◻️«لیبرالیسم» و «کالابودگی زن»! 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رهبر فرزانه انقلاب فرمودند ما در مسأله زن در مقابل فرهنگ لیبرالی، در موقعیت حمله قرار داریم و نه در موقعیت دفاع. این غربیان‌اند که باید دربرابر همه جنایت‌هایی که علیه زن و خانواده مرتکب شده‌اند پاسخگو باشند. آنان باید به بشریت پاسخ دهند که چرا پس از صدها سال، بار دیگر سنت‌های جاهلی در مورد زنان را به شکلی ظریف و در لعاب آزاد‌ی‌خواهی و امثال آن احیا کردند؟ چرا هویت و کرامت و عزت و شخصیت اصیل زنان را قربانی تمتعات جنسی و مادی مردان کرده‌اند؟ چرا همه هویت زن را در کالابودگی آن تعریف کرده‌اند؟! چرا برای مقابله نرم با فرهنگ‌ها و نظامات سیاسی مخالف خود، همه تلاش خود را برای برهنه‌سازی و بی‌عفت کردن زنان و دختران آنان به کار می‌گیرند؟! 🔻توصیه می‌کنم دست کم دو کتاب «جنگ علیه خانواده» از ویلیام گاردنر و «آنچه با پول نمی‌توان خرید» نوشته مایکل سندل را مطالعه کنید تا اندکی با جنایات فرهنگ منحط لیبرالیسم علیه زنان و #خانواده آشنا شوید. #زن #غرب @Ahmadhoseinsharifi 🌹

تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد. گاهی سکوت بسیار بهتر است... ☘️کانال تحلیل‌های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi

🟡 ترفندهای دفاعی طرفداران حجیت قائلی فرقه‌ای 🔸حجیت قولی و قائلی-قسمت2 🔸نک: قسمت1 ✍🏾 جعفر نکونام 13 آذر 1403 ♦️در یادداشت قبلی آمد که حجیت قائلی به دو نوع فرقه‌ای و جهانی تقسیم می‌شود و برخی از تفاوت‌های آن را ذکر کردم، اینک می‌خواهم به بیان یک تفاوت مهم دیگر این دو بپردازم و آن این است که طرفداران حجیت قائلی فرقه‌ای تلاش دارند، تا آخرین توان خود با هر ترفندی از صحت قول قائلشان دفاع کنند. در حالی که طرفداران حجیت قائلی جهانی هرگز چنین تعصبی نسبت به قول قائل ندارند؛ لذا به محض آن که واقف شوند، قول قائل باطل است، آن قول را به راحتی و بدون هیچ‌گونه تعصبی کنار می‌گذارند. 🔻در یادداشت حاضر می‌خواهم برخی از مهم‌ترین ترفندهای دفاعی حجیت قائلی فرقه‌ای را با ذکر مثال توضیح دهم. 1️⃣ تخطئۀ قول مخالف ♦️طرفداران حجیت قائلی فرقه‌ای به محض این که واقف می‌شوند، کسی قولی مخالف اظهار داشته است، او را خطاکار و حتی مرتد و مهدور الدم اعلان می‌کنند. ♦️نقل است که وقتی جهم بن صفوان(ت128ق) اظهار داشته بود که من با عبارت «الرحمن علی العرش استوی» (طه، 5) مشکل دارم و اگر می‌توانستم این آیه را از مصحف پاک می‌کردم، علمای اسلامی وقت که بعد آنان را حشویه نامیدند، حکم ارتدادش را صادر کردند و بنا بر نقلی به همین اتهام او را کشتند. ♦️سخن جهم این بود که خدا جسم نیست که بر تختش بنشیند؛ اما حشویه قایل بودند که خدا طبق نص قرآن، جسم است. ♦️البته بعد علمای اسلامی تغییر نگرش دادند و قول همین جهمی را که حکم ارتدادش را صادر کردند و او را کشتند، برگزیدند؛ یعنی قایل شدند که خدا جسم نیست. ♦️حتی امروزه همین ترفند تخطئۀ قول مخالف کمابیش هست. برای مثال نقل است که بن‌باز(1288-1377ش) می‌گفت: «اعتقاد به چرخش زمين باطل است و کسی که به اين قول باور داشته باشد، کافر است، برای اين‌که اين قول با آیات قرآن کريم مثل "والجبال أوتادا"(نبأ، 7) و «و الى الأرض كيف سطحت»(غاشیه، 20) منافات دارد». ♦️نیز او گفته بود: «هنگامی که جوان بودم و چشمان قدرتمندی داشتم با چشمان خودم به خورشيد نگاه می‌کردم و حرکت خورشيد را می‌ديدم. پس اگر زمين در حال حرکت باشد، چگونه ما آن را حس نمی‌کنيم و در آرامش هستيم؟ پس چگونه کشتی‌های بزرگ در درياها حرکت می‌کنند و چپ نمی‌شوند؟» 3️⃣ ادعای تشابه ♦️طرفداران حجیت قائلی تا زمانی که بتوانند به تخطئۀ قول مخالف و حتی هلاکت قائل می‌پردازند؛ اما وقتی شاهد اقتدار قول مخالف بشوند و یا شاید در خودشان نسبت به صحت قول قائلشان تردید پیدا کنند، باز به سبب تعصبی که نسبت به قائلشان دارند، هرگز اعتراف به بطلان قول او نمی‌کنند؛ بلکه اظهار می‌دارند که این قول از متشابهات است؛ یعنی ما معنای آن را نمی‌دانیم و لذا از بیان این که معنای آن چیست، توقف می‌کنیم. ♦️برای مثال، مالک بن انس(۹۳-۱۷۹ق) راجع به آیۀ «الرحمن علی العرش استوی» گفته بود: «الاستواء معلوم، و الكيف مجهول، و الإيمان به واجب، و السؤال عنه بدعة؛ یعنی استوا معلوم است؛ اما کیفیت آن مجهول است. مع الوصف ایمان به آن واجب است؛ ولی سؤال کردن دربارۀ آن بدعت است». ♦️این در حالی بود که تا قبل از آن، علمای اسلامی که بعد به حشویه معروف شدند، اجماع داشتند که آیۀ مذکور از محکمات است؛ یعنی معنای آیه همین است که خودشان می‌فهمند؛ چون چنین تعبیری پیش‌تر در زبان خودشان به کار می‌رفت و لذا به معنای آن آشنا بودند. آنان وقتی کسی به پادشاهی می‌رسید، می‌گفتند که او به تخت نشست؛ چون طبق رسم آن روزگار وقتی کسی به پادشاهی می‌رسید، بار عام داده می‌شد و او بر تخت پادشاهی می‌نشست و مردم او را نظاره می‌کردند. 3️⃣ اقبال به تأویل ♦️اولین کسانی که در میان مسلمانان به تأویل روی آوردند، معتزله بودند. معتزله به جهت آن که عقل‌گرا بودند، آن دسته از آیات قرآن را که معنایشان را مخالف پیش‌فرض‌هایشان می‌یافتند، تأویل می‌کردند؛ یعنی معنای آنها را طوری تغییر می‌دادند که با پیش‌فرض‌های عقل‌گرایانه‌اشان موافق باشد. ♦️برای مثال، راجع به آیۀ «الرحمن علی العرش استوی» گفتند که معنایش این است که خدا بر تمام موجودات مستولی است. آنان «استوی» را در این آیه به معنای «استولی» گرفتند. غافل از این که هر دو فعل «استوی» و «استولی» حدوثی‌اند؛ یعنی دلالت دارند: خدا روزی مستوی یا مستولی نبوده؛ اما بعد مستوی یا مستولی شده است. ♦️از این رو، حتی اگر آنان به قدم جهان هم قائل نبوده باشند، باید زمانی را فرض کنند که موجودات وجود داشته باشند؛ اما خدا مستوی یا مستولی نبوده و بعد مستوی یا مستولی شده باشد؛ زیرا وقتی عرب می‌گفت، فلان کس بر فلان جا مستولی شد، معنایش این بود که او تا قبل از آن بر آن جا استیلا نداشت. ♦️چنین رویکرد تأویلی امروزه هم هست. بسیاری تلاش دارند، معنای آیاتی را که مخالف علم می‌یابند، تغییر دهند و برای آن آیات معنایی که موافق علم باشد، برسازند. https://t.me/dineaqlani

