زمان طاغوت شبی آقا سیدمهدی قوام، خطیب معروف تهران بعد از منبر و در مسیر منزل، #زن_فاحشه_ای را میبیند! آقا سیدمهدی به پیر مردی میگوید: برو آن زن را صدا کن بیاید آن مرد میگوید: این زن ظاهرش مناسب نیست... خلاصه با اصرار سید میرود و او را صدا میزند... زن میآید، آقا سیدمهدی از آن زن میپرسد: این موقع شب اینجا چه میکنی؟! زن با کمال #جسارت میگوید: احتیاج دارم، #مجبورم!.... سید #پاکت پولی را به او میدهد و میگوید: این پول، مال #امام_حسین علیهالسلام است، من هم نمیدانم چقدر است؛ تا این پول را داری، از #خانه بیرون نیا! مدتها از این قضیه گذشت سید به #کربلا مشرف شد. تا اینکه روزی در #حرم سیدالشهدا علیه السلام ناگهان ....😱
💠ادامه داستان #اشک آدمو درمیاره😔
👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1130430467Ca0c7cbea7d
#زن_زیبا_و_حمّام_مَنجاب
🔴 شیخ بهایی میگوید: روزی يک پولدار خوشگذران جلوی درب منزل نشسته بود. زنی #زیبا به حمام معروف یعنی #حمام مَنجاب مىرفت، ولی راه حمام را گم كرد تا اینکه به این مرد رسید و پرسيد: #حمام منجاب كجاست؟ آن مرد گفت: حمام منجاب همين جاست. آن زن به گمان اينكه حمام همانجاست، داخل #خانه شد، مرد نیز سریع درب خانه را بست و از او تقاضاى #گناه كرد. زن بعد از مکثی گفت: من نیز به پیشنهاد تو #اشتیاق دارم، ولى چون #كثيف و گرسنه هستم، مقدارى #عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم و بعد در خدمتت باشم. مرد قبول كرد و ....
🔴ادامه این داستان عجیب در اینجا
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1130430467Ca0c7cbea7d