وقتی چشات به نامحرم افتاد
سرتو بنداز پایین و با خودت بگو
میخوام با این چشام آقا رو ببینم
#اربعین
▪️🌹▪️
▪️أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ
▫️أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ
🌹سلام بر آن کشته مظلوم،
▫️سلام بر برادرِ مسمومش
📓فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
▪️🌹▪️
#اربعین #امام_حسین #محرم
' عاشقانهایباخدا '
:)
گفتم : اۍعشق ،
مرادستنیازاستدراز..
طلبخویش ؛
بہنزدکہبرم ؟
گفت :
حسین...!'(:💔
#سلــــام_آقاےمݩ🍁
📆#تقویم کوچک مرا
ورقی بزن
تمام #قصه هایم
از این"من بی تو"
به تنگ آمده است!...
❤️تعجیل در #ظهور ۳ صلوات❤️
#امام_زمان
امام سجاد عليه السلام فرمود:
چنانچه شخصي تو را بدگويي كند و سپس برگردد و پوزش طلبد، عذرخواهي و پوزش او را پذيرا باش
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
استادپناهیان میگفت: ↓🌱
چراخودترورهانمیکنے؟دادبزنیازامامحسینبخوای؟
برودرخونہاباعبداللهمنتشروبڪش
دورشبگرد..
مناجات ڪنباامامحسین!
بگوامامحسینممنباتوآغازکردم،
ولمنکنی...
دیگهنمیکشمادامہبدم
متوقفشدم...💔!'
امامحسینبازمدستترومیگیرهفقط
بخواهازش...(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭😭😭😭😭😭😭😭
۴۰ ثانیه #روضه
خواستم بگم بابای دخترای شهدای مدافع حرم و شهدای امنیت هیچکدوم نیومدن ...
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
رف
اللهم صل علی محمد و آل
محمد و عجل فرجهم
شهدا شرمنده ایم
#روضه
#حضرت_رقیه
#دختران_شهدای_مدافع_حرم
😭😭😭
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
#حضرت_آقا❤️
احفظ قائدنا امام الخامنه ای
✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ الفرجهم⭐⚡
#امام_زمان
#رهبری
#لبیک_یا_خامنه_ای
4_5987827062285533202.mp3
16.54M
#تفسیر قرآن کریم
#جلسه : ۸۰
#سوره بقره
#آیات : ۱۴۶ تا ۱۵۳
# محمد رضا رنجبر
#تفسیر_قران_کریم
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
کـٰاشخنثۍکَـردننَفسراھم
یـٰادمانمۍدادند:))
مۍگویـند؛آنجاکِہنَفسمغلـوبباشد
عـٰاشقمۍشَوۍ..
عاشِـقکہشُدۍشَھیدمیشَوۍ..
!' ❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس
با سیصد و سیزده قمر می آید ...
ظهر و عاقبتمون شهدایی
#سیأتیومعهجیشمنالشهداء
✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨
✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ الفرجهم⭐⚡
#امام_زمان
#امام_حسین
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁*
🌴🌴این داستان زیبا را حتما بخونید و هر کجا دلتون شکست برای بنده حقیرم دعا کنید🌴🌴🙏
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
#امام حسین
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
«میانبر رسیدن به خدا نیت است
کار خاصی لازم نیست بکنیم.
کافیاست کارهای روزمرهمان را به خاطر خدا انجام دهیم ،اگر تو این کار زرنگ باشید شک نکنید شهید بعدی شمایید...»
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه عروج مداح مازندرانی با ذکر یاحسین(ع)
◾️حاج اصغر شیرپور از نوحهخونهای قدیمی ساری بود. امسال توی دهه اول در حین نوحهخونی جان به جان آفرین تسلیم کرد. آخرین کلمهای که به زبان آورد «حسین» بود.
شادی روحش صلوات🌹
#محرم
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
به نیت شفای تمام بیمارانی که رو تخت بیمارستان ها خوابیدن :
أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
ان شاءالله هر چه زودتر لباس عافیت بر تن کنند🤲
❥‹°@bandegibaEshgh⇢♡🏴 ›
' عاشقانهایباخدا '
به نیت شفای تمام بیمارانی که رو تخت بیمارستان ها خوابیدن : أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ
حمد شفا برای بهبودی تمام بیماران🌱