قسمت = هشتاد♥️
اين اواخر ديگر در مغازه ي ما چاي هم ميخورد! اين يعني خيلي به ما
اطمينان پيدا كرده بود.
يك بار با او بحث كردم كه چرا براي كار لولهكشي پول نمي ُ گيري؟ خب
نصف قيمت ديگران بگير. تو هم خرج داري و...
هادي خنديد و گفت: خدا خودش ميرسونه.
دوباره سرش داد زدم و گفتم: يعني چي خدا خودش ميرسونه؟
بعد با لحني تندگفتم: ما هم بچه آخوند هستيم و اين روايت ها را شنيدهايم.
اما آدم بايد براي كار و زندگياش برنامه ريزي كنه، تو پس فردا ميخواي زن
بگيري و...
هادي دوباره لبخند زد و گفت: آدم براي رضاي خدا بايد كار كنه، اوستا
كريم هم هواي ما رو داره، هر وقت احتياج داشتيم برامون ميفرسته.
من فقط نگاهش ميكردم. يعني اينكه حرفت را قبول ندارم. هادي هم مثل
هميشه فقط ميخنديد!
بعد مكثي كرد و ماجراي عجيبي را برايم تعريف کرد. باور کنيد هر زمان
ياد اين ماجرا ميافتم حال و روز من عوض ميشود.
آن شب هادي گفت: شيخ باقر، يه شب تو همين نجف مشكل مالي پيدا
كردم و خيلي به پول احتياج داشتم.
ً آخر شب مثل هميشه رفتم توي حرم و مشغول زيارت شدم. اصلاً هم
حرفي درباره ي پول با مولا اميرالمؤمنين علیه السلام نزدم.
همين كه به ضريح چسبيده بودم، يه آقايي به سر شانه ي من زد و گفت: آقا
اين پاكت مال شماست.
برگشتم و ديدم يك آقاي روحاني پشت سر من ايستاده. او را نميشناختم.
بعد هم بي اختيار پاكت را گرفتم.
هادي مکث ي کرد و ادامه داد: بعد از زيارت راهي منزل شدم. پاكت را باز
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
قسمت = هشتاد و یکم♥️
كردم. با تعجب ديدم مقدار زيادي پول نقد داخل آن پاكت است!
هادي دوباره به من نگاه كرد و گفت: شيخ باقر، همه چيز زندگي من و
شما دست خداست.
من براي اين مردم ضعيف، ولي با ايمان كار ميكنم. خدا هم هر وقت
احتياج داشته باشم برام ميذاره تو پاكت و ميفرسته!
خيره شدم توي صورتش. من ميخواستم او را نصيحت كنم، اما او واقعيت
اسلام را به من ياد داد.
واقعاً توكل عجيبي داشت. او براي رضاي خدا كار كرد. خدا هم جواب
اعمال خالص او را به خوبي داد.
بعدها شنيدم که همه از اين خصلت هادي تعريف ميکردند. اينکه
کارهايش را خالصانه براي خدا انجام ميداد. يعني براي حل مشکل مردم کار
ميکرد اما براي انجام کار پول ي نميگرفت.
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
💙✨پسرک فلافل فروش
قسمت = هشتاد و یکم♥️
🤍طلبه ی لوله کش🤍
هادي در كنار درس خواندن براي طلبه ها صحبت ميكرد و به شرايط روز
عراق و موقعيت آمريكا و دشمني اين كشور با مسلمانان اشاره ميكرد.
حالا ديگر زبان عربي را به خوبي تكلم ميكرد. خيلي از طلبه ها عاشق
هادي شده بودند.
او با درآمد شخصي خودش بارها دوستان را به خانه ي خودش دعوت
ميكرد و براي آنها غذا درست ميكرد.
منزل هادي محل رفت و آمد دوستان ايراني نيز شده بود. در ايام اربعين،
خانه را براي اسكان زائران آماده ميكرد و خودش مشغول پخت و پز و
پذيرايي از زائران ابا عبدالله الحسين علیه السلام ميشد.
