🏷 میدونستید اسم برج میلاد چرا میلاده؟ به مناسبت صدمین تولد امام خمینی(ره) :)
تا دانستنی دیگر بدرود😁
_بنده آزاد____
@bande_azad
هدایت شده از ابلاغ بیّن
نمیدونم چرا ظریف داخل ایران که هست غریبی میکنه اما وقتی میره اونور احساس راحتی میکنه و سفره دلشو باز میکنه؟ 🤔
@EblagheBayyen
🪑 آزادیِ سرخ؛ تأملی در باب بازگشت مردم غزه به مناطق شمالی
🏷 پرده اول
در خط ساحلی غزه، جوانکی آفتاب سوخته ویلچر زرد رنگی را هل میدهد که پیرزنی چروکیده با چادر نوکمدادی گلگلی روی آن نشسته است. گونی سفید رنگی روی پای پیرزن است که لباسهایش را در آن چپانده؛ یا شاید هم همه زندگیاش را! همین که دوربین فیلمبردار را میبیند، آغوش میگشاید و با صدایی گرفته فریاد میزند: خدایا شکرت که برگشتیم؛ شکرت که ما را به شهرمان برگرداندی. بعد هم با همان صدای گرفته کِل میکشد و میخواند و کف میزند: یا حلالی یا مالی ... بدی ارجع ع بلادی. (یا حلالی یا مالی(۱) ... می خواهم به شهرم برگردم)
🏷 پرده دوم
کمی آنطرفتر، مردی جا افتاده روی زمین زانو زده و به خاکهایی که در دست گرفته است، با حیرت نگاه میکند و چند باری آن را میبوید. در همین حالت هم لبانش از ذکر بازنمیایستد؛ به سرزمینمان بازگشتیم، الله اکبر و لله الحمد، الله اکبر و لله الحمد. او هم به مانند پیرزن، دستانش را به نشانه پیروزی بالا میآورد. تازه جزئیات صورت و بدنش هویدا میشود؛ نصف سپید و نصفی دیگر آتشسوخته. از مچ دستانش میتوان فهمید که بدنش نیز مثل صورتش است. مرد جاافتاده فریاد میزند: «در تمام این مدت، همه ما در محاصره گلولهها، مرگ و عذاب بودیم اما ...» صدایش را بلند میکند: «اما مقاوم ماندیم، مقاوم ماندیم تا اینکه امروز به غزه بازگشتیم و خدا را شکر.»
🏷 پرده سوم
لبخند و گریه در هم آمیخته است؛ مادری کشانکشان به سوی جوان شاخ شمشادش میدود. جنگ میان او پسرش جدایی انداخته و مدتها از یکدیگر بیخبر بودهاند. دریا به ساحل میرسد؛ مادر پسرش را در آغوش میکشد و پسر با شادمانی آمیخته به غمی مبهم در آغوش مادر مویه میکند: «هییی مادر! جای حامد خالی! او میخواست اولین کسی باشد که موقع بازگشت از من استقبال میکند. عیبی ندارد؛ فدای وطن!»
🏷 تماشای انسان فلسطینی، دستاوردی جز حیرانی و سردرگمی برای آدمی بههمراه ندارد؛ حیرانی از توان استقامت این مخلوق زمینی و سردرگمی از شیوه نگریستنش به جهان. شاید به چشم غیرفلسطینیها، ایشان مردمانی بیچاره و مبتلا به نظر بیایند که راهی جز سوختن و ساختن ندارند. اما به جرأت میتوان گفت که منفعل دانستن انسان فلسطینی در برابر وضعیت موجود، دیدگاهی به غایت استعمارزده و ناآگاهانه است. سلب فاعلیت از انسان فلسطینی بهگونهای تکمیل پازل روایت صهیونیستی از ماجرای فلسطین است؛ اینکه مقاومت فلسطینی فتنهای است از جانب دولتهای خارجی برای ناآرام کردن منطقه و سرزمین تاریخی یهود!
