eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
136 دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
380 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
همه ی این حرف ها بین ما ردوبدل شد و گفتم: حالا این ها درسته، اما من جواب بابام رو چی بدم؟ گفت: من واقعا نمی تونم عروسی بگیرم؛ به خدا انگشت نمای مردم محل می شم. تمام روستای هتکه پشت و روستاهای همجوار منو می شناسند، اون هم به عنوان پاسدار و سپاهی. خودت فکرشو بکن! راست می گفت؛ باید راه چاره ای پیدا می کردم. دو هفته ای گذشت. چاره ای به ذهنم نرسید؛ انگار همه ی راه ها بسته شده بود. به علی آقا گفتم: من نمی تونم به بابام حرفی بزنم. شما خودت بیا و بگو. دو هفته بعد، مادرشوهرم آمد خانه ما و به پدرم جریان را گفت: حاج آقا ما نمی تونیم عروسی بگیریم. تو محله مان شهید دادیم! اگه اجازه بدید بی سروصدا می آییم و عروسمان را می بریم. بابا خودش درگیر انقلاب و جنگ بود و کاملا وضعیت علی آقا را می شناخت. آنجا جلو مادرشوهرم گفت: هرچی خواست خداست. شما خودتان می دانید. وقتی مادرشوهرم رفت، دلش طاقت نیاورد و به مادرم گفت: مگه میشه ما عروسی نگیریم؟ دختر را که نمیشه همینطور فرستاد خونه بخت. خیلی ناراحت بود از این وضعیت. من دومین دخترش بودم و خیلی هم مرا دوست داشت. دلش رضایت نمی داد که بی هیاهو و شادی عروسی، خانه اش را ترک کنم. رفته بود تو خودش، به همه حق می داد به جز خودش. همه را درک می کرد، ولی نمی توانست خودش را راضی کند.
مادر به دادش رسید، گفت: اشکال ندارد. ما فامیل هایمان را دعوت می کنیم خانه خودمان و عروسی می گیریم. بابا قبول کرد. من هم قبول داشتم. فقط می خواستم بدون نارضایتی همه چیز تمام شود و عروسی ام با خوشی به اتمام برسد. در این سه ماه علی آقا یک پیکان قراضه خریده بود که رفت و آمدمان راحت باشد. هر چند وقت یک بار هم یک خرج اساسی برایش می کرد. به من گفت با ماشین خودمان می آیم دنبال عروس. من هم پیکان قراضه مان را دوست داشتم. از طرف دیگر حمیده به همراه همسرش آقای اسدالله زاده منتقل شد به چالوس؛ منطقه سه سپاه که آن زمان منطقه سه، گلستان و مازندران و گیلان را تحت پوشش داشت. حمیده به من گفت: ساره جان! ما داریم می ریم چالوس، خانه ما خالی است. شما هم که دنبال خانه هستید. شما که مراسم عروسی آن چنانی ندارید، بیایید خانه ما. با پدر آقای اسدالله زاده (صاحب خانه) صحبت می کنیم تا با همان اجاره با شما قرارداد ببندد. من با علی آقا جریان خانه حمیده را در میان گذاشتم و او هم نظر من برایش شرط بود. قبول کرد و رفت قرارداد خانه را بست؛ ماهی 1700 تومان. تا زمان اجاره منزل کمی از جهیزیه آماده بود. زمان جنگ بود و تهیه بعضی وسایل زندگی سخت بود. به طور مثال تلویزیون نبود، پنکه پیدا نمی شد. بقیه وسایل از ظرف و تشک و غیره را هم در این سال ها مادرم برای من تهیه کرده بود.
