سلامنامهٔ عشق»
🥀 بند(۲)
🌷«هدیهٔ عشق»
🌷سلام ما برآن یک دانه گوهر
به طفل شیر خوار تشنه اصغر!
🌹سلام حق برآن گل کز عطش سوخت
زداغش ،آدم وعالم ، بر افروخت
🥀همان که بی سلاح وتشنه جنگید
به روی دشمن قهّار خندید
🌷ز لب خندش دل هرغنچه خون شد
فرات ودجله از غم نیلگون شد
🌹چو ماهی برون افتاده از آب
«تلظی» از عطش میکرد بی تاب*۱
🥀سلام ما برآن شش ماهه اصغر
که با تیر سه شعبه گشت پرپر
🌷زخونش آسمان رنگین کمان شد
بهشت از شدّت حزنش خزان شد
🌹زداغش تا ابد دلها بر افروخت
به سوگش قلب هر آزادهای سوخت
🥀 سلام الله بر آن گلها پرپر
که شد از داغشان دنیا مکدر
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🌼۱-درمقاتل آمده که چون علی اصغر ازشدت تشنگی درحال جان دادن بود ،امام او را سردست گرفت وخطاب به آن قوم قسی فرمود«یاقوم! امّا ترونه کیف یتَلظیٰ عطشا»
و«تلظی» به دو معناست؛ یکی آتش گرفتن ازشدت عطش و دیگرحالتیست که ماهی بیرون افتاده ازآب درحال جان دادن دارد.ودرآنحال اگر اورا به آب هم بیندازند، بازخواهد مرد!ولذا اگر آن ملعون! برگلوی نازک آن طفل معصوم تیر سه شعبه هم نمیزد، اندکی بعدازشدت عطش جان میداد!
🍂۹۸/۶/۱۹
🥀 @banavayeneynava
🍀#رباعی« سیمرغ قاف»(۲۴)
🏵 ما صدر نشین «جنةُ الْمأواییم»
🍃 بر بال براق آسمان پیماییم
🏵 سلطان عزیز «عرش اَلرّحمانیم»
🍃 سیمرغ ستیغ قاف «اَوْ اَدناییم»
👆از مجموعه #رباعیّات«#شرح مجموعهٔ گل»
🌻۲۴-مقتبس از نصوص آیات وروایات وادعیه وزیارات ماثوره از جمله مآخذ ذیل؛👇
🌼۱-«سبحان الذی اسریٰ بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی آلدی بارکنا حوله لنریه من آیاتنا انّه هوالسمیع البصیر.
(اسراء، آیه ۱)
🌺۲-«علّمه شدیدالقویٰ* ذومرة فاستویٰ* وهو بالافق الاعلیٰ* ثم دنا فتدلّیٰ* فکان قاب قوسین او ادنیٰ* فاوحی علی عبده ما اوحیٰ * و لقد رآه نزلة اخریٰ *عند سدرة المنتهیٰ*عندها جنّة الماویٰ* اذ یغشی السّدرة مایغشیٰ*ما زاغ البصر وما طغیٰ»
(نجم آیات۱۷-۶)
🌸۴-حدیث قدسی: ما وسعنی ارضی ولا سمائی و وسعنی قلب عبدی المؤمن.
(ابنعربی؛ الفتوحات المکیه ج۱، ص)
🍀۵-«قلب المومن عرشالرحمن »
(مجلسی ؛بحارالانوار ، ج۵۵ ، ص۳۹)
🏵۶-...فبلغ الله بکم اشرف محلّ المکرمین واعلی منازل المقربین وارفع درجات المرسلین حیث یا یلحقه لاحق ولایفوقه فائق ولایسبقه سابق و لایطمع فی ادرکه طامع حتی لایبقی ملک مقرب...
...آتاکم الله مالم یؤت احدا من العالمین طأطأ کل شریف لشرفکم وبخع کل متکبر لطاعتکم وخضع لکل شیٍ لکم...
...ولکم ...والدرجاتالرفیعه،والمقام المحمود والمکان المعلوم عند الله عزّوجلّ، والجاه العظیم والشأن الکبیر...
(زیارت جامعه کبیره)
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🗓۱۴۰۱/۴/۱۵
💐@banavayeneynava
🍀ابیاتی از مثنوی«سلام نامه عشق»
🥀 بند(۳)«عشق پرپر»
🌷سلام ما بر آن شبه پیامبر
مه فرخ لقا ، شه زاده اکبر
🌹شهاب شبشکن، ماه دلافروز
که ازسوزش ،چراغ لاله درسوز
🥀شقایق آینه افروز رویش
بنفشه تابدار تاب مویش
🌷ز سرو قامتش، شمشاد حیران
ز گلزار رخش، بلبل به افغان
🌹همانکه بود صد لیلیش مجنون
ز داغش غنچههای باغ ،دلخون
🥀به گاه رزم شیر شرزه حیدر
به خَلق و خُلق اَشبه بر پیمبر
🌷همان کز شدّت آن رزم سنگین
زبان در کام او گردید چوبین
🌹همانکه پیکرش ازحقد اعدا
شده صد پاره مثل جسم بابا
🥀سلام ما برآن گُرد دلاور
که «ارباً ارباَ»شد از هجم لشکر*۱
🌷همانکه چون به بالینش پدر شد
ز داغش جان پاکش شعلهور شد
🌹بگفتی بعد توخاکم به سر باد
الهی قاتلانت در به در باد!
