eitaa logo
از لاک جیغ تا خدا
2.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
52 فایل
﷽ حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ ️ ارتباط با ما👇 @R_Nurzade لینک پیام ناشناس👇 https://daigo.ir/pm/sOgMoT
مشاهده در ایتا
دانلود
Hamed Zamani Ft Abdolreza Helali - Nahelatal Jesm Yani (320).mp3
7.99M
و چقدر این دست سنگین بود! قرن ها از ماجرای کوچه می گذرد ، ولی گوش شیعه هنوز درد میکند!!!!!!!ا 🥀🥀🥀
دارد صدای در و میخ و سینه می آید🥀 هیزم ز نفرت و آتش ز کینه می آید🥀 ازتکیه هاوعلم های شهرمان کم کم🥀 بشنو که روضه ی شهر مدینه می آید🥀 🥀السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 📕 با صدای اذان از خواب پاشدم تواین یک سال بعد از اون که تو خواب بهم نماز را یاد داد به لطف خودش تمام نمازامو اول وقت میخونم نمازم ک تموم شد سلامو دادم بازم اشکام جاری شد خیلی شدید دلتنگ خانواده ام بودم بغل دست سجاده دراز کشیدم و پاهام تو شکم جمع کردم اشکام جاری شد نفهمیدم کی خوابم برد با صدای زنگ در از خواب پریدم حتما زینبه تنها کسی ک تو این دوسال بهم سر میزد همونجوری خواب آلود به سمت در رفتم اما از دیدن آدم پشت در خشکم زده بود اشکام دوباره صورتمو شست خدایا یعنی چیزی ک دارم میبینم واقعیت داره یا دارم خواب میبینم واقعا بابام بود بابا: نکنه جن دیدی نمیخای بذاری بیام تو -نه نه باورم نمیشه اینجایی بابا :اومدم دنبالت برگردی خونه با تمام اختلاف نظرهامون دیگه نمیخام ازم دور باشه باصدای آرومی گفتم :من حنانه ام بابا:سرکار خانم حنانه معروفی برو وسایلت جمع کن بریم خونه * ادامـــــــه دارد.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 📕 برگشتم خونه اما چه برگشتنی انگار مسافرخونه رفته بودم خانوادمو فقط سر میز ناهار شام میدیدم اوناهم اصلا باهم حرف نمیزدن هرزمان دلم میگرفت میرفتم مزارشهدا باهاشون حرف میزدم دلم باز میشد بعداز حادثه چشمم کلا کاراته گذاشتم کنار دوساله شدم واقعا خیلی وقتها حس میکنم تو آغوش خدا هستم بهمن ماه 90 بود کم کم زمستون داشت جاش به بهار 91میداد تو اتاقم روسریمو لبنانی بستم چادرمشکیمو سرم کردم از خونه خارج شدم به پایگاه رسیدم درش باز کردم دیدم بچه ها دور زینب جمع شدن ازش میخان دعاشون کنه و زینب حلالیت میخادـ.... من در حال تعجب : کجا ان شاالله زینب زینب:دارم ‌میرم جنوب خادمی و برگزاری نمایشگاه زینب خیلی حرفا زد ولی من فقط همین یه جمله را شنیدم دلم میخاست جای زینب بودم از پایگاه مستقیم رفتم مزار شهدا و این بار مزاری که به یاد شهید همت بود تا رسیدم اشکام جاری شد و گفتم و..* ادامـــــــه دارد...... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
سلام خدمت همراهان گرامی آیا اکثریت موافق هستید؟؟ افزایش قسمت های بیشتر به درخواست اکثریت بستگی دارد 🌸👇 نظر سنجی https://EitaaBot.ir/poll/qdlgk4
هدایت شده از  در سمت توام 🕊
😎 🎥بچه ها از صبح ڪه پاشدیم خوشبختانه یا متاسفانه توسط کلی دوربین تحت کنترلیم🙄 خدا،امام زمان،زمینِ زیره پامون،فرشته ها و.... میگما با وجوده این همه دوربین دیگه چقدر ادم باید شجاع... نه بهتره بگم احمق باشه ڪه گناه کنه😞 راستی: میدونسی چرا قیامت پنجاه هزااار سال طول میکشه؟ چون توی قیامت لحظه به لحظه ی زندگی ادم که فیلم گرفته شده بررسی و در موردش بازخواست میشه مثلا میگن فلان روز تو فلان ساعت چرا اون حرفو زدی؟چرا اونجوری نگاه کردی؟چرا اونکاری کردی؟ باورتون نمیشه: امام خمینی گفتن حتی یه دستم تکون داده باشی ثبت و ضبط میشه و من بابتشم حساب کشی شدم...😳 دو تا چیزه جالبم در مورد بخشش خدا بگم...☺️ ما وقتی از یه گناهی توبه میکنیم خدا گناهمونو از حافظه ی همه ی اون دوربینا پاک میکنه از حافظه ی زمین..از حافظه ی فرشته ها.... تا دیگه اون دنیا نتونن شهادت بدن🙂 دوم اینکه ما دوتا فرشته داریم که درطول روز کارهای خوب و بد ما رو مینویسن. وقتی اذان صبح میشه اون فرشته ایی که اعمال خوب رو ثبت میکنه جا به جا میشه و یه فرشته جدید جاش میاد اما اون فرشته ای که اعمال بد ثبت میکنه هیچ وقت تعویض نمیشه. میدونی چرا ؟؟ چون خدا میخواد که توی قیامت تعداد فرشته هایی که به خوبی های ما شهادت میدن بیشتر باشن و فقط یه فرشته به بدی ها شهادت بده، ولی به نظر من علاوه بر این خدا میخواد که آبروی ما را حتی پیش فرشته هاشم حفظ کنه.... ❤️🙂🌹 🚨 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️ ➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
AUD-20210905-WA0021.