🔳شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای گناهان شیعیان 💠 قالَتْ فاطمه‌الزهرا علیهاالسلام: ✨ إلهى وَ سَیِّدى ، اسْئَلُكَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُكاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى اَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى، وَشیعَةِ ذُرّیتَى 🍃 خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى كه آنها را برگزیده‌اى، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان، از تو مى خواهم گناه خطاكاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى. 📚كوكب الدّرىّ، ج ۱، ص ۲۵۴ 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂 🍂🥀🍂🥀 🥀 ✅ @moh_tab 🔰کپی‌آزاد با یک‌صلوات و معرفی‌کانال به یک‌نفر 🥀 🍂🥀🍂🥀 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
🏴جشن عروسی در ایام فاطمیه 🔷س ۵۶۸۲: الف. برگزاری مراسم عروسی در ایام فاطمیه جایز است؟ ب: در صورت عدم جواز، آیا نسبت به مراسمی که برگزار می شود، تکلیفی داریم؟ ✅ج: الف. به طور کلی برگزاری مجالس شادی در ایام عزای اهل بیت(علیهم السلام)، به طوری که هتک حرمت اهل بیت(علیهم السلام) محسوب شود، جایز نیست. ب. با وجود شرایط امر به معروف و نهی از منکر، وظیفه ای جز نهی از منکر زبانی ندارید، و در صورت عدم تأثیر، باید به مسؤولین مربوطه اطلاع دهید. 📕منبع: leader.ir 🆔 @resale_ahkam
🔴 فقرای فصلی! شکرخدا تو ایران فقیر دائمی نداریم و همه فصلی هستن!! چون که برعکس کارگر،کارمند و کاسب اصلامالیات نمیده، زمان محرم برای نذری که بیشترش به فقرا میرسه میگه: نذری ندین وپولشو بدین فقرا، ولی الانکه فقط ۱۰ میلیون پول درخت کریسمس و ۵میلیون پول عروسک بابانوئلشه فقیری نیست که اسمی ازش ببره نکشیمون دلسوز فقرا ✍ محمد شیرازی 💠گروه رسانه‌ای تیمورا 🆔 @timoora
*بیانات دکتر نیلچی زاده* 🔺️🔺️ لطفا با دقت بخونید و بخاطر حقی که سردار سلیمانی بر گردن تک تک ما داره به دست دیگرونم برسونید تا مطالعه کنند. 👇 🔴 *انقلاب حاج قاسم* *داعش نابود شد،اما نیومده بود برای نابود شدن!* داعش را نساخته بودند که برای یه سال و دو سال و چند سال! داعش تجهیز شده بود برای ماندن، برای بودن! 🤔ابوبکر البغدادی رفته بود تل‌آویو زیر نظر موساد ، آموزش سخنوری و حکومتداری دیده بود! اومده بود که کشورداری کنه! 🔻اسمش کشورش دولت اسلامی عراق و شام بود!!! دولت بود یک دولت بزرگ ، دقت کن دولت متشکل از چندکشور! دولت نیاز به عقبه فکری عقیدتی سیاسی نظامی و امنیتی داره! 🔻فقط عربستان 50 میلیارد دلار پول نقد داده بود! 🔻امارات متحده 50 میلیارد دلار پول داده بود! 🔻کویت و قطر و بحرین هم همینطور! 🔻غول ترین سرویس های جاسوسی دنیا یعنی موساد از اسرائیل انگلیس با MI6 سیا از آمریکا مسئول تغذیه اطلاعاتی و امنیتی داعش بودند! 🔻اردن محل آموزش اینها بود! 🔻ژاپنِ با ته فرهنگ انسانیش، چند هزار تا تویوتا داده بود! 🔻فرانسه سلاح اتوماتیک میداد! 🔻ترکیه مسئول ترانسفر و نقل و انتقالات نیروی انسانی و ادوات بود! 🔻آمریکا، تجهیزات نظامی تسلیحاتی مستقیم می‌کرد، مخوف ترین تجهیزات نظامی از آسمان براشون هلی برد می‌شد! از کجاش بگم؟ 🔻جدیدترین نسل موشک های ضد زره تاو را میدادند، قیمت این موشک ها آنقدر بالاست، گاهی از قیمت اون تانکی که میزدند گرون تر در میومد! با ضد زره تاو، داعشی ها آدم میزدند! میدونید یعنی چی : آدم!؟ فرمانده میدان و خط شکن هاشون ریش قرمزهای چچنی بودند! بروید در یکی از این کنسرت ها، صدتا روشنفکر بیاورید به خط کنید یه ریش قرمز چچنی بگذارید جلوشون! از اون اولی تا اون آخری، صد تاشون شلوارهاشونو خیس میکنند! همینایی که فقط ادعا دارند و طلبکارند! 🔻در یک فقره جنایت اسپایکر عراق، 1700 نفر را در روز سلاخی کردند! داعش این بود! 🔻داعش یه شبه از تو لپ لپ در نیومده بود! 🔻ادوارد اسنودن پیمانکار nsa رسماً گفت : داعش محصول پروژه ای به اسم لانه زنبور در سرویس های اطلاعاتی غرب بود! هیلاری کلینتون در کتاب گزینه های دشوار، رسماً گفت داعش را ما ساختیم و برای رسمیت دادن به اون شخصا به 120 کشور سفر کردم! ترامپ رسماً گفت داعش را اوباما ایجاد کرد! 🔺️🔺️داعش این بود! کل دنیای کفر و الحاد و نفاق تمام ظرفیت شونو آوردند به میدان ، تا شیعه... یعنی تک تک مردم ایران رو از دم تیغ بگذرانند...!!! اما! 🔻اما فکر اینجاشو نکرده بودید آقای اتاق فکر سازمان سیا و اتاق عملیات پنتاگون! خوردید به سد محکم ایران!✊🏼 خوردید به تور شیر بچه های حیدر کرار دلاور مردان سپاه دلیران ارتش اسلام یلان فاطمیون افغانستان زینبیون پاکستان حیدریون عراق تنتون به تن ایرانی جماعت نخورده بود؟! 🔷️حالا ماییم و نابودی داعشیون. *حالا باید بیشتر بفهمی سردار سلیمانی و شهدای مدافع حرم چه کردند؟!* *باید بفهمی چرا دشمن عقده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ما را دارد هنوز؟!* یا چرا می‌گویند باید فشار بیاریم تا ایران نیروهاش را از سوریه بیاره بیرون. ولی کور خوندند! اولین قدم سوریه، دادن اختیار کامل بندر لاذقیه به ایران بود. یعنی ایران یک بندر داره تو مدیترانه از راه زمینی عراق و سوریه... یعنی تحریم دیگه کاملا دور زدنی میشه واسه ایران انقلابی! *⛔باید بفهمی کل ماجرا از اول تا آخرش زدن دوستان ایران در منطقه بوده تا بعدش نوبت ایران و ایرانی ها برسه.⛔* حالا باید بیشتر بفهمی هر چه پول در سوریه خرج کردیم ❌نفعش را صدها برابر بردیم ❌ *باید بفهمی تا فریب شایعات دروغ BBC انگلیس را نخوری.* باید به سیاست ایران عزیز اعتماد و به رهبرش افتخار کرد چون ما ایرانی هستیم... چون در حال حاضر یه امپراطوری در خاورمیانه درست کردیم که حافظ امنیت ایران و تمام مردم مظلوم در منطقه باشیم.🇮🇷 بخاطر خداوند حکیم نشر دهید بخاطر اسلام و امام و انقلاب و رهبر و شهدا و ملت بزرگ ایران نشر دهید تا آنها که غافلند یا فراموش کرده اند بدانند و یادآور شوند.🤔 روحت شاد با اولیاءالله محشور باشی سردارسپهبد شهید اسلام حاج قاسم سلیمانی عزیز
🍁روزهاے‌زندگیمان‌آنقدر‌کم‌هستند کہ‌بہ‌آن‌دل‌نبندیم کاش‌باور‌داشتیم‌ اگـر بیخیال شویم ↓ کوچک‌ترین‌پاداش‌الهۍستـــ💝 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل همون کیک یخچالی اما در ابعاد کوچکتر و خوشمزه تر😍😋 3 بسته بیسکویت بلغور جو دوسر(ساقه طلایی) 2 کیسه خامه فرم گرفته 1.5 فنجان شیر 1 فنجان نارگیل برای سس شکلات 5 فنجان شیر 5 قاشق غذاخوری نشاسته 2 قاشق سوپ قاشق کاکائو 1 لیوان شکر 1 قاشق غذاخوری کره اول از همه ، سایر مواد سس به جز کره را درون قابلمه بریزیم ، آن را خوب هم بزنیم ، سپس آن آن را با حرارت ملایم بپزیم تا غلیظ شود ، آن را از اجاق برداریم ، کره را اضافه کرده و کنار آن بزنیم و بگذاریم با هم زدن های گاه به گاه خنک شود. سپس شیر خامه زده و نارگیل را با کمک همزن زده و آنها را در کیسه فشرده قرار داده و بیسکویت ها را با شیر خیس کرده و از مخلوط منتقل کرده و مانند تصویر در 3 لایه انتقال داده و سس خنک شده را روی آنها منتقل می کنیم ، می توانید به دلخواه تزئین و سرو کنید.
وقتی وسایل را رساندیم خانه، علی آقا نگاهی به وسایل کرد و به دیگران گفت: شما بروید! من و خانم همه چیز را خودمان جا به جا می کنیم. خواهرم معصومه، دامادمان و پدرم حرف علی آقا را با کلی تعارف پذیرفتند. حتی اجازه نداد خواهرم باشد. شروع کردیم به چیدن وسایل خانه؛ پرده ها را زدیم، وسایل آشپزخانه را چیدیم، فرش و موکت را پهن کردیم. به شب رسیدیم. واقعا خسته شدیم و کم آوردیم. صبح بلند شدیم و دوباره شروع کردیم. صاحب خانه مان که دید ما هنوز مشغول هستیم، برایمان ناهار آورد. به غروب نرسیده وسایل را کامل چیده بودیم. یک خانه ساده که وسایل آن هم ساده بود. مراسم عروسی با شکل ساده برگزار شد. علی آقا لباس سپاه به تن آمد دنبالم. دل کندن از خانه پدری سخت بود. نمی توانستم خودم را نگه دارم، کلی گریه کردم. سخت بود، اما با علی آقا که خیلی دوستش داشتم، رفتم. کم کم پای اقوام و دوستان نزدیک به خانه ما باز شد. مهمان ها قرار می گذاشتند و می آمدند. هر کدام با هدیه ای می آمدند، رسم بر دادن پول نبود؛ پتو، ظرف کریستال تزئینی، ظرف های معمولی و چیز هایی که فکر می کردند به درد ما می خورد را برایمان هدیه می آوردند. ما هم خیلی ذوق می کردیم. وسایل را باز می کردیم و می چیدیم تا وسایل خانه تکمیل شود. علی آقا از فردای همان روز که چیدن وسایل خانه تمام شد، رفت سپاه. بیست و چهار ساعت می ماند و بیست و چهار ساعت در خانه بود. شب هایی که نبود، می رفتم خانه پدری.
دلتنگی نداشت، چون از همان روزهای اول، تکلیفم هنگام نبودن علی آقا مشخص شده بود. خانه پدری علی آقا هم نمی شد رفت، چون دور بود. علی آقا هم سفارش می کرد تنها نباشم، یا تنها این طرف و آن طرف نروم، چون ترور ها ادامه داشت. اواخر دی ماه سال شصت بود. زندگی یک روال معمولی داشت و اگر اوقاتی با هم نبودیم، به خاطر شرایط کاری علی آقا بود. حدود یک ماهی گذشته بود. یک روز دیدم آمد خانه. سریع ساکش را برداشت و وسیله هایش را جمع کرد. گفتم: چی شده؟ -هیچی! گرائیلی رو شهید کردن تو جنگل آمل. زدم توی صورتم، ادامه داد: آماده باش خوردیم، چند روزی نیستم. می دانستم باید چه کار کنم. دوباره باید می رفتم خانه بابا. در این مدت خبرهای تلخ از آمل می رسید؛ درگیری های منافقین، کشتن عروس و داماد، شهید کردن چند روحانی در جاده هراز، مازندران را کاملا ناامن کرده بود. -الان داری می ری آمل؟ -نه؛ آماده باشیم، تو سپاه باید بمونیم تا ببینیم دستور چیه. رفتم خانه مامان. تا صبح اضطراب و نگرانی داشتم و برای خلاصی از آن به ذکر، زیارت عاشورا و دعا پناه بردم. صبح تماس گرفت. -ما داریم می ریم آمل. منافقین آمل را گرفتند. رفت. سه روز از او خبر نداشتم؛ اما مدام با بچه های سپاه بابل در ارتباط بودم. از همه ی شهرهای استان وارد آمل شدند و وضعیت شهر را سروسامان دادند و کمونیست ها را بیرون انداختند و برگشتند. تا سه چهار روز بعد از جریان آمل، در حالت آماده باش بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پسرم حسین جان 💔 تا زنده ام برده است خواب از چشم گریانم این زخم هایی که به روی بال و پر داری می بینمت روز دهم در قتلگاهی که تو وعده ای با زینب خونین جگر داری
‏احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم ؛ اما شهیدی بود که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا ...! 🌷شهید ‎سیف الله شیعه زاده از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده ای ندارد. کم سخن می گفت و... ‏با سن کم سخت ترین کار جبهه یعنی *بیسیم چی* بودن را قبول کرده بود. 🌷سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از شهادت رساندن وی ، برای به دست آوردن رمز و کد های بیسیم، و رو ولی چیزی نصیب آنها نشد ...! 🌷یادمان باشد روی سفره چه کسانی نشسته ایم و این نظام اسلامی امانت شهدای مظلوم است!!! ❤️شهید سیف الله شیعه زاده❤️ ❣همسفر با شهدا❣ @ham_safare_ba_shohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 🔸 چرا خدا این بلا رو سرم آورد؟ 🔸چرا خدا با من لج کرده؟ 🔸چرا اینهمه دعا می‌کنم منو نمی‌بینه؟ 💥 چرا فقــط مَــــن ؟ 🆔 @khanevadeh_313
آمدی‌ در دل‌ و برخاست‌🌹 به تعظیم تو جان....💚 بنشین ورنه محال است🌷 ڪه جان بنشیند🌺💠
AUD-20211212-WA0024.mp3
4.26M
Admin: 👆 دوره خانواده فاطمی ✨ « اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ » 🎤سخنران خانم دکتر رضوانی مدیر گروه روانشناسی بنت الهدی( دکترای روانشناسی تربیتی)
خطبه فدکیه۶.m4a
5.47M
🖤شرح کوتاهی بر خطبه ی فدکیه🖤 🍃 فایل صوتی* سرکار خانم درویشی 🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