🔸️داستان‌های شعری از زندگی پیامبر ص 🔸️این قسمت: بفرما یک روزی باغبانی رفت پیش پیامبر خدا ص روی سرش گذاشته بود سینی پُر خرمایی را سینی را برد نزدیک و گفت بفرمایید که نوبر است خرمای خوب باغ من شیرین‌تر است و بهتر است پیامبر عزیز ما نگاهی کرد به دور و بر دید که نشسته یک پسر به تنهایی کنار در کنار او آمد و گفت بفرما خرما کوچولو تازه و خوب و نوبر است بردار از این‌ها کوچولو گل پسر از جا زود پرید لب‌ها را پاک کرد با زبان خرمایی را گرفت و زود با شادی انداخت تو دهان خرما را خورد و رفت نشست پیش پیامبر خدا ص توی دل خودش می‌گفت کاشکی می‌خوردم دو سه تا #داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص #حضرت_محمد_ص 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737

🔸️شعر چیستان انگور 🌸من هستم دونه‌دونه 🌱با دونه و بی‌ دونه 🌸شیرین و تابستونی 🌱اسمم چیه می‌دونی؟ #شعرهای_چیستانی #واحد_کار_مواد_غذایی 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737

🔸️شعر آهو بچه مانند آهو بچه‌ای من در خیابان می‌دوم وقتی که همراه پدر دارم زیارت می‌روم مثل کبوتر می‌پرم من در خیالم تا حرم از صحن و سقاخانه تا بالای گنبد می‌روم پر می‌کشم از آسمان آن‌گاه تا روی زمین گویم سلامی بر تو ای آقا امام هشتمین خوشحال و خندان در حرم هر گوشه‌ای سر می‌زنم مثل پدر من بوسه بر دیوار و بر در می‌زنم تا هر زمانی زنده‌ام من دوست دارم ای خدا باشد دل پر مهر من پروانه‌ی شمع رضا ع #امام_رضاع 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737

🔸️شعر گل باران 🌸روز خوبی بود 🌱شاپرک چرخ زنان خنده کنان 🌸روی یک بوته گل سرخ نشست 🌱و نسیم آمد و با شبنم صبح 🌸صورت گل را شست 🌱آفتاب ، از سر مهر 🌸بوسه زد بر آن‌ها 🌱قاصدک هم آمد 🌸گونه بر گونهٔ این هر دو گذاشت 🌱پس از آن، با شادی 🌸مژده‌ای داد به گل 🌱و به آواز بلند این را گفت 🌸آمنه خوشحال است 🌱گلشن امروز شکفت 🌸عرق از روی گل سرخ چکید 🌱و در آن بود عیان 🌸بوی پيغمبرمان 🌱هر طرف می‌پیچید 🌸پس از آن بوی گلاب 🌱شاپرک قاصدک و گل 🌸همگی 🌱یک صدا می‌گفتند: 🌸روز میلاد پیام آور ماست 🌱بچه‌ها ای یاران 🌸شد جهان گل باران 🌼این دکلمه برای مناسبت میلاد پیامبر ص برای مقطع دبستان مناسبه #حضرت_محمد_ص 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737

🔸️داستان‌های شعری از زندگی پیامبر ص 🔸️این قسمت: کار 🌸پیامبر عزیز ما 🌱با دوستانش تو صحرا بود 🌸سراسر صحرا پر از 🌱شن‌های نرم و زیبا بود 🌸همانجا گفتند همگی 🌱رسیده است وقت ناهار 🌸باهم غذا درست کنیم 🌱هر کسی بردارد به کار 🌸اولی آب آورد و دیگ 🌱دومی سنگی پیدا کرد 🌸آن یکی هم چادری را 🌱کنار آن‌ها برپا کرد 🌸چهارمی گوشت‌ها را شست 🌱پنجمی رفت نمک آورد 🌸آن یکی هم با چاقویی 🌱گوشت‌ها را تکه تکه کرد 🌸پیامبر عزیز ما 🌱گفت که من هم مثل شما 🌸کار می‌کنم خار می‌کنم 🌱برای پختن غذا 🌸یواش‌یواش قدم می‌زد 🌱تا ببیند بوته‌ی خار 🌸از جای پاش صحرا می‌شد 🌱فرش پر از نقش و نگار #داستان_های_شعری_از_زندگی_پیامبر_ص #حضرت_محمد_ص 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737

🔸️شعر پیش‌دبستان وقتی که از خواب پا می‌شم نان می‌خورم چای می‌نوشم مثل یه غنچه وا می‌شم لباسهایم را می‌پوشم بعد با مامان از خونه‌مون یواش‌یواش می‌رم بیرون به پیش‌دبستان می‌رویم خوشحال و خندان می‌رویم ما می‌کنیم بازی خوب با آب و خاک و سنگ و چوب #واحد_کار_آموزشگاه 🌷کانال بانک شعر کودک زیر نظر مهد قرآن خانم نوری https://eitaa.com/joinchat/3880648897C03e36f6737