#شبانه_عمومی 31 شهریور #گسترده_طلایی💛👆
سابقه در #ایتا، #سروش و #روبیکا #گسترده_طلایی
جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان
@talaei_ads
منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم
تبلیغات گسترده طلایی💛
@gostardeh_talaei
🔥🔥 داااااغ ترین حرااااااج 🔥🔥
🧡لوازم #لوکس آشپزخانه در ایتا🧡
حرااااااااااااااج بی نظیـــــر 💯💯
❌ با 100 تومن چه وسایلای شیکی که میتونی بخری 💃💃
دنبال جهیزیه شیکی عجله کن که تخفیف خورده های امروز تعـــدادش محـــدوده 💍💞👇👇
https://eitaa.com/joinchat/866844716Cbb5723aa7a
ارسال به سراسر ایران 🇮🇷🇮🇷
حراج امروز رو از دست ندید #عالیه 😍👆
بدون واسطه مستقیم از تولیدی بخر😍😍
قیمت ها غیر قابل مقایسه😳😳😳😳
کل سرویس بخر نصف قیمت😉😉😉
https://eitaa.com/joinchat/866844716Cbb5723aa7a
کانالی ثبت شده ورسمی💃💃
#آزاد_بانوان 1 مهر #گسترده_طلایی💛👆
سابقه در #ایتا، #سروش و #روبیکا #گسترده_طلایی
جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان
@talaei_ads
منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم
تبلیغات گسترده طلایی💛
@gostardeh_talaei
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
با شنیدن صدای جیغ و فریاد از اتاق بیرون اومدم و با سرعت از راهرو عمارت عبور کردم. ناگهان درِ یکی از اتاق ها باز شد و حسام الدین با چهره ای برافروخته، رنگ پریده و عصبی بیرون آمد.
با دیدن صحنه ی پشت سرش قالب تهی کردم. دست به دهان بردم و هین بلندی کشیدم.
پریا در حالی که تاپ رکابی مشکی خیلی بازی پوشیده بود، روی زمین افتاد. موهایش روی صورتش ریخته و با گریه میگفت: چیکار کردی حسام ... چیکار کردی. بدبختم کردی.
های های گریه اش بالا رفته بود. گوشه ی لبش پاره شده بود و خون از بینی اش بیرون میریخت.
حسام الدین نفس زنان و بُهت زده به دیوار تکیه داد و روی زمین نشست.
چیزی که میدیدم را باور نمیکردم. حسام الدین پسر مومنی بود. نه نه محال است.
http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
رمانعاشقانہمذهبے 😍
#پارتهایداغآنلاین🔥❤️
چه دسیسه ای میان #حسامالدین جوان عاشق و مومن و #هیوا ی پاک و فداکار فاصله می اندازد؟
آیا بی گناهی حسام الدین ثابت میشود؟
آیا حسام قصه ی ما به عشقش اعتراف میکند؟
http://eitaa.com/joinchat/2126839826C589c9be5e4
در این آشفته بازار داستان های آلوده با رمان اخلاقی👌، زیبا و عاشقانه ی😍 #خوشهیماه🌙 با ماهمراه بشید.