eitaa logo
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
3.6هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
9.5هزار ویدیو
59 فایل
ڪ‌پــی آزاد = به شرط صلوات🔮 'به نیت ظهور امام زمــان عجل‌اللّھ و دعا براے شهادت خادمین ڪانال ❤' نَفَسے ڪھ خدا بھ زندگے انسان بخشیدھ یه عشقھ + که اگھ با بندگے برای خدا همراھ بشھ = عاشقانھ اےبا‌ خداست ✨ در خدمتم ✍️ @Labik_ya_seyedAli شرایط 👋 @Eshgh12a
مشاهده در ایتا
دانلود
یادمان بماند خیل عظیم بدون اینکه ما را ببینند و بشناسند برای ما رنجها کشیدند.
🥀🕊 امنیت‌وآسایشمونو... مدیون‌کسایی‌هستیم‌که‌ حتی‌اسمشون‌رو‌بلدنیستیم! @bandegibaEshgh
بگرد دنبالِ رفیقی كِ دلش گیرِ دنیا نباشه ، بویِ دنیا نده :)
حیا را از بیاموزیم سر کلاس در مدرسه جواب معلمش را نمیداد. میگفت: تا حجاب نداشته باشید ما با هم‌ هیچ صحبتی نداریم. 🌷
'عــــاشِــــقانـــﮩ‌‌ اے‌ بــــا خُـــــــدا'
نجواهای ِمارو می‌شنوند اشک هایی که در خلوت به یادشان می‌ریزیم رو می‌بینند؛ چنان سریع دستگیری می‌کنند که مبهوت می‌مانی .. اگر واقعا دل به آنها بسپاری ، با چشم دل عنایت‌شان را‌ میبینی. ╭🦋 ╰┈➤ @bandegibaEshgh
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰مقامات عالی حضرت عباس علیه السلام 🌷تمام در روز قیامت به مقام قمر بنی هاشم غبطه می‌خورند 🔸آیت الله فاطمی نیا(ره) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌺🌷🥀🕊🥀🌷🌺 ڪه شوے یڪبار می شوے مـادر ڪه باشے، صدبار و مـادر مفقودالاثر ڪه باشے، هر ثانیـه باز آئینه، آب، سینے و چاے و نباٺ باز پنجشنبه ‌‌‌و یاد‌ با 🌷🌺
848.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انسانهایی به شهادت میرسند که در برابر ولايت ذره ای هوای نفس ندارند! جبران نمیشوی حتی با گریه ی شدید.....😭💔 خیلی به گردن ما حق دارن😔
‌ ‌ ♨️خون گیرا است. کسی که در تشییع شهدا شرکت می‌کند، گرفتار این خون می شود؛ این خون او را جذب می‌کند، او را منقلب می‌کند؛ او را از دنیا می‌کَند، دنیا را در نظر او کوچک می‌کند؛ خدا در نظر او بزرگ می‌شود. این مراسمی است که امام زمان(علیه السلام) به آن نظر دارد... - آیت‌الله حائری شیرازی 🇮🇷 ╰┈➤ @bandegibaEshgh
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 در منطقه هور، با چند نفر از مجاهدان عراقی همکاری می کردیم. فکر زیارت امام حسین (ع) یک لحظه هم سید را آرام نمی گذاشت. با مجاهد عراقی صحبت کرد. قرار شد او کارهای جعل کارت تردد و بقیه مسائل را حل کند. یک روز آمد سر وقت سید که برویم. مجاهد عراقی می گفت: از ایستگاه ایست و بازرسی بصره رد شدیم. شب را در منزل خودم بودیم و فردا عزم حرم کردیم. حرف ها را قبلا زده بودیم که باید احساسات خود را کنترل کنی، نکند استخباراتی ها متوجه شوند و همه لو بروند. سید تا چشمش به ضریح امام حسین (ع) و حرم بی زائرش افتاد، از خود بی خود شده بود. هر چه بچه ها ایما و اشاره و قسم دادیم، کارگر نیفتاد. حالا سید بیست دقیقه ای می شد که کنار ضریح مشغول راز و نیاز بود. بعدها می گفت: تا چشمم به ضریح افتاد اختیارم را از دست دادم. 🏴🇮🇷🌹🕊🌹🇮🇷🏴