eitaa logo
بانوی پیشران
1هزار دنبال‌کننده
558 عکس
128 ویدیو
27 فایل
شناسه مدیر: @esrazanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دختران حاج قاسم
📿آیین معنوی اعتکاف ویژه دختران پایه نهم تا متولدین سال ۱۳۸۰ 🗓زمان: ۵ الی ۷ بهمن ماه ❗️مهلت ثبت‌‌نام تا پایان ظرفیت ✍ ثبت نام از طریق ایدی زیر : @jahangiirii 🚩 هیئَت‌ِدُختَران‌ِحاج‌قَاسِم‌اَهواز Eitaa.com/hajghasem_d
هدایت شده از دختران حاج قاسم
🎈 جشن ولادت مولا امیرالمؤمنین🎈 🔮 بهمراه تجلیل از مقام والای پدران با حضور : سرکار خانم زینب شریعتمدار (از تهران) و جناب حجت الاسلام علیپور 🕰 چهارشنبه | ۴ بهمن | ساعت ۲۱ 📌 حسینیه شهید رشیدیان 🚩 هِیئَت‌ِدُختَران‌ِحاج‌قاسِم‌اَهواز Eitaa.com/hajghasem_d
بسم الله النور یک سوال از هر بزرگواری که این نوشته را می‌خونه دارم. شما می دونین روستای کاظم‌آباد کجای جمهوری اسلامی ایران هست؟ اگر کسی بدون جستجو در فضای مجازی و سؤال از علامه گوگل ببخشید جاسوس گوگل می‌دونست جایزه داره... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
بانوی پیشران
بسم الله النور یک سوال از هر بزرگواری که این نوشته را می‌خونه دارم. شما می دونین روستای کاظم‌آباد ک
بی استثنا هر بزرگواری پاسخ داد یک کلمه گفت: نمی‌دونم. اما آقای مادس کریستین هیگارد پولسن معاون سفیر دانمارک و سیگوالد تامین هاوگه» سفیر نروژ می‌دانند این روستا کجاست. نه تنها می‌دانند کجای این مرز و بوم است بلکه دعوت شده‌اند برای افتتاح یک مدرسه ۱۲ کلاسه در این روستا... یکی نیست بگوید مشهد عالم ندارد، نخبه ندارد، خیر ندارد، خانواده شهید ندارد، مسوول دولتی و فعال مردمی ندارد، خادم و خادمیار ندارد که دو اجنبی نوکر بیایند مدرسه را افتتاح کنند؟! بعد دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی کجا هستند که این دو انسان‌نما از پایتخت بلند شوند بروند ۱۰۰۰ کیلومتر آن‌طرف تر و مدرسه را افتتاح کنند؟! بعد اصلا به این‌ها چه؟ کجای ماموریت و مسوولیت‌شان به افتتاح یک دبستان روستایی ربط دارد؟! چه شکلی است و چطور اتفاق می‌افتد؟!!!! 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
از فرودگاه زیاد به چشمم آمد. یک خانم جوان با دو پسربچه کوچکِ به قول معروف شیر به شیره و همسرش که هیچ نقشی ظاهرا در خصوص بچه‌ها نداشت. پسر کوچک که آویزان مادر بود و پسر بزرگتر هم مدام نق می‌زد و گریه می‌کرد و بیچاره زن که نمی‌دانست کدام را آرام کند. و پدر هیچ! پدر نگاه! آنقدر که گفتم لابد پدر نیست مثلا دایی یا عمو است که خیلی حسی ندارد هرچند باز هم عجیب بود. و مادر بیچاره هرچند، وروجک داری می‌کرد ولی خوووووب حواسش بود که موهایش یک وقتی یک سانتی زیر شال دور گردنش نماند که حیف می‌شود. مدام مرتب‌شان می‌کرد. رزق