🥀خدا لعنت کند آن ناکثان را
که بشکستند عهد آسمان را
🌷سلام الله برآن گلهای پرپر
که شد از بویشان عالم معطر
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
*۱- «ارباً اربا»بمعنی قطعه قطعه شدنست!چنانکه درمقاتل آمده که؛ پس ازاینکه حضرت علی اکبر(ع)زخمی شد
ودرمحاصره سپاه دشمن افتاد آن ملاعین بداوحملهور شدند
واو را قطعه قطعه کردند«فقطعوه بسيوفهم ارباً اربا»😢
🗓۹۸/۶/۱۸
🥀 @banavayeneynava
🍀ابیاتی از#مثنوی «#سلامنامهٔ عشق»
☘بند(۴) «#حلاوت عشق»
🌷سلام ما بر آن آزاده قاسم
معین عمّ خویش وخصم ظالم
🌹سلام ما به آن روح مجرّد
برآن ایمان و علم و روی امرد
🥀سلام ما به روی ماه آن گل
که بر رخساره اش افتاده سنبل!
🌷کمند گیسویش نیلوفرانه
گرفته شانه هایش دلبرانه!
🌹چو طالع شد گل ماه منیرش؛
سپاه ظلمت شب شد اسیرش۱*
🥀 رخش آئینهٔ حُسن حَسن بود
ز باغ لالهاش روشن چمن بود!
🌷اگرچه بند نعلینش رها بود
ولی حبلالمتین ماسوا بود!
🌹چنان در عاشقی ثابت قدم بود؛
که در توصیف آن عاجز قلم بود!
🥀چنان مشتاق دیدار اَجل بود؛
که در کامش اجل«اَحلیٰ عسل»بود!
🌷سلام ما به بر آن شوق مماتش!
سلام حق برآن مرگ وحیاتش!
🌹سلام اللَّه برآن گلهای پرپر
برآن گلچهره مهر ماه پیکر!
❤️ابوالفضل فیروزی(نی نوا)
🔻*تذکر۱- درمقاتل آمده؛ جوانى چون ماه پاره ، که شمشیرش به زمین میکشید وکفشهایى داشت، که بند یک لِنگهاش پاره شده بود! بسوی کارزار رفت.
عمروبن سعد اَزْدى گفت: بهخداسوگند!
به او یورش میبرم وداغش را بردل مادرش میگذارم!
پس از رزمی سنگین!چون آن جوان(قاسم)مشغول بستن بند کفش خود شد، آن ملعون با شمشیر بر فرق او زد و...😢
🍂۹۹/۶/۴
🥀 @banavayeneynava
🦋🌷
🍀#رباعی«#کشتی نجات»(۲۵)
🌼 ماییم که اوج فقر ، مغنی هستیم
🍃 در عین سؤال ، باز مفتی هستیم
🌼 در ظلمت فتنهها و امواج بلا
🍃 مصباح هدیٰ ،کشتی منجی هستیم
👆۲۵-از مجموعه #رباعیّات«#شرح مجموعهٔ گل»
🌻 مقتبس از #آیات و #روایات و#ادعیه و#زیارات
من جمله مآخذ ذیل؛
🏵قوله تعالی:
-«وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَايَعْلَمُونَ
(منافقون؛ ۸)
-«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْناكَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً
وَ داعِياً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنِيرا»
(احزاب ؛ ۴۶)
- «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»
(نحل ؛۴۳)
🌺 رسول اکرم (ص)
«مَثلُ أهلِبیتی فیکم کَسفینة نوح، مَن رکِبَها نَجی و من تخلّفَ عنها غَرِقَ»
(الأمالي للطوسی؛ ۳۴۹/۷۲۱)
- «إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَلَى یَمِینِ عَرْشِاللَّهِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَسَفِینَةُ نَجَاة؛
(طبرسى؛إعلام الورى، ص۴۰۰)
🌸 امام صادق(ع)؛
«کلنا سفن النجاة ولکن سفینة جدی الحسین أوسع وفی لجج البحار أسرع »
(بحارالانوار، ج ۲۶،ص۳۲۲)
💚 السَّلامُ عَلَىٰ أَئِمَّةِ الْهُدَىٰ، وَمَصابِيحِ الدُّجَىٰ!
(زیارت جامعه کبیره)
❤️ ابوالفضل فیروزی (نی نوا)
🗓۱۴۰۱/۴/۱۵
💐@banavayeneynava
🥀🌷
🌷
🥀یاد ایّام
🦋 روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن! ...😭
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد!
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید!
▪️تحویل جنازه
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
♠️ کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
«و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون»
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
👆فرازی از کتاب «سرّ دار» به قلم« تندرکیا »
نوهٔ «شیخ شهید» ، نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲تا ۷۲
🌹@banavayeneynava