eitaa logo
🇵🇸عاقبت بخیر🇮🇷
653 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
2.8هزار ویدیو
253 فایل
ما از خم پرجوش ولایت مستیم عهدی ازلی با ره مولا بستیم بنگر که وظیفه چیست در این میدان ما افسر جنگ نرم آقا هستیم [ ️🔴 کپی مطالب بامنبع ] 🔴تبادل نداریم 🌹" خادم شهدا" @zeinab_1391
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نه اینستایی بود نه تلگرامی بود نه توییتری نه لشکر فیک مجازی! این جمعیت با اعتقاد راسخ اومدن🇮🇷 @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1401-11-19 nezafat.mp3
12.78M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: نکاتی از زندگی امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) 🗓 چهارشنبه نوزدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ @banooye_dameshgh
19.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 / جاسوسی در لباس روحانیت؛ آیت اللهی که نفت را نجس اعلام کرد... 🔸ماجرا های عجیب مستر جیکاک، آیت الله انگلیسی که برای جاسوسی به ایران آمده بود و با شعبده بازی هایی هوشمندانه خودش را فرستاده خدا جا زد تا مردم از او پیروی کنند بلکه نفت خوزستان را غارت کنند ماجرای این شعر چیست ؟! تو که مهر علی مین دلته نفت ملی سی چنته... ✍ «این مستند رو از دست ندید» برای یاد آوری حافظه تاریخی واقعا لازمه @banooye_dameshgh
13.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 جنایتی که نمی‌خواهند بدانیم؛ قتل عام بیش از ۷ ملیون ایرانی توسط انگلیس ها/ ماجرای قحطی بزرگ ایران در جنگ جهانی 🔸سلام به تمامی همراهان ، در این ویدئو به ناگفته های تاریخ به مرگ 7 ملیون ایرانی در جنگ جهانی اول پرداخته ایم ؛ هولوکاست ایرانی که کمتر در تاریخ به آن اشاره شده،از دست ندید «هر ملتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار آن است» @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
'🇮🇷✨ ❷روز تــــــا جشن‌بزرگ‌انـــقـــلاب… • • @banooye_dameshgh
📸 داروخانه پزشک هنجار شکن و توهین کننده به روحانی آمر به معروف در آمل در عرض ۱۰ روز فک پلمپ شد و یکی از هنجارشکنان هم با گل و شیرینی به استقبال وی رفت! گویا مردم متدین و باغیرت آمل خودشان باید برای قدرشناسی خدمت خانم دکتر بروند!! @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولین امر اینقدر در برابر تولید و فروش، این جلفیجات کوتاهی کردن، که نوبت به هجوم فرهنگی به کودکان معصوم رسید @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آقایان وزیر ارتباطات و وزیر فرهنگ و ارشاد، خجالت نکشیدید آیا؟! حمید رسایی: 🔹وزیر ارتباطات و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی! باید نسبت به افتضاحی که از نظر محیطی و محتوایی بر این نمایشگاه حاکم بوده، پاسخگو باشند. آقایان زارع‌پور و اسماعیلی چه چیز جرأت و جسارت دفاع از احکام الهی را از شما گرفته که فقط نظاره‌گر چنین افتضاحی هستید! از مکان مقدس مصلی نماز جمعه خجالت نکشیدید؟ از خانواده شهدا شرم نکردید وقتی در نمایشگاه تحت مدیریت‌تان چنین فضایی حاکم بود! از رهبر و امام جامعه که حجاب را واجب شرعی و رعایت آن را وظیفه دستگاه‌های نظام اعلام کردند، حیا نکردید؟ این است ولایتمداری شما؟! اگر توان مدیریت یک نمایشگاه را ندارید، دین‌تان را حفظ کنید، کلید را بگذارید روی میز و بروید تا کسانی که غیرت دارند، کار را برعهده بگیرند. وزارت ارشاد باید علمدار دفاع از حکم الهی و امر به معروف و نهی از منکر باشد نه اینطور واداده. آبادی بت‌خانه ز ویرانی ماست. @banooye_dameshgh
💢 تیپ جدید محمدعلی آهنگران آخوند اصلاح طلب 🔹 طرف تا الان از لباس و ظاهر مذهبی نون میخورد حالا دیده صرف نداره. پس لباسشو درمیاره و ریششو میزنه. 👈 @banooye_dameshgh
این بخش کوچک از کمک بوراک آشپز مشهور ترکیه‌ای به مردمشه ، خودشم رفته پا کار ... مثل سلبیرتی‌های مفتخور و وراج ما نیست :) @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تصویر هوایی از کاروان عظیم حشد الشعبی عراق که جهت کمک به مردم سوریه وارد خاک این کشور شده است @banooye_dameshgh
🔷 اگه یه فوتبالیست حرف ضد دین بزنه و یا تو پارتی دستگیر بشه همه جا خبرش پر میشه اما اگه یه فوتبالیست بره اعتکاف حرم امام رضا و سه روز صورتشو با چفیه بپوشونه که بتونه ناشناس زيارت کنه خبرش خیلی صدا نمیکنه. ✍ دمت گرم آقا محمد انصاری👌 @banooye_dameshgh
اینستاگرام، فیس‌بوک و واتساپ هم در ترکیه فیلتر شد؟! 🔹برخی کاربران توییتر در ترکیه از فیلتر شدن بقیه پلتفرم‌ها در این کشور خبر دادند. این فیلترینگ گسترده پس از آن رخ داد که انتقادات کاربران فضای مجازی از ضعف شدید دولت اردوغان در امداد رسانی به زلزله زدگان بالا گرفت. @banooye_dameshgh
🔺خدای انحراف و التقاط ! @banooye_dameshgh
‏✅ مردک منافق صفت دلنوشته گذاشته که امسال هیچکس روز پدر رو بهم تبریک نگفت !! 🔰 شما پدر فتنه ۱۴۰۱ هستی جناب امجد امینی، کوتاهی از هشتگ زنندگان مهسا امینیه که تنهات گذاشتن...اینا که استفاده‌شونو ازت کردن دیگه میخوانت چکار ؟؟ بعدشم یعنی ‌‎پسرتم قبولت نداره که بهت تبریک نگفت؟ 😜جدای از اینا راستی مگه اهل سنت روز پدر دارن؟؟ @banooye_dameshgh
حجره پریا داستان امنیتی واقعی تقدیم به سربازان گمنام امام زمان عج 📌قرارگاه جبهه ضد صهیونیستی
🔹از حرفه و شغلم که عشقمه بدم میاد وقتی نتونم برا ی رفیق یا نیروی زیر دستم عزا بگیرم... نتونم بشینم بالای سرش و باهاش حرف بزنم... وقتی نتونم مثل تو فیلمها لحظه آخر بالای سرش باشم و سرش بگیرم تو بغلمو و بوسش کنم و داد بزنم و بگم خداااااااا ... نتونم یه دل سیر اشک بریزم و بالا سرش سینه زنی کنم... نتونم چند دقیقه ای حداقل تو حس باشم ... حتی فرصت یادآوری خاطرات صبحش که زده بودم تو پرش و تهدیدش کرده بودم و گفته بودم چالت میکنم هم نداشتم... 🔹هر کی ندونه فکر میکنه ما جنسمون از پولاد و آهنه... والا به خدا ما هم معنی بی شوهر شدن زن جوون را میفهمیم ... ما هم معنی بی پدر شدن دو سه تا بچه قد و نیم قد را میفهمیم... معنی زن بیوه شدن همسر رفیقمون و بچه های صغیرش را میفهمیم و خورد میشیم و از درون میشکنیم... 🔹فقط تفاوتمون با بقیه اینه که نباید همون لحظه که شوکه شدیم، عکس العمل به خرج بدیم و احساساتی بشیم... باید وقتی داریم گزارش را تایپ میکنیم و یادمون میاد، کیبوردمون از اشک چشمامون خیس بشه و دعا کنیم کسی در را باز نکنه و نیاد داخل تا بتونیم قشنگ و یه دل سیر اشک بریزیم و براش عزا بگیریم! بگذریم... 🔹کوچه هنوز ملتهب بود... بعد از پیامی که به مرکز دادم، رفتم رو خط اتاق شبکه... گفتم: بچه ها شماره ای که براتون میفرستم را ردیابی کنین... از مخابرات خودمون رد و آدرسش را پیدا کنین و فورا بهم اطلاع بدید! 🔹داشتم ضعف میکردم... یه شکلات تو جیبم بود... باز کردم و گذاشتم تو دهنم تا فشارم نیفته... قدرت آنالیز و تحلیل اینکه چه بر ما گذشت را نداشتم... فقط رفتم یه گوشه و نشستم... یادمه که یه فضای سبز کوچیک بود... رفتم روی یه نیم کت نشستم و فیلم دوربین مدار بسته مغازه خشکشویی را دانلود و تماشا کردم... 🔹خیلی با دقت نگاش کردم... شاید بیش از پنج بار نگاش کردم... یک دقیقه و چند ثانیه بود اما دو تا زاویه موجود در فیلم را به دقت بررسی کردم... حجم و هندسه اون بابایی که کت را آورده بود را به صورت چشمی و تقریبی حساب کردم... اما ... 🔹کار پیچیده تر شد... چون سر شونه ها و حجم سر و اندام کلی اون شخص موجود در فیلم، اصلا به عطا نمیخورد!! خب این اکتشاف، خیلی خوشایند نبود... این مسئله، احتمال حمایت یه تیم کارکشته مسلح وحشی از عطا را تقویت میکرد... حتی با این پازلی که تو ذهنم چیدم، جرم عطا دیگه از یه آتئیست فعال مجازی و فحاش به ائمه اطهار و اینا بالاتر بود... خب هر بچه ای اینو میفهمه که وقتی لباس و تجهیزات مامور ما را کش میرن و بعدش که موی دماغشون میشه، وسط شهر میزننش و هنوز سایه تهدیدی بزرگ بر سر چند تا خواهر طلبه از همه جا بیخبر وجود داره، این ینی «مسئله امنیتی» هست و مربوط به امنیت ملی میشه... حتی احتمال حمله و حملات تروریستی هم وجود داره و اصلا بعید نیست و ممکنه قتل عام تروریستی هم اتفاق بیفته... 🔹با خودم دم گرفته بودم و میگفتم: «یا ابالفضل العباس»... مامور ما را زمینگیر نکردن... زدنش به قصد خلاص... به قصد کشت... مگه چی دیده بوده و چیکار کرده بوده و چه خطری داشته که زده بودنش که بمیره... نه اینکه بزنن و زمینگیرش کنن تا بتونن راحت فرار کنند!!! 🔹اول به دفتر فرماندهی عملیات پیام دادم و تقاضای نیروی کمکی کردم... 🔹بعدش هم تقاضا کردم که به واحد امنیت ملی لینکم کنند... اگر بهشون اون موقع اطلاع نمیدادم، ممکن بود دیر بشه ... ممکن بود کشته بشم و کسی نتونه اطلاع بده ... بخاطر همین میخواستم قبل از اینکه کشته بشم، نتیجه مشاهداتم را اطلاع بدم... 🔹مستقیم منو به تهران وصل کردند... وقتی لینک شدم، گفتم: من با شواهد موجود در پرونده، احساس یه حمله جدی تروریستی و امنیت شهری میکنم... شواهد خطرناکی امروز به دستمون رسیده که حکایت از به خطر افتادن جان شهروندان داره! لطفا هر چه سریعتر اعلام دستور بفرمایید! 🔸جواب اومد: «لطفا منتظر دستور باشید!» 🔸بعد از سه دقیقه اومدن رو خطم... گفتن: «شواهدات و مختصات شما بررسی و توسط کارشناسان تایید شد. توانایی ادامه ماموریت را دارین؟» 🔹گفتم: «بله قربان! اندکی ضعف دارم اما میتونم ادامه بدم. لطفا دستور همکاری و ارسال نیروی کمکی بدید.» 🔸گفتن: «تایید شد. دستورش داره صادر میشه. پرونده شما الحمدلله نشون دهنده اینه که دوره ایجاد و تثبیت امنیت شهری را با موفقیت سپری کردین. اما توصیه میشه که به اتاق فرماندهی عملیات برگردین و از اونجا پیگیر عملیات باشین!» 🔹گفتم: «جسارتا موقعیتش نیست... انتقال میدان به مامور ثالث صلاح نیست و بنظرم اگر خودم اینجا باشم بهتره!» 🔸گفتن: «این یک توصیه بود... اما معنای اصرار شما مبنی بر موندن در صحنه را نمیفهمم!» 🔹حالا چی بهشون بگم؟ بگم چون زنم داره میاد؟ بگم چون دلم نمیخواد آرامش اون هفت تا خواهر طلبه بهم بخوره؟ بگم چی؟ اون که متوجه وضع موجود نبود... مثل یه کارشناس خارج از گود، حکم میکرد...
فقط یه چیزی به ذهنم رسید... گفتم: «اصراری نیست... اگر دستور برسه، تمکین میکنم!» 🔸گفتن: «بسیار خوب! پس طبق صلاحدید عمل کنید!» خب الحمدلله... مثل اینکه کلکم گرفت... 🔹چهار واحد سیار در منطقه، اعلام حضور کردند و اومدن کمکم... ینی حدودا ده نفر شدیم... باید اون شب به خیر میگذشت... منتظر آدرس بودم... تا اینکه آدرس را ارسال کردند... 🔸بچه های شبکه اومدن رو خطم و گفتن: «حاجی! ما را سر کار گذاشتی؟!» 🔹گفتم: «ینی چی؟!» 🔸گفتن: «این که شماره خونه نیست!» 🔹گفتم: «پس چیه؟» 🔸گفتن: «شماره کیوسک تلفنه! حوالی موقعیت یازده... ینی همون خاک فرج ... موقعیت یازده... دقیقا سر کوچه ای که امین را زدن!» 🔹گفتم: «ینی چی؟ ینی دختره پاشده اومده از خونه بیرون و رفته کیوسک تلفن و از اونجا برام تماس گرفته؟!» 🔸گفتن: «آره... چون تلفن اون محل، از ساعت 12 امروز ظهر تا فردا ظهر قطع هست و دارن شبکه را ارتقا میدن!» 🔹خیلی عصبانی شدم... خیلی بهم فشار عصبی اومد... با داد گفتم: «ارتقا میدن؟! کدوم ارتقا؟ ینی چی؟ پس شماها اونجا چیکاره هستین؟ حالا ما اینجا چه غلطی بکنیم؟!» 🔸گفتن: «شرمندم حاجی! چه بگم؟ حالا هر چی دستور بفرمایید درخدمتیم!» فکر کردم... ذهنم جایی قد نمیداد... هیچ شماره ای از هیچکس نداشتیم... فقط یه چیزی اومد تو ذهنم... تا اومد تو ذهنم، از سر جام پریدم... رفتم رو خط بچه های دفتر فرماندهی عملیات... 🔹گفتم: «لیست اعضایی که در همایش دو روزه شرکت کرده بودن را فورا برام پیدا کنین! فورا... منتظرم...» ساعت داشت تند تند میگذشت... تند تند ثانیه ها میشد دقیقه و دقیقه ها میشد ساعت... 🔸اومدن رو خطم... گفتن: «حاجی فرستادیم رو سیستمت!» 🔹سریعا سیستمم را چک کردم... ماشالله 400 تا اسم بود... رفتم بخش سخنران ها... پیداش کردم... اسم دختره را پیدا کردم ... یگانه شفق... طلبه... سطح سه... ارائه مقاله... شماره تماس 0912........ فورا تلفنم را برداشتم و شماره اش را گرفتم... 🔹وااااااای خدااااای من!! کف کردم... خشکم زد... مگه از این بدتر هم میشه که بگه: برقراری ارتباط با مشترك موردنظر مقدور نمی‌باشد، " "The call number is restricted ادامه دارد..... @banooye_dameshgh