14.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوکو سبزی مجلسی😌
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨
کوکو سبزی همینجوریشم دل می بره
اگه اینجوری درست بشه که دیگه علاوه بر دل، روح و جان رو هم می بره با خودش🌱
ویدئو رو ببینید.
🌨🌨🌨🌨🌨🌨🌨
#ایده_شام_و_ناهار😉
@banoohayybash
✨ یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
🌿 آدم های بزرگ عالم، از توجه به عمل های کوچک است که بزرگ عالم شده اند.
🎤 استاد چیت چیان
#جان_فدا
@banoohayybash
^⛱^
خب مھربونم 😎
خداقوت تا الآن
مےدونم از صبح یہ عالمہ زحمت ڪشیدی 💪
الآن وقت نظافت خونہ
و حســــــــــابی جنب و جوش کردنہ🌱
بعداز نظافتموݩ وقت بذاریم
برای ڪارهای شخصے خودمون 📖
هرڪاری داری
برای خودتم وقت بذاࢪ ...🌱 💪
#نظافتدستہجمعے
#گوشےتعطیل
🍃#ارسالی_بانوحیّ
خدا قوت همگی منم برا سالگرد حاج قاسم
مشغول هستم بسته نذر فرهنگی آماده میکنم
ان شاالله برا فردا بین عزیزان پخش خواهیم کرد
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دوستان گفتم امروز چندتا نکته بگم که باعث میشه ارتباط موفقی داشته باشید و قدرت جذبتون بالابره پس دقت کنید
💠 بدجنسی، بشدت قدرت جذب انسان را کاهش میدهد!
▪️بدجنسی؛ چیز عجیب و غریبی نیست که تصور کنیم در باطن ما وجود ندارد! بلکه مصادیق مخفی و ظریفی دارد؛ که اگر دقت کنیم، آنرا در وجودمان پیدا میکنیم.
💠 بخشندگی؛ یعنی ترجیحِ دیگران به خود!
بخشندگی، دقیقاً مقابلِ بدجنسی است!
هر چه سطحِ بخشندگی نفسِ انسان، بیشتر میشود؛ میزان بدجنسی او نیز کمتر میشود!
☜ قدرت جذب انسانهای بخشنده، بسیار بالاتر از انسانهای دیگر است.
💠 کسانی که پر از عیوب و آلودگیهای روحیاَند؛ دائماً از عینکِ همان عیوب، دیگران را میبینند و قضاوت میکنند.
💠 بیراه نگفتهاند؛ کافر همه را به کیش خود پندارد!
🚫 بیاعتمادی به دیگران، نشانهی بیماری شدید نفس، و کاهش دهندهی قدرت جذب انسان است.
✗ اهمیت به حرف مردم،
✗ دلمشغولی به قضاوتهای مردم،
✗ و تصمیمگیری بر اساس حرف مردم،
💠 ارزش نفس انسان را بقدری میکاهد که؛ نه شخص در درون خود احساس ارزشمندی و عزّت میکند و نه دیگران از او عزّت و محبوبیت دریافت میکنند.
💠 این رذیله، بشدت از محبوبیّت و قدرت جذب روح ما میکاهد، حتی اگر کسی از وجود آن، در درونمان خبر نداشته باشد.
💠 رکن اصلی ارتباط؛ نه موقعیت اجتماعی است نه توان مالی، نه سطح دانایی و نه تحصیل و ....
☜ رکن اصلی ارتباط؛ خلق مداراست!
✘ دایرهی جذب افراد سختگیر، خردهگیر، نقنقو، غرغرو و... که روح مدارا ندارند؛ صفر مطلق است. هرگز کسی آنان را عاشقانه دوست نخواهد داشت.
#شبمون_بخیر
#دعای_عهد
❇️ امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کسی این دعا را در چهل صبح بخواند، از انصار قائم ما میشود و اگر پیش از ظهور وفات کرده باشد، خدا او را از قبر خارج میکند (و جزو رجعتکنندگان قرار میدهد)»
📚 ابن مشهدی، المزار، ص ۶۶۳
@banoohayybash
4_6030397476748396774.mp3
8.36M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
4_5778617298331895074.mp3
9.7M
#کارگاه_عزت_نفس ۲۲
#انصاف ؛ شاه کلیدِ ورود به سرزمینِ عزّت و محبوبیت است!
رعایت انصاف، فقط با پاگذاشتن رویِ "مَــنِ" تو حاصل میشود!
👈تمرین کن؛
حق رو به دیگران بِدی!
