eitaa logo
کانال محدثه بانکی
5.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
621 ویدیو
4 فایل
﷽ ☀️ساکن نجف‌‌اشرف ✒️ارشدتفسیراثری 📖حافظِ کلامش‌ گشتم‌ تا اوحافظم‌ شود 💚#تفسیر_صدای_حرم را دنبال کن رفیق. 🎗تهیه/پشتیبانی دوره‌های تفسیر: @Bent_alhod 🔺️ارتباط مستقیم با من: @om_aye 🔺️مجموعه‌ بنت‌الهدی: @bentolhoda_quran
مشاهده در ایتا
دانلود
تالا شده از دلتنگی خسته بشید… امروز رسیده بودم به این نقطه از دلتنگی، مهمون داشتیم، نتونستم برم هیئت، زنگ زدند و 🥲🥲… اون سبزی خوردن روی غذای روضه‌ شد بهونه‌ که بغضم بشکند از شدت دلتنگی‌ها، و حتی مادرانه‌هایی که با همین جزئیات در حقم تمام میکنی…
📒یک متفاوت دیگه از قصه‌های من و آیه 📍داستان امشب: عادت بد😧 https://eitaa.com/banki_mohadeseh
دلم می‌خواد هر شب بشینم یک گوشه‌ای و این شعر را با خودم زمزمه کنم👇
🌖متن منم آن تاجری که بدجوری ضرر کردم. اگر سنگِ مسی را کوه زَر کردم ضرر کردم اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم من از "اِلّا جمیلا"یی که زینب گفت دانستم به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم منم آن تاجرِ یوسف فروشی که نفهمیدم در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم😭 مرا جز بی‌قراری در هوای تو، قراری نیست بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم، ضرر کردم دَرِ این خانه همواره به روی این و آن باز است اگر یک عمر خود را دربه‌در کردم ضرر کردم برایم دشمنی با دشمنانت منفعت‌ها داشت اگر از دوستان تو حذر کردم، ضرر کردم به غیر از خاطراتِ راه تو، ورد زبانم نیست به غیر از کربلا، هر جا سفر کردم ضرر کردم نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم شاعر: مداح: https://eitaa.com/banki_mohadeseh
4_5900257429353924621.mp3
28.34M
منم آن‌تاجری که‌بدجوری ضررکردم😭 @banki_mohadeseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترکیب‌اش‌ عالیه: دمنوش پونه آویشن نعنا مخصوصا برای معده خیلی توصیه میشه👌
شاید باورتون نشه ولی این نمودار‌ها که حداقل دو سااااااعت آماده کردنش زمان می‌بره برای هر صفحه . اینقدر جذاب و کاربردی بوده (اخه مثل یک جزوه خلاصه نویسی دسرسی بهش عالیه) که چند تا از رفقای دوره اومدن جزء‌های ۱ ۲و ۳ را بصورت خودخوان تهیه کردند. فقط برای دسرسی بهش.😇😇😇
چند باری زیر ماکارونی‌ها را کم و دوباره زیاد می‌کنم با یقین به اینکه این کار مثل یک تیک عصبی میمونه، و هیچ فایده‌ای در نرم شدن ماکارونی‌ها نداره.😅 توی ذهنم، تصویر قلبم HD می‌شود. قسمت اول پرشده از لواشک و شکلات تلخ و مشغول پخش کردن هر چه خوشمزه‌جاتی که می‌شناسم.... سر اینکه، بالاخره با هر مشقتی‌ بود من هم به حد و قواره‌ی خودم سوار بر این قطار شدم.... کدوم قطار؟ قطار لبخندها‌ و قسمت دوم در حالی که سفت مرز را چسبیده که پخش خوشمزه‌جات به این طرف سرایت نکنه دائم غور می‌زند و مثل پیرزن‌های صد و شصت و هفت ساله، بی وقفه می‌گوید: حالا دیگه وسط این بی‌برقی‌ و چوروک‌بودن لباس‌هات،بی‌خوابی و نغ زدن های‌آيه بی نوری و هندل کردن ی حمام دو دقیقه‌ای، با استرس تنها بودن آیه و داشتن فقط ۱۵ دقیقه وقت برای رسیدن به جشن. ... ماکارونی‌ دم کردنت چی بود آخه؟؟؟ نمی‌شد قبول نکنی؟؟؟؟ مثل ی مادر فهیم، دو دیقه‌ای نگاهشون می‌کنم و در نهایت بحال خود رهاشون‌میکنم. و در نهایت سر همون بی برقی بد موقع.... بجای یک ربعی که گفته بودم با چهل دقیقه تاخیر به جشن می‌رسم... اینجای داستان را می‌زارم روی دور تند به تندی همین فیلمی که می‌بینید. حالا نشسته‌ایم سر سفره من و آیه و بقیه‌ی مامانا، سخت ،مشغول مسابقه‌ی ماکارونی‌ها هستیم. نهایت مسابقه انتخاب قشنگ‌ترین اثره‌ و مادرها‌ با رقابت تمام، مشغول خلقِ بهترین اثر ،بدست خودشون و دخمر‌ی‌شون هستند. منم مثل بقیه سخت جاگیر نقشم‌شدم در درونم کودکی بعد از مدتها چشم‌های خواب‌‌آلودش را باز کرده و حالا دقایقی می‌گذرد که خودش را سر سفره‌ی بازی می‌بیند ... هیجان کودکانه مثل برق، مغزم را می‌گیرد... بعد از مدتها احساس متفاوتی از این لحظات مادرانه دارم . خسته نیستم و تازه یادم رفته که چقدر برای بهانه‌هایش و دلتنگی‌هایش برای مامان شایسته و محیا و خونه مامانجان و پارک ....دغدغه داشتم و دارم. حالا اما چند دقیقه‌ای سرم را از روی نقاشی بلند می‌کنم. دورم را می‌بینم که مادرها خط لبخندهایشان‌ عوض شده، مشغول عکس گرفتن از شور و حال دخترا و حال و هوای جشن‌اند . احساس می‌کنم این فقط حس من نیست همه‌ برای لحظاتی فارغ شدیم ، از غم غربت و نداشته‌هایی که در وطن گذاشتیم و آمدم اینحا... اینجایی که جز باباعلی‌ و متعلقاتش ... همه‌جایش دلگیر و تنگ است... دیروز همون باباعلی تولد دخترش معصومه را برای دل‌هایمان بهانه کرد که از دلتنگی‌هایمان بیرون بیایم و هر کدام قدمی برداریم برای برگزاری چنین جشنی ... جشنی که کمی مرهم‌ باشد و اگر شود شوق و نشاط شود و برود در دل بچه‌ها ... و حالا احساس می‌کنم قطار لبخندها به مقصد رسید و آن تلاش‌های کوچیک و بزرگ حتی آن ماکارونی پختن‌ِ کوچک و فوری، به ثمر نشست.... بله از تو حرکت از خدا برکت😍 ✍️ بماند به یادگار از با https://eitaa.com/banki_mohadeseh
کانال محدثه بانکی
دیروز یک اتفاق قشنگ و جدید را توی نجف تجربه کردیم. که برای تغییر نگرش خود من خیلی موثر بود. هستید
شما هم ذوق دارید فیلم جشن را ببینید؟ ذوق کنیدا تا بازم از این فیلم‌ها بزارم😜👇
40.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا رحمت کند دکتر شفا را که در قم بود؛ درِ مطبش نوشته بود: "دوا اینجاست، اما شفا آنجا" یعنی دوا را ما مےدهیم، امّا شفا پیش حضرت معصومه(س) است. ✍️توابین 📽فیلم جشن تولد حضرت معصومه. و برشی از جزئیات @banki_mohadeseh
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
[ إن شعرتَ إنَّ قلبكَ صار خرابة، اِبكِ للحُسين ] اگر احساس کردی دلت‌‌ تبدیل به خرابه شده، برای حسین گریه کن..♥️ https://eitaa.com/banki_mohadeseh
آیت الله بهجت می‌فرمود وقتی دلتان برای امام زمان علیه السلام تنگ می‌شود، به قرآن کریم و صفحاتش نگاه کنید. چرا؟ بخاطر اینکه، این[قرآن] صورت مکتوب امیرالمومنین علیه السلام و مقام ولایت است. ✍️شعله‌ی طور https://eitaa.com/banki_mohadeseh