eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
136 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
380 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤تقدیم به دوستداران اباعبدالله علیه السلام. شعرخوانی بسسسیار شنیدنی 😔😔😭
🖤امام حسین علیه السلام: 🍃آن کس در صله رحم بهتر است که نسبت به خویشاوندانی که با او قطع رابطه کرده اند، دلجویی و صله رحم نماید🍃
❇️ تاریخ اسلام؛ قسمت اول 🔸پيغمبر اكرم در جوانى به تجارت اشتغال داشتند و درآمدهاى هنگفتى که از طريق تجارت به دست آورده بودند، همه را در راه خدا صدقه دادند؛ بين مستمندان تقسيم كردند. 🔹در اين دوران كه دوران اواخر تكامل پيغمبر و قبل از نزول وحى است ـ دورانى كه هنوز ايشان پيغمبر هم نشده بود ـ‌ پيغمبر از كوه حرا بالا مى‌رفت و به آيات الهى نگاه مى‌كرد؛ به آسمان، به ستارگان، به زمين، به اين خلایقى كه در روى زمين با احساسات مختلف و با روش‌هاى گوناگون زندگى مى‌كنند. او در همه اين‌ها آيات الهى را مى‌ديد و روز به روز خضوع او در مقابل حق، خشوع دل او در مقابل امر و نهى الهى و اراده الهى بيشتر مى‌شد. 🔸جوانه‌های اخلاق نیک در او روز به روز بیشتر رشد می‌کرد. در روایت است که «كان اعقل الناس و اكرمهم»؛ پیامبر قبل از بعثت، با مشاهده آیات الهی، روز به روز پربارتر می‌شد، تا به چهل سالگی رسید. 🔰انسان ۲۵۰ساله، صفحه ۲۸ و ۲۹ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🕊🌹🕊 دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی تمام دار و ندارم فدای حضرت مهدی اگر که دیده براهی,بخوان دعای فرج را ظهور او برساند,خدای حضرت مهدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 |🎙سیدمجید بنی فاطمه 💠ردّم نکن، به والله جز تو کسی ندارم کاری بکن برایم، خیلی دلم گرفته
خندیـــد لب شما ، لب ما خندیـــد بارید دو چشمتان، دو چشمم بارید آقا تو تمام زندگـــی مایـــی تا ڪور شود هر آنڪه نتواند دید.
: آتش 🔥 چند روز به همین منوال می رفتم مدرسه ... پدرم هر روز زنگ می زد خونه تا مطمئن بشه من خونه ام🏠 ... می رفتم و سریع برمی گشتم ... مادرم هم هر دفعه برای پای تلفن نیومدن من، یه بهانه میاورد ... تا اینکه اون روز، پدرم زودتر برگشت🙊 ... با چشم های سرخش که از شدت عصبانیت داشت از حدقه بیرون می زد😡 ... بهم زل زده بود ... همون وسط خیابون حمله کرد سمتم 😤...موهام رو چنگ زد و با خودش من رو کشید تو ... 😷 اون روز چنان کتکی خوردم که تا چند روز نمی تونستم درست راه برم ... حالم که بهتر شد دوباره رفتم مدرسه ... به زحمت می تونستم روی صندلی های چوبی مدرسه بشینم 😥... هر دفعه که پدرم می فهمید بدتر از دفعه قبل کتک می خوردم😖 ... چند بار هم طولانی مدت زندانی شدم ... اما عقب نشینی هرگز جزء صفات من نبود ... بالاخره پدرم رفت و پرونده ام رو گرفت ... وسط حیاط آتیشش 🔥زد ... هر چقدر التماس کردم ... نمرات و تلاش های تمام اون سال هام جلوی چشم هام می سوخت ... هرگز توی عمرم عقب نشینی نکرده بودم اما این دفعه فرق داشت ... اون آتش داشت جگرم رو می سوزوند😢 ... تا چند روز بعدش حتی قدرت خوردن یه لیوان آب رو هم نداشتم ... خیلی داغون بودم ... 😪 بعد از این سناریوی مفصل، داستان عروس کردن من 👰 شروع شد ... اما هر خواستگاری میومد جواب من، نه بود ... و بعدش باز یه کتک مفصل 😫... علی الخصوص اونهایی که پدرم ازشون بیشتر خوشش می اومد ... ولی من به شدت از ازدواج و دچار شدن به سرنوشت مادر و خواهرم وحشت داشتم ... ترجیح می دادم بمیرم اما ازدواج کنم ... تا اینکه مادر علی زنگ زد☎️ ...
