فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا حجاب؟؟؟!
دختر کانادای☝️پاسخ میدهد🌱
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوستی_با_جنس_مخالف
✨به نظرتون افطاری خوشمزه تره یا ناهار😅
آدما وقتی سرشون به سنگ میخوره تازه میفهمن برن سمت خدا
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
آیت الله فاطمی نیا:
اگر عروج می خواهی،
می خواهی به جایی برسی
از خانه خودتان شروع کن!
دل خواهرت را شکستی،
برو درستش کن. دل مادر
و پدر را شکستی برو
درستش کن.
از خانه شروع کنید.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
4_5823512909304561745.mp3
7.07M
# *سکوت_و_جدل* ۵👆👆
کنترل آرامــش دنیا و ابدیت ما؛
قبل از هر چیز، در گــروی کنتــرل زبـان ماست.
حقیقتــاً...
بالاتر از حفظ زبان، فضیلتی رو نمیشه نام برد.
کمی تمرین کنیم.
🎤استاد شجاعی
____✨___🌼___✨____
*❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗*
دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با
*غریب ترین شخصيت عالم*
امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری
ایشان بيشتر آشنا شويد.
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بیرون کردن دختر از مسجد به خاطر حجاب نا مناسب
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#تلنـگر
🌼استـادمـون میگفت:
با امـامزمان قـرار بـزاریـد🖐🏻
🍀فقـط حواستـون باشـہڪہ
امامزمان قـرار شـما رو
یـادش هسـتا!
یادداشـت میڪنه...📝
🌸یه جورے بگو ڪہ سخـت نباشہ⚡️
نگو دیگہ دروغ نمیگم❌
دیگہغیـبت نمیڪنم...
بگـو:
آقـا من تلاشـمو میڪنم کہ
تمام کارهایم
در مسـیر رضـایت شـما بـاشـد😇
به ایـن امیـد کہشـما بـراےمـن دعـا ڪنید...🤲🏻
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+همیشه دلم میخواست یه عالم با شما حرف بزنم...🍁
#بخش_اول
#پیشنهاد_دانلود
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#تلنگــــــــــر
💥پدر میگفت:
ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎ #ﺁﺑﺮﻭﯼ ﮐﺴﯽ #ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ!!!
ﻣﺒﺎﺩﺍ #ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺸﻪ ﭼﮏ ﻧﻮﯾﺲ #ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺗﺖ!!!
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﻫﺎﺵ، ﻧﯿﺸﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ:ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ؛ ﺩﻭﺭﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ #ﺣﺮﻓﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ
#ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺭﻩ ﺯﻣﻮﻧﻪ
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ #ﭼﺮﺍﻍ_ﺳﺒﺰ ﻣﯿﺪﻥ...
ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺍﺯ #ﺧﺪﺍﺷﻮﻧﻪ ...
ﭘﺪﺭﻡ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ #ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩﻩ ،
ﺗﻮ " #ﯾـﻮﺳـﻒ "ﺑﺎﺵ
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺭﻭ ﺷﻨﯿﺪﻡ
ﻣﻮ ﺑﻪ ﺗﻨﻢ ﺳﯿﺦ ﺷﺪ ﺯﺑﻮﻧﻢ ﺑﻨﺪ ﺍﻭﻣﺪ
ﺩﯾﮕﻪ ﻫﯿﭻ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺪﻡ
ﻭﺍﻗﻌﺎ ﻫﻢ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻔﺖ
ﻫﻤﯿﺸﻪ #ﺯﻟـﯿـﺨـﺎ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻫﺴﺖ؛
ﺍﻭﻥ #ﻣﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ " #ﯾـﻮﺳـﻒ " ﺑﺎﺷﻢ
✅ تو زندگیت #مرد باش... #نامرد زیاده ....
#فروارد_یادت_نره
⌈-🍁🧡-⌋
-
#تباهیات
درروزگارےزنـدگےميكنيمڪﮧ :
✖ هَرزگے“مـُـــــد”اســت !😒
✖ بـےآبرویـے“ڪلاس”اســـت !😓
✖ مَسـتےودود“تَفـریـح”اســـت !🤕
✖ رابطـھبانامحــرم“روشـنفڪری”اســت !😭
✖ گـرگبودنرمـز“مُوفقیـت”اســـت !💔
✖ بـےفرهنگـے“فرهنـگ”اســت !😔
✖ پشتبهارزشهاواعتقاداتکردننشانـھ“رشـدونبوغ” اســت!🥺
#خجالتنکشیمیهوقت:/
حُبُّالحُسِین_۲۰۲۱_۰۷_۲۳_۱۸_۰۹_۳۷_۷۱۱.mp3
4.6M
یاد اولین نگاه به ضریح تو بخیر
لحظه ی که من شدم دیگه عاقبت بخیر
🎤حاج جواد_غفاریان
#احساسی
#اللهم_ارزقنا_حرم
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
از لاک جیغ تا خدا
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ پروردگارا ما را بھ راھ راست هدایت کن !🚌🌱 ↵ فاتحه/۶ ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━
صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضوبِ عَلَيهِم وَلَا الضّالّينَ﴿۷﴾
راھ کسانی کھ آنان را مشمولِ نعمت خود
ساختی؛ نھ کسانی کھ بر آنان غضب
کردھایی و نھ گمراهان !🚌✨
↵ فاتحه/۷
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
-
میگہڪنڪوردارمنمیرسم
نمازبخونمو...ببینممیرسۍناهاربخورے
شامبخورےچتڪنۍو...