🟡 ترفندهای دفاعی طرفداران حجیت قائلی فرقه‌ای 🔸ترفند مماشات‌گرایی 🔸حجیت قولی و قائلی-قسمت3 🔸نک: قسمت1؛ قسمت2 ✍🏾 جعفر نکونام 14 آذر 1403 در یادداشت قبلی سه مورد از ترفندهای دفاعی طرفداران حجیت قائلی فرقه ای را ذکر کردم. اینک مورد دیگری از آن ترفندها را با نام مماشات‌گرایی ذکر می‌کنم. 1️⃣ تعریف مماشات‌گرایی ♦️برخی از علمای اسلامی هم در مواردی اعتراف کردند که قول قائل باطل است. منتها گفتند که راه یافتن آن اقوال در کلام قائل به جهت مماشات با مردمان عصر قائل بوده است؛ نه این که قائل خواسته باشد، آن اقوال را تأیید کند. ♦️به نظر آنان، سبب این مماشات یا از باب جدل بوده یا از باب این که پرداختن به تصحیح آن، نقض غرض می‌کرده است. 2️⃣ مثال مماشات‌گرایی در قرآن ♦️یک نمونه از آیاتی که از سوی برخی از علمای دینی بر مماشات گرایی در قرآن یاد شده، آیه‌ای است که طی آن از زبان حضرت ابراهیم آمده، خورشید از مشرق به مغرب حرکت می‌کند. ♦️آنان بر این عقیده‌اند که حرکت خورشید از مشرق به مغرب، در اصل قول خورشیدپرستان بوده و اگر در قرآن چنین قولی آمده، قصد تأیید آن نبوده؛ بلکه قصد این بوده است که خورشیدپرستان را از خورشیدپرستی به خداپرستی سوق دهد: قالَ إِبْراهيمُ فَإِنَّ اللَّهَ يَأْتي بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ(بقره، 258)؛ یعنی ابراهیم گفت: خدا خورشید را از مشرق می‌آورد. پس تو آن را مغرب بیاور. 3️⃣ نقد مماشات گرایی در قرآن ♦️مماشات‌گرایان در حالی چنین رویکردی را در خصوص آیۀ مذکور اتخاذ کردند که: 🔺اولاً، تمام مفسران طی قرون متمادی قایل بودند که طبق نص قرآن، خورشید از مشرق به مغرب حرکت می‌کند و قرآن آن را از باب تأیید بیان کرده است؛ نه از باب مماشات. 🔺ثانیاً، در آیات دیگری نظیر آیۀ ذیل باز به حرکت خورشید از مشرق به مغرب تصریح شده است: وَ الشَّمْسُ تَجْري لِمُسْتَقَرٍّ لَها (یس، 38)؛ یعنی خورشید تا محل استقرارش یعنی خورشید حرکت می‌کند. پنهان نیست که این آیه خطاب به قریش القاء شده و برای این بوده است که نشانه های قدرت خدا را به آنان یادآور گردد؛ به قرینۀ «و آیة لهم»؛ یعنی یکی از نشانه‌های قدرت خدا برای قریش حرکت خورشید است و پنهان نیست که اگر حرکت خورشید برای قریش روشن نبود، استناد به آن برای اثبات قدرت خدا بی وجه می‌نمود. آشکار است که اگر از هریک از مردمان آن روزگار پرسیده می شد، خورشید حرکت می‌کند، یعنی چه، بسا با تندی می‌‌گفتند: این که خیلی معلوم است. مگر کوری که خورشید از مغرب به مشرق حرکت می‌کند. بنابراین نه تنها هیچ قرینه‌ای در قرآن وجود ندارد که در آیۀ مذکور با عقاید باطل مردم آن روزگار مماشات شده، بلکه به عکس، قرائنی هست که بیان آن آیه هرگز از باب مماشات نیست؛ بلکه از باب تأیید است. 🔺ثالثاً، مماشات‌گرایان از انگارۀ طلوع خورشید از مغرب به عنوان یکی از نشانه‌های نزدیکی قیامت غفلت کردند. در ذیل همین آیۀ یس نقل است که روزی پیامبر(ص) از ابوذر پرسید که آیا می‌دانی وقتی خورشید غروب می کند، کجا می رود. او پاسخ داد: نه و آنگاه خود پیامبر پاسخ داد که خورشید به نزد عرش خدا می رود تا به درگاه او سجده کند و تا خدا به او اجازه ندهد، طلوع نمی کند. وقتی که قیامت نزدیک بشود، هرچه خورشید می‌گوید که صبح نزدیک است، من می‌خواهم بروم، طلوع کنم، خدا به او اجازه نمی‌دهد؛ اما بالاخره اجازه می‌دهد. منتها دیگر او وقت ندارد که برود از طرف مشرق طلوع کند؛ لذا خدا به او می‌گوید که از همین مغربی که آمدی، طلوع کن و او هم از مغرب طلوع می‌کند و غرض خدا از این تأخیر در اجازه به خورشید این بوده است که نشانه‌ای برای مردم در زمینۀ نزدیکی قیامت باشد. https://t.me/dineaqlani

♨️سرعت و دقت در عکس‌العمل ربات‌های هوشمند شرکت تسلا 📌ربات‌های انسان‌نمایی که با بهره‌گیری از #هوش_مصنوعی قادر به هم‌کلام شدن با انسان‌ها و خدمت به آنها را دارند! ✍البته احتمالا در آینده، کار به جایی خواهد کشید که انسان‌ها در خدمت ربات‌ها درآیند! توجه فرمایید تکینگی فناوری، فرضیه‌ای است که پیشبینی می‌کند که شتاب در فناوری در نهایت باعث می‌شود که هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی بگیرد و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشود. چون توانایی‌های چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری می‌افتند ممکن است پیش‌بینی‌ناپذیر باشند. ⚪️○┈••••✾•🍀💐☘️•✾•••┈○ کانال دکتر فانیدپور 🆔 @Bargozidehhaa

دلم برای شهید #رئیسی عزیز سوخت که: 1. در شرایط بحرانی کشور، صحبت‌هایش بوی ناامیدی و یاس نداشت. 2. به مصوبات مجلس مانند جراحی اقتصادی که خودش منتقد آن بود، عمل کرد و از آبروی خودش برای آن مایه گذاشت. 3. کار جهادی شبانه روزی را رقم زد که ناترازی ها را حل کند و فشار کمتری به مردم بیاید‌‌؛ البته امروزه نام همه آن زحمات را مُسَکن نهاده اند!! #ناترازی #قانون_عفاف #ریاست_جمهور 🆔@mjafari_ir