eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.3هزار ویدیو
56 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک کانال روانشناسی ما👇 @Roghaye_nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
45.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙رجز ضد اسرائیلی 🎥 🔉 | مقصد شیعه‌ها فتح اسرائیله 🇮🇷 صفحۀرسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴کلیپ استاد_شجاعی 🔻تحلیلی بر ارتباط برپایی حکومت جهانی امام زمان علیه‌السلام با بیت المقدس ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الحمدلله علی کل حال🤍 سجدهٔ شکرِ کودک مجروح چقدر امروز دلگیر است 😭 کاش می تونستم کاری کنم 😭 پیشنهاد 🌷خواندن جوشن صغیر 🌷خواندن سوره حشر برای بسته شدن دست یهود 🌷صدقه دادن برای سلامتی بچه ها و رزمنده ها 🌷دعا برای فرج حضرت حجت عج الله ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥این 53 ثانیه که به یکی از پر بازدید ترین ویدئوهای ساعات اخیر تبدیل شده عین حقیقت است 💥بالا نوع برخورد پلیس در غرب با حامیان فلسطین 💥پایین نوع برخورد با حامیان بچه کش ها 💥در تصویر بالا هر کجا پرچم فلسطین ببینند از خجالت فرد در می آیند. 💥در پایین پلیس ها به دنبال یک نفری که پرچم رژیم غیر شرعی را دارد افتاده اند بلکه کسی با او کاری نداشته باشند........ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخنان های مهم " و به وقتش پاسخ خواهد داد " آن کسی که در ایران تصمیم میگیره کارشو خوب بلده... ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻همه میریم بهشت! مراقب تفکری که مذهبی‌صورتی‌ها و بلاگرهای حجاب که در حال ترویج اون هستن، باشید. 🎤دکتر رحیم پور ازغدی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_سیزدهم 💠 دیگر رمق از قدم‌هایم رفته بود، بدنم هر لحظه سُست‌تر می‌شد و او می
✍️ 💠 باورم نمی‌شد پس از شش ماه که لحظه‌ای رهایم نکرده، تنهایم بگذارد و می‌دانستم دیگری برایم در نظر گرفته که رنگ از صورتم پرید. دوباره به سمتش برگشتم و هرچقدر وحشی شده بود، همسرم بود و می‌ترسیدم مرا دست غریبه‌ای بسپارد که به گریه افتادم. از نگاه بی‌رحمش پس از ماه‌ها محبت می‌چکید، انگار نرفته دلتنگم شده و با بغضی که گلوگیرش شده بود، زمزمه کرد :«نیروها تو استان ختای جمع شدن، منم باید برم، زود برمی‌گردم!» و خودش هم از این رفتن ترسیده بود که به من دلگرمی می‌داد تا دلش آرام شود :«دیگه تا پیروزی چیزی نمونده، همه دنیا از حمایت می‌کنن! الان ارتش آزاد امکاناتش رو تو ترکیه جمع کرده تا با همه توان به حمله کنه!» 💠 یک ماه پیش که خبر جدایی تعدادی از افسران ارتش سوریه و تشکیل ارتش آزاد مستش کرده و رؤیای وزارت در دولت جدید خواب از سرش برده بود، نمی‌دانستم خودش هم راهی این لشگر می‌شود که صدایم لرزید :«تو برا چی میری؟» در این مدت هربار سوالی می‌کردم، فریاد می‌کشید و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود که به آرامی پاسخ داد :«الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدن‌شون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه!» 💠 جریان در رگ‌هایم به لرزه افتاده و نمی‌دانستم با من چه خواهد کرد که مظلومانه التماسش کردم :«بذار برگردم !» و فقط ترس از دست دادن من می‌توانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد :«فکر کردی می‌میرم که می‌خوای بذاری بری؟» معصومانه نگاهش می‌کردم تا دست از سر من بردارد و او نقشه دیگری کشیده بود که قاطعانه دستور داد :«ولید یه خونواده تو بهم معرفی کرده، تو میری اونجا تا من برگردم.» 💠 سپس از کیفش روبنده و چادری مشکی بیرون کشید و مقابلم گرفت :«این خانواده هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی.» و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد، با لحنی محکم هشدار داد :«اگه می‌خوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه ایرانی هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابی‌های افغانستانی!» از میزبانان وهابی تنها خاطره سر بریدن برایم مانده و از رفتن به این خانه تا حد مرگ کرده بودم که با هق‌هق گریه به پایش افتادم :«تورو خدا بذار من برگردم ایران!» و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود که با هر دو دستش شانه‌ام را به سمت خودش کشید و صدایش آتش گرفت :«چرا نمی‌فهمی نمی‌خوام از دستت بدم؟» 