چرا....واقعاچراوقتعبادتمیشہفاز
صرفہجویۍدروقتمیگیریمروزقیامت
نمیگنتڪرقمۍبـودےیانہمیگننمازتڪو؟
-
- #بدون_تعارف
-
ی جایی خوندم
"اگه داری از وسط جهنم میگذری ، ادامه بده ، چرا باید تو جهنم بایستی؟!!"
و این حرف واقعا منو تکون داد
از جهنم خودتو نجات بده رفیق ❤️
*🍀﷽🍀
رمـان #دربـــند_نــفس_تا_دربـــنــد_شــهــدا 🍃🌷
#پارت27
مسئول خواهران :حنانه جان خوبی؟
-نه
مسئول خواهران : دکتر اینجا گفت بخاطر
چشمت باید بریم اهواز بیمارستان
یه ذره که بهتر شدی بگو اطلاع بدم با ماشین
بیان دنبالمون
من فقط گریه میکردم
بعد از نیم ساعت با همون خانم و دوتا آقا منو
بردن یه بیمارستان تو اهواز که مخصوص چشم بود
دکترا چندین بار چشمم معاینه کردند
بعد از 5-6ساعت گفتن
چشمش صحیح و سالمه
توراه گریه میکردم منو ببرید شلمچه
بالاخره دلشون سوخت رفتیم شلمچه
با گریه و زاری صدا میزدم : کجایی فرمانده
کجایی حاج ابراهیم همت
دوباره بی هوش شدم
خبر شفا گرفتنم از حاج ابراهیم همت مثل بمب ترکید
حنانه حاج ابراهیم همت را دیده بود
بازگشت من از راه پرگناه
بزرگترین معجزه شهداست.
شهید زنده است که منو از خواب غفلت بلندم میکنه
سفرمون تموم شد
اما با خودم عهد کردم برگشتم تهران حتما
درمورد حاجی تحقیق کنم
#ادامه_دارد .....
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
#از_لاک_جیغ_تاخدا✨
@banomahtab
━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
بزرگوران که ادمین هستید و از رمان استفاده می کنید
لطفاً اسم رمان رو درست کنید☝️🌺
*🍀﷽🍀
رمـان #دربـــند_نــفس_تا_دربـــنــد_شــهــدا 🍃🌷
#پارت28 قسمت الف
دلم میخاست درمورد مردی که کلا زندگیمو عوض کرده بدونم ....
تو گوگل درموردش سرچ کردم ....
#زندگی_نامه_شهید_همت💐🌹
به روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحم مادر بود كه پدر و مادرش عازم كربلای معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس شمیم روح بخش كربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید. درحالی که به تشخیص پزشکان در رحم مادرش فوت کرده بود به عنایت آقا امام حسین علیه السلام زنده شد .
محمد ابراهیم درسایه محبتهای پدر ومادر پاكدامن، وارسته و مهربانش دوران كودكی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش واستعداد فوق العاده ای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت.
هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با كار وتلاش فراوان مخارج شخصی خود را برای تحصیل بدست میآورد و از این راه به خانواده زحمتكش خود كمك قابل توجه ای میكرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی كه داشت به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری میبخشید.
پدرش از دوران كودكی او چنین میگوید: « هنگامی كه خسته از كار روزانه به خانه برمیگشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگیها و مرارتها را از وجودم پاك میكرد و اگر شبی او را نمیدیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. »
ادامه دارد..
*🍀﷽🍀
رمـان #دربـــند_نــفس_تا_دربـــنــد_شــهــدا 🍃🌷
#پارت28 قسمت ب
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث میشد كه از مادرش با اصرار بخواهد كه به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها كمك كند. این علاقه تا حدی بود كه از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت كتاب آسمانی قرآن را كاملاً فرا گیرد و برخی از سوره های كوچك را نیز حفظ كند.
دوران سربازی :
در سال 1352 مقطع دبیرستان را با موفقیت پشت سرگذاشت و پس از اخذ دیپلم با نمرات عالی در دانشسرای اصفهان به ادامه تحصیل پرداخت. پس از دریافت مدرك تحصیلی به سربازی رفت ـ به گفته خودش تلخ ترین دوران عمرش همان دوسال سربازی بود ـ در لشكر توپخانه اصفهان مسؤولیت آشپزخانه به عهده او گذاشته شده بود.
ماه مبارك رمضان فرا رسید، ابراهیم در میان برخی از سربازان همفكر خود به دیگر سربازان پیام فرستاد كه آنها هم اگر سعی كنند تمام روزه های رمضان را روزه بگیرند، میتوانند به هنگام سحری به آشپزخانه بیایند. «ناجی» معدوم فرمانده لشكر، وقتی كه از این توصیه ابراهیم و روزه گرفتن عده ای از سربازان مطلع شد، دستور داد همه سربازان به خط شوند و همگی بدون استثناء آب بنوشند و روزه خود را باطل كنند. پس از این جریان ابراهیم گفته بود: « اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی میكردند برایم گواراتر از این بود كه با چشمان خود ببینم كه چگونه این از خدا بیخبران فرمان میدهند تا حرمت مقدس ترین فریضه دینمان را بشكنیم و تكلیف الهی را زیرپا بگذاریم. »
امّا این دوسال برای شخصی چون ابراهیم چندان خالی از لطف هم نبود؛
ادامه دارد...