: نقشه بزرگ❗️ به خدا توسل کردم و چهل روز روزه نذر کردم ... التماس می کردم🙏 ... خدایا! تو رو به عزیزترین هات قسم ... من رو از این شرایط و بدبختی نجات بده ... هر خواستگاری که زنگ می زد☎️، مادرم قبول می کرد ... زن صاف و ساده ای بود ... علی الخصوص که پدرم قصد داشت هر چه زودتر از دست دختر لجباز و سرسختش خلاص بشه... تا اینکه مادر علی زنگ زد و قرار خواستگاری رو گذاشت ... شب که به پدرم گفت، رنگ صورتش عوض شد 😡... طلبه است؟ ... چرا باهاشون قرار گذاشتی؟😤 ... ترجیح میدم آتیشش🔥 بزنم اما بهاین جماعت ندم ... عین همیشه داد می زد و اینها رو می گفت ... مادرم هم بهانه های مختلف می آورد ... آخر سر قرار شد بیان که آبرومون نره ... اما همون جلسه اول، جواب نه بشنون👊... ولی به همین راحتی ها نبود ... من یه ایده فوق العاده داشتم ... نقشه ای که تا شب خواستگاری روش کار کردم...به خودم گفتم ... خودشه هانیه ... این همون فرصتیه که از خدا خواسته بودی ... از دستش نده✨ ... علی، جوان گندم گون، لاغر و بلندقامتی بود ... 😇 نجابت چهره اش همون روز اول چشمم رو گرفت 👀 ... کمی دلم براش می سوخت اما قرار بود قربانی نقشه من بشه ... 😈 یک ساعت و نیم با هم صحبت کردیم ... وقتی از اتاق اومدیم بیرون ... مادرش با اشتیاق خاصی گفت ... به به ... 😊چه عجب ... هر چند انتظار شیرینی بود اما دهن مون رو هم می تونیم شیرین کنیم یا ... مادرم پرید وسط حرفش ... حاج خانم، چه عجله ایه... اینها جلسه اوله همدیگه رو دیدن... شما اجازه بدید ما با هم یه صحبت کنیم بعد ... - ولی من تصمیمم رو توی همین یه جلسه گرفتم😈 ... اگر نظر علی آقا هم مثبت باشه، جواب من مثبته😁 ... این رو که گفتم برق همه رو گرفت⚡️ ... برق شادی خانواه داماد رو ... برق تعجب پدر و مادر من رو ... پدرم با چشم های گرد، متعجب و عصبانی زل زده بودتوی چشم های من😳 ... و من در حالی که خنده ی پیروزمندانه ای روی لب هام بود بهش نگاه می کردم😁 ... می دونستم حاضره هر کاری بکنه ولی دخترش رو به یه طلبه نده ...