برخي از دوستان عراقي هادي ميگفتند: تو نميترسي كه در اين خانه ي
بزرگ و قديمي و ترسناك، تك و تنها زندگي ميكني؟
هادي هم ميگفت: اگر مثل من مدت ها كنار خيابان خوابيده بوديد قدر
اين خانه را ميدانستيد!
بعد از آن رفت و آمد هادي با منازل دوستان طلبه اش بيشتر شد. در اين
رفت و آمدها متوجه شد كه بيشتر دوستان طلبه، از خانواده هاي مستضعف
نجف هستند. بسياري از اين خانواده ها در منازل ي زندگي ميكنند كه از
نيازهاي اوليه محروم است.
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
قسمت = هشتاد و دوم♥️
اين خانهها آب لوله كشي نداشت. با اينكه آب لوله كشي تا مقابل درب
خانه آمده بود، اما آنها بضاعت مالي براي لوله كشي نداشتند.
اين موضوع بسيار او را رنج ميداد. براي همين به تهران آمد و به سراغ
دوستانش رفت.
دستگاههاي مربوط به لولهكشي را خريد و چند روزي در مغازه ي يكي از
دوستانش ماند تا نحوهي لوله كشي با لوله هاي جديد پلاستيكي را ياد بگيرد.
هر چه را الزم داشت تهيه كرد و راهي نجف شد. حالا صبح تا عصر
در كلاس درس مشغول بود و بعد از ظهرها لوله تهيه ميكرد و به خانه ي
طلبه هاي نجف ميرفت.
از خود طلبه ها كمك ميگرفت و منازل مردم مستضعف، ولي مؤمن نجف
را لوله كشي آب ميكرد.
خستگي براي اين جوان معنا نداشت. از صبح زود تا ظهر سر كلاس بود.
بعد هم كمي غذا ميخورد و سوار بر دوچرخهاي كه تازه خريده بود راهي
ميشد و در خانه هاي مردم مشغول كار ميشد.
برخي از دوستان هادي نميفهميدند! يعني نميتوانستند تصور كنند كه
يك طلبه كه قرار است لباس روحاني بپوشد چرا اين كارها را انجام ميدهد؟!
برخي فكر ميكردند كه لباس روحانيت يعني آهسته قدم برداشتن و ذكر
گفتن و دعا كردن و...
براي همين به او ايراد ميگرفتند. حتي برخي ها به اينکه او با دوچرخه به
حوزه مي آيد ايراد ميگرفتند!
اما آنها كه با روحيات هادي آشنا بودند ميفهميدند كه او اسلام واقعي
را شناخته.
هادي اعتقاد داشت كه لباس روحانيت يعني لباس خدمت به اسالم و
مسلمين به هر نحو ممكن.
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
قسمت = هشتاد و سوم♥️
با اينكه فقط دو سال از حضور هادي در نجف ميگذشت اما دوستان
زيادي پيدا كرده بود. برخي جوانان طلبه، كه كاري جز مطالعه و درس و
بحث نداشتند، با تعجب به كارهاي هادي نگاه ميكردند. او در هر كاري كه
وارد ميشد به بهترين نحو عمل ميكرد.
كمكم خيلي ها فهميدند كه هادي در كنار درس مشغول لوله كشي آب
براي خانه هاي مردم محروم شده.
هادي با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام ميشد خدمت بزرگي با خانواده هاي
طّلب ميكرد.
اخلاص و تقوا و ايمان هادي اثر خود را گذاشته بود. او هر جا ميرفت
ميخواست گمنام باشد. هيچ گاه از خودش حرفي نميزد. هرگز نديديم كه
به خاطر پول كاري را انجام دهد. اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود.
بعد از شهادت همه از اخلاق او ميگفتند.
چندين نفر را ميشناختم که در تشييع هادي شرکت کردند و ميگفتند:
ما مديون اين جوان هستيم و بعد به لوله کشي آب منزلشان اشاره ميکردند.
هادي غير از حوزه هر جاي ديگر هم كه وارد ميشد بهترين نظرات را
ارائه ميكرد.