4.13M
# *نماز_سکوی_پرواز* 8👆👆 نماز، اصلی ترین پایه از پایه های دینداریه! مراقب این ستون باش؛ که اگر تخریب شه... بقیه ستون ها هم، تخریب میشن. 🎤 ____✨___🌼___✨____ *❗مِنَ إلغَريبْ إلَي الْحَبيبْ❗* دلهاي منتظر و عاشق به ما بپیوندید تا با *غریب ترین شخصيت عالم* امام عصر ،ضرورت وچگونگی یاری ایشان بيشتر آشنا شويد.
همراهان بزرگوار یه لینک ناشناس می گذارم فقط نقد ،واشکال ها،و انتقاد ، در مورید مطالب کانال ،و صوتها، رمان، همه چی رو ناشناس بگید 🌸 👇 https://harfeto.timefriend.net/16394212273923
از لاک جیغ تا خدا
# *نماز_سکوی_پرواز* 8👆👆 نماز، اصلی ترین پایه از پایه های دینداریه! مراقب این ستون باش؛ که اگر تخ
هیچی دیگه😁 یک نفر نیست بگه آقا صوت رو اشتباهی گذاشتی بجای سکوت و جدل گذاشتی نماز سکوی پرواز😊 اشکالی ندارع حتما روزی تون بوده🌸
‼️ اگه‌بهمون‌بگن این‌چندروزروبه‌ڪسی‌پیام‌نزن! بی‌خیالِ چڪ‌ڪردن‌تلگرام‌واینستاگرام شو به‌هیچڪس‌زنگ‌نزن! اصلاچندروزموبایلت‌روبده‌به‌ما... چقــدربهمون‌سخت‌میگذره؟؟!! حالااگه‌بگن‌چندروز ؟! چقدربهمون‌سخت‌میگذره؟! بانبودنِ‌ڪدومش‌بیشتراذیت‌میشیم؟ نرسه‌اون‌روزڪه‌ارتباط‌با بقیه‌روبه‌ ارتباط‌باخداترجیح‌بدیم💔☘ 🌸اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفرج🌸
زیبایی معنای دیگھ ای داره ! زیبایی ربطی بھ رنگ مو ، سایز لباس یا اندام و چهرھ ی فرد ندارھ ! زیبایی تو بستگی دارھ کھ ، چطور حرف بزنی راھ بری و فکر کنی !🌱
♥️🍃« ﷽»🍃♥️
السلام علیک یا صاحب الزمان⁦(🌱
از لاک جیغ تا خدا
أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ آنان از لطفِ پروردگار خویش
002006.mp3
92.3K
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ کسانی که کافر شدند، برای آنان فرقی نمیکند که آنان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد🙎🏻‍♀🔥!' ↵ بقره/۶
🔰اﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺘــــــﻪ ﺍﻡ ﻣﻨﺘﻈﺮ! ﺍﻣﺎ ﺯﻣـﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﻓـــــﺘﺮ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﻡ ﺭﺍ ﻭﺭﻕ می زﻧﯽ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ؛ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠـــــــــﺎﺯﯼ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻣﻢ می شناﺳﻢ ! ﺣﺘﯽ ﮔﺎﻫﯽ ﺻﺒﺢ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻧﺰﺩﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﭼِـــــــــــﮏ می کنم... ﺍﻣــــــــــﺎ ﻋﻬــــــﺪﻡ ﺭﺍ ﻧـــــــــﻪ...! ﻭﺍی ﺑﺮ ﻣﻦ ... قربان_غریبی_ات_موالاجان🌸
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله علیها از چه برایت بنویسم بانو 🥀 ما،در کوچه های تنگ زمانه مان برای یاری امام غائب مان سیلی که هیچ،غصه هم نخورده ایم🥀 🥀
وظایف منتظران 1.mp3
4.9M
🔵 تهذیب نفس از مهمترین و اصلی ترین وظایف یک منتظر است. ⚪️ بدون تهذیب نفس نمی توانیم خودمان را جزو یاران آن حضرت حساب بکنیم. 📝برگرفته از کتاب مکیال المکارم 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤
😁 -آقا خروسه ضمن اظهار خوشنودی از افزایش قیمت مرغ ادامه داد: -خیلی خوشحالیم که بالاخــــــــــره -نوامیس ما از پشت ویترن ها جمع آوری شد🐔😂😁 😌 -محمد باقر در حجره ي خود مشغول مطالعه📔 بود. -ناگهان دختری👱🏻‍♀وارد اتاق او شد و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره ڪرد که ساڪت باشد. -بعد پرسید: شام 🥘چه داری؟ - طلبه آنچه را داشت آورد و سپس دختر در گوشه اے از اتاق خوابید و محمد به مطالعه📔 خود ادامه داد. -این دختر،دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از قصرخارج شد.شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند تا پیدایش ڪنند. -صبح ماموران، شاهزاده خانم را پیداڪرده و همراه محمد باقر به نزد شاه بردند. -شاه عصبانی😤 پرسید: چرا شب به ما اطلاع ندادی! -محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد ⚔️که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. -شاه از محمد باقر پرسید: چطور توانستی شب تا صبح در برابر نفست مقاومت نمائی😳؟ -محمد باقر گفت: هر بار شیطان وسوسه می ڪرد، یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان🔥 شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و حیاو غیرتم را بسوزاند. -شاه عباس دیدتمام سر انگشتان طلبھ سوخته!! از غیرت او خوشش آمد و دستور داد همان شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند💞 و به او لقب میرداماد دادند.. - از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدرا اشاره نمود.✨ -امام صادق ؏ میفرمایند: -إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ -همانا خداوند مردان غيور را دوست دارد 📚كافى ج۵. ص۵۳۶.ح۱ برگرفته از کانال 👈 @lobkhand —————————————————
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 📕 منم دوست دارم خادمتون بشم دوست دارم تو طلائیه و شلمچه و فکه خادم زائرینتون بشم .... داشتم حرف میزدم که گوشیم زنگ خورد -الو سلام لیلا جان لیلا : سلام حنانه کجایی؟ -مزارشهدا چطور مگه؟ لیلا: ای بابا دختر حواست کجاست ؟ تاریخ ثبت نام حوزه علمیه شروع شده دیگه ثبت نام کردی ؟ -وای خاک عالم بخدا یادم رفته بود لیلا : خوب الان از مزار میری سرراهت حتما ثبت نام کن -باشه ممنون از یادآوریت عزیزم لیلا : قربانت حلال کن ما داریم میریم خادمی آهم بلند شد بازم خادمی با صدای بغض آلود گفتم : التماس دعا تا اذان مغرب مزار بودم بعدش رفتم خونه سرراهم برای حوزه علمیه خواهران ثبت نام کردم مشغول خوندن درسها برای شرکت در حوزه علمیه بودم بهمن ماه ب سرعت میگذشت و اسفند ک اوج سفرای در راه بود من با دلی که هوای داشت ثبت نام کردم برای سفر عشق مسئول ثبت نام مینا بود و مسئول ماشین همسرش بود تاریخ سفرمون 29اسفند بود مینا میگفت لحظه تحویل سال فکه هستیم فکه مدینه است بخدا محل عروج سید اهل قلم از فکه میتوان الهی شد با اسم با دل شکسته راهی سفر کربلای ایران شدم * ادامـــــــه دارد...... •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 📕 برامون کلاس گذاشتن مارو فرستادن پادگان شهیدمسعودیان وسط پادگان مسعودیان یه هفت سین بزرگ چیده بودن هفت سین که مزین به نام هفت شهید بود اولین جایی ک رفتیم همون فکه بود آی شهدا دلم شکسته دلم خادمی شما را میخاد اونروز بخاطر تحویل سال تا ساعت 6-7 غروب فکه بودیم نگاهم ک به بچه های خادم میفتاد دلم میگرفت دوست داشتم خادمشون باشم روز دوم سفر شلمچه و طلائیه بودیم سه ساله شدم شهدا .... سه ساله فرماندمون حاج_ابراهیم_همت دستم گرفت و از گناه بلندم کرد من عاشق شلمچه ام شلمچه عطر بوی مادر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را میده ... روز سوم راهی هویزه شدیم شهر شهادت سیدجوان سیدحسین علم الهدی ..... سرمو گذاشتم رو مزارش گفتم سیدجان دوست دارم خادمتون بشم رفتم تو طاقی ها نشستم گریه کردم که یهو یه دختر خانمی زد رو شونه ام گفت اهل کار هستی ؟ هنگ کرده بودم با تعجب و ذوق بهش نگاه کردم دختره : چیه نگفتی اهل کاری یانه ؟ -آره آرزومه دختره: پس پاشو با من بیا اسمت چیه ؟ من محدثه ام -منم حنانه محدثه : دوساعت پشت این در باش هیچکس راه نده -باشه باشه حتما محدثه : فعلا یاعلی دو ساعتی پشت در مراقب بودم تا اینکه بعد از دوساعت محدثه زد به در گفت: حنانه جان در باز کن خانما برن داخل -باشه عزیزم در که باز کردم محدثه گفت : میخای خادم بشی ؟ -وای از خدامه محدثه : خب پس برو کفشداری به بچه ها کمک کن شب باهم میریم وسایلتو میاریم -وای خدایا باورم نمیشه شب باهم رفتیم اردوگاه اما..... ادامـــــــه دارد...