eitaa logo
سابقه گسترده طلایی💛
12.4هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
56 فایل
کانال اصلی گسترده طلایی💛👇 @gostardeh_talaei #ادمین_اصلی_جهت_سفارش_تبلیغات💛👇 @talaei_ads
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ اگه توی جمع استرس میگیری ❌‌اگه از تجربه چیزای جدید ترس داری ❌ اگه بی انرژی و احساس افسردگی میکنی؟ ❌ اگه دنبال تایید دیگرانی و آدما ازت سو استفاده میکنن 😊✋ اگه بیشتر جوابات بله بود،بدون کودک درون آسیب دیده ای داری⚠️ ✅ راه حلش توی کانال زیر تا پاک نکرده برو ببین 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
🔴 اگه خواسته های کودک درونت و برآورده کنی تو رو به اوج لذت میرسونه 🤯 ولی خدا نکنه زخم هاشو درمان نکنی تو رو به خاک ذلت میکشونه 🤠 اگه میخوای بیشتر در مورد کودک درونت بدونی همین الان وارد کانال زیر شو 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2119565536Cedeb2b7fa6
گروه 1 آزاد 13 آذر 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجا ارزان تر از هر ارزانفروشی🔥👆👆 زد 👇 🔥 ویژه مانتوهای_مجلسی فقط امروز تکرار نمیشه🚨 ❌ درخریدتان دقت نکنید _داریم😁 مدلهای خاص و انحصاری همیشه ارزان 👇 https://eitaa.com/joinchat/1728380966Cf1dc55ef07 👆👆👆👆👆👆👆 مزون ایران وارد شد👆 اولین مزونی که تک میخری ولی به قیمت عمده حساب میشه😱👌🔥
گروه 2 آزاد 13 آذر 💛👆 سابقه در ، و جهت رزرو تبلیغات و مشاوره رایگان @talaei_ads منتظر انتقادات و پیشنهادات و تبلیغات شما هستیم تبلیغات گسترده طلایی💛 @gostardeh_talaei
♨️ یه روز که درهای حرم رو بسته بودیم، شخصی برای زیارت به اومده بود. وقتی دید در حرم بسته ست، اصرار کرد که در رو بازکنیم اما امکانش نبود.گفت: لااقل این پول را بندازید داخل ضریح. ♦️من امتناع کردم ولی یکی از خادم ها پول رو گرفت. سرکشیک از راه رسید و با دیدن این صحنه، اخراجش کرد و یه سیلی محکمی بهش زد که سرش به دیوار خورد و شکست. صبح روز بعد در کمال تعجب دیدم سرکشیک وارد اتاق شداز دیدنش شوکه شدم و گفت اون خادم...😱 https://eitaa.com/joinchat/2465464369C78291d6a5c 😱
♨️ ماجرای‌عجیب‌‌وواقعی‌جوان‌عاشق‌‌و‌دخترزیبارو ❗️ 🔴 زندگی فقیرانه ای داشتم و مریضی امونم رو بریده بود. یه روز برای کاری به بازار رفتم و تو راه دختری زیبارو دیدم که یک دل نه صد دل عاشقش شدم. به هر دری زدم بهش برسم اما نشد. بعد از کلی تلاش پدرش گفت دختر به پسر فقیر و مریض نمیدم. تا اینکه یکی از دوستام راهی جلوی پام‌گذاشت و گفت اینو انجام بده تا بهش برسی. با خوشحالی انجامش دادم. یه روز که تنها تو اتاق نشسته بودم اتفاق عجیبی افتاد و دختر ....😱 👈 برای‌خوندن‌این‌داستان‌واقعی‌کلیک‌کنید