هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
❌کار در منزل ویژه تمامی افراد ❌
💯بدون هیچگونه محدودیتی
💯کاملا غیرحضوری
💯بدون سرمایه اولیه
کلیک روی متن آبی جهت دریافت کار 👆👆
#بانوی_باسلیقه 👱♀
ترکیب خلاقانه استیکر و آویز دست ساز که به شکل تاب دراومده 😍😘
🎀 🌸 🎀
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
به دوستاتونم بفرستین💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیزاین ناخن💅💅
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
هدایت شده از گسترده چمران
برای آزادی از زندان افسردگی
برای آزادی از زندان غم
برای آزادی از زندان ترس
برای آزادی از فشار های ذهنی
به کانال #خوبزیستن بپیوندید👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/95748823C083ce68692
هدایت شده از تبلیغات نازبانو💖🍡🍰
🛑به کانال #خوب_زیستن سر بزن و با ۱۵ دقیقه از وقتت در روز به خودت و ذهنت هدیه بده
https://eitaa.com/joinchat/95748823C083ce68692
#ایده_خاص 🐚
بارنگ کردن و تزیین با نگین صدف رو به گردنبند خوشگل واسه دخترتون درست کنید
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#فوروارد_یادت_نره 😉
🌼🌼
تزیین پاکت نامه با گل های نمدی دستسازه
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#فوروارد_یادت_نره 😉
هدایت شده از گسترده چمران
*🔸علت مرگ حضرت یوسف ع چه بود؟
🔸علت مرگ زلیخا چه بود آیا آسنات همسر یوسف او را کشت ؟
🔸چرا تو کتیبه های باستانی مصر به حضرت یوسف اشاره نشده؟
🔸بعد حضرت یوسف چرا مردم مصر دوباره بت پرست شدند؟
🔸چرا حضرت موسی بعد از چهارصد سال یوسف ع را از قبر بیرون آورد
🔸چرا از نسل یوسف ع پیامبری مبعوث نشد؟
✅جواب سوالات شما👇
https://eitaa.com/joinchat/3723427936Cbd3eb276a9
#ایده_بگیرید👆💕
ببینید با چند جفت کفش کهنه گلدون های زیبایی ساخت
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#فوروارد_یادت_نره 😉
تزیین گلدان ساده با لاک😍
طبق شکل لاکهای رنگی رو بریزید تو آب و گلدان رو طرحدار کنید
.
.
.
بـــ👒ــــانــوی آریایـــــی
✾☘☘࿐༅🍃♥️🍃༅࿐☘🍀✾
@banooariyaye
✾࿐༅☘☘🍃♥️🍃༅࿐☘☘✾
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#فوروارد_یادت_نره 😉
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
جنازه ای که زنده شد❗️
حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت شد،من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی برای غسل جنازه راهی شدیم... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم...
که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتن، صدایی در گوشم زمزمه میکرد،
گنابادی... گنابادی....!
صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...!
ادامه داستان.......👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1202389118C26d30bc2fc