در مسائل امنيتي به خاطر تجربه ي بسيج و فتنه ي 1388 بسيار مسلط بود.
از طرفي ديدگاه هاي فرهنگي او به جهت تجربه ي فعاليت در مسجد بسيار
موؤثر بود.
شايد به همين خاطر بود كه مسئولین حشدالشعبي به اين طلبه ي ايراني بسيار
علاقه پيدا كردند.
رفت و آمد هادي با نيروهاي مردمي زياد شده بود. او به كار هنري و
ساخت فيلم علاقه داشت و اين روند را بين نيروهاي حشدالشعبي گسترش داد.
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
✨💙پسرک فلافل فروش
قسمت = هشتاد و چهارم♥️
❤️ برکت🤍
بركت در مال چيزي نيست كه با مفاهيم مادي و دنيايي قابل بحث و توجيه
باشد.
برخي افراد بودند كه آنچه را كه خدا در اختيارشان نهاده بود براي رفع
مشكلات مردم قرار ميدادند و خدا هم از خزانهي غيب خود مشكلات مالي
آنها را برطرف ميكرد.
ً مثال، شهيد ابراهيم هادي. دوستي ميگفت: يک شب ابراهيم را ديدم که
در کوچه راه ميرود. پرسيدم: کاري داري؟
گفت: از صبح تا به حال کسي از بندگان خدا را نديدم که مشکل مالي
داشته باشد و من بتوانم مشکل او را برطرف کنم. براي همين ناراحتم.
ابراهيم هادي هيچ گاه پول را براي خودش نخواست، بلكه با پولي كه به
دستش ميرسيد مشكلات بسياري از رفقا را برطرف ميكرد.
بارها شده بود كه مسافركشي ميكرد و پول آن را خرج هيئت و يا افراد
نيازمند ميكرد.
اين ويژگي هاي شهيد ابراهيم هادي براي هادي ذوالفقاري خيلي جالب
بود.
هادي ذوالفقاري ابراهيم را خيلي دوست داشت براي همين سعي ميكرد
مانند اين شهيد عزيز با درآمد خودش مشكلات مردم را برطرف كند.
#کپی_با_ذکر_یک_صلوات_حلال
♥️ #حضرت علی علیهالسلام فرمودند:
🍃 خدايا به تو پناه مي برم كه ظاهر من
در برابر ديده ها نيكو،
و درونم در آنچه كه از تو پنهان
مي دارم، زشت باشد،
و بخواهم با اعمال و رفتاري كه
تو از آن آگاهي،
توجه مردم را به خود جلب نمايم،
و چهره ظاهرم را زيبا نشان داده
با اعمال نادرستي كه درونم را
زشت كرده به سوي تو آيم،
تا به بندگانت نزديك،
و از خشنودي تو دور گردم.
📖 نهجالبلاغه، حکمت 276
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
@bandegibaEshgh❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طلب ِ رزق نداریم ز دربار ِ کسی ..
هرچه داریم ز آقای ِ خراسان داریم (((:
@bandegibaEshgh❤️
🌹مراسم غبار روبی مزار مطهر شهدا
🇮🇷به مناسبت بزرگداشت هفته بسیج
⬅️با روایتگری حجه الاسلام علیجان زاده
🕒زمان : پنجشنبه سوم آذر ماه 1401
ساعت: 15 عصر
❇️مکان: گلزا شهدای معتمدی شهرستان بابل
@bandegibaEshgh❤️
هدایت شده از Aminikhaah_Media
8163077821.mp3
14.01M
#باز_نشر
#آنسوی_مرگ
📣جلسه هجدهم
* معنا در حقیقت است نه لفظ
* طنین درب بهشت
* متفاوت بودن شیوه شنیدن و دیدن در برزخ
* حاضر بودن کل زندگی انسان
* زنده و حاضر بودن خود اعمال با نیات موجود در آنها
* صورت محبت، نیت، حسد و علاقه...