بخشندگی مهربونی حاج قاسم
یک داستان از دوران کودکی پسری مهربان بنام قاسم 👦
پسری که با اینکه کوچک بود ولی بسیار مهربان و شجاع بود یکروز وقتی از خواب🛌🙋♂️👀 بیدار شد به خودش گفت من نباید همش بازی کنم⚽️🥅 و درس بخوانم📚 پدرم خیلی سخت کار میکنه و من باید به پدرم کمک کنم همین بود که از خواب بلند شد بسم الله گفت و با پدرش👦🧔 به مزرعه 🌴🌳🌿🌱رفت اون روز مادر 🧕 برای قاسم هم ناهار 🥙🌮گذاشت و یک بقچه به پدر دادو یک بقچه غذا به قاسم اونها راه افتادن به سمت مزرعه و قاسم چون قبلا دیده بود که پدر چه کارهایی انجام میده میدونست باید چطوری کمک پدرش کنه مشغول کار شد میوه های🍎🍐🍊🍋🍇🍒 درختارو چید
درختا🌳🌴 رو آب💦 داد گندم 🌾کاشت سبزی ها 🌿🌱🍀رو چید و.....خلاصه خیلی کار کرد آفتاب☀️ گرم تابستان بر او و پدرش میتابید قاسم گرمش😓👨🌾 بود و خیس عرق شده بود خواست بره آب🚰 بخوره که ناگهان نگاهش به پدرش🧔 افتاد که چطور از پیشانی اش عرق میچکد و چقدر خسته است دوید به سمت درختی🌳 که سایه داشت کوزه آب⚱ رو برداشت و برای پدرش برد پدرش خیلی خوشحال شد😊 آب رو خورد و دستانش رو بلند🤲 کرد و گفت قاسم جان بابا خدا بهت عزت بده . روزهای قبل پدرش با اینکه خسته و گرسنه میشد ولی وقت نداشت تا بره آب🚰 و غذا 🥖بخوره باید صبر میکرد تا همه کارهاش تموم شه بعد بره زیر درخت سایه دار بشینه آب و غذا بخوره ولی اون روز قاسم برای پدرش آب برد .
بعد از دعای پدر قاسم اوهم از کوزه ⚱آب خورد
و اون روز کارهای مزرعه خیلی زودتر از قبل تمام شد
پدر قاسم به او گفت پسرم امروز خیلی خسته شدی کمکم کردی حالا برو ناهارت رو با دوستات🧓🧑👨👦🧒 بخور
قاسم که خیلی خوشحال شده بود از پدرش خداحافظی کرد👋 و راه افتاد تو کوچه دوستانش رو دید 🤝🤝با اونها همراه شد و به باغ پدر احمد رفتن اونجا بچه های فقیر زیادی بودن که میرفتن باغ احمد اینا و کار میکردن
و از پدر احمد پول💵 میگرفتن بعد از کلی دنبال بازی و بدو بدو بچه ها کنار جوی آب🌊 نشستن تا استراحت کنن که قاسم دستانش رو در جوی آب فرو برد و یک مشت اب پاشید💦 به بچه ها و دوباره آب بازی بچه ها شروع شد اون روز خیلی به همه شون خوش گذشت😁 نزدیک عصر شده⛅️ بود و بچه ها خیلی گرسنه بودن قاسم گفت بچه ها بیاید باهم ناهار😋 بخوریم همه خندیدن😊 و کنار جوی آب نشستن و بقچه های غذاشون باز کردن که ناهار بخورن .
همه انقدر خسته و گرسنه بودن که تا بقچه هاشونو باز کردن و بوی 👃غذاهاشونو فهمیدن بسم الله گفتن و شروع کردن به خوردن😋 اما قاسم قصه ما که خیلی مهربون بود همیشه موقع خوردن خوراکی یا غذا اول نگاه👀 میکرد تا ببینه همه غذا دارن یا نه بعد غذا رو میخورد اون روز هم با اینکه خیلی تو مزرعه کار کرده بود و خیلی گرسنه بود به تک تک دوستاش نگاه کرد تا اینکه دید یکی از بچه ها 🧒🏾تو بقچه اش فقط تکه ای نان🍞 داره سریع از تو بقچه خودش غذاشو🥙 برداشت نصف کرد و به او داد گفت این غذا برای هر دوی ماست اگه تو بخوری منم میخورم چشمان 🤩اون پسر فقیر از خوشحالی برق زد همه بچه ها به قاسم نگاه کردن به اینکه او چقدر مهربان است.
سلام و احترام
بسته ای کودکانه برای شهادت حاج قاسم
☝️☝️☝️☝️🏴🏴🏴🏴