🏷 پیشبینی میشد که با بازگشت آوارگان فلسطینی حاضر در جنوب غزه به نواحی شمالی، تصاویری خیرهکنندهای ثبت و ضبط شود؛ صحنههایی که غم و شادی و خستگی و استقامت را بههم گره میزند. اما بهدور از توصیفهای رمانتیزه، تفسیری که از این پدیده بهدست میدهیم، اهمیتی دوچندان دارد. به هنگام مواجهه هر ذهن پرسشگری با بازگشت مردم غزه و همچنین شادی آنها از این رخداد، سؤالات بنیادینی رخ مینماید؛ «بازگشت به کجا؟»، «خوشحالی از برای چه؟»، «مگر چیزی از خانه و زندگی مردم غزه باقی مانده که حال بخواهند به آن برگردند؟» و سؤالاتی از این دست.
🏷 پاسخ به این سؤالات را نه در زیر آوار و خرابههای کوچه پس کوچههای محله الشجاعیه غزه، بلکه باید در ایده برپایی دولت صهیونیستی جست. در واقع، دولت موعود اسرائیل تنها زمانی امکان تحقق پیدا میکند که در جغرافیای فلسطین تاریخی، هیچ اثری از هویت فلسطینی وجود نداشته باشد. به دیگر سخن، برای برپایی دولت موعود باید نام همه شهرها و روستاها عبری شوند و همه شهروندان حاضر در این سرزمین به زبان عبری سخن بگویند؛ پس هیچ نامی از فلسطین و فلسطینی نباید باقی بماند!
🏷 ادوارد سعید، اندیشمند مشهور فلسطینی در اثر بیبدیلِ خود، «فراتر از واپسین آسمان» به نقل از کتاب «نظم نوین حکومت نظامی؛ اسرئیل علیه بادمجان» اثر آویگدر فلدمن آورده است: بنا به مادههای 1015 و 1039 قانون ارتش اسرائیل، هر عربی که در ساحل غربی رود اردن یا نوار غزه صاحب زمین است، پیش از کشت هر نوع سبزی – از جمله بادمجان – یا درخت میوه باید از مقامات اجازه کتبی بگیرد. کوتاهی در کسب این اجازهنامه ممکن است به قیمت نابودی درخت یا سبزی به اضافه یکسال زندان تمام شود. اگر حق تعلق داشتن به سرزمینی را بدیهیترین حق حیات بشر بدانیم، اسرائیل این حق را برای فلسطینیها قائل نیست. در واقع اسرائیل میخواهد از فلسطینیها آوارگانی بسازد که تنها به یک نام تعلق دارند و نه سرزمین.
🏷 از دیگر سو، اساسا مسئله اهالی غزه، نه خانه به معنای چاردیواریای است که انسان روز و شب را زیر سقف آن سپری میکند، مسئله جایی است که مردم غزه بدان تعلق دارند؛ یعنی سرزمین غزه و فلسطین. آنچه رژیم اسرائیل نیز دنبال میکرده، غصب سرزمین غزه و فلسطین است، نه فقط تخریب خانه و زندگی مردم. خانه تمثیلی است از امکان حیات بر سرزمین فلسطین. با این وصف، رژیم اسرائیل زمانی پیروز خواهد شد که سرزمین فلسطین را تصرف کند؛ از نهر تا بحر!
🏷 هر بازگشت انسان فلسطینی به سوی سرزمینش پس از آنکه از خانه خود رانده شد، استعارهای است از بازگشت همه فلسطینیان به سرزمین خود. در واقع هرگونه بازگشت آوارگان فلسطینی، بیانگر شکست دشمن در پاکسازی نژادی فلسطینیان است، حتی اگر خانهای باقی نمانده باشد. مسئله بازگشت مردم غزه نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ بازگشت آوارگان غزه به مناطق شمالی یعنی شکست پروژه کشتار گسترده، تخریب منازل و کوچاندن سازماندهیشده مردم فلسطین به خارج از آن برای جایگزین کردن ایشان با شهرکنشینان صهیونیست و مهاجرین یهودی.
حسین اکبرزاده
پ.ن: ۱. عبارتی که فلسطینیها اغلب در مراسم عروسی و جشنهای خود آن را با ریتم مشخصی همخوانی میکنند.
_بنده آزاد____
@bande_azad