📚 برگرداندن نیت نماز به نماز دیگر 💠 سؤال: اگر نمازگزار در بین و یا عشا متوجه شود و یا مغرب را نخوانده است، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ جواب: چنانچه قبل از نماز عصر و یا عشا، متوجه شود که نماز ظهر و یا مغرب را نخوانده است واجب است نیت خود را به نماز ظهر و یا مغرب برگرداند؛ البته در نماز عشا لازم است که به رکوع رکعت چهارم، نرسیده باشد. 🆔 @leader_ahkam مقام معظم رهبری
📚 ناتوانی در ادای کفاره روزه 💠 سؤال: اگر کسی نتواند را به جا آورد، چه وظیفه ای دارد؟ ✅ جواب: اگر کسی هيچ يک از سه موردی را که برای کفاره عمد، مخير است، نتواند انجام دهد، بايد به هر تعداد فقير که قادر است، غذا بدهد و احتياط آن است که استغفار هم بکند و اگر به هيچ وجه قادر بر غذا دادن به فقرا نيست، کافی است که استغفار کند، يعنی با دل و زبان بگويد: اَستَغفِرُ اللهَ (از خداوند بخشايش می‌طلبم). 🆔 @leader_ahkam مقام معظم رهبری
🍃 احکام محرمیت 🍃 🤔 آیا می دانستید ⁉️ ✳️ يكى از محارم «ربيبه» است. ◀️ ربيبه به دختر زن انسان - كه از شوهر ديگر است - گفته مى‏شود؛ خواه از شوهر قبل باشد و يا از شوهر بعد. ↩️ یعنی یازنی از شوهر قبل دختر دارد و با مرد دیگری ازدواج کند، این دختر به شوهر دوم محرم است ↩️ همچنین دختر زن از شوهر دوم به شوهر اول نیز محرم است، یعنی اگر زنی با مردی ازدواج کند و بعد از او طلاق بگیرد و بعد با مرد دیگری ازدواج کرده دختر دار شود، این دختر به شوهر اول نیز محرم است. ⚠️⚠️ البته محرميت ربيبه مشروط بر اين است كه انسان با مادر او 🔹نزديكى 🔹 كرده باشد. 🙆🏻 👉🏼 🎎 ----------------------------------  🔴 به بگذارید👇 ╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮ http://eitaa.com/joinchat/2371223552Ca5be77fd53 ╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
اعمال ماه صفر: بدانکه این ماه معروف به نُحُوسَت است و براى رفع نُحُوسَت هیچ چیز بهتر از تصدّق و ادعیه و استعاذات وارده نیست و اگر کسى خواهد که محفوظ ماند از بلاهاى نازله در این ماه در هر روز ده مرتبه بخواند چنانکه محدّث فیض و غیره فرموده : یا شَدیدَ الْقُوى وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنى شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّى کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِى الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرین در دو ركعت نماز بجا آورد، در هر ركعت پس از سوره حمد سوره انعام را بخواند، و از خدا بخواهد او را از هر ترس و دردى ايمن گرداند، و در آن ماه حادثه اى را نبيند كه ناپسند او باشد. در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سى مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتى اش را در آن ماه از خدا خريده است. و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانی اش هميشگى است، هيچ جنبنده اى در زمين نيست، مگر اينكه روزى او بر خدا است و قرارگاه و امانگاهش را خدا میداند، همه اينها در كتابى روشن است. به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانی اش هميشگى است، اگر خدا به تو زيانى رساند، جز او كسى برطرف كننده آن نيست، و اگر خيرى را براى تو بخواهد، فضل او را بازگرداننده اى نيست، آن را به هركس از بندگانش بخواهد میرساند، و او آمرزنده و مهربان است. به نام خدا كه رحمتش بسيار و مهربانی اش هميشگى است، خدا به زودى پس از دشوارى آسانی قرار می دهد، آنچه خدا خواست همان شود، نيرويى نيست مگر به خدا، خدا ما را بس است و نيكو كارگشايى است، كارم را به خدا وامى گذارم كه خدا بيناى به بندگان است، معبودى جز تو نيست، من از ستم كاران بودم، پروردگارا من به آنچه از خير برايم فرود آرى نيازمندم، پروردگارا مرا تنها مگذار، كه تو بهترين وارثانى. َ
: می خواهم درس بخوانم 📚 اون شب تا سر حد مرگ کتک خوردم👊 ... بی حال افتاده بودم کف خونه😶 ... مادرم سعی می کرد جلوی پدرم رو بگیره اما فایده نداشت ... نعره می کشید و من رو می زد😡 ... اصلا یادم نمیاد چی می گفت ... چند روز بعد، مادر علی تماس گرفت☎️ ... اما مادرم به خاطر فشارهای پدرم ... دست و پا شکسته بهشون فهموند که جواب ما عوض شده و منفیه ... مادر علی هم هر چی اصرار کرد تا علتش رو بفهمه فقط یه جواب بود ... شرمنده، نظر دخترم عوض شده ...😐 چند روز بعد دوباره زنگ زد☎️ ... من وقتی جواب رو به پسرم گفتم، ازم خواست علت رو بپرسم و با دخترتون حرف بزنم💬 ... علی گفت: دختر شما آدمی نیست که همین طوری روی هوا یه حرفی بزنه و پشیمون بشه😑 ... تا با خودش صحبت نکنم و جواب و علت رو از دهن خودش نشنوم فایده نداره ... بالاخره مادرم کم آورد ... اون شب با ترس و لرز، همه چیز رو به پدرم گفت ... اون هم عین همیشه عصبانی شد ...😠 - بیخود کردن ... چه حقی دارن می خوان با خودش حرف بزنن؟ ... بعد هم بلند داد زد ... هانیه ... این دفعه که زنگ زدن، خودت میای با زبون خوش و محترمانه جواب رد میدی ... ادب؟ احترام؟ ... تو از ادب فقط نگران حرف و حدیث مردمی😠... این رو ته دلم گفتم و از جا بلند شدم ... به زحمت دستم رو به دیوار گرفتم و لنگ زنان رفتم توی حال ... 😕 - یه شرط دارم ... باید بزاری برگردم مدرسه ...