* همه چیز در عالم بالا اثیری و توصیف ناپذیرند.
* سرگردان و غمناک در بین اعمال
* حس تنهایی در جهنم
* تشبیه جهنمیان به هزاران میخ روی دیوار
* نسبت نداشتن جهنمیان و ضیق بودن جایگاه شون
* در برزخ مرگ دست نیافتنی است.
* حکایت از افرادی که توانایی ارتباط با ارواح دارند.
* حال آدم در برزخ مثل بودن در سونای بخار
* صدقات مانند راه نفوذ هوا در حین خفگی
⏰ مدت زمان: ۵۲:۱۸
#تجربیات_نزدیک_به_مرگ
🔔@Aminikhaah_Media
هدایت شده از Aminikhaah_Media
8163077817.mp3
12.8M
#باز_نشر
#آنسوی_مرگ
📣جلسه نوزدهم
* در برزخ مرگ و فراری نیست.
* جلوه ی کار زشت در برزخ
* درگیری در برزخ بخاطر جدی نگرفتن گناهان
* پاک نشدن حق الناس با هیچ چیزحتی با شهادت
* ماجرای بی آبرو کردن دبیر ریاضی
* فقط به خاطر یک غیبت
* همیشه در برزخ، گاهی در دنیا
* حق الناس در فضای مجازی
* جلوه ی حسادت به مادیات
* ماجرای شوخی دکتر با مقاله همکارش
* قضاوت ها حق الناس است.
* قضاوت امام حسن برای نقاشی دو کودک
* دنیا زندان مومن و بهشت کافر است.
⏰ مدت زمان: ۳۵:۴۳
#تجربیات_نزدیک_به_مرگ
#برزخ
#حق_الناس
#قضاوت
🔔@Aminikhaah_Media
هدایت شده از Aminikhaah_Media
8163077818.mp3
10.1M
#باز_نشر
#آنسوی_مرگ
📣جلسه بیستم
* ادامه بحث حق الناس و ارائه راهکار
* روایت پیامبر در مورد بزرگترین جهاد
* اعضای بدن در دایره حق الناس
* خاطره آیت الله جعفری تهرانی در باب حق الناس
* ماجرای عجیب سید عبدالله جعفری
* حساب ظلم های بزرگ را در برزخ میکشند
* عالم آخرت مانند لایه های هوا مراتبی دارد
* بررسی جبران حق الناس به صورت نموداری
* طریقه حلالیت مطلق
* شرط امام صادق برای بخشش فرد گناهکار
* حق الناس هایی که بر گردن دکتر بود
* هر وعده ای حقی ایجاد میکند
*در قیامت حق ضایع شده باید برگرداننده شود
⏰مدت زمان ۲۴:۲۱
#حق_الناس
#ظلم
🔔@Aminikhaah_Media
پیامبراڪرمﷺ:
-هرڪسدوستداردڪہنامہاعمالش
اوراخوشحالڪند،
استغفارِدرآنرازیادگــرداند . .
@bandegibaEshgh❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر پناهی جز تو برای ما هست؟💔
👤 #کلیپ احساسیِ «روضه همه دنیامه» با نوای کربلاییسیدرضا #نریمانی تقدیم نگاهتان
◽ #امام_حسین
@bandegibaEshgh❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#Story | #استوری
ماشبیدستبرآریمودعاییبکنیم
غمهجرانتورا،چارهزجاییبکنیم🌱
#السلامعلیڪیابقیةالله💙
@bandegibaEshgh❤️
@zekr_media - سید رضا نریمانی_۲۰۲۲_۰۹_۲۶_۱۳_۵۶_۱۰_۲۳۴.mp3
8.83M
"وقتی همه درهاروی من بسته میمونه
وقتی که دیگه راهی برا دل
نمی میونه"
سید رضا نریمانی
امام رئوفم
یاامامرضا💚
@bandegibaEshgh❤️
رفقا برای فرج آقا صاحب الزمان❤️ آیت الکرسی بخونید🦋✨
#ثواب_یهویی
@bandegibaEshgh❤️