eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.2هزار ویدیو
54 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
ارسالی اعضا دبستان مهدیار شهرستان ورامین @banomahtab
عزیزان همراه وضو یادتون نرهــ 🦋 حلالمون کنید 🤲 دعامون کنید 🍃 شبتون کربلایی🌷 یاعلی 👋
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا بَقِيَّةَ اللهِ عرض ادب آقا✋ آغاز میکنیم به نیت حضرت زهرا♡♡♡ ※○قربه الی الله○※
13.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•|♥️🕊|• 🌱سخنرانی بسیار مفید و جالب استاد رائفی پور درباره‌ی نشناختن امام زمان(عج)🔖🍭 پیشنهاد میکنم حتما ببینین👌🏻🦋 📹 👤 @banomahtab
🌼🌱 نشاط عمیقـ ـ ـ مثـلِ؛..🌱 ''ترڪ یڪ گناھ'' براے...🖇 لبخندمھدۍفاطمھ . .🙂 @banomahtab
[🌻🌿] خواهـا‌ن‌شهادتَـم وراهِ‌شهادٺ‌بازِ :) یکۍیکۍ آروم‌و‌یواش میپرن..! ما‌کجایِ‌این‌دنیا‌ایستادیم...💔 ... @banomahtab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت یک عکس ویژه از ! ➖تا حالا بهش دقت کرده بودید؟ ⏰۲روز تا سالگرد شهادت سپهبد سلیمانی @banomahtab
چالش ارسالی اعضا سلام من اصلا سردار رو نمیشناختم.اونروز صبح نماز صبحمو که خوندم گوشیمو روشن کردم دیدم توی یه کانالی دارن میگن سردارسلیمانی شهید شده ( من قبلا یه بار رفتم جایی.دوتا دفترچه گذاشته بودن اگر میخایم چیزی یادداشت کنیم برداریم.روی یه سریاشون عکس شهید ابراهیم هادی بود روی یه سریاشون عکس سردارسلیمانی...دودل بودم کدومو بردارم.گفتم نمیشه از دوتاش برداریم گفتن نه.منم شهید ابراهیم هادیو برداشتم.باخودم گفتم این شهیده ولی سردارسلیمانی که شهید نیست... )🌸🌸🌸 من اون لحظه با شنیدن شهادت سردار فقط یاد اونروز افتادم...یاد دفترچه...یاد حرفم...یاد اینکه به یکسال نکشید که عکس سردار هم رفت قاطی عکس شهداء❤️😐 بعد وقتی توی تلویزیون دیدم تشییع جنازشونو٬همینطور اشک میریختمو باخودم میگفتم کاش منم میتونستم برم😔خیلی دلم میخاست برم ولی نمیتونستم. 🌸🌸🌸 قبل اینکه توی قم تشییع بشن خواب دیدم رفتم خونه سردار...خونشون خیلی شلوغ بود. چندتا تابوت سبز گوشه حیاطشون بود.تابوتها مثل جای مهمات دوران جنگ بود... فرداش بود یهو یه نفر زنگ زد بهم گفت میای بریم قم تشییع جنازه سردار؟! باورم نمیشد...یهویی جور شد و رفتم❤️🌸 @banomahtab
20.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تحول شاخ مجازی شیما سید آبادی🌼🌸🌼🌸 @banomahtab
چالش ارسالی اعضا صبحِ جمعه رفتیم حسینیه واسه دعای ندبه مراسم ساعت ۶ونیم شروع میشد ولی ما باید ۵ونیم اونجا میبودیم....از اکیپ آشپزخونه و انتظامات بودیم.... پیاده شدیم جلوی حسینیه....یکی از خانمهای هیئت جلوی در بود و گریون.... مامانم بغلشون کرد...و حالا دوتایی گریون بودن مامان فقط برگشت یه کلمه گفت سردار... من گیج بودم، برخلاف همه نه گریه میکردم نه حرف میزدم فقط نگاهم به بغض ها و گریه های بقیه بود....توی حسینیه هم همه وایساده بودن و اشک ریزون بودن😭 باورم نمیشد‌...تلگرامم رو وصل کردم ببینم خبری هست یا نه، با تمام وجود سعی داشتم انکارش کنم(هنوز هیچ خبر رسمی ای نشده بود، هیئت باخبر بود چون دستشون توی سپاه بود) ساعتهای نزدیک ۶صبح بود😭 یه کانال مذهبی عکس دستشونو گذاشته بود و خبر داده بود، بازم باورم نمیشد.....میگفتم رسمی که نیست همینجور که فیلترشکنم روشن بود، یهو یه کانال خبریم به روز شد و فیلمِ اعلام شبکه خبر بود😔😭 وقتی دیدیم بیشتر و بیشترررر اشک ریزون شدیم من اما برخلاف بقیه بغضم شکننده نبود، فقط یکم اشک میریختم و بیشتر مبهوت بودم... دیگه تمام شهر در حال نوحه خوانی و... شده بود دعای ندبه که تموم شد، وقتی رفتیم سوار ماشین بشیم از آسمون میترسیدم، حس بدونِ سرپناهی داشتم واااقعا قلباااااا حس ترس وجودمو گرفته بود، چون توی ناخودآگاهمون بود که سردار همیشه مواظبمونه و حالا ....😞😭😭😭 رسیدم خونه، یکم تلویزیون گوش میدادیم یکم هم با بابام صحبت کردم بعد رفتم توی اتاق شده بود ساعتهای ۹ ۱۰ فکر کنم ۱ساعتی کامل توی اتاق اشک ریختم و بغض هام شکستن😭😭😭 آخه سردار جز ۳نفری بود که من آرزوی دیدارشونو داشتم و ایام اگه شهید نشده بودن این دیدار مهیا میشد😭😭😭😭 ولی تلخ بود....خیلیییی خیلییییی تلخ و بد که هنوز کلماتی برای بیان و انتقالش پیدا نشده😔 @banomahtab
🍁 گاهی آنقدر غرق گناه دیگرانیم که فراموش میکنیم قاضی ₪خــــ❤️ـــداست ₪ @banomahtab