💠 خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را می‌سوزاند. با ضجه التماسش می‌کردم تا خلاصم کند و اینهمه باران گریه در دل سنگش اثر نمی‌کرد که همان شب مرا با خودش برد. در انتهای کوچه‌ای تنگ و تاریک، زیر بارش باران، مرا دنبال خودش می‌کشید و حس می‌کردم به سمت می‌روم که زیر روبنده زار می‌زدم و او ناامیدانه دلداری‌ام می‌داد :«خیلی طول نمی‌کشه، زود برمی‌گردم و دوباره می‌برمت پیش خودم! اونموقع دیگه آزاد شده و مبارزه‌مون نتیجه داده!» 💠 اما خودش هم فاتحه دیدار دوباره‌ام را خوانده بود که چشمانش خیس و دستش به قدرت قبل نبود و من نمی خواستم به این خانه بروم که با همه قدرت دستم را کشیدم و تنها چند قدم دویدم که چادرم زیر پایم ماند و با صورت زمین خوردم. تمام چادرم از خاک خیس کوچه گِلی شده بود، ردّ گرم خون را روی صورتم حس می‌کردم، بدنم از درد به زمین چسبیده و باید می‌کردم که دوباره بلند شدم و سعد خودش را بالای سرم رسانده بود که بازویم را از پشت سر کشید. 💠 طوری بازویم را زیر انگشتانش فشار داد که ناله در گلویم شکست و با صدایی خفه تهدیدم کرد :«اگه بخوای تو این خونه از این کارا بکنی، زنده‌ات نمی‌ذارن نازنین!» روبنده را از صورتم بالا کشید و تازه دید صورتم از اشک و پیشانی‌ام پُر شده که چشمانش از غصه شعله کشید :«چرا با خودت این کارو می‌کنی نازنین؟» با روبنده خیسم صورتم را پاک کرد و نمی‌دانست با این زخم پیشانی چه کند که دوباره با گریه تمنا کردم :«سعد بذار من برگردم ...» 💠 روبنده را روی زخم پیشانی‌ام فشار داد تا کمتر خونریزی کند، با دست دیگرش دستم را روی روبنده قرار داد و بی‌توجه به التماسم نجوا کرد :«اینو روش محکم نگه دار!» و باز به راه افتاد و این جنازه را دوباره دنبال خودش می‌کشید تا به در فلزی قهوه‌ای رنگی رسیدیم. او در زد و قلب من در قفسه سینه می‌لرزید که مرد مُسنی در خانه را باز کرد. با چشمان ریزش به صورت خیس و خونی‌ام خیره ماند و سعد می‌خواست پای را پنهان کند که با لحنی به ظاهر مضطرب توضیح داد : «تو کوچه خورد زمین سرش شکست!»... ✍️نویسنده: ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺مذهبی‌ها در اقلیت‌اند؟ 🔺کدام تبر را درهم می‌شکند؟ 🔺فریاد وسط سالن سینما 🎙برشی از سخنرانی دهه اول ماه صفر ۱۴۴۵ در هئیت و حسینیه روح الله(ره) رفسنجان ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌹با سلام خدمت همه همراهان همیشگی کانال سخن سدید و عزیزانی که به تازگی به جمع ما پیوستن ❣️با توجه به سوالات متعدد شما عزیزان، لازمه که چند نکته رو در مورد دوره رایگان «تربیت دینی» خدمت شما عزیزان تقدیم کنیم 1️⃣ این دوره در راستای رسالت اجتماعی و خط مشی اصلی موسسه سخن سدید یعنی آگاهی بخشی و اعتلای دانش عمومی در حوزه‌های مختلف سبک زندگی درست و رشد دهنده، برگزار شده است. دسترسی به دوره های قبلی از طریق این لینک: https://eitaa.com/sokhanesadid/3106 2️⃣ دوره رایگان «تربیت دینی» با تدریس استاد پناهیان، در نُه جلسه تدوین شده و به صورت صوتی در همین کانال بارگذاری خواهد شد. 3️⃣ جهت شرکت در دوره و استفاده از محتوای دوره کافی است بعد از ده صلوات برای ظهور حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) و پیروزی جبهه مقاومت، بنر دوره را برای ده نفر از دوستانتان ارسال کنید و منتظر بارگذاری محتوای دوره در همین کانال باشید. (نیازی به ثبت نام نیست) 4️⃣ نحوه بارگذاری محتوای دوره، شرایط و چگونگی دریافت مدرک دوره و سایر جزئیات به زودی از طریق همین کانال اطلاع رسانی خواهد شد. 🔺سخن سدید؛ مرجع دوره‌های رایگان کاربردی @sokhanesadid
مایکل اچ هارت، دانشمند بزرگ آمریکایی و یهودی معتقد، فیزیک دان، ریاضی دان ، اخترفیزیک ، حقوق دان، کارشناس علوم کامپیوتر و ... نویسنده کتاب بزرگ و معروف "100 تاثیرگذار ترین افراد در تاریخ" در مقاله ای می نویسد: ❇️چنانچه از من سوال شود که چه کسی می تواند این جهان آشفته بازار را سامان بخشد و مدیریت کند؟ می گویم محمد(ص)، اگر محمد(ص) نبود می گویم علی(ع)، اگر علی(ع) نبود میگویم فقها، آنهم فقهای شیعه نه اهل سنت ، اگر به من گفته شود از فقهای شیعه کدام فقها، در جواب می گویم: فقهای ایران و در میان فقهای ایران تنها کسی که می تواند جهان را اداره کند ✅"حضرت آیت الله خامنه ای می باشند. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥‌بروکراسی پرستان اجازه نمی‌دهند مردم سالاری دینی حاکم شود. 💥«علیرضا پناهیان»: دنیا به سمت فاصله گرفتن از بروکراسی می رود؛ اینجا ما بروکراسی‌پرست داریم. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روایت دیدنی از مادر شهید آرمان علی‌وردی در دیدار با رهبر انقلاب ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━