بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۶۹
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۶۹》
قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ
بگو: «آنها که به خدا دروغ مى بندند، (هرگز) رستگار نمى شوند.
#تفسیر_آیه
در این آیه، سرانجام شوم افترا و تهمت بر خدا را بازگو مى کند:
روى سخن را متوجه پیامبرش کرده مى فرماید:
به آنها بگو: کسانى که بر خدا افترا مىبندند و دروغ مىگویند، هرگز روى رستگارى را نخواهند دید(قُلْ إِنَّ الَّذینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ لایُفْلِحُونَ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۰
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۰》
مَتَاعٌ فِي الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِيقُهُمُ الْعَذَابَ الشَّدِيدَ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ
(براى آنها) بهره اى (ناچیز) از دنیاست. سپس بازگشتشان به سوى ماست. و آنگاه، مجازات شدیدى به سزاى کفرشان به آنها مى چشانیم!»
#تفسیر_آیه
فرضاً که آنها بتوانند با دروغ ها و افتراهاى خود، چند صباحى به مال و منال دنیا برسند این تنها یک متاع زودگذر این جهان است، سپس به سوى ما باز مى گردند، و ما عذاب شدید را به سزاى کفرشان به آنها مىچشانیم(مَتاعٌ فِی الدُّنْیا ثُمَّ إِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذیقُهُمُ الْعَذابَ الشَّدیدَ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ).
در واقع، این آیه و آیه قبل، دو نوع مجازات براى این دروغگویان که به خدا نسبت نارواىِ اختیار فرزند مىدهند، بیان مىدارد:
1⃣ یکى این که، هیچ گاه این دروغ و تهمت، مایه فلاح و رستگارى آنها نیست، و هرگز آنان را به هدفشان نمىرساند، بلکه در بیراههها سرگردان مىشوند، و بدبختى و شکست دامنشان را مىگیرد.
2⃣ دیگر این که، فرضاً با این حرفها چند روزى مردم را اغفال کنند، و از آئین بتپرستى به نوائى برسند، ولى این تمتع و بهرهگیرى، دوام و بقائى ندارد، و عذاب جاودان الهى در انتظار آنها است.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۱
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۱》
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَ تَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لَا تُنظِرُونِ
سرگذشت نوح را بر آنها بخوان. در آن هنگام که به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر موقعیت من و تذکراتم نسبت به آیات الهى، بر شما سنگین (و سخت) است، (هر کارى از شما ساخته است بکنید.) من بر خدا توکّل کرده ام! (شما اگر مى توانید) توانایى خود
و معبودهایتان را جمع کنید. سپس هیچ چیز از امورتان بر شما پوشیده نماند. (و تمام جوانب کارتان را بنگرید.) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظه اى) مهلتم ندهید! (امّا کارى از شما ساخته نیست.)
#تفسیر_آیه
گوشه اى از مبارزات نوح(علیه السلام)
آیهٔ فوق، آغازى است براى شرح قسمتى از تاریخ انبیاء و سرگذشت اقوام پیشین، براى بیدارى مشرکان و گروه هاى مخالف.
خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: گفتارى را که با مشرکان داشت، با شرح تاریخ عبرت انگیز پیشینیان تکمیل کند.
نخست، سرگذشت نوح را عنوان کرده مى گوید:
سرگذشت نوح را بر آنها تلاوت کن، هنگامى که به قومش گفت: اى قوم من! اگر توقفم در میان شما و یادآورى کردن آیات الهى برایتان سخت و غیر قابل تحمل است، هر کار از دستتان ساخته است انجام دهید و کوتاهى نکنید ! (وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوح إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقامی وَ تَذْکیری بِآیاتِ اللّهِ).
چرا که من بر خدا توکّل کرده ام (فَعَلَى اللّهِ تَوَکَّلْتُ) و به همین دلیل از غیر او نمى ترسم و نمى هراسم!
آنگاه تأکید مى کند: اکنون که چنین است، فکر خود را جمع کنید، و از بت هاى خود نیز دعوت به عمل آورید تا در تصمیم گیرى به شما کمک کنند (فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکائَکُمْ).
آن چنان که هیچ چیز بر شما مکتوم نماند، و غم و اندوهى از این نظر بر خاطر شما نباشد ، (ثُمَّ لایَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً)، بلکه با نهایت روشنى تصمیم خود را درباره من بگیرید.
غُمَّة از ماده غم ، به معنى پوشاندن چیزى است، و این که به اندوه نیز غم گفته مى شود، به خاطر آن است که قلب انسان را مى پوشاند.
سپس مى گوید: اگر مى توانید برخیزید، و به زندگى من پایان دهید، و لحظه اى مرا مهلت ندهید (ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لاتُنْظِرُونِ).
این بیان نشان مى دهد نوح فرستاده بزرگ پروردگار، با قاطعیتى که ویژه پیامبران اولوا العزم است، در نهایت شجاعت و شهامت، با نفرات کم و محدودى که داشت، در مقابل دشمنان نیرومند و سرسخت ایستادگى مى کند، و قدرت آنها را به باد مسخره مى گیرد، و بى اعتنائى خویش را به نقشه ها و افکار و بت هاى آنها نشان مى دهد، و به این وسیله یک ضربهٔ محکم روانى بر افکارشان وارد مى سازد.
با توجه به این که این آیات در مکّه نازل شده، در آن زمانى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز در شرائطى مشابه نوح زندگى مى کرد، و مؤمنان در اقلیت بودند، قرآن مى خواهد به پیامبر نیز همین دستور را بدهد که: باید به قدرت دشمن اهمیت ندهد، بلکه با قاطعیت و شهامت پیش برود; چرا که تکیه گاهش خدا است، و هیچ نیروئى تاب مقاومت در برابر قدرت او را ندارد.
گر چه بعضى از مفسران، این تعبیر نوح و یا شبیه آن را در تاریخ سایر انبیاء یک نوع اعجاز گرفته اند; چرا که آنها با نبودن امکانات ظاهرى، دشمن را تهدید به شکست کرده و از پیروزى نهائى خود خبر داده اند، و این جز از طریق اعجاز امکان پذیر نیست.
ولى به هر حال این یک درس است براى همهٔ رهبران اسلامى که در برابر انبوه دشمنان هرگز نهراسند، بلکه با اتکاء و توکّل بر پروردگار، و با قاطعیت هر چه بیشتر، آنها را به میدان فرا خوانند، و قدرتشان را تحقیر کنند، که این عامل مهمى براى تقویت روحى پیروان، و شکست روحیه دشمنان خواهد بود.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۱
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۱》
وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَ تَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللَّهِ فَعَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَاءَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَيَّ وَ لَا تُنظِرُونِ
سرگذشت نوح را بر آنها بخوان. در آن هنگام که به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر موقعیت من و تذکراتم نسبت به آیات الهى، بر شما سنگین (و سخت) است، (هر کارى از شما ساخته است بکنید.) من بر خدا توکّل کرده ام! (شما اگر مى توانید) توانایى خود
و معبودهایتان را جمع کنید. سپس هیچ چیز از امورتان بر شما پوشیده نماند. (و تمام جوانب کارتان را بنگرید.) سپس به حیات من پایان دهید، و (لحظه اى) مهلتم ندهید! (امّا کارى از شما ساخته نیست.)
#تفسیر_آیه
گوشه اى از مبارزات نوح(علیه السلام)
آیهٔ فوق، آغازى است براى شرح قسمتى از تاریخ انبیاء و سرگذشت اقوام پیشین، براى بیدارى مشرکان و گروه هاى مخالف.
خداوند به پیامبرش دستور مى دهد: گفتارى را که با مشرکان داشت، با شرح تاریخ عبرت انگیز پیشینیان تکمیل کند.
نخست، سرگذشت نوح را عنوان کرده مى گوید:
سرگذشت نوح را بر آنها تلاوت کن، هنگامى که به قومش گفت: اى قوم من! اگر توقفم در میان شما و یادآورى کردن آیات الهى برایتان سخت و غیر قابل تحمل است، هر کار از دستتان ساخته است انجام دهید و کوتاهى نکنید ! (وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ نُوح إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکُمْ مَقامی وَ تَذْکیری بِآیاتِ اللّهِ).
چرا که من بر خدا توکّل کرده ام (فَعَلَى اللّهِ تَوَکَّلْتُ) و به همین دلیل از غیر او نمى ترسم و نمى هراسم!
آنگاه تأکید مى کند: اکنون که چنین است، فکر خود را جمع کنید، و از بت هاى خود نیز دعوت به عمل آورید تا در تصمیم گیرى به شما کمک کنند (فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکائَکُمْ).
آن چنان که هیچ چیز بر شما مکتوم نماند، و غم و اندوهى از این نظر بر خاطر شما نباشد ، (ثُمَّ لایَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً)، بلکه با نهایت روشنى تصمیم خود را درباره من بگیرید.
غُمَّة از ماده غم ، به معنى پوشاندن چیزى است، و این که به اندوه نیز غم گفته مى شود، به خاطر آن است که قلب انسان را مى پوشاند.
سپس مى گوید: اگر مى توانید برخیزید، و به زندگى من پایان دهید، و لحظه اى مرا مهلت ندهید (ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لاتُنْظِرُونِ).
این بیان نشان مى دهد نوح فرستاده بزرگ پروردگار، با قاطعیتى که ویژه پیامبران اولوا العزم است، در نهایت شجاعت و شهامت، با نفرات کم و محدودى که داشت، در مقابل دشمنان نیرومند و سرسخت ایستادگى مى کند، و قدرت آنها را به باد مسخره مى گیرد، و بى اعتنائى خویش را به نقشه ها و افکار و بت هاى آنها نشان مى دهد، و به این وسیله یک ضربهٔ محکم روانى بر افکارشان وارد مى سازد.
با توجه به این که این آیات در مکّه نازل شده، در آن زمانى که پیامبر(صلى الله علیه وآله)نیز در شرائطى مشابه نوح زندگى مى کرد، و مؤمنان در اقلیت بودند، قرآن مى خواهد به پیامبر نیز همین دستور را بدهد که: باید به قدرت دشمن اهمیت ندهد، بلکه با قاطعیت و شهامت پیش برود; چرا که تکیه گاهش خدا است، و هیچ نیروئى تاب مقاومت در برابر قدرت او را ندارد.
گر چه بعضى از مفسران، این تعبیر نوح و یا شبیه آن را در تاریخ سایر انبیاء یک نوع اعجاز گرفته اند; چرا که آنها با نبودن امکانات ظاهرى، دشمن را تهدید به شکست کرده و از پیروزى نهائى خود خبر داده اند، و این جز از طریق اعجاز امکان پذیر نیست.
ولى به هر حال این یک درس است براى همهٔ رهبران اسلامى که در برابر انبوه دشمنان هرگز نهراسند، بلکه با اتکاء و توکّل بر پروردگار، و با قاطعیت هر چه بیشتر، آنها را به میدان فرا خوانند، و قدرتشان را تحقیر کنند، که این عامل مهمى براى تقویت روحى پیروان، و شکست روحیه دشمنان خواهد بود.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۲
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۲》
فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ
و اگر (از قبول دعوتم) روى بگردانید، (کار نادرستى کرده اید. چه این که) من از شما هیچ اجر و پاداشى نمى خواهم. اجر من، تنها بر خداست! و من مأمورم که از مسلمانان (و تسلیم شدگان در برابر فرمان خدا) باشم.»
#تفسیر_آیه
بیان دیگرى از نوح براى اثبات حقانیت خویش نقل شده، آنجا که مى گوید: اگر شما از دعوت من سرپیچى کنید، من زیانى نمى برم; چرا که من از شما اجر و پاداشى نخواستم (فَإِنْ تَوَلَّیْتُمْ فَما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْر).
چرا که اجر و پاداش من تنها بر خدا است (إِنْ أَجْرِیَ إِلاّ عَلَى اللّهِ).
براى او کار مى کنم و تنها از او پاداش مى خواهم.
و من مأمورم که فقط تسلیم فرمان خدا باشم (وَ أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْمُسْلِمینَ).
و این که نوح مى گوید: من هیچ پاداشى از شما نمى خواهم، درس دیگرى است براى رهبران الهى، که در دعوت و تبلیغ خود، انتظار هیچ گونه پاداش مادّى و معنوى از مردم نداشته باشند; زیرا این گونه انتظارها، یک نوع وابستگى ایجاد مى کند، که جلو تبلیغات صریح، و فعالیت هاى آزادانهٔ آنها را سدّ خواهد کرد، و طبعاً تبلیغات و دعوتشان کم اثر خواهد شد.
به همین دلیل راه صحیح دعوت به سوى اسلام و تبلیغ آن نیز، به این است که مبلغان اسلامى، براى امرار معاش خود، تنها متکى به بیت المال باشند، نه نیازمند به مردم!
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۳
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۳》
فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَ مَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَ جَعَلْنَاهُمْ خَلَائِفَ وَ أَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۖ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ
سرانجام آنها او را تکذیب کردند. و ما، او و کسانى را که با او در کشتى بودند، نجات دادیم. و آنان را جانشین (و وارث کافران) قراردادیم. و کسانى را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. پس ببین عاقبتِ کار کسانى که انذار شدند
(و نپذیرفتند)، چگونه بود!
#تفسیر_آیه
سرانجام کار دشمنان نوح ، و صدق پیشگوئى اش را به این صورت بیان مى کند:
آنها نوح را تکذیب کردند، ولى ما، او و تمام کسانى که با او در کشتى بودند را نجات دادیم (فَکَذَّبُوهُ فَنَجَّیْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ فِی الْفُلْکِ).
نه فقط آنها را نجات دادیم، بلکه، آنها را جانشین قوم ستمگر ساختیم (وَ جَعَلْناهُمْ خَلائِفَ).
و کسانى که آیات ما را انکار کرده بودند، غرق نمودیم (وَ أَغْرَقْنَا الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا).
و در پایان روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله)کرده مى فرماید: اکنون بنگر! عاقبت آن گروهى که انذار شدند ولى تهدیدهاى الهى را به چیزى نگرفتند، به کجا کشید (فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرینَ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۴
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۴》
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَىٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا بِهِ مِن قَبْلُ ۚ كَذَٰلِكَ نَطْبَعُ عَلَىٰ قُلُوبِ الْمُعْتَدِينَ
سپس بعد از او [= نوح،]پیامبرانى به سوى قومشان فرستادیم. آنان دلایل روشن برایشان آوردند. امّا آنها، (بر اثر لجاجت) به چیزى که پیش از آن تکذیب کرده بودند، ایمان نیاوردند. اینچنین بر دلهاى تجاوزکاران مهر مى نهیم (تا چیزى را درک نکنند)
#تفسیر_آیه
پس از پایان بحث اجمالى پیرامون سرگذشت نوح ، به پیامبران دیگرى که بعد از نوح و قبل از موسى (مانند ابراهیم و هود و صالح و لوط و یوسف ) براى هدایت مردم آمدند اشاره کرده، مى فرماید:
سپس بعد از نوح، رسولانى به سوى قوم و جمعیتشان فرستادیم (ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِ رُسُلاً إِلى قَوْمِهِمْ).
آنها با دلائل روشن و آشکار به سوى قومشان آمدند (فَجائُوهُمْ بِالْبَیِّناتِ)و مانند نوح ، به سلاح منطق و اعجاز، و برنامه هاى سازنده مجهز بودند.
ولى آنها که راه عناد و لجاج را مى پوئیدند، و در گذشته به تکذیب پیامبران پیشین برخاسته بودند، این پیامبران را نیز تکذیب کردند، و به آنها ایمان نیاوردند (فَما کانُوا لِیُؤْمِنُوا بِما کَذَّبُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ).
این به خاطر آن بود که: بر اثر عصیان و گناه، و دشمنى با حق، پرده بر دل هاى آنها افتاده بود، آرى این چنین بر دل هاى متجاوزان مُهر مى زنیم (کَذلِکَ نَطْبَعُ عَلى قُلُوبِ الْمُعْتَدینَ).
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۵
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۵》
ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُّوسَىٰ وَ هَارُونَ إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ بِآيَاتِنَا فَاسْتَكْبَرُوا وَ كَانُوا قَوْمًا مُّجْرِمِينَ
بعد از آنها، موسى و هارون را با نشانه هاى خود به سوى فرعون و اطرافیانش فرستادیم. امّا آنها تکبّر کردند و (زیرِ بارِ حق نرفتند. چرا که آنها) گروهى مجرم بودند.
#تفسیر_آیه
بخشى از مبارزات موسى و هارون
در ذکر داستان هاى انبیاء و امت هاى پیشین به عنوان الگوها و نمونه هاى زنده، نخست، سخن از نوح ،(علیه السلام) و پس از آن، پیامبران بعد از نوح ، به میان آمد، اکنون در این آیات، نوبت موسى و هارون (علیهما السلام) و مبارزات پى گیرشان با فرعون و فرعونیان است.
در این آیه مى فرماید:
سپس بعد از رسولان پیشین، موسى و هارون را به سوى فرعون و ملأِ او، همراه با آیات و معجزات فرستادیم (ثُمَّ بَعَثْنا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسى وَ هارُونَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلاْئِهِ بِآیاتِنا).
مَلأ چنان که سابقاً هم اشاره کرَده ایم، به اشراف پر زرق و برق گفته مى شود،َ که ظاهرشان چشم پر کن، و حضورشان در اجتماع در همه جا دیده مى شود، و معمولاً در آیاتى از قبیل آیات مورد بحث، به معنى دار و دسته و اطرافیان و مشاوران مى آید.
و اگر مى بینیم تنها سخن از بعثت موسى (علیه السلام) به سوى فرعون و مَلأ به میان آمده، در حالى که موسى (علیه السلام) مبعوث به همه فرعونیان و بنى اسرائیل َ بود; به خاطر آن است که نبض جامعه ها در دست هیئت هاى حاکمه و دارو دسته آنها است، و آنان هستند که امت ها را فاسد مى کنند، بنابراین هر برنامه اصلاحى و انقلابى، اول باید آنها را هدف گیرى کند، چنان که آیه ۱۲ سوره توبه نیز مى گوید: فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ: با سردمداران کفر پیکار کنید .
اما فرعون و فرعونیان، از پذیرش دعوت موسى و هارون سر باز زدند، و از این که در برابر حق سر تسلیم فرود آورند، تکبّر ورزیدند(فَاسْتَکْبَرُوا).
آنها به خاطر کبر و خود برتربینى، و نداشتن روح تواضع، واقعیت هاى روشن را در دعوت موسى نا دیده گرفتند، و به همین دلیل، این قوم مجرم و گنهکار همچنان به جرم و گناهشان ادامه دادند، لذا مى فرماید:
آنها قومى مجرم بودند(وَ کانُوا قَوْماً مُجْرِمینَ).
و افراد مجرم و گناهکار یا ایمان نمىآورند و یا تا به سر حدّ ناچارى نرسند اظهار ایمان نمى کنند.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۶
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۶》
فَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا إِنَّ هَٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ
و هنگامى که حقّ از جانب ما به سراغ آنها آمد، گفتند: «این، سحرى است آشکار!»
#تفسیر_آیه
این آیه و چند آیه بعد، از مبارزات چند مرحله اى فرعونیان با موسى (علیه السلام) و برادرش هارون (علیه السلام) سخن مى گوید، که مرحله نخستین آن، انکار، تکذیب، افترا و متهم ساختن آنان به سوء نیّت، به هم ریختن سنت نیاکان، و اخلال در نظام اجتماعى بوده است، چنان که قرآن مى فرماید:
هنگامى که حق از نزد ما به سوى آنها آمد، (با این که آن را از چهره اش شناختند) گفتند: این سحر آشکارى است! (فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبینٌ).
جاذبه و کشش فوق العاده دعوت موسى (علیه السلام) از یک طرف و معجزات چشمگیرش از طرف دیگر و نفوذ روز افزون و خیره کننده اش از طرف سوم، سبب شد که فرعونیان به فکر چاره بیفتند، اما وصله اى مؤثرتر از این پیدا نکردند که او را ساحر ، و عملش را سحر بخوانند، و این تهمتى است که در سرتاسر تاریخ انبیاء، مخصوصاً پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)دیده مى شود.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۷
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۷》
قَالَ مُوسَىٰ أَتَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَكُمْ ۖ أَسِحْرٌ هَٰذَا وَ لَا يُفْلِحُ السَّاحِرُونَ
موسى گفت: «آیا درباره حق، هنگامى که به سوى شما آمد، (چنین) مى گویید؟! آیا این سحر است؟! در حالى که ساحران (هرگز) رستگار (و پیروز) نمى شوند.»
#تفسیر_آیه
موسى (علیه السلام) در مقام دفاع از خویش برآمده، با بیان دو دلیل پرده ها را کنار زده و دروغ و تهمت آنها را آشکار ساخته است.
نخست به آنها گفت: آیا وقتى حق به سراغ شما آمد، آن را سحر مى خوانید؟ آیا این سحر است؟ و هیچ شباهتى با سحر دارد؟ (قالَ مُوسى أَ تَقُولُونَ لِلْحَقِّ لَمّا جائَکُمْ أَ سِحْرٌ هذا).
یعنى: درست است که سحر و معجزه هر دو نفوذ دارند، این حق و باطل هر دو ممکن است مردم را تحت تأثیر قرار دهند، ولى چهره سحر که امر باطلى است، با چهره معجزه که حق است، کاملاً از هم متمایزند، نفوذ پیامبران، با نفوذ ساحران قابل مقایسه نیست، اعمال ساحران کارهائى بى هدف، محدود و کم ارزش است ولى معجزات پیامبران هدف هاى روشن اصلاحى، انقلابى و تربیتى دارد، و در شکلى گسترده و نامحدود عرضه مى شود.
به علاوه:
ساحران هرگز رستگار نمى شوند (وَ لایُفْلِحُ السّاحِرُونَ).
این تعبیر، در واقع دلیل دیگرى بر تمایز کار انبیاء از سحر است، دلیل سابق، از تفاوت سحر و معجزه، و چهره و هدف این دو، جدائیشان از یکدیگر سخن مىگفت.
اما در اینجا از تفاوت حالات و صفات آورندگان سحر، و آورندگان معجزه، براى اثبات مطلب استمداد شده است.
ساحران، به حکم کار و فنّشان که جنبه انحرافى و اغفالگرانه دارد، افرادى سود جو، منحرف، اغفالگر و متقلّب اند، که آنها را از خلال اعمالشان مى توان شناخت اما پیامبران، مردانى حق طلب، دلسوز، پاکدل، باهدف، پارسا، و بى اعتنا به امور مادّى هستند.
ساحران، هرگز روى رستگارى را نمىبینند، و جز براى پول و ثروت و مقام و منافع شخصى کار نمى کنند.
در حالى که هدف انبیاء، هدایت، منافع خلق خدا، و اصلاح جامعه انسانى در تمام جنبه هاى معنوى و مادّى است.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۸
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۸》
قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَلْفِتَنَا عَمَّا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا وَ تَكُونَ لَكُمَا الْكِبْرِيَاءُ فِي الْأَرْضِ وَ مَا نَحْنُ لَكُمَا بِمُؤْمِنِينَ
گفتند: «آیا آمده اى که ما را، از آنچه پدرانمان را بر آن یافته ایم، منصرف سازى. و بزرگى (و ریاست) در روى زمین، از آنِ شما دو نفر باشد؟! ما (هرگز) به شما ایمان نمى آوریم!»
#تفسیر_آیه
فرعونیان وقتى در برابر ادله قاطع موسى قرار گرفتند طریق اتهام را دنبال نموده، سیل تهمت خود را به سوى موسى ادامه دادند، و صریحاً به او گفتند: آیا تو آمده اى که ما را از آنچه پدران و نیاکانمان را بر آن یافتیم منصرف سازى ؟ (قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَلْفِتَنا عَمّا وَجَدْنا عَلَیْهِ آباءَنا).
در واقع بتِ سنت هاى نیاکان ، و عظمت خیالى و افسانه اى آنها را پیش کشیدند، تا افکار عامه را نسبت به موسى و هارون بدبین کنند; که آنها مى خواهند با مقدسات جامعه و کشور شما بازى کنند.
و ادامه دادند، دعوت شما به دین و آئین خدا دروغى بیش نیست، اینها همه دام است، و نقشه هاى خائنانه، مى خواهید بزرگى و ریاست در این سرزمین از آنِ شما باشد ( وَ تَکُونَ لَکُمَا الْکِبْرِیاءُ فِی الأَرْضِ).
آنها، چون خود هر تلاش و کوششى داشتند براى حکومت ظالمانه بر مردم بود، دیگران را نیز چنین مى پنداشتند، و تلاش هاى مصلحان و پیامبران را همین گونه تفسیر مى کردند و آنها را به همین هدف متهم مى ساختند.
لذا اضافه کردند اما بدانید: ما به شما دو نفر هرگز ایمان نمى آوریم (وَ ما نَحْنُ لَکُما بِمُؤْمِنینَ); زیرا دست شما را خوانده ایم، و از نقشه هاى تخریبیتان آگاهیم.
و این نخستین مرحله مبارزه آنها با موسى (علیه السلام) بود.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری
بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
#تفسیر_قرآن_جلسه_۷۹
نام سوره: یونس
شماره آیه:《۷۹》
وَ قَالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونِي بِكُلِّ سَاحِرٍ عَلِيمٍ
فرعون گفت: «(بروید و) هر ساحر ماهرى را نزد من آورید.»
#تفسیر_آیه
مرحله دوم مبارزه با موسى (علیه السلام)
این آیه ، مرحله دیگر مبارزه را تشریح مى کند، و سخن از اقدامات عملى فرعون بر ضد موسى و برادرش هارون مى گوید.
هنگامى که فرعون، قسمتى از معجزات موسى مانند: ید بیضاء و حمله مار عظیم را ملاحظه کرد، و دید ادعاى موسى بدون دلیل هم نیست، و این دلیل کم و بیش در جمع اطرافیان او و یا دیگران اثر خواهد گذاشت، به فکر پاسخگوئى عملى افتاد، چنان که قرآن مى گوید: فرعون صدا زد: تمام ساحران آگاه و دانشمند را نزد من آورید (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ائْتُونی بِکُلِّ ساحِر عَلیم)، تا به وسیله آنها زحمت موسى را از خود دفع کنم.
او مى دانست براى حل مشکل هر کارى باید از طریقش وارد شد، و از کارشناسان آن فن باید کمک گرفت.
آیا به راستى فرعون در حقانیت دعوت موسى شک داشت، و مى خواست از این طریق او را بیازماید؟
و یا مى دانست او از سوى خدا است ولى فکر مى کرد، به وسیله غوغاى ساحران مى تواند مردم را آرام سازد، و موقتا از خطر نفوذ موسى در افکار عمومى جلوگیرى کند، به مردم بگوید:
اگر او کار خارق عادتى انجام مى دهد، ما نیز از انجام مثل آن نا توان نیستیم!
و اگر اراده ملوکانهٔ ما تعلق گیرد، چنین چیزى براى ما سهل و آسان است!.
احتمال دوم نزدیک تر به نظر مى رسد، و سایر آیات مربوط به داستان موسى که در سوره طه و امثال آن آمده، این نظر را تأئید مى کند، که او آگاهانه به مبارزه با موسى برخاست.
✍تهیه و تنظیم : عاشوری