من شد صندلی شماره ۲۹f یعنی درست آخرین صندلی. چشم تان روز بد نبیند مادر و پسرها و همسر بی‌نقش صندلی جلویی نشستند و باید تا اهواز، با گریه و نق بچه‌ها و دادِ مادرِ بیچاره سر می‌کردم. پسر بزرگتر صندلی داشت ولی پسر کوچک، نه و مادر به میهمان‌دار گفت باید یک کمربند بدهید تا بچه را به کمربند خودم ببندم. ولی خوب جواب گرفت کمربند بچه نداریم. حالا اعتراض پشت اعتراض که چه وضعیه مگه قانون پرواز این نیست؟ مگه میشه بچه بدون کمربند باشه و هزار تا مگه میشه مگه داریم دیگه.... ولی نه من نه میهمان‌دار و نه هیچکس دیگر به مادر پسرها نگفتیم که بی قانونی بد است همیشه و همه جا و برای همه کس. حتی تو که حجاب، قانون کشور را رعایت نمی‌کنی! تازه نه جیغ و داد که صدای تذکر کسی را هم برنمی‌تابی.... و او به ولنگاری و داد و بیداد خود ادامه داد و ما به سکوت کشنده‌مان.... و این سکوت آخر همه ارزش‌هامان را برباد خواهد داد.... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
حاج آقا قبیتی روحانی و جهادی است‌. مدرسه داری می‌کند‌ هیات داری می‌کند. ایام سیل خوزستان با دیگر جوانان و روحانیون پای درد مردم ایستاده و سیل بند زده اند و خلاصه درد مردم را درد خودش می‌داند. خیلی جوان است ولی پیر میدان جهاد است‌. با همسرش آمده فرودگاه استقبال در حالی که دختر کوچولوی بانمکش را به بغل گرفته. و از هر دری که می‌خواهیم رد بشویم، نه به تعارف، که بفرما می‌زند و ما باید رد شویم. چمدانم را دیگر راضی نمی‌شوم حاج آقا بیاورد. همه این‌ها نشانه اینست که سبک حاج آقا، از این سبک‌های قدیمی عربی که زن باید یک ده متری پشت شوهرش راه برود و بچه را بغل نمی‌کند و زشت می‌داند، نیست‌‌. یعنی قشنگ، هوای زن و بچه را دارد. آمدیم محل اسکان هم بدو بدو میوه‌ می‌شوید و می‌گوید: "مرد باید حسابی کدبانو باشه😊" حاج آقا و همسر مهربانِ قرآنی‌اش و ضحی کوچولو می‌روند تا من استراحت کنم. همزمان که صدای در آمد، خانمی گفت شام آورده‌ام. گویا در روزهایی که میهمان مردم میهمان‌نواز هستم قرار است این بانوی محجبه و عزیز غذای خانگی بیاورد و انگار کنم خانه‌ام است که هست! حاج آقا می‌آیند که برویم هیات و در گذر از کوچه و خیابان‌ها می رسیم به منطقه‌ای پر از مغازه‌های سنگ قبر و گل و من یاد بهشت زهرای خودمان می‌افتم که حاج آقا ماشین را می‌زنند کنار و می‌گویند: "خوب این سفر را با زیارت شهدا شروع می‌کنیم." یعنی سلیقه در اوج.... ناباورانه که چقدر تهران پی مزارش بودم، را در برابر چشمانم می‌بینم. آقا سال ۹۵ فرموده بودند: "سردار جوان عرب خوزستانی نماد هماهنگ حرکت اقوام در دفاع از اسلام و انقلاب است‌." باورم نمی‌شود این نعمت را که قدم گذاشته‌ام بر خاکی که آقا همین یک‌ ماه پیش در دیدار اهالی و کرمان فرموده بودند: " استان ممتاز است چون خونِ شهیدانِ همه‌ی استانهای کشور بر روی خاک ریخته شده." دلم‌ می‌خواهد تنها باشم کنار مزار شهدایی که سال‌ها چشم انتظار آغوش خاک وطن خودشان را بوده اند. آمدیم سر مزار شهدای . ۲۴ هزار شهید دارد درست مثل تهران ولی جمعیت خوزستان ۵ ملیون است و تهران بالای ۱۰ ملیون😭 این مردم مقاوم و لیاقت بهترین‌ها را دارند فقط بابت پاسداری از میهن و وطن...‌ دلم می‌خواهد ساعت‌ها سجده بیفتم به این خاک پاک ولی باید برویم‌... دخترانی که قرار است معتکف شوند، جشن گرفته‌اند برای پدران‌شان. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
مزار که فرمانده قرارگاه بکلی سری نصرت بود و تا سال‌ها خبری از خودش یا شهادتش نبود و لذا خیلی ها حتی گمان بردند با تمام اطلاعاتی که دارد به دشمن پناهنده شده یا از این دست گمان‌ها که با پیدا شدن پیکرش در جزیره مجنون، سوء ظن‌ها برطرف شد. و حضرت آقا از ادبیات‌شان پرواضح است که شهید را خیلی دوست دارند. سلام ما را به امیرالمؤمنین برسان ای شهید! 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
قدیمی‌ترها اهل حکمت بودند. خواسته و ناخواسته حکیمانه حرف می‌زدند و حکیمانه پند می‌گفتند و حکیمانه توصیه می‌کردند. جشن پدر دختریِ شب میلادِ بعد از کلی مجلس گرمیِ حاج آقای علیپور، ۴ پدر را صدا زدند برای مسابقه با حضور دخترهاشان. از همین سبک‌های قدیمیِ حوصله‌ سر برِ سوالِ درگوشی از دختر و جواب از پدر که ببینند چقدر پدر، دخترش را می‌شناسد، که برای من پر شد از حکمت. "بهترین دوست دخترتان کیست؟" و پدرها باید نامِ دوستِ صمیمی دخترشان را می‌گفتند، به قاعده‌ اگر پدری بلد باشند. اولین پدر سن و سال‌دار بود و دخترش هم عقد بسته و خیلی تامل کرد در پاسخگویی. من که در همان لحظات اول دلم سوخت برای دختر و لابد بقیه هم. و جواب پدر بعد از کلی انتظار: "بهترین دوست دخترم قاعدتا همسر اوست" نه من نه مجری و نه یحتمل بقیه حضار متوجه نشدیم اسم دوست صمیمی دخترش را می‌دانست یا نه ولی به نظرم در آن لحظات پرالتهاب برای دختر، این پاسخ خیلی تلنگر بود. برای دخترش و برای همه دختران جمع. و اصلا هم مهم نیست که پدر اسم دوست دخترش را می‌دانست یا نه ولی مهم این بود در یک زمان دقیق و پر توجه، مهم ترین و حکیمانه‌ترین نکته‌ای را که می‌توانست به دخترش یادآور شد. قدیمی‌تر ها حکیم بودند به اعتبار تربیت و تجربه و نان حلال و پایبندی به دانسته‌های دینی و حتی عرفی. قدیمی‌تر ها یک‌جور هایی ترجمه این روایت حضرت باقرالعلوم علیه صلوات الله بودند که فرمود: من عَمِلَ بما یعلم عَلَّمه الله ما لایعلم... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
جمع کردن ۱۱۰ دختر سمپادی و غیر سمپادی، دانشجو معلم‌ و کنکوری‌ کار ساده‌ای نیست. برنامه‌ریزی برای این‌ مخاطب هم کار ساده‌ای نیست. حالا اگر دخترها قبل از این کتاب را هم خوانده ‌باشند، کار هم سهل‌تر می‌شود و هم سخت‌تر. واقعا وقتی می‌رفتم که در میان این دختران را بگذرانم در خوف و رجا بودم. نه از طراحی برنامه‌ها خبر داشتم و نه وقت زیادی برای تولید محتوای متناسب برای مخاطبی که نمی‌شناختمش. با حاج آقای قبیتی هم کلی صحبت کرده بودم ولی نیاز بود فضا را ببینم و دختران را محکی بزنم بعد دستم بیاید چه موضوعی را چگونه ارائه کنم‌. ولی این چند روز بیش از آن‌که ارائه کننده باشم، یاد گرفتم‌. با جان دل باور کردم چرا ، چهل سالِ پیش روی انقلاب و کشور را به دست این نوجوان‌ها سپرده‌‌اند و چرا آینده‌ی این کشور، با این نسل، درخشان و پر امید خواهد بود! دختران دهه هشتادی‌ِ دم دمای نود، سوالاتی می‌پرسیدند که حکایت داشت از تفکری که در پس این سوال نهفته بود و به بودن در کنار چنین دختران و چنین نسلی افتخار می‌کردم. فرصت گذشت و من در مسیر برگشت و بعد از آن، مدام آرزو می‌کنم کاش فرصت بیشتر بود و فلان موضوع را هم با هم مباحثه می‌کردیم. معنوی همراه با اندیشه و عمق بخشی به باورهای معنوی فرصت گرانبهایی بود که مرغ دلم را هنوز تا اهواز و تا پر می‌دهد. 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
🇵🇸 *تَحَرَّکوا بِاسمِ الله اِلَی الامام...* ✴ *اولین دوره معارف کاربردی امهات القدس* ✴ *ویژه خواهران* 💯توسط کارگروه امهات القدس تشکل مردمی نهضت مادری برگزار می‌شود: 🔴 *آیات الخضور* 🔴 ❇شامل ۱۰ سرفصل *با رویکرد مکتب امام و نقش مادری* 🔆 *از شنبه ۱۴ بهمن لغایت اول اسفند به مدت ۳ هفته* 🔆 *به صورت حضوری-مجازی و آنلاین-آفلاین* 🔔 *مراحل ثبت‌نام:* 📲به لینک زیر مراجعه نمایید: https://survey.porsline.ir/s/Rs5vwLGE 💳سپس مبلغ ۵۰ هزار تومان بابت کمک به برگزاری دوره به شماره کارت زیر واریز نمایید: ۵۸۵۹۸۳۱۰۶۳۴۰۰۲۴۵ به نام سحر رنجبر/بانک تجارت 🧾و تصویر فیش واریزی را به شناسه زیر در بله یا ایتا ارسال نمایید: @tanha_mahbob 📥سپس با دریافت لینک، وارد گروه اختصاصی دوره شوید. ☺️ *در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. زود ثبت نام کنید و با نشر این اطلاعیه، بقیه رو هم خبر و جهت شرکت در دوره تواصی کنید.* 🌹 🇵🇸 [امهات القدس اینجاست](ble.ir/ommahatalqods) 🇵🇸
بسم الله النور 🇮🇷 تمام تلاشش را مادر کرد ما را راضی کند تا فرودگاه نرویم.😔 خواهر کوچکم فقط یک سال داشت و طبیعی بود که نه می‌شد برای چند ساعتی که نمی‌دانستیم چقدر خواهد بود، ببریمش نه می‌شد تنهایش بگذاریم. برادرها گفتند برویم مدرسه رفاه.‌‌... و تا اسم به گوشم خورد جان گرفتم. 😍 راستش دلم برای مدرسه تنگ نشده بود چون هرچند تعطیل بودیم ولی مادر برای برش و دوخت پلاکاردها و از این دست کارها می‌رفت یا علوی و مارا هم می‌برد. سرود "برخیزید برخیزید ای شهیدان راه خدا" را بار اول در زیرزمین مدرسه شنیدم. اسم مدرسه و امام دلم را خوش کرد که خوب ما که خانه‌زادیم پس امام را می‌بینیم.🥳 ساعت‌ها انتظار در کوچه مستجاب خسته‌مان کرد اما ناامید نه. و همچنان به انتظار در کوچه ایستادیم، ولی خبری از آمدن امام نبود. یکی از همسایه‌های روبروی مدرسه در خانه‌اش را باز کرد برویم داخل نماز ظهر و عصرمان قضا نشود و باز برگشتیم به کوجه و به انتظار نشستیم و دیدار نصیب‌مان نشد. ولی روزهای بعد پاتوق‌مان مدرسه علوی بود و دیدارهای عمومی هرروزه.😊 🇮🇷 برای ما دکور زدن مدرسه نیست. سرود و دکلمه نیست. روزنامه دیواری هم نیست. 🇮🇷 هنوز برای ما یعنی گل بگیریم دست‌مان بایستیم سر کوچه مستجاب، شاید امام را دیدیم. 🇮🇷 برای ما یعنی امام گفته باید حکومت نظامی بشکند پس مادر نمی‌پرسید بچه! کجا؟ بلکه می‌گفت چرا مانده‌اید خانه؟! آقا گفته بریزید در خیابان‌ها... 🇮🇷 یعنی تکرار حضور و قیام. 🇮🇷 یعنی پایان بریدن عکس های شاه از اول کتاب‌های درسی و برش زدن موهای شاه و شاخ گذاشتن برایش و چسباندن به دیوارها..‌.😁 🇮🇷 یعنی پایان ترافیکِ مردم‌ساخته خیابان ری جلوی خانه مرحوم فلسفی برای شکستن حکومت نظامی ... 🇮🇷 یعنی دیگر مهم نبود نفت برای روشن کردن بخاری داریم یا نه چون باید در خیابان حاضری می‌زدیم... 🇮🇷 یعنی رفتن در خانه همسایه‌ها و جمع کردن شیشه برای درست کردن کوکتل مولوتوف... 🇮🇷 یعنی تحقق شعارهای سحر میشه سحر میشه سیاهی ها به در میشه مخواب آرام تو یک لحظه که خون خلق هدر میشه... 🇮🇷 یعنی منتهای امیدواری به پایان رژیم شاهنشاهی... 🇮🇷 یعنی تحویل هر چه دارو از خانه همسایه‌ها برای رساندن به بیمارستان ها و البته اگر کسی دارو نمی‌داد یا شیشه نداشت در عالم بچگی می‌گفتیم حتما شاهیه که نمی‌خواد کمک کنه و نشان‌دار شدن آن خانه به عنوان ضدانقلاب☺️ 🇮🇷 یعنی بزرگ شدن، امام داشتن، امت شدن، قیام کردن ... 🇮🇷 یعنی دوستی، وطن‌داری،و سرنوشت وطن را به دست گرفتن.... 🇮🇷 یعنی قد کشیدن، ریشه زدن و طرحی برای آینده داشتن... 🇮🇷 هر بو و طعم و رنگی دهد، بوی گل و سوسن و یاسمن است و بی‌شک اگر روزی آلزایمر بگیرم و دچار فراموشی شوم، آرزو می‌کنم 🇮🇷 و روز دوازدهمش را خدا بگذارد در خاطره‌ام بماند که شیرینی‌اش تکرارناپذیر است .... 🏷 بانوی پیشران https://eitaa.com/banooyepishran
📣 *مراسم افتتاحیه دوره آیات الخضور* 🌻 *معارف کاربردی امهات القدس* 🌹با حضور: *حجت‌الاسلام حمزه وطن‌فدا سرکار خانم زینب شریعتمدار و سرکارخانم زهرا سادات کمالی* 🌸 *زمان: شنبه ۱۴ بهمن ساعت ۹:۳۰ صبح* 🌱 *به صورت برخط (آنلاین) در لینک زیر:* https://event.alocom.co/class/ommahatalqods/df4fe592 🇵🇸 [امهات القدس اینجاست](ble.ir/ommahatalqods) 🇵🇸