: داماد طلبه 😇 با شنیدن این جمله چشماش پرید😳 ... می دونستم چه بلایی سرم میاد اما این آخرین شانس من بود😖 ... اون شب وقتی به حال اومدم ... تمام شب خوابم نبرد ... هم درد، هم فکرهای مختلف ... روی همه چیز فکر کردم 💭... یاس و خلا بزرگی رو درونم حس می کردم ... برای اولین بار کم آورده بودم😣 ... اشک، قطره قطره از چشم هام می اومد و کنترلی برای نگهداشتن شون نداشتم😪 ... بالاخره خوابم برد😴 اما قبلش یه تصمیم مهم گرفته بودم ... به چهره نجیب علی😇 نمی خورد اهل زدن باشه ... از طرفی این جمله اش درست بود ... من هیچ وقت بدون فکری و تصمیم های احساسی نمی گرفتم😐 ... حداقل تنها کسی بود که یه جمله درست در مورد من گفته بود ... و توی این مدت کوتاه، بیشتر از بقیه، من رو شناخته بود ... با خودم گفتم، زندگی با یه طلبه هر چقدر هم سخت و وحشتناک باشه از این زندگی بهتره😌 ... اما چطور می تونستم پدرم رو راضی کنم ؟ ... چند روز تمام روش فکر کردم💭 تا تنها راهکار رو پیدا کردم ... یه روز که مادرم خونه نبود به هوای احوال پرسی به همه دوست ها، همسایه ها و اقوام زنگ زدم📞 ... و غیر مستقیم حرف رو کشیدم سمتی که می خواستم و در نهایت ... - وای یعنی شما جدی خبر نداشتید؟😯 ... ما اون شب شیرینی خوردیم😈 ... بله، داماد طلبه است ... خیلی پسر خوبیه ... کمتر از دو ساعت بعد🕑، سر و کله پدرم👨 پیدا شد ... وقتی مادرم برگشت، من بی هوش روی زمین افتاده بودم ... اما خیلی زود خطبه عقد من و علی خونده شد 😍... البته در اولین زمانی که کبودی های صورت و بدنم خوب شد... فکر کنم نزدیک دو ماه بعد ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌧️🍃 🏴 الشام الشام الشام... اول صفر آخر سفری است از کربلا تا شام و امان از شام بلا!😔 ❀🦋❀@tosheh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکس گرهی باز کند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ☝️ 💥این روزها همزمان با درگیری جامعه با بیماری کرونا بیش از گذشته از خواص معجزه_پ آسای بادکش کتف وقاعده ریه دردرمان‌ تنگی نفس و مشکلات تنفسی ریوی شنیده اید.. 💥این آموزش در این موارد موثر وکاربردی می باشد ❗️برای تمرین ابتدا روی ران پای خود با رعایت تمام نکات ایمنی و دور نگه داشتن ظرف الکل و ماده سوختنی از شعله، بادکش گرم را انجام‌بدید. 💠درمانخانه اسلامی💠 💠 @Darmaneslami
یوم الله هفده شهریور و یاد و خاطره شهدا ی این روز قیام آفرین گرامی باد. انشالله قرائت فاتحه و صلوات نثار ارواح طیبه شهدای مظلوم هفدهم شهریور🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا