eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
137 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
380 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت و به گریه‌هایم کرده بود که با تندی حساب کشید: «چرا گریه می‌کنی؟ ترسیدی؟» خشونت خوابیده در صدا و صورت این زندان‌بان جدید جانم را به لبم رسانده بود و حتی نگاهم از ترس می‌تپید که سعد مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید: «نه ابوجعده! چون من می‌خوام برم، نگرانه!» 💠 بدنم به‌قدری می‌لرزید که از زیر چادر هم پیدا بود و دروغ سعد باورش شده بود که با لحنی بی‌روح ارشادم کرد: «شوهرت داره عازم میشه، تو باید افتخار کنی!» سپس از مقابل در، کنار رفت تا داخل شوم و این خانه برایم بوی می‌داد که به سمت سعد چرخیدم و با لب‌هایی که از ترس می‌لرزید، بی‌صدا التماسش کردم: «توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته می‌کنم!» 💠 دستم سُست شده و دیگر نمی‌توانستم روی زخمم را بگیرم که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد. نفس‌هایش به تپش افتاده و در سکوتی ساده نگاهم می‌کرد، خیال کردم دلش به رحم آمده که هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم: «بذار برم، من از این خونه می‌ترسم...» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد: «اینطوری گریه می‌کنی، اگه پای شوهرت برای بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه!» 💠 نمی‌دانست سعد به بوی غنیمت به می‌رود و دل سعد هم سخت‌تر از سنگ شده بود که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد: «بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟» شیشه چشمانم از گریه پر شده و به سختی صورتش را می‌دیدم، با انگشتان سردم به دستش چنگ زدم تا رهایم نکند و با هق‌هق گریه قسم خوردم: «بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر!» 💠 روی نگاهش را پرده‌ای از اشک پوشانده و شاید دلش ذره‌ای نرم شده بود که دستی را از پشت سر کشید و من از ترس جیغ زدم. به‌سرعت به سمت در چرخیدم و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد: «از و رسولش خجالت نمی‌کشی آنقدر بی‌تابی می‌کنی؟» سعد دستانش را از حلقه دستانم بیرون کشید تا مرا تحویل دهد و به جای او زن دستم را گرفت و با یک تکان به داخل خانه کشید. 💠 راهرویی تاریک و بلند که در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد. وحشتزده صورتم را به سمت در چرخاندم، سعد با غصه نگاهم می‌کرد و دیگر فرصتی برای التماس نبود که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید. باورم نمی‌شد سعد به همین راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که تنم یخ زد. در حصار دستان زن پر و بال می‌زدم تا خودم را دوباره به در برسانم و او با قدرت مرا به داخل خانه می‌کشید و سرسختانه نصیحتم می‌کرد: «اینهمه زن شوهراشون رو فرستادن ! باید محکم باشی تا خدا نصرت خودش رو به دست ما رقم بزنه!» و من بی‌پروا ضجه می‌زدم تا رهایم کند که نهیب ابوجعده قلبم را پاره کرد: «خفه شو! کی به تو اجازه داده جلو صداتو بلند کنی؟» 💠 با شانه‌های پهنش روبرویم ایستاده و از دستان درشتش که به هم فشار می‌داد حس کردم می‌خواهد کتکم بزند که نفسم در سینه بند آمد و صدایم در گلو خفه شد. زن دوباره دستم را کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، تحقیرم کرد: «تو که طاقت دوری شوهرت رو نداری، چطوری می‌خوای کنی؟» میان اتاق رسیده بودیم و دستم هنوز در دستش می‌لرزید که به سمتم چرخید و بی‌رحمانه تکلیفم را مشخص کرد: «تو نیومدی اینجا که گریه کنی و ما نازت رو بکشیم! تا رسیدن به داریا، ما باید ریشه رو تو این شهر خشک کنیم!» 💠 اصلاً نمی‌دید صورتم غرق اشک و شده و از چشمان خیس و سکوت مظلومانه‌ام عصبی شده بود که رو به ابوجعده اعتراض کرد: «این لالِ؟» ابوجعده سر تا پای لرزانم را تماشا کرد و از چشمانش نجاست می‌بارید که نگاهش روی صورتم چسبید و به زن جواب داد: «! بلد نیس خیلی صحبت کنه!» و انگار زیبایی و تنهایی‌ام قلقلکش می‌داد که به زخم پیشانی‌ام اشاره کرد و بی‌مقدمه پرسید: «شوهرت همیشه کتکت می‌زنه؟» 💠 دندان‌هایم از به هم می‌خورد و خیال کرد از سرما لرز کرده‌ام که به همسر جوانش دستور داد: «بسمه! یه لباس براش بیار، خیس شده!» و منتظر بود او تنهایمان بگذرد که قدمی دیگر به سمتم آمد و زیر لب پرسید: «اگه اذیتت می‌کنه، می‌خوای بگیری؟»... ✍️نویسنده:
💠 صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت و به گریه‌هایم کرده بود که با تندی حساب کشید: «چرا گریه می‌کنی؟ ترسیدی؟» خشونت خوابیده در صدا و صورت این زندان‌بان جدید جانم را به لبم رسانده بود و حتی نگاهم از ترس می‌تپید که سعد مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید: «نه ابوجعده! چون من می‌خوام برم، نگرانه!» 💠 بدنم به‌قدری می‌لرزید که از زیر چادر هم پیدا بود و دروغ سعد باورش شده بود که با لحنی بی‌روح ارشادم کرد: «شوهرت داره عازم میشه، تو باید افتخار کنی!» سپس از مقابل در، کنار رفت تا داخل شوم و این خانه برایم بوی می‌داد که به سمت سعد چرخیدم و با لب‌هایی که از ترس می‌لرزید، بی‌صدا التماسش کردم: «توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته می‌کنم!» 💠 دستم سُست شده و دیگر نمی‌توانستم روی زخمم را بگیرم که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد. نفس‌هایش به تپش افتاده و در سکوتی ساده نگاهم می‌کرد، خیال کردم دلش به رحم آمده که هر دو دستش را گرفتم و در گلویم ضجه زدم: «بذار برم، من از این خونه می‌ترسم...» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، صدای نکره ابوجعده از پشت سرم بلند شد: «اینطوری گریه می‌کنی، اگه پای شوهرت برای بلنگه، گناهش پای تو نوشته میشه!» 💠 نمی‌دانست سعد به بوی غنیمت به می‌رود و دل سعد هم سخت‌تر از سنگ شده بود که به چشمانم خیره ماند و نجوا کرد: «بذارم بری که منو تحویل نیروهای امنیتی بدی؟» شیشه چشمانم از گریه پر شده و به سختی صورتش را می‌دیدم، با انگشتان سردم به دستش چنگ زدم تا رهایم نکند و با هق‌هق گریه قسم خوردم: «بخدا به هیچکس هیچی نمیگم، فقط بذار برم! اصلا هر جا تو بگی باهات میام، فقط منو از اینجا ببر!» 💠 روی نگاهش را پرده‌ای از اشک پوشانده و شاید دلش ذره‌ای نرم شده بود که دستی را از پشت سر کشید و من از ترس جیغ زدم. به‌سرعت به سمت در چرخیدم و دیدم زن جوانی در پاشنه درِ خانه، چادرم را گرفته و با اخم توبیخم کرد: «از و رسولش خجالت نمی‌کشی آنقدر بی‌تابی می‌کنی؟» سعد دستانش را از حلقه دستانم بیرون کشید تا مرا تحویل دهد و به جای او زن دستم را گرفت و با یک تکان به داخل خانه کشید. 💠 راهرویی تاریک و بلند که در انتهایش چراغی روشن بود و هوای گرفته خانه در همان اولین قدم نفسم را خفه کرد. وحشتزده صورتم را به سمت در چرخاندم، سعد با غصه نگاهم می‌کرد و دیگر فرصتی برای التماس نبود که مقابل چشمانم ابوجعده در را به هم کوبید. باورم نمی‌شد سعد به همین راحتی رهایم کرده و تنها در این خانه گرفتار شدم که تنم یخ زد. در حصار دستان زن پر و بال می‌زدم تا خودم را دوباره به در برسانم و او با قدرت مرا به داخل خانه می‌کشید و سرسختانه نصیحتم می‌کرد: «اینهمه زن شوهراشون رو فرستادن ! باید محکم باشی تا خدا نصرت خودش رو به دست ما رقم بزنه!» و من بی‌پروا ضجه می‌زدم تا رهایم کند که نهیب ابوجعده قلبم را پاره کرد: «خفه شو! کی به تو اجازه داده جلو صداتو بلند کنی؟» 💠 با شانه‌های پهنش روبرویم ایستاده و از دستان درشتش که به هم فشار می‌داد حس کردم می‌خواهد کتکم بزند که نفسم در سینه بند آمد و صدایم در گلو خفه شد. زن دوباره دستم را کشید و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، تحقیرم کرد: «تو که طاقت دوری شوهرت رو نداری، چطوری می‌خوای کنی؟» میان اتاق رسیده بودیم و دستم هنوز در دستش می‌لرزید که به سمتم چرخید و بی‌رحمانه تکلیفم را مشخص کرد: «تو نیومدی اینجا که گریه کنی و ما نازت رو بکشیم! تا رسیدن به داریا، ما باید ریشه رو تو این شهر خشک کنیم!» 💠 اصلاً نمی‌دید صورتم غرق اشک و شده و از چشمان خیس و سکوت مظلومانه‌ام عصبی شده بود که رو به ابوجعده اعتراض کرد: «این لالِ؟» ابوجعده سر تا پای لرزانم را تماشا کرد و از چشمانش نجاست می‌بارید که نگاهش روی صورتم چسبید و به زن جواب داد: «! بلد نیس خیلی صحبت کنه!» و انگار زیبایی و تنهایی‌ام قلقلکش می‌داد که به زخم پیشانی‌ام اشاره کرد و بی‌مقدمه پرسید: «شوهرت همیشه کتکت می‌زنه؟» 💠 دندان‌هایم از به هم می‌خورد و خیال کرد از سرما لرز کرده‌ام که به همسر جوانش دستور داد: «بسمه! یه لباس براش بیار، خیس شده!» و منتظر بود او تنهایمان بگذرد که قدمی دیگر به سمتم آمد و زیر لب پرسید: «اگه اذیتت می‌کنه، می‌خوای بگیری؟»... ✍️نویسنده:
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیه 19 سوره نساء - بخش2 📚 موضوع: با زنان به طور شایسته و پسندیده رفتار کنید 💥 يَا أيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُواْ النِّسَآءَ كَرْهاً وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيَّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيرا (19) ً : اى كسانى كه ایمان آورده اید! براى شما حلال نیست كه زنان را به اكراه به ارث ببرید و بر آنان سخت نگیرید تا بعضى از آنچه را به آنان داده اید، خود ببرید، مگر اینكه آنها مرتكب عمل زشت آشكاری شوند و با آنان به طور شایسته و پسندیده رفتار كنید و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، ولى خداوند، در آن خیر فراوانی قرار می دهد. 🔴 در جلسه قبلی به تفسیر بخشی از این آیه پرداختیم و در این جلسه به ادامه تفسیر آیه و پیام های آیه می پردازیم. در دوران قبل از اسلام و همچنین جاهلیت امروزی که به جاهلیت مدرن معروف است بسیار ضعیف شمرده می شود که همیشه حقوقش پایمال می شود و برای زن جایگاه و ارزشی قائل نمی شود و احساسات و عواطف و شخصیت زن نادیده گرفته می شود و به زن مانند یک کالا نگاه می شود چه به عنوان مدل و چه در مراکز فساد از زن استفاده می شود. اما در نگاه زن بسیار قوی است زیرا حامی زن خداوند است و با مطالعه و تدبر در آیات مختلف حقوق زن محترم شمرده است و به احساسات و و زن توجه ویژه ای شده است. که این آیه 19 سوره نساء نمونه اى از اين موارد است. می فرماید: و عاشروهن بالمعروف: و با زنان به طور شایسته و پسندیده رفتار کنید. از دیدگاه قرآن کریم اساسی ترین اصل در رفتار و تعامل، معاشرت به معروف است. کلمه 38 بار در قرآن آمده که 19 مورد آن به موضوع معاشرت مردان با زنان در محیط پرداخته است. و خانوادگی در زندگی زن و شوهر بسیار با ارزش است هر دو زن و مرد باید با نیکی با یکدیگر رفتار کنند ولی این آیه چون با مردان دارد سخن می گوید به مردان می فرماید: و عاشروهن بالمعروف. از نگاه اسلام بسیار عاطفی است و در اسلام مرکز خانواده است و به محبت و رفتار پسندیده نیاز دارد پس باید شخصیت زن محترم شمرده شود و هر زنی که نیازهای عاطفی او بر آورده شود به آرامش می رسد و برای آرامش در رفتار پسندیده لازم است. در پایان آیه می فرماید: فإن کرهتموهن فعسی أن تكرهوا شيئاً و يجعل الله فيه خيراً کثیرا؛ و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، ولی در آن خیر فراوانی قرار می دهد. اگر به جهاتی از همسران خود رضایت کامل نداشته باشید و بر اثر اموری مانند ویژگی های ظاهری در نظر شما ناخوشایند باشند فورا تصمیم به نگیرید و تا آنجا که می توانید مدارا کنید زیرا ممکن است شما در تشخیص خود گرفتار اشتباه شده باشید. شاید همین همسرتان که به خاطر بعضی ویژگی هایش از او خوشتان نمی آید شما را با تمام و دوست داشته باشد شاید همیشه به شما بماند شاید در کنار همین همسرتان زندگی سرشار از و داشته باشید شاید از همین همسر فرزند صالحی نصیب شما شود. به این خاطر می گوید چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد ولی خداوند در آن خیر فراوانی قرار می دهد. 👇 ✅ ، مدافع حقوق زن است. ✅ باز پس گرفتن با زور، حرام است. ✅ تنها در صورتى كه در معرض بى عفّتى باشد، مرد حقّ سخت گیرى دارد. ✅ با باید خوش رفتارى كرد. ✅ ، سنگ زیرین آسیاى زندگى است و باید با خوش رفتارى، بر سختى ها شكیبا باشد. ✅ بسیارى از ، در لابلاى ناگوارى هاى زندگى است. ✅ حلّ مشكلات و داشتن صبر و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدایى و طلاق است. ✅ همیشه و ما همراه با تمایلات ما نیست، چه بسا چیزى را ناخوشایند داریم، ولى خداوند خیر زیاد در آن قرار داده باشد. زیرا انسان به همه ى مصالح خویش آگاه نیست. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیه 19 سوره نساء - بخش2 📚 موضوع: با زنان به طور شایسته و پسندیده رفتار کنید 💥 يَا أيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُواْ النِّسَآءَ كَرْهاً وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُواْ بِبَعْضِ مَآ ءَاتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّآ أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيَّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَنْ تَكْرَهُواْ شَيْئاً وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيرا (19) ً : اى كسانى كه ایمان آورده اید! براى شما حلال نیست كه زنان را به اكراه به ارث ببرید و بر آنان سخت نگیرید تا بعضى از آنچه را به آنان داده اید، خود ببرید، مگر اینكه آنها مرتكب عمل زشت آشكاری شوند و با آنان به طور شایسته و پسندیده رفتار كنید و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، ولى خداوند، در آن خیر فراوانی قرار می دهد. 🔴 در جلسه قبلی به تفسیر بخشی از این آیه پرداختیم و در این جلسه به ادامه تفسیر آیه و پیام های آیه می پردازیم. در دوران قبل از اسلام و همچنین جاهلیت امروزی که به جاهلیت مدرن معروف است بسیار ضعیف شمرده می شود که همیشه حقوقش پایمال می شود و برای زن جایگاه و ارزشی قائل نمی شود و احساسات و عواطف و شخصیت زن نادیده گرفته می شود و به زن مانند یک کالا نگاه می شود چه به عنوان مدل و چه در مراکز فساد از زن استفاده می شود. اما در نگاه زن بسیار قوی است زیرا حامی زن خداوند است و با مطالعه و تدبر در آیات مختلف حقوق زن محترم شمرده است و به احساسات و و زن توجه ویژه ای شده است. که این آیه 19 سوره نساء نمونه اى از اين موارد است. می فرماید: و عاشروهن بالمعروف: و با زنان به طور شایسته و پسندیده رفتار کنید. از دیدگاه قرآن کریم اساسی ترین اصل در رفتار و تعامل، معاشرت به معروف است. کلمه 38 بار در قرآن آمده که 19 مورد آن به موضوع معاشرت مردان با زنان در محیط پرداخته است. و خانوادگی در زندگی زن و شوهر بسیار با ارزش است هر دو زن و مرد باید با نیکی با یکدیگر رفتار کنند ولی این آیه چون با مردان دارد سخن می گوید به مردان می فرماید: و عاشروهن بالمعروف. از نگاه اسلام بسیار عاطفی است و در اسلام مرکز خانواده است و به محبت و رفتار پسندیده نیاز دارد پس باید شخصیت زن محترم شمرده شود و هر زنی که نیازهای عاطفی او بر آورده شود به آرامش می رسد و برای آرامش در رفتار پسندیده لازم است. در پایان آیه می فرماید: فإن کرهتموهن فعسی أن تكرهوا شيئاً و يجعل الله فيه خيراً کثیرا؛ و اگر از همسرانتان خوشتان نیامد چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد، ولی در آن خیر فراوانی قرار می دهد. اگر به جهاتی از همسران خود رضایت کامل نداشته باشید و بر اثر اموری مانند ویژگی های ظاهری در نظر شما ناخوشایند باشند فورا تصمیم به نگیرید و تا آنجا که می توانید مدارا کنید زیرا ممکن است شما در تشخیص خود گرفتار اشتباه شده باشید. شاید همین همسرتان که به خاطر بعضی ویژگی هایش از او خوشتان نمی آید شما را با تمام و دوست داشته باشد شاید همیشه به شما بماند شاید در کنار همین همسرتان زندگی سرشار از و داشته باشید شاید از همین همسر فرزند صالحی نصیب شما شود. به این خاطر می گوید چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد ولی خداوند در آن خیر فراوانی قرار می دهد. 👇 ✅ ، مدافع حقوق زن است. ✅ باز پس گرفتن با زور، حرام است. ✅ تنها در صورتى كه در معرض بى عفّتى باشد، مرد حقّ سخت گیرى دارد. ✅ با باید خوش رفتارى كرد. ✅ ، سنگ زیرین آسیاى زندگى است و باید با خوش رفتارى، بر سختى ها شكیبا باشد. ✅ بسیارى از ، در لابلاى ناگوارى هاى زندگى است. ✅ حلّ مشكلات و داشتن صبر و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدایى و طلاق است. ✅ همیشه و ما همراه با تمایلات ما نیست، چه بسا چیزى را ناخوشایند داریم، ولى خداوند خیر زیاد در آن قرار داده باشد. زیرا انسان به همه ى مصالح خویش آگاه نیست. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 20 و 21 سوره نساء 💥 وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَءَاتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَاراً فَلَا تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتاَناً وَإِثْماً مُّبِينا (20) 💥 و کیف تأخذونه و قد أفضى بعضكم إلى بعض و أخذن منكم ميثاقا غليظا (21) ً : و اگر خواستید همسرى دیگر به جاى همسر خود انتخاب كنید و مال فراوانى به او داده باشید، چیزى از آن را پس نگیرید. آیا آن را به تهمت و گناهی آشكار، پس می گیرید؟ (20) و چگونه آن مال را پس می گیرید، در حالی که به یکدیگر رسیده اید و همسرانتان از شما پیمان محکم گرفته اند. (21) 🌷 : خواستيد 🌷 : عوض کردن 🌷 : به معناى مال زیاد است 🌷 : تهمت، دروغی که شخص را متحیر کند 🌷 : گناه 🌷 : آشکار 🌷 : رسيدن 🌷 : عهد و پیمان 🌷 : محکم : قبل از اسلام، بعضی افراد اگر می خواستند همسرشان را طلاق دهند و همسر دیگرى بگیرند برای فرار از پرداخت یا باز پس گرفتن آن، به همسر اوّل تهمت مى زدند تا او در فشار قرار گیرد و مهر خود را ببخشد تا شوهر طلاقش دهد، سپس شوهر از همان مهرِ برگردانده شده، همسر دیگرى مى گرفت این آیات در این مورد نازل شد. این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. و إن أردتم استبدال زوج مكان زوج و ءاتيتم إحداهن قنطارا فلا تأخذوا منه شيئا؛ و اگر خواستید همسری دیگر به جای همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانی به او داده باشید، چیزی از آن را پس نگیرید. حق زن است و در دین اسلام بر مرد واجب است که در هنگام ازدواج به زن بدهد اما متأسفانه امروزه فقط در هنگام داده می شود اما در اسلام ،هنگام ازدواج مرد به زن باید مهریه بدهد. اگر به اندازه فراوان هم داده باشید با سختی گرفتن بر زن و زور حق گرفتن آن را ندارید مگر اینکه خود زن بخواهد بخشی را ببخشد. سپس اشاره به این دارد که بعضی به همسرانشان می زدند تا از این طریق مهریه را ببخشد و طلاق بگیرد. می فرماید: أتأخذونه بهتانا و إثما مبيناً؛ آیا آن را به تهمت و گناهی آشکار، پس می گیرید؟ یعنی اصل عمل گناه و ظلم است و استفاده از یک روش ناجوانمردانه و غلط ، گناه آشکار دیگری است. سپس در ادامه و در آیه 21 سوره نساء از طریق عاطفی وارد می شود و می فرماید: و کیف تأخذونه و قد أفضى بعضكم إلى بعض؛ و چگونه آن مال را پس می گیرید، در حالی که به یکدیگر رسیده اید. چگونه می توانید آن را به زور پس بگیرید چگونه آن از گلوی شما پایین می رود در حالی که همین شما قبلا به خواستگاری رفته اید و ابراز علاقه و نموده اید و هر کدام به مراد دل خود رسیده اید و زمانی خود و همسرتان به هم محبت می ورزیدید به خاطر صفا و صمیمیت گذشته هم که شده نباید بنیان را به هم بزنید. سپس می فرماید: و أخذن منكم ميثاقا غليظا؛ و همسرانتان از شما پیمان محکم گرفته اند. یادتان رفته که همین همسرانتان در هنگام عقد، از شما پیمان محکمی گرفته اند پس چگونه این پیمان مقدس را نادیده می گیرید و حقوق همسرانتان را پایمال می کنید. زیاد، اشكالى ندارد، اگرچه سفارش به مهریه كم شده است. ✅ مالكیّت در چهارچوب قوانین الهى محدودیّت ندارد. ✅ ، حامى حقوق زن است و ازدواج دوّم را به قیمت ضایع كردن حقّ همسر اوّل ممنوع مى كند. ✅ ، حقّ مالكیّت دارد و مهریّه، بى كم و كاست باید به او تحویل داده شود. ✅ اگر شخصى به حقّ، شد، نمى توان مالش را اگرچه زیاد باشد از او گرفت. ✅ یكى از بدترین انواع ، گرفتن مال مردم، همراه با توجیه كردن و تهمت زدن و بردن آبروى آنان است. ✅ در نهی از منکر باید از انسانی هم بهره گرفت. شما که مدت ها با همسر خود روابط کامل داشته چرا اکنون مهریه او را به ناحق پس می گیرید. ✅ هنگام ناراحتی های زندگی، باید به یاد لذتهای قبل آن بود. ✅ در بیان امور مربوط به زناشویی، را مراعات کنیم. ✅ ، یک میثاق محکم است. ✅ پس گرفتن مهریه، پیمان شکنی است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 20 و 21 سوره نساء 💥 وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَءَاتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَاراً فَلَا تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتاَناً وَإِثْماً مُّبِينا (20) 💥 و کیف تأخذونه و قد أفضى بعضكم إلى بعض و أخذن منكم ميثاقا غليظا (21) ً : و اگر خواستید همسرى دیگر به جاى همسر خود انتخاب كنید و مال فراوانى به او داده باشید، چیزى از آن را پس نگیرید. آیا آن را به تهمت و گناهی آشكار، پس می گیرید؟ (20) و چگونه آن مال را پس می گیرید، در حالی که به یکدیگر رسیده اید و همسرانتان از شما پیمان محکم گرفته اند. (21) 🌷 : خواستيد 🌷 : عوض کردن 🌷 : به معناى مال زیاد است 🌷 : تهمت، دروغی که شخص را متحیر کند 🌷 : گناه 🌷 : آشکار 🌷 : رسيدن 🌷 : عهد و پیمان 🌷 : محکم : قبل از اسلام، بعضی افراد اگر می خواستند همسرشان را طلاق دهند و همسر دیگرى بگیرند برای فرار از پرداخت یا باز پس گرفتن آن، به همسر اوّل تهمت مى زدند تا او در فشار قرار گیرد و مهر خود را ببخشد تا شوهر طلاقش دهد، سپس شوهر از همان مهرِ برگردانده شده، همسر دیگرى مى گرفت این آیات در این مورد نازل شد. این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. و إن أردتم استبدال زوج مكان زوج و ءاتيتم إحداهن قنطارا فلا تأخذوا منه شيئا؛ و اگر خواستید همسری دیگر به جای همسر خود انتخاب کنید و مال فراوانی به او داده باشید، چیزی از آن را پس نگیرید. حق زن است و در دین اسلام بر مرد واجب است که در هنگام ازدواج به زن بدهد اما متأسفانه امروزه فقط در هنگام داده می شود اما در اسلام ،هنگام ازدواج مرد به زن باید مهریه بدهد. اگر به اندازه فراوان هم داده باشید با سختی گرفتن بر زن و زور حق گرفتن آن را ندارید مگر اینکه خود زن بخواهد بخشی را ببخشد. سپس اشاره به این دارد که بعضی به همسرانشان می زدند تا از این طریق مهریه را ببخشد و طلاق بگیرد. می فرماید: أتأخذونه بهتانا و إثما مبيناً؛ آیا آن را به تهمت و گناهی آشکار، پس می گیرید؟ یعنی اصل عمل گناه و ظلم است و استفاده از یک روش ناجوانمردانه و غلط ، گناه آشکار دیگری است. سپس در ادامه و در آیه 21 سوره نساء از طریق عاطفی وارد می شود و می فرماید: و کیف تأخذونه و قد أفضى بعضكم إلى بعض؛ و چگونه آن مال را پس می گیرید، در حالی که به یکدیگر رسیده اید. چگونه می توانید آن را به زور پس بگیرید چگونه آن از گلوی شما پایین می رود در حالی که همین شما قبلا به خواستگاری رفته اید و ابراز علاقه و نموده اید و هر کدام به مراد دل خود رسیده اید و زمانی خود و همسرتان به هم محبت می ورزیدید به خاطر صفا و صمیمیت گذشته هم که شده نباید بنیان را به هم بزنید. سپس می فرماید: و أخذن منكم ميثاقا غليظا؛ و همسرانتان از شما پیمان محکم گرفته اند. یادتان رفته که همین همسرانتان در هنگام عقد، از شما پیمان محکمی گرفته اند پس چگونه این پیمان مقدس را نادیده می گیرید و حقوق همسرانتان را پایمال می کنید. زیاد، اشكالى ندارد، اگرچه سفارش به مهریه كم شده است. ✅ مالكیّت در چهارچوب قوانین الهى محدودیّت ندارد. ✅ ، حامى حقوق زن است و ازدواج دوّم را به قیمت ضایع كردن حقّ همسر اوّل ممنوع مى كند. ✅ ، حقّ مالكیّت دارد و مهریّه، بى كم و كاست باید به او تحویل داده شود. ✅ اگر شخصى به حقّ، شد، نمى توان مالش را اگرچه زیاد باشد از او گرفت. ✅ یكى از بدترین انواع ، گرفتن مال مردم، همراه با توجیه كردن و تهمت زدن و بردن آبروى آنان است. ✅ در نهی از منکر باید از انسانی هم بهره گرفت. شما که مدت ها با همسر خود روابط کامل داشته چرا اکنون مهریه او را به ناحق پس می گیرید. ✅ هنگام ناراحتی های زندگی، باید به یاد لذتهای قبل آن بود. ✅ در بیان امور مربوط به زناشویی، را مراعات کنیم. ✅ ، یک میثاق محکم است. ✅ پس گرفتن مهریه، پیمان شکنی است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آيه 24 سوره نساء - بخش1 💥 وَالْمُحْصَناَتُ مِنَ النِّسَآءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَّا وَرَآءَ ذَلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُمْ مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَاَتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيَما تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيماً حَكِيما ً : و(ازدواج با) زنان شوهردار (نیز بر شما حرام شده است،) مگر آنان كه (به حكم خداوند، در جنگ با كفّار) مالک شده ‏اید. (این احكام،) نوشته و قانون خدا بر شماست. و جز اینها (كه گفته شد،) براى شما حلال است كه (زنان دیگر را) به وسیله‏ ى اموال خود، به قصد پاكدامنى و ازدواج، نه به قصد زنا، طلب كنید. پس هرگاه از آن زنان، تمتع می گیرید مهریه شان را به عنوان یک واجب بپردازید و پس از تعیین مهر، در آنچه با یكدیگر توافق كنید، بر شما گناهى نیست. همانا خداوند همواره دانا و حكیم است. 🌷 : از حصن به معنى حصار و قلعه است به زنان عفیف و پاكدامن محصنات گفته می شود به زنان شوهردار هم محصنات گفته می شود زیرا شوهر نقش حفاظت از عفت زن را به عهده دارد. 🌷 : طلب کنید 🌷 : مردانی که پاکدامن هستند و عفت دارند 🌷 : زنا کنندگان - مسافحین از «سفاح» به معناى زنا مى ‏باشد. 🌷 : واجب 🌷 : بر شما گناهی نیست 🔴 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است و بحث آیه قبلی را درباره زنانی که با آنها حرام است دنبال می کند و می فرماید: و المحصنات من النسآء؛ و ازدواج با زنان شوهر دار حرام است. مگر اینکه آن زن از شوهرش گرفته یا شوهرش از دنیا رفته و زمان عده او پایان یافته است. البته ازدواج با زن شوهر دارد یک قاعده استثنا دارد که در ادامه به آن اشاره می کنیم. اما زنان جنگجوی سپاه کفر که شوهر کافر دارند و در جنگ میان و به اسارت در می آیند تکلیف آنهاچیست؟ چند راه است که می توان درباره او تصمیم گیری کرد. : اگر آنها را آزاد کنند و به سرزمین کفر خود برگردند دوباره به کفر خود ادامه دهند و مجدداً به جنگ علیه مسلمانان می آیند. : هم این زن اسیر شده باید در دیار اسلام زندگی سپر کند که پس از آشنایی با اسلام شاید ایمان بیاورد. و : اگر این زن جنگجو ایمان آورده باشد و دوست دارد به دین اسلام ایمان آورد اگر دوباره به سرزمین کفر خود برگردد چون به اسلام ایمان آورده توسط شوهر یا کافران سرزمین خود کشته خواهد شد پس تکلیف چنین زنی که ایمان آورده باید در سرزمین زندگی کند چه می شود؟ 🔴 اسارت براى زنان جنگجوی كافر، به منزله ‏ى آنان است اما برای ازدواج شرایطی دارند: 1⃣ به شرطی که جنگ میان اسلام و کفر باشد. 2⃣ به شرطی که خود پیامبر و یا خود امام معصوم در جنگ حضور داشته باشند. 3⃣ به شرطی که خود زنان جنگجو ایمان قلبی آورند 4⃣ خود زن جنگجو تمایل قلبی به داشته باشد. باید این شرایط بطور کامل باشد در چنین صورتی می توان با آنها ازدواج کرد. 5⃣ اگر باردار است تا وضع حمل باید عده نگه دارد و چون اسارت آنها به منزله است باید عده طلاق نگه دارد و بعدا می تواند ازدواج کند. این طرح برای چنین زنی از طرح بازگرداندن به كفّار یا رها كردن و بى ‏سرپرست گذاشتن، بهتر است. إلا ما ملكت أيمانكم؛ مگر آنهایی را که مالک شده اید که بعد از تمام شدن عده آنها با وجود شرایطی که در بالا گفته شد می توانید با آنها ازدواج کنید. سپس برای تأكيد احكام آیات گذشته و احکام همین آیه 24 سوره نساء مى فرمايد: و کتاب الله علیکم؛ این احکام نوشته و قانون خدا بر شماست. سپس می فرماید: و أحل لكم ما ورآء ذلكم أن تبتغوا بأموالكم محصنين غير مسافحين؛ و جز اين ها که گفته شد برای شما حلال است که زنان دیگر را به وسیله ی اموال خود به قصد پاکدامنی و ازدواج ، نه به قصد زنا طلب کنید. سپس به ازدواج موقت و به اصطلاح اشاره می کند و می فرماید: فما استمتعتم به منهن فآتوهن أجورهن فريضة؛ پس هر گاه از آن زنان، تمتع می گیرید مهریه شان را به عنوان یک واجب بپردازید. سپس می فرماید: و لا جناح علیکم فیما تراضیتم به من بعد الفریضة؛ و پس از تعیین مهر، در آنچه با یکدیگر توافق کنید، بر شما گناهی نیست. یعنی اگر طرفین عقد ، با رضایت خود مقدار را بعدا کم و زیاد کنند مانعی ندارد. ازدواج موقت شرايطی دارد که در رساله ها آمده. احکامی که در این آیه به آن اشاره شده بر اساس علم و حکمت خداوند است. إن الله كان عليما حكيما؛ همانا خداوند همواره دانا و حكيم است. ✍تهیه و تنظیم :استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 129 و 130 سوره نساء 💥وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمُ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُوراً رَّحِيما (129) و إِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا (130) ً : و هرگز نمى توانید میان همسران به عدالت رفتار كنید، هرچند كوشش فراوان كنید. پس تمایل خود را بطور کامل متوجّه یک طرف نسازید تا دیگرى را به صورت زنی سرگردان و بلاتكلیف رها كنید. و اگر صلح و آشتى کنید و تقوا پیشه کنید ، پس قطعاً خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. (129) و اگر از یکدیگر جدا شوند، خدا هر یک را از وسعت خود بی نیاز می کند و خداوند همواره بسیار عطا کننده و حکیم است. (130) 🌷 : هرگز نمی توانید 🌷 : به عدالت رفتار کنید 🌷 : سرگردان 🌷 : آمرزنده 🌷 : مهربان 🌷 : بسیار عطا کننده این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. از جمله‌ اى كه در پايان آيه قبل گذشت و در آن دستور به و داده شده بود، يک نوع هشدار در مورد شوهران استفاده مى‌شود، كه آنها بايد مراقب باشند كمترين انحرافى از مسير عدالت در مورد خود پيدا نكنند. اينجا اين سؤال پيش مى ‌آيد كه؛ مراعات حتّى در مورد محبّت و علاقه قلبى امكان پذير نيست، بنابراين در برابر همسران متعدّد چه بايد كرد؟ اين آيه به اين سؤال پاسخ مى دهد و مى‌ فرمايد: وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ؛ و هرگز نمی توانید میان همسران به عدالت رفتار کنید، هر چند کوشش فراوان کنید. عدالت از نظر محبت در میان داشتن چند همسر امکان پذیر نیست. در عين حال براى اين كه مردان از اين حكم، سوء استفاده نكنند به دنبال اين جمله مى‌ فرمايد: فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَة؛: پس تمایل خود را بطور کامل متوجه یک طرف نسازید تا دیگری را به صورت زنی سرگردان و بلاتکلیف رها کنید. اکنون که نمی توانید عدالت کامل را از نظر ، میان همسران خود رعایت کنید لااقل تمام تمایل قلبی خود را متوجه یکی از آنان نسازید که دیگری بصورت بلاتکلیف در آید پس حقوق دیگری را ضایع نکنید. در پايان آيه 129 سوره نساء به كسانى كه پيش از نزول اين حكم، در رعايت ميان همسران خود كوتاهى كرده ‌اند هشدار مى ‌دهد كه «گر راه اصلاح و پيش گيريد و گذشته را جبران كنيد خداوند شما را مشمول رحمت و بخشش خود قرار خواهد داد وَ إِنْ تُصْلِحُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ اللّهَ كانَ غَفُوراً رَحِيماً؛ و اگر صلح و آشتی کنید و تقوا پیشه کنید، پس قطعاً خداوند همواره آمرزنده و مهربان است. سپس در آيه 130 سوره نساء اشاره به اين حقيقت مى ‌كند که اگر ادامه همسرى براى طرفين طاقت‌ فرساست، و جهاتى پيش آمده كه افق زندگى براى آنها تيره و تار است و به هيچ وجه اصلاح پذير نيست، آنها مجبور نيستند چنان ازدواجى را ادامه دهند، و تا پايان عمر با تلخ كامى در چنين زندگى خانوادگى زندانى باشند بلكه مى‌توانند از هم جدا شوند و در اين موقع بايد شجاعانه تصميم بگيرند و از آينده وحشت نكنند، زيرا اگر با چنين شرايطى از هم جدا شوند بزرگ هر دو را با فضل و رحمت خود بى ‌نياز خواهد كرد. وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللّهُ كُلاًّ مِنْ سَعَتِهِ وَ كانَ اللّهُ واسِعاً حَكِيماً؛ و اگر از یکدیگر جدا شوند، خدا هر یک را از وسعت خود بی نیاز می کند و خداوند همواره بسیار عطا کننده و حکیم است. 🔹 ✅ بلاتكلیف گذاشتن زن، است. ✅ با و ، هم ضعف هاى گذشته بخشوده مى شود، هم غفلت هاى ناآگاهانه ى امروز. ✅ در ، براى خانواده بن بست نیست، اگر عفو، صلح و اجراى حدود و هشدارها كارساز نبود، طلاق وجود دارد. ✅ گام اوّل، و است. گام آخر، جدایى و طلاق است. ✅ و همه جا بد نیست، گاهى راهگشاست. زیرا چه بسا اختلافات خانوادگى به خودكشى و روابط نامشروع بیانجامد. طلاق، امیدِ تشكیل زندگى مجدّد را نوید مى دهد. ✅ ، ضامن گره گشایى است. ✅ راه توسعه ى زندگى براى هر كسی به گونه اى است. گاهى با ازدواج گاهى با طلاق تا وظیفه چه باشد. نه از ازدواج باید ترسید، چون خدا وعده ى بى نیازى داده است؛ و نه از طلاق، چون خداوند آن جا هم وعده ى وسعت رزق داده است. ✅ رزق و روزى دست خداست. ✅ بهره گیرى از وسعت و قدرت، اگر همراه با باشد ارزش است و گرنه خطر است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری