eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
52 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐ختم صلوات هدیه به حضرت نرجس خاتون مادر بزرگوار امام زمان(ع) به نیت حاجت روایی⭐ ❣سهم شما ۵صلوات❣ باانتشار این پیام در روز ولادت حضرت صاحب الزمان(ع)در ثواب ختم هزاران صلوات سهیم باشید❤ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مرا جان و جهانی💐 آقای من تولدتون مبارک 😍😍 🌹🌹 🌷فرارسیدن ایام میلاد آخرین منجی عالم بشریت حضرت صاحب الامر عج الله تعالی فرجه الشریف به همه شما مهربونا مبارکباد 🌷 @Roghaye_nurzade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا بعضی وقت‌ها بدون هیچ دلیلی حس می‌کنیم حالمان خوب است؟🤔 🔻«بعضی وقت‌ها انسان می‌بیند یک حال خوشی دارد؛ حالت نورانی دارد! نمی‌داند علتش چیست. هر چه فکر می‌کند، هیچ علتی پیدا نمی‌کند🤔 نه کار خاصی کرده، نه نماز خاصی خوانده؛ هیچ کاری نکرده است! نمی‌داند در کوچه‌ای، جایی، رد می‌شده 🚶🏻‍♂️و فقط گذرا حضرت (عج) از کنارش رد شده است🥺 این نورانیّت و حال خوش، به همین جهت در این شخص ایجاد شده است» _به نقل از مرحوم آیت الله بهجت(ره) برشی از کتاب «حضرت حجت(ع)» | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🪐نماز شب شانزدهم ماه شعبان برای بنا شدن هزار کاخ بهشتی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: 🔹 کسی که در شانزدهم ماه شعبان دو رکعت نماز بگزارد ،در هر رکعتی حمد و آیة الکرسی را یک بار و سوره اخلاص را ۱۵ بار بخواند 🔹 ،پس خداوند تعالی به من فرمود : کسی که این دو رکعت نماز را بخواند به مانند آن چه را که به تو در برابر پیامبریت دادم به او می دهم و در بهشت برای او هزار کاخ بنا می کنم. 📚منبع : اقبال الاعمال 🔆 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۴۳ 🍀 🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان 🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!» 🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
41.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حس و حال جهانیان از شنیدن نام مهدی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رشد فکری مردم در پرتو انتخابات آزاد هر چند صدبار هم اشتباه کنند!.mp3
3.37M
●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ ㅤ❚❚ ㅤ▷ㅤ ↻ |⇦• رشد فکری مردم در پرتو انتخابات آزاد هر چند صدبار هم اشتباه کنند! 👤 شهید مرتضی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪐رأی شما شمرده می‌شود، هم در زمین و هم در آسمان!/ حواست به امتحان انتخابات هست؟ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی از مردم خوزستان که با جشن وسرور وخوشحالی بیعت خود با امام زمان عجل الله تعالی فرجه را اثابت کردن 😊 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
دلانه✨ میگفت: فکرشو بکنید رفقا . . وقتـے صدایِ قشنگش بگه : یااهل‌العالم‌انالمهدۍ💛 از طنین صداش ، از ابهتش ، از عظمتش بـه خاک میوفتیم..!! +عاشق که باشی شده سینه خیزم به دیدار معشوقت میری ":) ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام زمان 084.mp3
2.76M
(عجل‌الله فرجه) شناسی ❤️ 🎙 استاد شجاعی ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
همایش تمدن و طب ایرانی اسلامی11_mixdown.mp3
30.54M
🎙صوت سخنرانی شنیدنی استاد حسین خیراندیش در همایش تمدن و طب اسلامی / ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ ۷۰ هشتاد بار بخاطر اصلاح زندگی مردم به دادگاه و گاهی به زندان هم رفته ام اما گله ای ندارم و‌ حتما رای هم میدهم!✌️ ❌شماها فضای قبل از انقلاب را درک نکرده اید ما درک کردیم که چقدر توهین آمیز با مردم برخورد می‌شد امام خمینی به ما به نسل ما به کشور ما به مسلمانی ما عزت داد🇮🇷 ما کشوری بودیم که سگ آمریکایی برتر بود از یک انسان ایرانی🤦🏻 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت چهلم سفره رو پهن کرده بودیم داخل پذیرایی که در خونه باز شد  رضا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 قسمت 41 ساعت ۷ بود که رضا اومد دنبالم با هم رفتیم سمت خونه ما رسیدیم خونه ما زنگ درو زدیم در باز شد رضا: حیاطتون چقدر قشنگه - مگه اون شب اومدین ندیده بودی ؟ رضا: نه اون شب اینقدر استرس جواب تو رو داشتم که هیچ چیزو نمیدیدم - چه جالب ،یعنی اون شبم چایی نصفه تو فنجونت و هم ندیدی؟ رضا: چرا اون چون تو دستای زیبای تو بود و که دیدم ،البته چایی خالی و ندیدم ،لرزش دستات بیشتر خندم میگرفت ،انگار مثل من بودی - جدی، منو باش که فکر میکردم به خاطر چایی خندت گرفت مامان: نمیخواین بیان داخل رضا: سلام - سلام مامان جون ،چشم الان میایم مامان: سلام وارد خونه شدیم و بعد از احوالپرسی رضا رفت سمت پذیرایی منم رفتم تو اتاقم لباسامو عوض کنم بابا هنوز نیومده بود لباسمو عوض کردم از اتاق اومدم بیرون رفتم تو اتاق هانا هانا تا منو دید جیغ کشید - دیونه اون هد فون و بردار از گوشت ،صدای جیغت و خودت هم بشنوی هانا پرید تو بغلم : کی اومدی ؟ - سه چهار روزی میشه هانا: لوووس، دلم برات خیلی تنگ شده بود - منم همینطور هانا: آقا رضا هم اومده ؟ - اره هانا: امشب میری همراش؟ - اره هانا: نمیشه نری؟ - نوچ ،بدون رضا خوابم نمیبره هانا(زد به بازوم): آها همین دو روزی فهمیدی نه - اره دقیقن، اصلا هیچ حسی به اتاق خودم ندارم،ولی اتاق رضا،بوی زندگی میده ،بوی آرامش میده،حرفاش ،خنده هاش ،مثل ویتامین میمونه هانا: خانم ویتامین ،باشه ،حالا برو پایین آقای ویتامین تنهاست - دیونه رفتم پایین کنار رضا نشستم رضا هم با نگاهش براندازم میکرد مامان: رها جان ،یه لحظه بیا - چشم( لبخندی به رضا زدمو بلند شدم) همین لحظه در باز شد و بابا اومد تو خونه رفتم بغلش کردم: سلام بابا جون بابا: سلام بابا ،خوبی؟ - مرسی بابا رفت سمت رضا و منم رفتم تو آشپزخونه - جانم مامان مامان: بیا این چایی رو ببر - چشم سینی چایی رو برداشتم داشتم میرفتم که مامان گفت: رها میدونی نوید به هوش اومد؟ (تمام تنم یخ کرد و بی حس شد ،سینی از دستم افتاد زمین ،استکان ها هزار تیکه شدن و همه پخش شدن تو آشپز خونه ، بابا و رضا هم تن تن اومدن آشپز خونه بابا: چی شده ؟ رضا: رها جان خوبی؟ حرکت نکنیاا ،شیشه میره تو پات ( من چشمامو دوخته بودم به رضا و چیزی نمیگفتم) مامان که فهمید حالمو:چیزی نشده ،سینی یه دفعه سر خورد از دستش، برین عقب ،شما آقایون برین تو پذیرایی ما خودمون تمیز میکنیم رضا از گوشه سالن یه دمپایی آورد داد به مامان: اگه میشه بدین رها بپوشه ،شیشه داخل پاهاش نره مامان: چشم شما برین 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت 42 مامان اومد سمتم دمپایی رو پام کرد ،منو برد سمت میز ناهار خوری ،صندلی رو کشید بیرون نشستم روی صندلی مامان: چت شده تو یه دفعه ،بهوش اومده که اومده ( اشک از چشمام جاری شد): مامان اگه بیاد سراغمون چی؟ اگه یه بلایی سر رضا بیاره چی؟ من چیکار کنم مامان: ای بابا ،نمیزاری آدم حرفشو بزنه ،بهوش اومده ولی فلج شده... - یعنی چی؟ مامان: دیروز رفته بودم بیمارستان،زن عموت میگفت به خاطر کمایی که بوده مغزش آسیب دیده ،واسه همین فلج شده... اگه عموت شناختی رو تو نداشت حتما شکایت میکرد هنوز باورشون نمیشه نوید این رفتار با تو داشته... برای اینکه آبرو ریزی تو فامیل در نیاد حرفی نزدن... بابات به خاطر ماجرا تموم بشه رضایت به ازدواجت داد وگرنه کی بابات راضی میتونست کنه... بابات میگفت دخترت جوگیر شد که این رفتار نشون میده وگرنه که طی چند روز اینقدر تغییر میکنه... - یعنی مامان خوب نمیشه مامان: دکترا که میگن به خاطر آسیبی که دیده امکان نداره ،مگه اینکه معجزه ای بشه ( یه نفس عمیقی کشیدم ) مامان: پاشو صورتت و یه آبی بزن ،برو بشین ،میدونم آقا رضا دل تو دلش نیست الان ببینتت - بزار کمکت کنم بعد میرم مامان: نمیخواد ،خودم تمیز میکنم بلند شدم و رفتم سمت پذیرایی،رضا با بابا داشت صحبت میکرد رفتم روی یه مبل نشستم از نگاه رضا دلشوره اشو میتونستم بخونم ،لبخندی زدم که متوجه بشه حالم خوبه بابا: خوبی رها؟ چی شد یهو؟ - هیچی سینی از دستم سر خورد رضا: خودت که چیزیت نشد؟ - نه خوبم رضا: خدا رو شکر موقع شام فقط با غذام بازی میکردم بابا: رها چرا چیزی نمیخوری؟ مامان: آشپز خونه چند تا شیرینی خورده حتمن سیره رها،دانشگاه نمیخوای بری؟ - نه میخوام برم ،همون کانونی که قبلن در موردش باهاتون صحبت کردم مامان: آها ،موفق باشی - مرسی بعد خوردن شام ،زود بلند شدیم و خداحفظی کردیم و رفتیم توی راه،رضا هیچی نگفت رسیدیم خونه ،برقا خاموش بود آروم درو باز کردیم رفتیم توی اتاقمون 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
💗تسبیح فیروزه ای💗 پارت 43 چادرمو و لباسامو درآوردم و آویز کردم رفتم دراز کشیدم رضا اومد کنارم نشست رضا: اتفاقی افتاده خانومم - نه رضا: یعنی من خانم خودمو نمیشناسم دیگه، بگو چی شده - چیز خاصی نیست رضا: آها چیز خاصی نبود که سینی چایی از دستت افتاد همه شکستن،چیزی خاصی نبود که نه شام خوردی نه تا آخر مهمونی حرفی زدی؟ (اشکام جاری شد) رضا: الهی قربونت برم ،مگه نگفتم حق نداری گریه کنی - میشه با هم نماز بخونیم و بعدش تو دعا بخونی ؟ رضا: چرا که نمیشه ،پاشو بریم وضو بگیریم بعد از خوندن نماز شب ،سجاده مو بردم کنار سجاده رضا گذاشتم تسبیح و تو دستم گرفتم و سرمو گذاشتم رو شونه رضا رضا شروع کرد به خوندن دعا بعد از تموم شدن دعا رضا گفت: حالا هم نمیخوای بگی چی شده ،رها جان - نوید به هوش اومده رضا: خوب خدا رو شکر - مامان میگه الان فلج شده رضا: انشاءالله که خدا شفاش بده ،خوب ؟ - خوب؟ میدونستی اگه خوب بود ،الان چه کارایی میتونست بکنه... رضا: عزیز دلم ، همون خدایی که تا این لحظه مواظب تو و من بود،از همین حالا هم مواظبمون هست ،توکلت به خدات باشه - میشه عروسی کنیم؟ رضا خندش گرفت: خوب الان عروسی کنیم دیگه همه چی حله؟ - اره ،نمیدونم،شاید ،گیج شدم رضا: پاشو بگیر بخواب که صبح خانم مدیر عصبانی میشه ،دیگه اخراجت میکنه - اره راست میگی صبح با صدای رضا بیدار شدم رضا: رها جان،بیدار شو ،الان خانم مدیر بیدار میشه هااا ( چشمام به زور باز میشد) - خوابم میاد رضا رضا:پاشو دست و صورتتو یه آب بزن ،خوابت میپره - چشم رضا: چشمت بی بلا بلند شدم رفتم تو حیاط دستو صورتمو آب زدم ،برگشتم تو اتاقم لباسامو پوشیدم رفتم تو آشپز خونه، عزیزجون و رضا داشتن صبحانه میخوردن -سلام عزیز جون: سلام دخترم! بشین کنار رضا - چشم رضا تو چشمام نگاه میکرد،میخندید - چی شده؟ رضا: میسوزه چشمات ؟ - از کجا فهمیدی ؟ رضا: خوب تابلوعه دیگه ،قرمزه چشمات عزیز جون:خوب رها مادر نرو امروز - نه عزیز جون باید برم حتمن،از این خانم مدیرم زودتر باید اونجا باشم رضا جان پاشو بریم رضا: خو یه چیزی بخور اول ،بعد بریم تن تن چند تا لقمه برداشتم و خوردم ،چاییمو هم داغ بود هی فوت میکردمو میخوردم - تمام شد بریم ،یا علی رضا و عزیز جون هر دوتا خندیدن رضا: یا علی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
🪐نماز شب هفدهم ماه شعبان برای آمرزش همه گناهان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: 🔹 هر كس در شب هفدهم ماه شعبان دو ركعت نماز بخواند در هر ركعت حمد یک بار و سوره‌ى «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ» را هفتاد و یک بار بخواند، و بعد از پايان نماز هفتاد بار استغفار كند، از جاى خود برنمى‌خيزد مگر آنكه خداوند او را مى‌آمرزد و هيچ گناهى بر او نمى‌نويسد. 📚منبع : اقبال الاعمال 🔆 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم. ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷یا الله یا زهرا سلام الله علیها🔷 👆 🔆بخـــــوان 🍀 ۴۳ 🍀 🌼 به نیت رفع موانع ظهور و تعجیل در فرج مولا صاحب العصر و الزمان 🌷سُبْحانَکَ یَا لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یَا رَبِّ .🌷 🌹وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد؛ یقیناً باطل نابود شدنی است!» 🤲 ما به « الله » اعتماد داریم 🤲 ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا دخالت کنید‼️ برای یک انتخاب_درست این مجموعه را دنبال کنید ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━ @banomahtab ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━